.
|⇦•از ابتدا گِل من را...
#مدح و توسل ویژهٔ ولادت #امام_هادی علیه السلام اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────
از ابتدا گِل من را خدا مُطَهَّر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
به نور ناب نگاهِ چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منوّر کرد
زُلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمکِ عشق در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا مُعَطر کرد
چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد
خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه بی حدِ تفسیر شیعه برکت توست
رَهین محضر تو فقه اجتهادیِ ما
میان چشمِ تو آیات فتح را دیدم
شکوهِ عشق تو روحیهٔ جهادی ما
تمام سیره و افعال و قول تو حُجت
اصول زندگیِ تو شده مبادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امام هادی ما
اگر کم از جَلوات جمالی ات گفتم
بذار این همه را پای کم سوادی ما
شدیم مثل گدایان سامرائی تو
مگیر خرده بر این خواهش زیادی ما
چه می شود که گدایِ گدای تو باشیم
چه می شود بپذیری، فدای تو باشیم
بخوان زیارت پر محتوای جامعه را
بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را
بخوان که روح بگیرد ولی شناسیِ مان
بخوان وَ شرح بده آيه های جامعه را
نگاه روشن تو ای «مَعادِنُ الرَّحمَة»
بنا نهاده در عالم بنای جامعه را
میان عرش و زمین ، در تمامی ملکوت
ببین تجلی بی انتهای جامعه را
بگیر دست مرا، «عادَتُکُمُ الاِحسان»
ببار بر دل من روشنای جامعه را
تو خواستی که فقط پیرو ولی باشیم
همیشه در خط مولایمان علی باشیم
بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوائیِ سامرا باشم
چه خوب مي شود آقای من شوی تا من
تمام عمر در اين آستان گدا باشم
مرا اسير خودت کن که با عناياتت
ز بندهای تعلق، دگر رها باشم
نگاه روشنت اعجاز بی حدی دارد
طلا و مس نه، نظر کن که کيميا باشم
تو خانهٔ دل من را تکان بده شايد
در آستانهٔ تو زائر خدا باشم
بده برات زيارت که يک شب جمعه
کنار قبر شهيدان کربلا باشم
تمام دار و ندارم همه فدای حسين
چه می شود که بميرم شبی برای حسين
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#سید_مهدی_میرداماد
#میلاد_امام_هادی_علیه_السلام
#مدح_امام_هادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•آمدم با خویش آوردم...
#مدح ولادت کریم اهل بیت #امام_حسن اجراشده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری
●━━━━━━───────
آمدم با خویش آوردم دلِ بیمار را
شسته ام با اشک هایم دیدهٔ بیدار را
آمدم بلکه ببینم صورتِ دلدار را
گر کمی قابل بدانی جان بی مقدار را
میخرم با نقدِ جانم لحظهٔ دیدار را
وقت آن شد تا بهارم را گل افشانی کنی
چشم ها را آشنا با ابر بارانی کنی
ماه را در چین پیشانی زِندانی کنی
با سِیه مویت شبم را شام طولانی کنی
تا شب قدری بدانم قدرِ روی یار را
میوزد از سمت اقلیمِ لبت بوی بهشت
که تمام عالمی گشته ثَناگوی بهشت
با تو حق برداشته امشب پرده از روی بهشت
تا بیایی یوسفِ زیبای بانوی بهشت
دسته دسته لاله میکارم سر بازار را
از دلم تا سمتِ باب قبله ات پل میزنم
من برای بوسه بر خاکت فقط هُل میزنم
چشمه ام میجوشم و در پای تو قُل میزنم
من به شالِ سبز تو دستِ توسل میزنم
کس ندیده رد کنی این قوم حاجت دار را
من اویست بودم و از تو قَرَن میخواستم
از لبِ جَدّت کمی جانم حسن میخواستم
من تو را با التماس و خواهشنمیخواستم
از کفِ خود فِدیه دادی هر چه من میخواستم
من سرِ این سفره دارم روزی بسیار را
من اسیرِ تاب موی تابناکت میشوم
بادِه بادِه مستِ یک انگور نابت میشوم
پاک مجنون و اسیرِ عشق پاکت میشوم
زیر پا له کن جَمل را که هلاکت میشوم
یک سره کن با نگاهی کار آن پیکار را
صبح از پیدایش صبح ظهورت مست شد
هر که عاقل بود با جام طَهورت مست شد
گندم ما خوشه خوشه از تنورت مست شد
یک مدینه از تماشای عبورت مست شد
یک مدینه گشت منصور و به پا کن دار را
جان حسن، جانان حسن، ایمان حسن، قران حسن
معنی بابُ الشفا هم درد و هم درمان حسن
جان به قربان حسین عالم سنه قربان حسن
بانی ماه خدا و سفره احسان حسن
نه فقط با نام تو وا میکنم افطار را
بر مزاری که نداری من کبوتر میشوم
شور میگیرم غلامِ کوی شبر میشوم
نوکرآن آستان تا روز محشر میشوم
مثل پروانه به نور روت پرپر میشوم
خوب میسازم خوب میسوزم مهیا کنم برایم نار را
موسم حج است با موی بلندت ناز کن
لب گشا و یا علی گو و عشق را آغاز کن
در طوافت نغمه ی الله اکبر ساز کن
بند از پای جنونِ عاشقانت باز کن
تا ببینی در مِنایت فوجی از کشتار را
چشم هایت جا نماز و ابرویت محراب بود
دستِ حیدر گِرد ماه صورت تو آب بود
فاطمه در تاب مژگانت دلش بی تاب بود
اولین سر گشته ی خودِ ارباب بود
ای بنازم این دو نَجل حیدر کرّار را
اقاجان خاک قبرت کربلای آل هاشم میشود
قلب ما پیش بقیع تو ملازم میشود
جنس نامرغوب هم یک روز لازم میشود
سیزده دفعه فدای روی قاسم میشود
حق بده باید بپوشانند آن رخسار را
حیف شد که سنگ ها از رخ نقابش را گرفت
نیزه ای در تشنگی ها آب و تابش را گرفت
یاسمن بود و سُم مرکز گلابش را گرفت
از شکسته خواندش آقا جوابش را گرفت
ریخت داغش بر سر دوش عمو آوار را
*ابی عبدالله رسید بالا سر قاسم، یه نگاهی کرد
دید داره پاهارو، رو خاک میکشه صدا زد..
ولی بگوی به گلچین تلاشِ بیهوده کردی
گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد...*
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#ماه_مبارک_رمضان
#کربلایی_حنیف_طاهری
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسن
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها