#منتقم_حسین_نمیآیی؟ 😭
▪️#قاسم سوار اسب شد. پایش به سختی به رکاب میرسید. امّا #مردانه جنگید. ناغافل محاصرهاش کردند. زمین که خورد، اسبها بر پیکرش تاختند.
حالا قدّش آنقدر بلند شده بود که وقتی عمویش پیکر او را بر روی اسب به خیمه میآورد، پاهایش روی زمین کشیده میشد.
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#منتقم_حسین_نمیآیی؟😭
▪️ مرد با تعجب گفت: «این سکهها چیست که به من میدهی؟»
#شمر خندید و گفت: «بگیر پاداش خنجریست که ساخته بودی. الحق که خوب صیقل خورده بود.»
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#منتقم_حسین_نمیآیی؟ 😭
▪ روبهروی لشکر دشمن ایستاد.
چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت.
برای همین خودش را اینگونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر».
سه روز بعد وقتی بنیاسد شهدای کربلا را دفن میکردند، #جون، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود.
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#منتقم_حسین_نمیآیی؟ 😭
▪️#نازدانه در خرابه دلتنگ بابا بود و گریه میکرد. جعبه را آوردند. با بیتابی گفت: «من غذا نمیخواهم!»
یکی داد زد: «پارچه را کنار بزن! مقصود تو همانجاست...»
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
😭#منتقم_حسین_نمیآیی؟
▪️ #پدر هر کاری کند، #پسر یاد میگیرد.
مثلاً اگر در #رکوع، انگشتر ببخشد.
و «او» هم در #گودال قتلگاه، انگشتر را با انگشت بخشید. نخواست او دستِ خالی از گودال برگردد.
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
😭 #منتقم_حسین_نمیآیی؟
▪️ از #دور، بابا را دیده بود که سرِ علیاکبر را روی دامن قرار داده و صورت به صورتش #گذاشته است.
توی #خرابه، پاهای کوچکش را دراز کرد. با دستان کوچکش سرِ بابا را به دامن گرفت. خم شد و سر را به صورت بابا گذاشت.
چقدر زود بابا #بغلش کرد!
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
😭 #منتقم_حسین_نمیآیی؟
▪️ فرمانده با تعجب پرسید:
«علمدارِ این عَلَم کیست که جایجای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟»
گفتند: «این علم #دست_ابوالفضل_العباس بوده است. 😭
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
😭#منتقم_حسین_نمیآیی؟
▪️ با موتور زمین خورد. سرش کمی شکست.
خانه که رفت، #دختر_سهسالهاش با دستمال، خون سر بابا را پاک کرد. دختر دائماً از بابا میپرسید: «بابا خوب شدی؟»
شب بود. هنوز روضه شروع نشده، مرد بلندبلند #گریه میکرد.
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#منتقم_حسین_نمیآیی؟
▪️- بابام کجا رفته؟
- رفته سفر…
- بدون عمه؟! 😭
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
#منتقم_حسین_نمیآیی؟😭
▪️ فرمانده با تعجب پرسید: «علمدار این عَلم #کیست که جایجای آن پر از جای تیر است، جز جای دست علمدار؟»
گفتند: «این علم دست ابوالفضل عباس بوده است.»😭
@y_sobhezohoor
↪️ https://eitaa.com/y_sobhezohoor
💥کانالی متفاوت با مطالبی متفاوت
خوش آمدید به جمع
#یاران_صبح_ظهور👉