eitaa logo
-رایـح‌ـه¹²⁸-
752 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
384 فایل
-بسم‌الله . -من‌کشـته‌اشکم؛ هرمومـنی‌مرایـادکنداشکش‌روان‌شـود♥ . [امام‌حسین-علیه‌السـلام-] -پشـت‌صحنه‌کانال: -بیسمچی:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۴۰۲
چقدر ریزش برای اگه ۱ و ۷ هزار بشیم جایزه خوبی دارید
۹ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از برای آگاهی!🇮🇷🇵🇸
18.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما حتما ببینید . فیلم تاثیر گزار درمورد شبهه شعار"مرگ بر دیکتاتور"! 🆔@BarayeAgaahi
۹ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۴۰۲
سلام عزیزان من اد جدیدم ❤️ اد بشناسید✨
۹ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شهریور ۱۴۰۲
سلام به اعضای محترم.. 🕊
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
من فعالیت نکردم ادمین هایم متاسفانه فعالیت نکردندودرگیرهستند..😔 ان شاءالله ازفردافعالیت خواهم کرد..🥲🌸
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
برم پارت بنویسم..🥲😌
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
رمان_بانوی_پاک_من کارن: واردخونه شدیم وسبدگلودادم زهرا بعداحوال پرسی نشستیم وبعدچنددقیقه زهراچایی هارواورد زهرا: خیلی استرس داشتم میترسیدم چایی هاروبریزم وقتی رسیدم به کارن تعارف کردم اونم گفت کارن:ممنون زهراجان رفتم کنارآمدن اینانشستم باباسرصحبتوبازکردوبعدچنددقیقه قرادشدمنوکارن بریم حرفامونوبزنیم کارن: تعارف کردمن زودترداخل برم ولی اول گذاشتم زهرابره :چه اتاق قشنگی داری زهرا:ممنونم...فقط خودمونی صحبت نکنید درست نیس کارن:بله..خب منکه میشناسین اگه حرفی داریدبگیدمن حرفی ندارم زهرا:شرطم برای ازدواج باشما اینه مسلمون بشید کارن:باشرایط که گذاشت گوشام سوت کشید من هیچ وقت نمیتونستم مسلمون شم ولی به زهرابایدمیگفتم مسلمون میشم‌مگه ن قبول نمیکردبام ازدواج کنه..باشه موردی نیس زهرا:واینکه من دوس دارم صداقت داشته باشید... کارن:بعدچنددقیقه حرف زدن رفتیم پایین توی خودم بودم که بادست زدن بقیه به خودم اومدم قرارشدفردابریم آزمایش وخریدعقد..این مدت که صحبت میکردن محدثه بغل زهرابود زهرا: بعدرفتنشون لیواناروشستم وبعدشام وجمع کردن میزرفتم تواتاقم..داشتم لباساموبالباس راحتی خرگوشیم عوض میکردم که بافکری اومدتوذهنم یک لحظه ترسیدم.. 🧐😰 نویسنده:مدیر_خادم_الزهرا
۱۰ شهریور ۱۴۰۲