#درحوالـےعطــرِیــاس🌙
مامان لطفا زنگ بزنین آژانس باید برم فرودگاه، الان میره … الان میره …😧😯
تند تند کفشامو پام کردم،
در حالیکه چادرمو رو سرم مرتب میکردم سمت در رفتم و بازش کردم،😧
برگشتم مامانو نگاه کردم و گفتم:
_خداحافظ
جوابمو داد:
_خدا پشت و پناهت عزیزدلم، مراقب باش، میرسی بهش ان شاالله…😊
سوار آژانس شدم، 💙عقیق ِعباس💙 رو تو دستام گرفته بودم و لمسش میکردم،
بوی عباس رو میداد،😍بوی یاس ..🌸
ناخوداگاه چند تا جمله اش تو ذهنم تکرار شد
🌷“یادگاری حسین بود …
🌴به ضریح امام حسین متبرکش کرده بود…
🍀میگفت این عقیق محافظت میکنه ازت… “
گریه ام گرفت،،،، 😢
نه عباس نباید بری، بدون این عقیق نباید بری …
خدایا خودت کمکم کن،😧🙏
خدایا نره،
خدایا من ببینمش قبل رفتن،😢
خدایا خواهش میکنم …
خدایا کمکم کن …🙏
دوست داری این رمانو بخونے؟🌱
پس چڒا معطلۍ بدو عضو این کانال شو که تو این کانال گذاشته میشه🙂🦋
https://eitaa.com/AgRmygydHJAbmhdvdythAzaDAnhaaqay
https://eitaa.com/AgRmygydHJAbmhdvdythAzaDAnhaaqay
https://eitaa.com/AgRmygydHJAbmhdvdythAzaDAnhaaqay
عضو شو پشیمون نمیشی😌
"بسماللھ🕶!"
حـــٰلقومهارامےتـٰــوانبرید'
امــٰافریادهــٰــاراهـرگـز...!🎤
فریـٰادۍڪہازحـٰلقومبٌــریدهمےآید،
جـاودانہمےمـٰاند.
اینجاجھـٰادباتفنگشناختہشد!
وڪسیبہمانگفت؛
مگردوربینرویشانہات،📸
قلمتوےدستت،🖊
واخلاصحلشدھدروجودټ،
ڪمازگلولہداشٺرویافڪار دشمن
#حضورتاتفـٰاقےنیسٺ!
#مبھم؛
توجہ:تحتهرشرایطےکپےازهرجزءجزءبنرحرامہ❗️
{ eitaa.com/kanal_dohar }
❁﷽❁
میگفت:↓
اتــــلمتــلتوتولہ
چِشتوچِشِگلولہ
اگــهپاهاتنلرزید
نترسیدیقبـــولہ.. :)🕊
『 https://eitaa.com/shahiddddddd 』
_ شهید_مصطفے_صدرزاده🌿
_ شهیدیڪہحاجقاسمعاشقشبود :)
_ شهیدیڪہنذرحضرتعباسبود⚘
_ شهیدیڪہروزتاسوعایحسینیبہشهادترسید..🕊
『 https://eitaa.com/shahiddddddd 』
ــــــــــ ـ ـ ـ ـ❁ـ ـ ـ ـ ــــــــــ
کپیازبنر؟✖
❁﷽❁
بزࢪگتࢪینخیانتمونبھآقا
اونجایےبودڪھگفتیمدوسشداࢪیم
امالذتگناھڪࢪدنࢪو
بھلبخندشتࢪجیحدادیم..💔🥀
¦📱¦↫استوࢪی و پࢪوفایل هاے
¦🌱¦↫مناسبتے
¦👱¦↫پسࢪونہمذهبے
¦🇮🇷¦↫چریڪے
¦💡¦↫تلنگࢪوتࢪڪگناھ
¦🎞¦↫آیموویوتایپوگࢪافےمذهبے
¦🕊¦↫استوࢪیهاےشہیدانه
¦🍃¦↫و... :)
https://eitaa.com/joinchat/2283536519Ccbe287072d
اࢪتباطبا امامزمان خیلیسختنیست
یهپشتےبزاࢪیدگوشهاتاقتون
وآقاࢪودعوتڪنید...
آقاخیلےوقتهچشمانتظاࢪمونه... :)💔!
ــــــــــ ـ ـ ـ ـ❁ـ ـ ـ ـ ــــــــــ
#کپیازمطالبکانال؟!✔
طلوع نزدیڪ است اگࢪ بخواهیم :))!
*.*ڪلیفعالیتاۍمذهبۍودخٺࢪونہ😌🌸
انگیزشۍهاشودیدۍ☁️💛؟
→🧺⛓https://eitaa.com/joinchat/3821601112Cb39c7587f3
پࢪوفایلهاےِدݪبࢪشوچی؟💆🏻♀🌿:)
ڪارخانھۍمتنهـاوپـࢪوفایلهاےِمذهبی🙂❤️🩹
→👧🏼🍓 https://eitaa.com/joinchat/3821601112Cb39c7587f3
#وایۍپسٺاۍاںــــلایمیشچقدࢪدلبرند🤤🤌🏻
#قلبمࢪفتبراےپسٺاۍدخٺرونش💅💕
💜🌨پروفایل❤️🌨پروفایل💕🌨پروفایل💙🌨پروفایل💖🌨پروفایل💚🌨پروفایل💛🌨پروفایل🧡🌨پروفایل💞🌨پروفایل💓🌨پروفایل💗🌨💜🌨پروفایل❤️🌨پروفایل💕🌨پروفایل💙🌨پروفایل💖🌨پروفایل💚🌨پروفایل💛🌨پروفایل🧡🌨پروفایل💞🌨پروفایل💓🌨پروفایل💗🌨
پروفایل دخترانه قشنگ میخوایی؟
بزن رو پروفایل های بالا⛹🏻♀💕
تورودوستدارمدلبر
اندازهاونۍکہتوروآفریدبرام...💍❤😍
#وقتی_مذهبی_ها_عاشق_میشن؛😌🌸
https://eitaa.com/joinchat/1762787545C328243bf1a
#دلبرانه_مذهبیتو_از_اینجا_بردار...🤤💞
#معدن_پست_استوری_مذهبی🤍🕊
💢انجام سفارشات طراحی با بهترین کیفیت💢
✅ طراحߺی تخصصߺی👇
🥇ߺߺ #لوگو، پوستر، #بنر، ویزیت 🍃
🥇ߺߺ #پروفایل ، کاتالوگ ، #لیبل 🌺
🥇ߺߺ مهرخاتم ، #بروشور، استیکر🍃
💟 عضو کانال شو و #رضایت هارو ببین
کلی نمونه کار هم داخل کانال هست 😎
#ابزار_طراحی موجوده 😁
📌دوره #آموزش طراحی هم داریم👇
https://eitaa.com/joinchat/2677604590C0abe6e0c20
💥برای اعضای کانالمون با 50% تخفیف🎁
ڪانال•roomanــہـہـ۸ــہـ♥
💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀 💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕 🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕 💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕 🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕 💕🎀💕🎀💕🎀💕 💕🎀💕🎀💕🎀 🎀💕🎀
💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀
💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕
🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕
💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕
🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕
💕🎀💕🎀💕🎀💕
💕🎀💕🎀💕🎀
🎀💕🎀💕🎀
💕🎀💕🎀
🎀💕🎀
💕🎀
🎀
💌 #پارت۵۷
#یاقوت_خدا♥🖇
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ🌼🐥
سر خوردم تو بغلشو اونم افتاد رو مبل!
سمیرا با یه لحن جیغ مانند گفت:ای وای خدا مرگم بده،چی شدی سوگند؟
من و از رو خودش برداشت و خوابوند روی مبل و رفت تو اتاق
بعد از چند دقیقه با یه مانتویاسی و روسری پسته ای و چادر عربی امد کنارم
چادرشو و در اوردم و من و نشومد رو مبل تا مانتومو تنم کنه
مانتومو برام پوشوند و بعد روسریمو با یه گیره برام بست
بزور و با کمک سمیرا ایستادم تاچادر سرم کنم
-سم..سمیرا..مرض.یه...
سمیرا:میارمش اونم
کفشامو پوشیدم و
رفتیم تو اسانسور
دستم روبه میله گرفتم تا بریم پارکینگ داشتم از حال میرفتم.
سمیرا کمکم کرد تو پاشینم بشینم بعدش رفت بالا بعد از حدود ده دقیقه برگشت و مرضیه رو گذاشت عقب بچم هنوز خواب بود.
چشامو بستم و بدون اینکه متوجه هیچی چیزی بشم تو افکارم غرق بودم که سمیرا گفت:
رسیدیم سوگند
به روبهرو که نگاه کردم بیمارستانو دیدم.ـ
به پشتم نگاه کردم دیدم مرضیه خواب آلود نشسته سر چاشو کاری نمیکنه
تو دلم قربون صدق رفتم و پیاده شدم برای جلو گیری از سقوطم دستام رو به ماشین گرفته بودم
سمیرا با استرس گفت:
وایسا برم ویلچر بیارم رو به مرضیه کرد وگفت:خاله تکون نخور الان میام.
بدو بدو رفت داخل بیمارستان.
حالم خیلی بد شده بود اخرین لحظه دیدمبا یه خانم دیگه و یه ویلچر داره میدوعه سمتم و سر خوردم و کنار ماشین افتادم و فقط صدای یا فاطمه زهرا گفتنش به گوشم خورد وسیاهی...
.!.!.!.!..!.!.!.!.!.!.!.!.!.!.!..!.!.!..!.!.!.!.!..!.!..!.!..🌸
چشمام رو باز کردم.حس درد نداشتم و فقط بدنم خسته بود.
نشستم سر جام دور تا دورم سبزه بود.
به اطراف نگاه کرد که متوجه امیر طاها شدم که کنار یه درخت با سربندسرخ یا زهرا و لباس به رنگ خاکش داره نماز میخونه!
صداش زدم.
نشنید شایدم نمیتونست جواب بده
به سجده رفت و نشست سر جاش
بلند شدم و خواستم برم سمتش که خوردم زمین و صداشو شنیدم که گفت:
نیا سوگند!فقط مراقب خودت و بچه ها باش خانومم.
نگاهش کرد ودر آنی از خواب پریدم.
عرق روی پیشونیم و گرفته بود.
یه خانم بابای سرم بود که داشت حرف میزد با...با سمیرا!
سمیرا:عه خانم دکتر چشماشو باز کرد.
خوبی ابجی؟
نتونستم جوابشو بدم حالم بهم میخورد
صدای اون خانم رو شنیدم؛
عزیزم؟منو و میبینی؟حالت بهتره؟
خیلی کند لب زدم:
ب..له!
توان نداشتمتکون بخورم.
دکتر:چرا انقدر ضعیف شده؟ظاهرا اصلا به خودش نمیرسه.خانومم شما باید استراحت بکنی غذای مقوی بخوری باید استرس و اضطراب نداشته باشی دلهره و دلشوره و هر گونه هیجان برات بده.
سمیرا با تعجب گفت:
وا خانم دکتر چخبره مگه چشه خواهرم؟
دکتر:ببین خانومم من نمیتونم قطعی بگم ولی شاید باردار باشه!به هر حال حال الانش بخاطر افت فشارشه و خستگی زیاد و اینکه هیج نیرویی نداره حدااکثر باید دو سه ساعت دیکه اینجا بستری شه.
در حالی که متعجب بودم.باز حال پرسش و پاسخ نداشتم.
چشمامو بستم و در چند ثانیه خوابم برد.
💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕🎀💕
💬ادامــــہ دارد...