📖 قرآن ننه علی درموزه شهدا نگهداری می‌شود 😔«ننه علی» مادرشهیدی بود که سال‌ها درکنار مزار فرزند شهیدش زندگی کرد. 🔺پسرش (قربانعلی رخشانی مهماندار) هواپیما بود که قبل ازانقلاب در اهوازتوسط ساواک به شهادت می‌رسند. مادرشهید ۷ ماه در کنار مزار فرزندش دراهواز زندگی می‌کند تا اینکه ازمراجع عظام مجوز نبش قبر شهید را می‌گیرد و پیکر او را به بهشت زهرا (س) تهران انتقال می‌دهند. 🥺از آن روزننه علی بیش از ۱۷ سال شبانه روز دربهشت زهرا و در شرایط بسیارسخت زندگی می‌کرد تا اینکه دخترش او را به خانه خودش برد. 👩‍🦽اواخرآنقدرناتوان شده بود که حتی روز‌های آخرعمرش او را با ویلچر سرمزار می آوردند. 💔ننه علی دچارآلزایمر شدیدی شده بود طوری که هیچ چیز و هیچ کس را نمی‌شناخت. چیزی که برای من جالب بود با آنکه آلزایمر شدید داشت و زمان و مکان برایش بی معنا بود، اما زمانی که عکس فرزند شهیدش را روبه رویش می‌گرفتند، تنها با دیدن عکس فرزند دوقطره اشک از گوشه چشمانش سرازیر می‌شد و تنها چیزی که توانست بخاطر بیاورد عکس فرزندش بود؛ و ❣نکته عجیب اینکه این مادرشهید، اصلا سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما بیشتر دعا‌ها و زیارت‌ها را به خاطر سپرده بود و از حفظ بود. قرآنی را که با خود داشت آن قدر ورق زده بود که جای انگشتان او کنار نوشته‌های قرآن حک شده است. 💔الان هم این قرآن در موزه شهدا به نمایش عموم گذاشته شده است. #مادر_شهید

🗯👤یادی از شهدای اصحاب رسانه : 🪖سلام به فرزند ارشد شهیدم سلام از مادری که به تو افتخار می‌کند سلام از مادری که تو را تحسین می‌کند و سلام از مادری که تو را دنیا دنیا دوست دارد.. 💔می‌خواهم درددلی را شروع کنم ولی نمی‌دانم از کجا؟ از جای خالیت شروع کنم یا از بی‌قراری‌های هرشب خانه؟ از گرد و غبار روی رخت و لباست یا از عطر تو که دیگر در خانه نیست؟ ✍ یا شاید بهتر باشد از صدایت شروع کنم. حسینم! چند ماهی می‌شود با من حرف نزده‌ای. دلتنگ صدایت هستم، صدای خنده‌‌ی از ته دلت، صدای سلامت وقتی از راه می‌رسیدی، صدایت از پشت تلفن که می‌گفتی در راهی، گفت‌وگوهای نیمه‌شب‌مان. #دلنوشته #مادر_شهید #حسین_عرب_احمدی #یادها_وخاطره_ها