اگر انگيزه و مطالبه حاكميت اسلام را از اسلام كسر كنيم، اين همه معارضه و مزاحمت نسبت به اسلام و مسلمين از سوى قدرتمندان باقى نخواهد ماند. قضيه اصلى حاكميت اسلام است. ... شعار جدايى دين از سياست كه در دوران اخير ... بوسيله استعمارگران در ميان مسلمين رايج شد ناشى از همين قضيه بود. آنها با نماز و روزه و بقيه عبادات اگر انگيزه و تمايل به حاكميت اسلام و حاكميت سياست اسلامى نباشد نمیجنگد لذا شما میبينيد در كشورهاى اسلامى گاهى در مواردى كسانى هستند كه ظواهر اسلامى را هم رعايت میكنند اما سياست آنها، حركت آنها، جهتگيرى كلى كشور آنها درست بر طبق خواست سياستهاى استعمارى و استكبارى است.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#جلددوم_فصل_اول
@www222
سالها غفلت مسلمين و مهجور ماندن قرآن سبب شد كه دستهاى تحريف بتوانند به نام دين، هر سخن باطلى را در اذهان جاى داده و بديهیترين اصل دين خدا را منكر شوند و شرك را جامه توحيد پوشانده و مضمون آيات قرآن را بىدغدغه انكار كنند، و در حالى كه قرآن اقامه قسط را هدف از ارسال رسل مىداند؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، و در حالى كه با خطاب «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ»،... اعتماد به ستمگران را ممنوع مىسازد... و گردن نهادن به ظلم طاغوت را منافى با ايمان مىشمرد... و كفر به طاغوت را در كنار ايمان به خدا قرار مىدهد...ِ و در حالى كه نخستين شعار اسلام، توحيد، يعنى نفى همه قدرتهاى مادى و سياسى و همه بتهاى بىجان و باجان بود، و در حالى كه اولين اقدام پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از هجرت، تشكيل حكومت و اداره سياسى جامعه بود... باز كسانى پيدا مىشوند كه بگويند دين از سياست جداست، و كسانى هم پيدا شدند كه اين سخن ضداسلامى را از آنها بپذيرند.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#جلددوم_فصل_اول
@www222
...يكي از بدترين چيزي كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند اين است كه اسلام براي اين است كه ما همان عبادت بكنيم، چنانکه مذهب مسيح را هم مسخ كردند. مذهب مسيح مسخ شد. مسيح هرگز نميشود كه دعوتش اين باشد كه فقط عبادت بكنيد، ظلمه را بگذاريد به كار خودشان، اين نميشود، نبي نميتواند اینطور باشد... اینها اسلام را ...در نظر جاهلين مسخ كردند. اسلام را بهصورت ديگر نشان دادند و اين از كيدهایي بود كه با نقشههایي پياده شده است و ما خودمان هم باور كرديم آخوند را به سياست چه؟! اين حرف، حرف استعمار است. آخوند را به سياست چه؟ «ساسة العباد» در دعاي جامع، زيارت جامعه است؛ «ساسة العباد»؛ چطور امام را به سياست آره، اما آخوند را به سياست نه؟!
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#جلددوم_فصل_اول
🌐
@www222
يكى از ابعادِ انسانْ بُعدى است كه در اين دنياى مادى میخواهد معاشرت بكند، در اين دنياى مادى میخواهد تأسيس دولت بكند، در اين دنياى مادى میخواهد تأسيسِ مثلاً ساير چيزهايى كه مربوط به ماديتش هست بكند. اسلام اين را هم دارد. آنقدر آيه و روايت كه در سياست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. شما پنجاهوچند كتاب فقه را ملاحظه میكنيد، هفت ـ هشتتا كتابى است كه مربوط به عبادات است، باقىاش مربوط به سياسات و اجتماعيات و معاشرات و اینطور چيزهاست. ما همه آنها را گذاشتيم كنار و يك بُعد را، يك بعد ضعيفش را گرفتيم. اسلام را هم چون بد معرفى كردهاند به ما كه ما هم باورمان آمده است كه اسلام [را] به سياست چه! سياست مال قيصر و محراب مال آخوند! ... اسلام دين سياست است؛ حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير و كتاب حضرت امير به مالك اشتر را بخوانيد، ببينيد چيست؟ دستورهاى پيغمبر و دستورهاى امام (عليهالسلام) در جنگها و در سياسات ببينيد چه دارد. اين ذخاير را ما داريم.
#کتاب_سوم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_ولایت_فقیه
#جلددوم_فصل_اول
@www222