🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
در ميان كوفه صدا بزن تا مردم از خانهها خارج شوند و ببينند اميرالمؤمنين چگونه حكم خدا را اجرا مى كند.
عدّه اى گفتند: چگونه على عليه السلام مى خواهد يكى از شيعيان و دوستان خود را بسوزاند، او هم اكنون مى خواهد اين شخص را به آتش بسوزاند و با اين كار امامت او باطل مى گردد. اين مطلب به گوش اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد.
عمّار گويد: امام عليه السلام آن شخص را گرفت و هزار شاخه نى را روى او ريخت و به او سنگ چخماق وگوگرد داد و فرمود:
اقدح وأحرق نفسك، فإن كنت من شيعتي ومحبّي وعارفي، فإنّك
لاتحترق بالنار، وإن كنت من المخالفين المكذّبين فالنار تأكل لحمك وتكسر عظمك.
خودت را با اينها آتش بزن، اگر از شيعيان و دوستان من باشى و نسبت به من معرفت داشته باشى در آتش نخواهى سوخت واگر از مخالفين و تكذيب كنندگان باشى آتش گوشت تو را از بين مى برد و استخوانت را مى شكند.
آن شخص آتش را برافروخت و شاخه هاى نى آتش گرفتند، ولى او در زير آتشها سالم ماند حتّى به پيراهن سفيدى كه پوشيده بود آتش اثر نكرد و دود آن را سياه نكرد. امام عليه السلام فرمود:
آنهائى كه از صراط مستقيم الهى منحرف شدند دروغ گفتند و به بيراهه رفتند و دچار گمراهى شدند. سپس فرمود:
إنّ شيعتنا منّا وأنا قسيم الجنّة والنار، شهد لي بذلك رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم في مواطن كثيرة.
شيعيان ما از ما هستند، و من تقسيم كننده بهشت و دوزخم، و رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در موارد بسيارى به آن گواهى داده است. [۱]
شاعر گفته است:
عليّ حبّه جُنّة
قسيم النار والجنّة
وصيّ المصطفى حقّاً
إمام الإنس والجنّة
محبّت و دوستى على عليه السلام سپر بلاست، و او تقسيم كننده جهنّم و بهشت است.
او به حقيقت وصىّ و جانشين رسول خدا است، و پيشواى آدميان و پريان است.
۲۰۲ / ۱۰۹ - مؤلّف كتاب «منهج التحقيق إلى سواء الطريق» از سلمان فارسى رحمه الله
نقل كرده است كه گفت:
من و امام حسن و امام حسين عليهما السلام و محمّد بن حنفيّه و محمّد بن ابوبكر و عمّار ياسر و مقداد درمحضر اميرالمؤمنين عليه السلام شرفياب بوديم، فرزندش امام حسن عليه السلام به آن حضرت عرض كرد:
اى امير مؤمنان ؛ سليمان از خداوند سلطنتى را درخواست كرد كه هيچ كس بعد از او لايق و سزاوار آن نباشد، و خداوند به او مرحمت فرمود، آيا شما هم از آن پادشاهى و سلطنت بهره اى داريد؟
امام عليه السلام فرمود:
والّذي فلق الحبّة وبرأ النسمة إنّ سليمان بن داود سأل اللَّه عزّوجلّ الملك فأعطاه، وإنّ أباك ملك ما لم يملكه - بعد جدّك رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم - أحد قبله ولايملكه أحد بعده.
قسم به آن كسى كه دانه را شكافت و خلق را آفريد، سليمان بن داود از خداوند سلطنتى آنگونه درخواست كرد و خداوند به اوعطا كرد، و همانا پدرت سلطنت دارد بر آنچه جز جدّت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هيچ كس قبل از او و بعد از او نداشته و نخواهدداشت.
امام حسن عليه السلام عرض كرد: مى خواهيم از كراماتى كه خداوند به تو بخشيده و تو را به آن برترى داده به ما نشان دهى.
فرمود: اگر خداى تبارك و تعالى بخواهد اين كار را مى كنم.
آنگاه برخاست، وضو گرفت، دو ركعت نماز خواند و خداوند را به دعاهائى خواند كه آن را كسى نفهميد، سپس به طرف غرب اشاره اى كرد، فوراً ابرى از آن ناحيه آمد و بالاى سر ما ظاهر شد و كنارآن ابر ديگرى پديدار گشت. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
اى ابر، به اذن پروردگار متعال فرود آى.
پس ابر پائين آمد در حالى كه مى گفت:
أشهد أن لا إله إلّا اللَّه وأنّ محمّداً رسول اللَّه وأنّك خليفته ووصيّه، [من شكّ فيك فقد ضلّ عن سبيل النجاة].
شهادت مى دهم كه خدائى جز خداوند يكتا نيست، و محمّد فرستاده وتو جانشين و وصىّ او هستى، هر كس درباره تو شكّ كند از راه نجات و رستگارى دور افتاده است.
امام حسن عليه السلام مى فرمايد: سپس آن ابر روى زمين گسترده گرديد مانند آنكه سفره اى را پهن كرده باشند و اميرالمؤمنين عليه السلام به آن جمع فرمود: روى اين ابر بنشينيد، هر كدام در جائى از آن نشستيم.
بعد به ابر ديگرى اشاره فرمود، او هم پائين آمد و همان گفتار ابر اوّل را گفت، ..... #ادامه_دارد
----------
[۱]: 📚فضائل ابن شاذان: ۷۴، بحار الأنوار: ۴۳/۴۲ ح ۱۶، مدينة المعاجز: ۲۵۸/۱ ح ۱۶۵الدمعة الساكبة: ۱۶۰
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
بعد به ابر ديگرى اشاره فرمود، او هم پائين آمد و همان گفتار ابر اوّل را گفت، اميرالمؤمنين عليه السلام تنها در آن نشست سپس كلماتى فرمود، و جهت مسير را كه به طرف مغرب بود اشاره كرد، ناگهان بادى در زير ابرها پديدار شد و آنها را با ملايمت بالا برد.
من نگاهى به اميرالمؤمنين عليه السلام كردم، ديدم روى تختى نشسته است و نور از چهره مبارك او به حدّى مى درخشد كه چشم طاقت ديدارش را ندارد.
امام حسن عليه السلام عرض كرد: اى امير مؤمنان، سليمان بن داود انگشترى داشت كه به خاطر آن همه چيز از او فرمانبردارى مى كردند، شما چه چيزى داريد تا به آن وسيله از شما اطاعت كنند. فرمود:
أنا عين اللَّه في أرضه، أنا لسانه الناطق في خلقه، أنا نوراللَّه الّذي لايطفى، أنا باب اللَّه الّذي يؤتى منه وحجّته على عباده.
من چشم بيناى خداوند بر روى زمينم، و زبان گوياى او در ميان مردمان هستم، من آن نور خداوندى هستم كه خاموشى ندارد، من آن درِ رحمت الهى هستم كه بايد از آن وارد شوند، و من حجّت خداوند بر بندگانم.
سپس فرمود: آيا دوست داريد انگشتر سليمان بن داود را به شما نشان دهم؟
عرض كرديم: بلى. امام عليه السلام دست مبارك خود را ميان جيبش كرد و انگشترى را كه از طلا بود و نگين ياقوت سرخ داشت بر روى آن نوشته شده بود: «محمّد و على» بيرون آورد.
سلمان گويد: ما از مشاهده آن تعجّب كرديم. فرمود:
از چه چيزى تعجّب مى كنيد؟ از مثل من نشان دادن اين چيزها عجيب نيست، امروز چيزهائى كه هرگز نديده ايد به شمانشان خواهم داد.
و حديث را ادامه داد تا اينكه فرمود: آيا مى خواهيد سليمان بن داود را ببينيد؟
عرض كرديم: بلى.
امام عليه السلام برخاست و ما به دنبال او به راه افتاديم تا اينكه ما را وارد باغى كرد كه زيباتر از آن چشم مانديده بود، در آنجا انواع ميوهها و انگورها بود، نهرها جريان داشت و پرندگان بر روى درختان باهم گفتگو مى كردند، و وقتى آن حضرت را ديدند اطراف او مى چرخيدند و بالهاى خود را مى جنباندند تا وسط آن باغ رسيديم، به تختى برخورد كرديم كه بر روى آن جوانى آرميده و دست خود را بر سينه اش نهاده بود.
اميرالمؤمنين عليه السلام انگشتر را از جيب خود بيرون آورد و در انگشت او كه سليمان بن داود بود قرار داد، فوراً حركتى كرد و از جا برخاست وعرض كرد:
السلام عليك يا أميرالمؤمنين، ووصيّ رسول ربّ العالمين، أنت واللَّه الصدّيق الأكبر والفاروق الأعظم، قدأفلح من تمسّك بك، وقد خاب وخسر من تخلّف عنك، وإنّي سألت اللَّه بكم أهل البيت فاُعطيت ذلك الملك.
سلام بر تو اى امير مؤمنان، و اى وصىّ فرستاده پروردگار عالميان، بخدا قسم تو بزرگترين راستگو، و بزرگترين جداكننده حقّ از باطل هستى، هر كس دامن تو را گرفت رستگار شد و هر كس تو را رها كرد و از تو روى برگردانيد زيانكار شد و به مقصد نرسيد، من خدا را به واسطه شما اهل بيت خواندم و آن پادشاهى و سلطنت را به من عطا كرد.
سلمان گويد: همينكه گفتار سليمان را شنيدم نتوانستم خود را نگهدارم، بر روى قدمهاى اميرمؤمنان افتادم، آنها را مى بوسيدم و خداوند
را سپاس مى گفتم كه به من لطف فرموده و مرا به ولايت اهل بيت همان كسانى كه خدا هر گونه پليدى را از آنها دور ساخته و وجود مبارك آنها را از هر جهت پاك وپاكيزه آفريده هدايت نموده است. [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: سيّد هبة اللَّه قدس سره در كتاب «مجموع الرائق» اين حديث را به طور مفصّل تر نقل كرده به طورى كه اين حديث و حديث بعدى را شامل مى شود و در آن ذكر شده است كه:
يأجوج و مأجوج را به آنها نشان داد، هر كدام از آنها ۱۲۰ ذراع قد داشتند و بعضى از آنها شصت ذراع بودند، برخى از آنها يك گوش خود را زير خود فرش كرده و گوش ديگر را لحاف خود كرده بود، وآن سدّى كه بين ما و آنها قرار داشت ديدند، درختى را كه اميرالمؤمنين عليه السلام هر صبحگاه دو ركعت نماز زير آن مى خواند مشاهده كردند و با آنها صحبت كرد و گفت: چهل صبحگاه است كه ايشان نيامده و اينجا نماز نخوانده است، و نيز فرشته اى را كه موكّل است به تاريكى شب، و يك دست اودر مغرب و ديگرى در مشرق بود ديدند، و در آن حديث علم امير المؤمنين عليه السلام به ماوراى كوه قاف بيان شده، و نيز باقى مانده قوم عاد و هلاكت ايشان را بعد از اختيار كه به آنها نشان داد ذكر شده است ..... #ادامه_دارد
..
[۱]: 📚مدينة المعاجز: ۲۴۴/۱ ح ۱۵۵
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
و در آخر حديث على عليه السلام به آنها فرموده است:
آيا مى خواهيد شگفت انگيزتر از آنچه ديديد به شما نشان دهم؟
عرض كرديم: هيچ كدام از ما بيشتر از اين تحمّل نداريم. [۲]
مؤلّف رحمه الله گويد: سلمان سلام اللَّه عليه كسى است كه در مرتبه دهم ايمان قرار داشته، به بلاها و مرگ و ميرها دانا بوده، اسم اعظم مى دانسته، و وقتى نزد امام صادق صلوات اللَّه عليه يادى از او به ميان مى آمد در حقّش مى فرمود:
صلوات اللَّه على سلمان.
درود خدا و رحمت او بر سلمان.
او با همه اين اوصاف طاقت ندارد كه مناقب او را آنگونه ببيند و تحمّل كند، ما كه ذرّه هاى بى مقداربلكه كمتر از آن هستيم و امثال ما چگونه ظرفيّت پذيرش مناقب او را خواهيم داشت؟
از خداوند تبارك و تعالى درخواست مى كنم كه توفيق تصديق و قابليّت پذيرش آن معارف رامرحمت فرمايد و به او پناه مى برم از وسوسه هاى شيطان، و از ناسپاسى كردن و كفران.
۲۰۳ / ۱۱۰ - مقام و شخصيّت على عليه السلام نسبت به صالح پيامبر عليه السلام: در ذيل حديث سلمان رضوان اللَّه عليه نقل شده است: سپس اميرالمؤمنين عليه السلام برخاست و ما ناگهان جوانى را روى كوه ديديم كه در ميان دو قبر ايستاده و نماز مى خواند.
عرض كرديم: اى اميرمؤمنان، اين جوان كيست؟ فرمود:
اين صالح پيغمبر است و اين دو قبر يكى از پدرش و ديگرى از مادرش مى باشد، و او در ميان آن دو قبر به عبادت پروردگار مشغول است.
صالح هنگامى كه نگاهش به على عليه السلام افتاد نتوانست خود را نگهدارد، شروع به گريه كردن نمود و با دست به اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره كرد سپس آن را روى سينه نهاد در حاليكه گريه مى كرد.
اميرالمؤمنين عليه السلام نزد او ايستاد تا نمازش را تمام كرد، ما به او گفتيم: چرا گريه مى كنى؟ صالح گفت:
إنّ أميرالمؤمنين عليه السلام كان يمرّ بي عند كلّ غداة فيجلس فتزداد عبادتي بنظره فقطع ذلك منذ عشرة أيّام فأقلقني ذلك.
اميرالمؤمنين عليه السلام هر صبحگاه به من سرى مى زد و كنار من مى نشست و من با نگاهى كه به او مى كردم به نيرو و نشاط عبادتم افزوده مى شد، مدّت ده
روز است كه اينجا نيامده و مرا مضطرب و پريشان نموده است.
ما از مشاهده او و گفتارش بسيار تعجّب كرديم. [۱]
۲۰۴ / ۱۱۱ - شيخ مفيد قدس سره در كتاب «اختصاص» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است كه فرمود:
هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به غار حراء بالا رفت، علىّ بن ابى طالب عليه السلام به دنبال او و به جستجوى او به راه افتاد وترسيد كه مشركين نيرنگ زده و او را به قتل رسانند، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بالاى حرا بود و على عليه السلام روى كوه ديگرى به نام «ثبير» قرار داشت، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم او را ديد و فرمود: اى على ؛ تو را چه شده است؟
عرض كرد: پدر و مادرم فدايت ترسيدم مشركين حيله اى بكار برده و ترا بكشند لذا به جستجويت به راه افتادم.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
ناولني يدك يا عليّ، فرجف الجبل حتّى تخطى برجله إلى الجبل الآخر، ثمّ رجع الجبل إلى قراره.
اى على؛ دستت را به من بده. پس كوه تكان سختى خورد تا اينكه آن حضرت قدم به كوه ديگر گذاشت و دو مرتبه به حال اوّل برگشت و آرام گرفت. [۲]
۲۰۵ / ۱۱۲ - در تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام از آن حضرت نقل شده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
كداميك از شما ديشب با به خطر انداختن جان خودش جان مؤمنى را حفظ كرده است.
على عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا ؛ من بودهام و جان ثابت بن قيس را از خطر نجات داده ام.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: قضيّه ات را براى برادران مؤمن خود بگو بدون اينكه از نام منافقينى كه مكر و حيله كردند پرده بردارى و آنها را افشا
كنى، براستى خداوند تو را از شرّ آنها كفايت كرد و آنها را مهلت داد براى توبه كردن، شايد بخود آيند و متوجّه عواقب كار خود شوند.
على عليه السلام فرمود: در محلّه بنى فلان خارج از مدينه راه مى رفتم و پيشاپيش من ثابت بن قيس مى رفت..... #ادامه_دارد
---------
📚منابع:
[۲]: مدينة المعاجز: ۵۴۹/۱ ح ۳۵۱، محتضر: ۷۴ - ۷۱، بحار الأنوار: ۳۳/۲۷ ح۵، نفس الرحمان: ۱۱۹ - ۱۱۷.
[۱]: همان مدرك.
[۲]: الإختصاص: ۳۱۸، بصائر الدرجات: ۴۰۷
ح ۹، بحار الأنوار: ۷۰/۱۹ ح ۲۱، تفسير برهان: ۱۲۷/۲ ح ۹.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
على عليه السلام فرمود: در محلّه بنى فلان خارج از مدينه راه مى رفتم و پيشاپيش من ثابت بن قيس مى رفت، او نزديك چاهى رسيد كه بسيار گود بود و از پائين تا بالا خيلى فاصله داشت، و در آنجا عدّه اى از منافقين كمين كرده بودند، ثابت را به سرعت جلو راندند تا او را در ميان چاه اندازند، او خودش را نگهداشت، دوباره يكى از آنها برگشت و ثابت را هُل داد، و در حاليكه مرا نديده بود، به او رسيدم، دوست نداشتم منافقين را تعقيب كنم، زيرا ثابت ميان چاه افتاده بود و بر جان او نگران بودم، فوراً خود را ميان چاه انداختم و از او سريعتر به تهِ چاه رسيدم.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: چگونه سبقت نگيرى در حاليكه تو از او سنگين ترى و باوقارترى؟ و اگر از سنگينى تو نبود جزآنچه در باطن از علم اوّلين و آخرين دارى كه خدا به رسول خود و رسولش آن را به تو سپرده هر آينه سزاوار بود كه از هرچيز سنگين تر باشى؟
سپس فرمود: بقيّه قصّه را بگو. در آنجا به تو و ثابت چه گذشت؟
عرض كرد: اى رسول خدا ؛ به انتهاى چاه كه رسيدم ايستاده در آنجا قرار گرفتم و اين براى من آسانتر از آن بود كه بخواهم چند قدم راه بروم، سپس دستهاى خود را گشودم، و ثابت كه از بالا افتاد روى دستهاى من واقع شد، مى ترسيد م كه سقوط او به من يا به خود او ضررى بزند، ولى مانند آن بود كه شاخه گلى را با دست بگيرم.
آنگاه نگاه كردم، ديدم آن منافق با رفيقانش لب چاه ايستاده اند و مى گويند: يكى را خواستيم در چاه بيندازيم دو تا شد، سپس سنگى را آوردند كه اندازه ۲۰۰ من وزن آن بود، آن را در چاه رها كردند، ترسيدم كه سنگ به ثابت اصابت كند، او رازير بال خود گرفتم، سنگ به پائين سر من خورد مثل اينكه كسى خود را در شدّت گرماى تابستان به وسيله بادبزنى بادبزند، سپس سنگ ديگرى را آوردند كه به اندازه ۳۰۰ من بود، آن را ميان چاه رها كردند و من دوباره ثابت را به همانگونه حفظ كردم، سنگ به پائين سر من برخورد كرد مثل اينكه در روز گرمى كسى
آبى را بر سر و بدن خود بريزد، آنها براى بار سوّم سنگى را آوردند كه به اندازه ۵۰۰ من بود، آن را روى زمين مى غلطاندند و نمى توانستند آن را زير و رو كنند، به هر شكلى بود آن را ميان چاه انداختند، و من اين بار هم ثابت را در پناه خود گرفتم، سنگ به پائين سر و پشت من اصابت كرد مثل اينكه لباس نرمى را بپوشم.
و آنها بعد از اينكه سنگها را ريختند شنيدم به يكديگر مى گفتند: اگر پسر ابى طالب و پسر قيس صد هزار روح مى داشتند، يكى از آنها از بلاى اين سنگها در امان نمى ماند، و پس از آن برگشتند و خداوند شرّ آنها را از ما برطرف كرد.
آنگاه خداوند به لبه چاه دستور داد كه پائين آيد، و به ته چاه دستور داد كه بالا آيد، و هر دو در يك سطح مستوى قرارگيرند و وقتى چنين شد ما به راحتى خارج شديم.
«رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اى اباالحسن، خداوند به خاطر آن فداكارى كه كردى به اندازه اى پاداش و فضيلت به تو مرحمت فرمود كه كسى جز او نمى داند.
روز قيامت نداكننده اى بانگ زند: دوستان على بن ابى طالب عليه السلام كجا هستند؟ گروهى از افراد صالح و نيكوكار بپا خيزند، به آنها گفته شود: در اين صحراى قيامت جستجو كنيد و هر كه را مى خواهيد دستش را گرفته و به بهشت وارد كنيد، درميان آنها آن كس كه بهره شفاعت او از ديگران كمتر است به شفاعت او يك ميليون نفر نجات پيدا مى كنند«. [۱]
«سپس آن نداكننده فرياد زند: بقيّه دوستان اميرالمؤمنين عليه السلام كجا هستند؟ گروهى برخيزند كه از نظر اعمال صالح رتبه متوسّطى دارند، به آنها گفته مى شود: هر چه مى خواهيد از خدا تمّنا كنيد، آنها آرزوهائى كه دارند بگويند و خدا به هر يك از آنها خواسته اش را مرحمت فرمايد و سپس آن را صد هزار برابر كند.
مرتبه سوّم آن ندا كننده صدا مى زند: باقى مانده دوستان علىّ بن ابى طالب عليه السلام كجا هستند؟ عدّه اى برخيزند كه بر خود ظلم كرده و گناهان
آنها زياد است، آنگاه دشمنان علىّ بن ابى طالب عليه السلام را حاضر كنند در حاليكه تعدادشان بسيار زياداست، و گفته شود: ما هر هزار نفر از اينها را فداى يكى از دوستان اميرالمؤمنين عليه السلام مى كنيم تا به اين وسيله آنها وارد بهشت شوند، پس خداوند دوستان تو را نجات مى دهد.... #ادامه_دارد
----------
[۱]: 📚اين قسمت قبلاً در حديث ۱۹۰ ذكر شده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
و دشمنانت را فداى آنها مى گرداند. سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
هذا الأفضل الأكرم، محبّه محبّ اللَّه ومحبّ رسوله، ومبغضه مبغض اللَّه ومبغض رسوله، هم خيار خلق اللَّه من اُمّة محمّد صلى الله عليه وآله وسلم.
على عليه السلام نزد خدا برتر و گرامى تر از اينها است، كسى كه او را دوست دارد خدا و رسول او را دوست دارد، و كسى كه دشمن اواست دشمن خدا و رسول او مى باشد، دوستان او بهترين آفريدگان خدا از امّت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم هستند« [۱] . [۲]
۲۰۶ / ۱۱۳ - ابن شاذان رحمه الله در كتاب «مائة منقبه» از امام صادق عليه افضل الصلاة والسلام و آن حضرت از طريق پدرانش عليهم السلام از امام حسين عليه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
هنگامى كه در آسمان سير داده شدم به حجابهاى نور كه رسيدم پروردگارم با من گفتگو كرد و فرمود:
يا محمّد ؛ بلّغ عليّ بن أبي طالب منّي السلام، وأعلمه أنّه حجّتي بعدك على خلقي، به أسقي عبادي الغيث، وبه أدفع عنهم السوء، وبه احتجّ عليهم يوم يلقوني.
اى محمّد ؛ به علىّ بن ابى طالب سلام برسان، و به او خبر بده كه او حجّت من بعد از تو بر بندگان من است، باران رحمت خودرا به واسطه او بر بندگانم نازل مى كنم و بديها را از آنها برطرف مى كنم، و روزى كه مرا
ملاقات كنند به سبب او بر آنها احتجاج مى كنم.
پس او را بايد اطاعت كنند، و آنچه را دستور مى دهد اجرا كنند و از آنچه نهى مى كند اجتناب ورزند، تا آنها را نزد خودم درجايگاه صدق قرار دهم و بهشتم را براى ايشان مباح گردانم، و اگر چنين نكنند آنها را با تبه كاران و دشمنانم در آتش وعذابم جاى دهم و هيچ باكى نداشته باشم. [۱]
۲۰۷ / ۱۱۴ - ابن شهراشوب رحمه الله از ابن عبّاس نقل كرده است كه آيه شريفه «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَق» [۲]، اشاره به معراج دارد كه در شب معراج رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از آسمانى به آسمان ديگر بالا رفت. سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
در شب معراج آنگاه كه فاصله من به خداوند به اندازه فاصله دو كمان و يا نزديكتر از آن شد فرمود:
يا محمّد؛ السلام عليك منّي، إقرأ منّي عليّ بن أبي طالب السلام، وقل له: إنّي اُحبّه واُحبّ من يحبّه.
يا محمّد ؛ من حبّي لعليّ بن أبي طالب اشتققت له إسماً من أسمائي، فأنا العليّ العظيم، وهو عليّ، وأناالمحمود وأنت محمّد.
اى محمّد ؛ سلام من بر تو باد، علىّ بن ابى طالب را از طرف من سلام برسان و به او بگو كه من او را دوست دارم و دوستان او رانيز دوست دارم.
اى محمّد ؛ به خاطر محبّتى كه به او دارم نامى از نامهاى خود را براى او برگزيدم، من علىّ عظيم يعنى بلندمرتبه بزرگ هستم واو على يعنى بلندمرتبه است، من محمود هستم و تو احمد هستى.
اى محمّد ؛ اگر بنده اى از بندگانم مرا ۹۵۰ سال عبادت كند - و چهار مرتبه آن را تكرار كرد - روز قيامت كه مرا ملاقات كند همه اعمال او به اندازه يك حسنه از حسنات و خوبيهاى على عليه السلام ارزش ندارد.
خداى تبارك و تعالى فرموده است: «فَما لَهُم لايُؤْمِنُون» [۳] «چرا منافقين ايمان نمى آورند»، يعنى چرا اين فضيلت رابراى
اميرالمؤمنين عليه السلام تصديق نمى كنند و نمى پذيرند. [۱]
و احمد جامى عارف مشهور نيكو سروده است:
گر منظر افلاك شود منزل تو
وز كوثر اگر سرشته باشد گل تو
چون مهر على نباشد اندر دل تو
مسكين تو و سعيهاى بى حاصل تو
۲۰۸ / ۱۱۵ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «مدينة المعاجز» از محمّد بن سنان نقل مى كند كه گفت: برامام صادق عليه السلام وارد شدم، به من فرمود:
چه كسى كنار در است؟ عرض كردم: مردى است كه از چين آمده است.
فرمود: او را راه دهيد.... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: اين قسمت قبلاً در حديث ۱۴۳ ذكر شده است.
[۲]: تفسير منسوب به امام عسكرى عليه السلام: ۱۰۸، بحار الأنوار: ۲۷/۴۲ ضمن ح۷، مدينة المعاجز: ۱۱۸/۲ ح ۴۳۹، تفسير برهان: ۵۸/۱ ح۲، و برسى رحمه الله ذيل حديث را در كتاب «مشارق الأنوار: ۱۵۵» از ابن عبّاس نقل كرده است.
[۱]: مائة منقبة: ۵۴، بشارة المصطفى: ۷۹، بحار الأنوار: ۱۳۸/۳۸ ح ۹۹.
[۲]: سوره إنشقاق، آيه ۱۹ و ۲۰.
[۳]: سوره إنشقاق، آيه ۱۹ و ۲۰.
[۱]: تفسير برهان: ۴۴۴/۴ ح ۹، مدينة المعاجز: ۴۰۵/۲ ح ۶۲۹، حلية الأبرار: ۱۵۸/۲ ح ۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
فرمود: او را راه دهيد.
وقتى آن شخص به حضور امام عليه السلام شرفياب شد آن حضرت به او فرمود:
آيا شما ما را در آن سرزمين مى شناسيد؟
عرض كرد: بلى اى سرور من.
فرمود: به چه وسيله و چگونه ما را مى شناسيد؟
عرض كرد: اى فرزند رسول خدا، در آنجا درختى است كه هر سال بر آن گلى مى رويد، و آن گل در روز دو بار تغيير رنگ مى دهد، اوّل روز مى بينيم كه بر آن نوشته شده:
«لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم»، «خدائى جز خداى يكتا نيست، محمّد فرستاده خداوند است».
و در آخر روز مى بينيم كه نوشته شده:
«لا إله إلّا اللَّه، عليّ خليفة رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم»، «خدائى جز خداوند يگانه نيست، على جانشين رسول خدا است». [۲]
۲۰۹ / ۱۱۶ - برسى رحمه الله از محدّثين اهل كوفه روايت كرده است:
هنگامى كه امام حسن و امام حسين عليهما السلام جنازه اميرالمؤمنين عليه السلام را روى دوش داشتند و به طرف آن قبرى كه از پيش آماده شده بود در نجف
مى بردند ناگاه اسب سوارى را ديدند كه بوى عطر از او به شدّت در فضا منتشر مى شد و بر آن دو بزرگوار سلام كرد، سپس به امام حسن عليه السلام فرمود:
تو حسن بن على هستى كه از سرچشمه وحى و قرآن سيراب گشته اى و در دامان علم و شرف پرورش يافته اى، وجانشين اميرالمؤمنين و سرور اوصياء هستى؟ عرض كرد: بلى.
سپس فرمود: و اين يكى حسين بن على نوه پيامبر رحمت است كه از پستان عصمت آشاميده، پدر ائمّه طاهرين و جويباردانش و حكمت است؟ عرض كرد: بلى.
فرمود: جنازه را به من واگذاريد و در پناه خداوند برويد.
امام حسن عليه السلام عرض كرد: پدرم وصيّت فرموده است كه جنازه را جز به يكى از اين دو نفر واگذار نكنيم ؛ جبرئيل يا خضر، تو كداميك از اين دو هستى؟ او نقاب را كه از چهره كنار زد، ديدند اميرالمؤمنين عليه السلام است.
بعد به امام حسن عليه السلام فرمود:
يا أبامحمّد؛ لاتموت نفس إلّا ويشهدها، أفما يشهد جسده؟
اى ابامحمّد ؛ شخصى كه هر كس بميرد نزد او حاضر مى شود چگونه كنار جسد خود حضور نداشته باشد؟ [۱]
۲۱۰ / ۱۱۷ - ابن شاذان رحمه الله در كتاب «مائة منقبه» از عمر بن خطّاب نقل مى كند كه گفت: از ابوبكر پسرابوقحافه شنيدم و او از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم شنيد كه آن حضرت فرمود:
إنّ اللَّه تعالى خلق من نور وجه عليّ بن أبي طالب عليه السلام ملائكة يسبّحون ويقدّسون، ويكتبون ذلك لمحبّيه ومحبّي ولده عليهم السلام.
خداوند تبارك و تعالى از نور جمال على بن ابى طالب عليه السلام فرشتگانى [۲] را آفريده است كه آنها تسبيح و تقديس خدا كنند وثوابش را براى دوستان آن حضرت و دوستان فرزندانش بنويسند. [۳]
۲۱۱ / ۱۱۸ - قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» نقل كرده است كه حضرت ابوطالب عليه السلام به فاطمه بنت اسد - در حاليكه على عليه السلام در سنين كودكى بود - فرمود: على عليه السلام را ديدم كه بتها را مى شكند، ترسيدم بزرگان قريش باخبر شوند.
فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين عليه السلام عرض كرد: عجيب تر از اين برايت بگويم: آن وقتى كه على عليه السلام را در شكم داشتم مى خواستم از آن محلّى كه بتها را در آنجا گذاشته بودند عبور كنم پاهاى خود را به شدّت تكان مى داد و رها نمى كرد تا به آنجا نزديك نشوم، در حاليكه من براى پرستش پروردگار درخانه خدا طواف مى كردم و توجّهى به بتها نداشتم. [۱]
۲۱۲ / ۱۱۹ - شرف الدين نجفى رحمه الله در كتاب «تأويل الآيات» از عبداللَّه بن عجلان نقل مى كند كه گفت: ازامام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود:
بيت عليّ وفاطمة عليهما السلام من حجرة رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم، وسقف بيتهم عرش ربّ العالمين، وفي قعر بيتهم فرجة مكشوطة إلى العرش معراج الوحي، والملائكة تنزل عليهم بالوحي صباحاً ومساء وفي كلّ ساعة وطرفة عين، والملائكة لاينقطع فوجهم فوج ينزل وفوج يصعد..... #ادامه_دارد
---------
📚منابع:
[۲]: مدينة المعاجز: ۴۶۰/۲ ح ۶۷۹، الخرائج: ۵۶۹/۲ ح ۲۵، بحار الأنوار: ۱۸/۴۲ ح ۴.
[۱]: بحار الأنوار: ۳۰۰/۴۲ ذيل حديث ۷۸، مدينة المعاجز: ۶۰/۳ ح ۷۲۴.
[۲]: در «بحار الأنوار« ۷۰ هزار هزار فرشته ذكر كرده است.
[۳]: مائة منقبة: ۱۴۸ منقبت ۸۰، بحار الأنوار: ۱۱۸/۲۷ ح ۹۸.
[۱]: الخرائج: ۷۴۱/۲ ح ۵۷، بحار الأنوار: ۱۸/۴۲ ح۵، مدينة المعاجز: ۱۴۸/۳ ح ۸۰۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
مسكن على و فاطمه عليهما السلام خانه رسول خدا است و سقف خانه ايشان عرش پروردگار جهانيان است. و در ته آن خانه روزنه وشكافى است كه تا عرش الهى پيداست، فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت بلكه هر لحظه با وحى الهى بر آنها نازل مى شوند و دائماً در رفت و آمدند، گروهى فرود مى آيند و عدّه اى بالا مى روند.
خداوند تبارك و تعالى براى ابراهيم پرده را از آسمانها كنار زد و قدرت بينائى او را افزود تا عرش را ببيند، و همانا خداوند به قدرت بينائى
محمّد، على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام افزوده است و آنها همواره عرش را مى بينند، و براى خانه هاى ايشان سقفى جز عرش نيست، پس خانه هاى آنها به عرش پروردگار پوشيده شده است، و آنجا محلّ عروج ملائكه وروح است و آن بطور پيوسته و گروه گروه صورت مى پذيرد، و خانه اى نيست از خانه هاى ائمّه طاهرين مگر اينكه در آنجا معراج فرشتگان است و دليل آن اين آيه شريفه است:
«تنزّل الملائكة والروح فيها بإذن ربّهم بكلّ أمر سلام»، «يعنى فرشتگان و روح به اذن پروردگار به هر امر و دستورى بر آنها نازل گردند».
راوى كه عبداللَّه بن عجلان است مى گويد: به امام عليه السلام عرض كردم: در آيه «من كلّ أمر» است، يعنى از هر امر و دستورى است.
امام عليه السلام فرمود: «بكلّ أمر» است.
عرض كردم: آيا اين تنزيل است؟ يعنى اينگونه نازل شده است؟
فرمود: بلى [۱] . [۲]
۲۱۳ / ۱۲۰ - در كتاب «مسلسلات» از بكر بن احنف نقل شده است كه گفت:
فاطمه دختر حضرت رضا عليهما السلام به ما خبر داد و او از فاطميّات به طور پيوسته نقل كرد تا سند را به حضرت فاطمه دختر رسول خدا عليهما السلام رسانيد كه آن حضرت فرمود: از پدرم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه فرمود:
هنگامى كه در آسمان سير داده شدم داخل بهشت گرديدم، و در آنجا قصرى ديدم از مرواريدهاى سفيدرنگ و توخالى، درى داشت كه به تاجى از درّ و ياقوت مزيّن شده بود و بر آن پرده اى آويزان بود، سرم را بلند كردم ديدم بر روى درنوشته شده:
«لا إله إلّا اللَّه، محمّد رسول اللَّه، علىّ ولىّ القوم».
«خدائى جز خداوند يكتا نيست، محمّد فرستاده خدا است، على سرپرست و اختياردار مردمان است».
و بر روى پرده نوشته شده بود: «بخّ بخّ، مَن مثل شيعة عليّ؟ ».
«به به، آفرين، كيست مانند شيعيان علىّ بن ابى طالب».
در آنجا وارد شدم قصرى ديدم از عقيق سرخ رنگ ميان تهى، و آن درى داشت از نقره كه به تاجى از زبرجد سبزرنگ زينت داده شده بود، و بر آن پرده اى آويزان بود، سر خود را كه بلند كردم ديدم روى در نوشته شده است: «محمّد رسول اللَّه، عليّ وصيّ المصطفى».
«محمّد فرستاده خدا است، على وصىّ آن پيغمبر برگزيده شده است».
و بر روى پرده نوشته شده است: «بشّر شيعة عليّ بطيب المولد».
«شيعيان على را به پاكى ولادت بشارت بده».
در آنجا وارد شدم قصر ديگرى ديدم از زمرّد سبزرنگ ميان تهى كه زيباتر از آن نديده ام، درى داشت از ياقوت سرخ رنگ كه با جواهرات زينت داده شده بود، و بر آن پرده اى آويزان بود، سر خود را بلند كردم ديدم بر آن نوشته شده است:
«شيعة عليّ هم الفائزون»، «شيعيان على عليه السلام گروه رستگاران هستند».
به جبرئيل گفتم: اى حبيب من ؛ اين قصر از كيست؟ عرض كرد:
يا محمّد، لابن عمّك ووصيّك عليّ بن أبي طالب عليه السلام يحشر الناس كلّهم [ يوم القيامة ] حفاة عراة إلّا شيعةعليّ عليه السلام ويدعى الناس بأسماء اُمّهاتهم ماخلا شيعة عليّ عليه السلام فإنّهم يدعون بأسماء آبائهم.
از پسر عمو و وصىّ تو على بن ابى طالب عليه السلام است، مردم همگى در قيامت با پاى برهنه و بدن عريان محشور مى شوند جزشيعيان علىّ بن ابى طالب عليه السلام و همه را به نام مادرانشان بخوانند جز شيعيان على عليه السلام كه آنها را به نام پدرانشان صدا بزنند.
به جبرئيل گفتم: اى دوست من چرا اينگونه است؟
عرض كرد:.... #ادامه_دارد
---------
📚منابع:
[۱]: و شايد معنايش اين است كه مراد و مقصود آيه اينگونه است گرچه لفظش همان باشد.
[۲]: تأويل الآيات: ۸۱۸/۲ ح۴، بحار الأنوار: ۹۷/۲۵ ح ۷۱، تفسير برهان: ۴۸۷/۴ ح ۲۵، مدينة المعاجز: ۴۴۹/۲ ح ۶۷۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
عرض كرد: به خاطر اينكه شيعيان على عليه السلام او را دوست دارند، حلال زاده اند و پاك به دنيا آمده اند. [۱]
۲۱۴ / ۱۲۱ - شيخ ابو على پسر شيخ طوسى قدّس سرّهما در كتاب «امالى» از امام هادى عليه السلام از پدرانش عليهم السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
يا عليّ؛ إنّ اللَّه عزّوجلّ قد غفر لك ولشيعتك ولمحبّي شيعتك ومحبّي محبّي شيعتك فأبشر فإنّك الأنزع البطين منزوع من الشرك، بطين من العلم. [۱]
اى على ؛ خداوند تبارك و تعالى تو و شيعيانت و دوستان شيعيانت و دوستان آنها را آمرزيد، ترا بشارت باد، همانا تو اَنزع وبطين [۲] هستى يعنى از شرك فاصله داشته اى و و كناره گرفته اى و از علم پر هستى.
۲۱۵ / ۱۲۲ - كراجكى رحمه الله در كتاب «كنز الفوائد» از حمران نقل كرده است كه گفت: از امام باقر عليه السلام درباره آيه شريفه «ثُمَّ دَنى فَتَدَلّى × فَكانَ قابَ قَوْسَيْن أوْ أدْنى» [۳] سئوال كردم، فرمود:
خداوند حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را به خود نزديك گردانيد به حدى كه گويا خوشه اى از مرواريد بين او و آن حضرت بود، درآنجا فرشى از طلا گسترده بودند كه مى درخشيد و بر روى آن تصويرى مشاهده كرد، گفته شد:
يا محمّد ؛ أتعرف هذه الصورة؟ فقال: نعم، هذه صورة عليّ بن أبي طالب عليه السلام، فأوحى اللَّه إليه أن زوّجه فاطمة عليها السلام واتّخذه وصيّاً.
اى محمّد ؛ آيا مى دانى اين تصوير كيست؟
فرمود: بلى، اين شمايل علىّ بن ابى طالب عليه السلام است. خداوند تبارك و
تعالى فرمود: فاطمه را براى او تزويج كن، و او را وصىّ وجانشين خودت قرار بده. [۱]
۲۱۶ / ۱۲۳ - شيخ مفيد قدس سره در كتاب «اختصاص» از امام صادق عليه السلام و آن حضرت از اميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليه نقل كرده است كه فرمود:
روزى به خارج شهر كوفه رفتم و قنبر به همراه من بود، به او گفتم: آيا آنچه من مى بينم تو نيز مى بينى؟
قنبر عرض كرد: خداوند براى شما روشن و آشكار نموده آنچه را كه چشمان ما نسبت به آنها نابينا است، بعد رو به اصحاب كردم و به آنها گفتم: شما چطور؟ آيا شما مى بينيد آنچه را من مشاهده مى كنم؟ آنها هم همان گفته قنبر را عرض كردند.
آنگاه گفتم: بحقّ آن كسى كه دانه را شكافت و بشر را آفريد هر آينه او را مى بينيد همان طور كه من مى بينم و كلام او را مى شنويد همان طور كه من مى شنوم، خيلى نگذشت كه يكباره پيرمردى ظاهر گشت كه سرى بزرگ و قدّ طويلى داشت و دو چشم او به طول بود.
عرض كرد: سلام و درود بر شما اى امير مؤمنان، و رحمت خدا و بركات او شامل حال شما باشد.
به او گفتم: اى لعين از كجا آمدى؟ عرض كرد: از طرف مردم آمده ام.
گفتم: كجا مى خواهى بروى؟ عرض كرد: به طرف مردم مى روم.
گفتم: تو بد پيرمردى هستى. عرض كرد: چرا چنين مى گوئى اى امير مؤمنان؟ بخدا قسم حديثى براى شما بگويم كه بين من و خدا صورت گرفته و ثالثى در بين نبوده است.
گفتم: اى لعين، حديث را تو از خداوند نقل مى كنى و نفر سوّمى در بين نبوده است؟ عرض كرد: بلى. هنگامى كه به خاطر نافرمانى و سرپيچى از دستور الهى به آسمان چهارم سقوط كردم، عرض كردم: .... #ادامه_دارد
------
📚منابع:
[۱]: بحار الأنوار: ۷۶/۶۸ ح ۱۳۶ و در ذيل حديث فرموده است: شايد معنايش اين است كه چون خداوند از ارواح ايشان مى دانست كه آنها على عليه السلام رادوست دارند و در ميثاق به ولايت او اقرار كردند محلّ ولادت اجسادشان را پاك گردانيد.
[۱]: امالى طوسى: ۲۹۳ ح ۱۷ مجلس ۱۱، بحار الأنوار: ۱۰۱/۶۸ ح۹، و در كتاب عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۴۷/۲ ح ۱۸۲ آن را حضرت رضا از پدرانش عليهم السلام نقل كرده اند، و مجلسى رحمه الله در كتاب بحار الأنوار: ۷۹/۲۷ ح ۱۳ و۵۲/۳۵ ح ۶ به نقل از آن كتاب آورده است، ديلمى رحمه الله آن را در كتاب ارشادالقلوب: ۸۳/۲، و قندوزى در ينابيع المودّة: ۲۷۰ ذكر كرده اند.
[۲]: جزرى در كتاب نهايه: ۱۳۷/۴ مى نويسد: انزع به كسى گفته مى شود كه موهاى جلو سر و دو طرف پيشانى اش ريخته شده است، و در توصيف اميرمؤمنان على عليه السلام وارد شده است كه موى دو طرف پيشانى آن حضرت ريخته شده و شكم مباركش برآمده بوده است، و گفته شده كه اين كنايه است ومراد از «انزع» يعنى از شرك اجتناب كرده و فاصله گرفته است، و مقصود از «بطين» يعنى باطن او سرشار از علم و ايمان بوده است.
[۳]: سوره نجم، آيه ۸ و ۹
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
عرض كردم: اى خداى من و اى سرور من؛ خيال نمى كنم بدبخت تر از من كسى را آفريده باشى؟
خداوند تبارك و تعالى پيغام داد كه بدبخت تر از تو آفريده ام، اگر مى خواهى او را ببينى نزد مالك كه فرشته مأمور دوزخ است برو تا به تو نشان دهد، نزد او رفتم و گفتم: خداوند تبارك و تعالى بر تو سلام مى رساند و مى فرمايد: به من نشان بده كسى را كه از من بيچاره تر و بدبخت تر است، او مرا با خود ميان دوزخ برد، سرپوش را از طبقه بالائى جهنّم برداشت، آتش سياه رنگى از آن خارج شد و بحدّى شعله كشيد كه گمان كردم من و مالك را بلعيد.
مالك به آتش دستور داد كه آرام بگير و آن آرام گرفت، مرا به طبقه دوّم برد و در آنجا آتشى شعله كشيد كه سياه تر وسوزنده تر از اوّلى بود، به آن هم دستور داد كه خاموش باش و آن خاموش گرديد، و طبقات را يكى بعد از ديگرى پائين رفتيم تا به طبقه هفتم رسيديم و هر طبقه اى آتش آن شديدتر از قبلى بود، سرپوش طبقه هفتم را كه برداشت آتشى خارج شد كه گمان كردم من و مالك و هرچه را كه خدا آفريده از بين برد، دستهايم را روى چشمانم گذاشتم و گفتم:
اى مالك ؛ دستور بده خاموش شود و گرنه چراغ عمر من الآن خاموش مى شود. گفت: تو تا آن وقت معلومى كه خدا مهلت داده است از بين نخواهى رفت، آنگاه مالك به آتش دستور داد خاموش شود و آن خاموش گرديد، در آنجا دو نفر راديدم كه زنجيرهاى آتشين در گردن آنها است و با آن به بالا آويزان شده اند.
به مالك گفتم: اين دو نفر كيستند؟ گفت: قبلاً بر ساق عرش مگر نخواندى، آنجا چه چيزى نوشته شده بود؟ و من هزارسال قبل از آنكه خداوند دنيا را بيافريند بر ساق عرش خوانده بودم كه نوشته شده بود:
«لا إله إلّا اللَّه محمّد رسول اللَّه، أيّدته ونصرته بعليّ».
«خدائى جز خداى يكتا نيست، محمّد فرستاده خداست، او را به سبب على عليه السلام كمك و يارى نمودم».
مالك گفت: اين دو نفر از دشمنان ايشان يا از ستمگران به آنها هستند - ترديد از راوى حديث است، او مردّد است كه امام عليه السلام دشمنان فرموده اند يا ستمكاران -. [۱]
۲۱۷ / ۱۲۴ - در كتاب «ثاقب المناقب» از عبداللَّه بن مسعود روايت شده است كه گفت: روزى درخدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بوديم كه علىّ بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه وارد شد، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
يا أباالحسن؛ أتحبّ أن نريك كرامتك على اللَّه؟
اى اباالحسن ؛ آيا دوست دارى كرامت و بزرگوارى تو را در پيشگاه خداوند به تو نشان دهيم؟
على عليه السلام عرض كرد: بلى اى رسول خدا ؛ پدر و مادرم فداى شما.
فرمود: فردا به همراه من به طرف خورشيد روان شو، او به اذن پروردگار با تو سخن خواهد گفت.
فردا صبح پس از آنكه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نمازش را خواند دست على عليه السلام را گرفت و از مسجد بيرون آمد و در محلّى به انتظار بيرون آمدن خورشيد نشستند، همينكه خورشيد آشكار شد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
اى على ؛ با او سخن بگو، همانا او مأمور است كه با تو گفتگو كند.
على عليه السلام فرمود:
السلام عليك ورحمة اللَّه وبركاته أيّها الخلق السامع المطيع.
سلام بر تو، و رحمت و بركات الهى شامل حال تو باد اى مخلوقى كه شنونده و فرمانبردار هستى.
خورشيد پاسخ داد:
وعليك السلام ورحمة اللَّه وبركاته يا خير الأوصياء، لقد اُعطيت في الدنيا والآخرة ما لا عين رأت ولا اُذن سمعت.
سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد اى سرور اوصياء الهى، براستى در دنيا و آخرت به شما چيزى عطا شده است كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده است.
على عليه السلام فرمود: آنچه به من عطا شده است چيست؟
عرض كرد: به من اجازه داده نشده است كه آن را نقل كنم مبادا مردم در فتنه افتند، ولى همان علم و حكمتى كه در دنيا وآخرت به تو بخشيده شده گوارايت باد، تو از كسانى هستى كه خداوند درباره آنها فرموده است:
«فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أخْفى لَهُمْ مِنْ قُرَّة أعْيُن جَزاءً بما كانُوا يَعْمَلُون». [۱]
كسى نمى داند به خاطر اعمال خوبى كه آنها انجام داده اند چه مقدار نعمتها و لذّتها كه باعث چشم روشنى آنها شود براى ايشان ذخيره گرديد.... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الإختصاص: ۱۰۵، بحار الأنوار: ۳۱۵/۸ ح ۹۵، مدينة المعاجز: ۱۲۲/۱.
[۱]: و ۲. سوره سجده، آيه ۱۷ و ۱۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
و تو از كسانى هستى كه خداوند تبارك و تعالى درباره آنها فرموده است:
«أفَمَنْ كانَ مُؤْمناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لايَسْتَوُون». [۲]
آيا كسى كه ايمان آورده مانند فاجر تبهكارى است كه پاى بند دين نيست، هرگز ايندو يكسان نخواهند بود.
تو آن ايمان آورنده اى هستى كه خداوند تو را به ايمان اختصاص و امتياز داده است.
و روايت شده است كه: خورشيد سه مرتبه با آن حضرت گفتگو كرده است. [۳]
۲۱۸ / ۱۲۵ - ابن شاذان رحمه الله در كتاب «مائة منقبه» از انس بن مالك نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است:
خلق اللَّه تعالى من نور وجه عليّ بن أبي طالب سبعين ألف ملك يستغفرون له ولمحبّيه إلى يوم القيامة.
خداوند تبارك و تعالى از نور جمال علىّ بن ابى طالب عليه السلام هفتاد هزار فرشته آفريده است كه براى او و دوستان آن حضرت تاروز قيامت استغفار مى كنند.
خوارزمى كه از علماى اهل سنّت است اين حديث را همين گونه از طريق مخالفين روايت كرده است. [۴]
۲۱۹ / ۱۲۶ - برقى رحمه الله در كتاب «محاسن» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
ذكرنا أهل البيت شفاء من الوعك والأسقام ووسواس الريب، وحبّنا رضى الربّ تبارك وتعالى. [۱]
ياد ما اهل بيت شفابخش تب و همه دردهاى جسمى و روحى است، و دوستى ما باعث خشنودى پروردگار تبارك و تعالى است.
مؤلّف رحمه الله گويد: حرارت تب شعبه اى از گرماى جهنّم است همانطور كه در حديث وارد گرديده است، [۲] و چون آتش جهنّم دوستان على عليه السلام را نمى سوزاند، حرارت تب كه فرع آن باشد به طريق اولى با ياد اهل بيت عليهم السلام از بين خواهد رفت و آنها را نخواهد سوزاند.
۲۲۰ / ۱۲۷ - برسى رحمه الله به سند مفصّل از سلمان فارسى رضوان اللَّه عليه نقل مى كند كه گفت: محضر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شرفياب بوديم كه ناگهان عربى وارد شد، ابتدا ايستاد و بر ما سلام كرد و ما به او پاسخ گفتيم، سپس سئوال كرد: كداميك از شما ماه تابان و چراغ فروزنده در تاريكىها يعنى محمّد فرستاده خداوند مقتدر و دانا است؟ آيا اين زيباچهره است؟
فرمود: بلى اى برادر عرب، بنشين.
عرض كرد: اى محمّد ؛ به تو ايمان آوردم در حاليكه تو را نديده بودم، و تو را تصديق كردم پيش از آنكه ترا ملاقات كنم، جديداً مطلبى از شما به من رسيده است.. .... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: حرارت تب از گرماى سوزنده جهنّم است... «بحار الأنوار: ۱۰۳/۶۲ ح ۳۴».
[۳]: الثاقب في المناقب: ۲۵۵ ح۳، مدينة المعاجز: ۲۲۰/۱ ح ۱۳۷، فرائد السمطين: ۱۸۵/۱ (با كمى اختلاف)، فضائل ابن شاذان: ۱۶۳.
[۴]: مائة منقبة: ۴۲ منقبت ۱۹، غاية المرام: ۵۸۵ ح ۷۵، مدينة المعاجز: ۳۶/۳ ح ۷۰۰، ارشاد القلوب: ۴۹ و ۱۴۰، مناقب المرتضويّة: ۲۰۲، ارجح المطالب: ۴۶۳ و ۵۲۵، كشف الغمّة: ۱۰۳/۱ به نقل از مناقب خوارزمى: ۷۱ ح ۴۷، بحار الأنوار: ۲۷۵/۳۹ به نقل از كشف الغمّة.
[۱]: المحاسن: ۴۷ ح ۱۰۷، بحار الأنوار: ۱۴۵/۲ ح ۱۰ و ۲۲۷/۲۶ ح ۲.
[۲]: رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: حرارت تب از گرماى سوزنده جهنّم است... «بحار الأنوار: ۱۰۳/۶۲ ح ۳۴».
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: چه مطلبى؟ عرض كرد: ما را به شهادت دادن به يكتائى پروردگار و رسالت خودت خواندى، اجابت كرديم، فرمودى: نماز بخوانيم، زكات مال خود را بپردازيم، روزه بگيريم، حجّ برويم، و
در جهاد شركت كنيم، همه اينها را پذيرفتيم سپس به اين مقدار راضى و خشنود نشدى تا اينكه ما را به داشتن ولايت پسر عمويت علىّ بن ابى طالب عليه السلام و دوستى با او دعوت كردى، آيا اين تكليفى است كه خودت آن را بر ما واجب كرده اى يا امرى آسمانى است و خداوند آن را واجب نموده است؟
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
بلكه خداوند آن را بر اهل آسمانها و زمين واجب كرده است.
عرب همينكه كلام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را شنيد عرض كرد: سمعاً و طاعةً، آنچه فرمودى به جان پذيرفتم و آن حقّ است. پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
يا أخا العرب اُعطي عليّ خمساً واحدة منهنّ خير من الدنيا وما فيها، ألا اُنبّئك بها يا أخا العرب؟
اى برادر عرب ؛ به على عليه السلام پنج چيز عنايت شده است كه يكى از آنها بهتر است از دنيا و آنچه در دنيا ميباشد، مى خواهى برايت آنها را بگويم؟
عرض كرد: بلى اى رسول خدا.
فرمود: اى برادر عرب ؛ روز بدر نشسته بودم و جنگ به پايان رسيده بود، جبرئيل فرود آمد و عرض كرد: خداوند تبارك وتعالى به شما سلام رسانده است و مى فرمايد:
يا محمّد ؛ آليت على نفسي وأقسمت عليّ أنّي اُلهم حبّ عليّ من اُحبّه أنا، فمن أحبّني ألهمته حبّ عليّ، ومن أبغضته ألهمته بغض عليّ.
اى محمّد ؛ من عهد كردهام و قسم ياد نمودهام كه هر كس را دوست داشته باشم دوستى على عليه السلام را به او الهام بخشم و به دل او بيندازم، پس هر كه مرا دوست داشته باشد دوستى على عليه السلام را به او از طريق الهام عنايت كنم، و هر كه را دشمن باشم دشمنى على را به دلش بيندازم.
سپس فرمود: اى برادر عرب ؛ عنايت دوّمى را كه به على عليه السلام شده برايت بگويم؟ عرض كرد: بلى اى رسول خدا.
فرمود: بعد از آنكه ساز و برگ عمويم حمزه را فراهم كردم نشسته بودم كه جبرئيل فرود آمد و عرض كرد: اى محمّد ؛ خداوند سلام مى رساند و فرموده است: من نماز را واجب گردانيدم و آن را نسبت به بعضى از افراد مثل زنانى كه مبتلا به حيض يا نفاس هستند و ديوانگان و كودكان نخواستم، روزه را واجب كردم و آن را از مسافر نخواستم، حجّ را واجب كردم و از كسى كه استطاعت ندارد نخواستم، زكات را واجب كردم و از كسى كه مالى ندارد تكليف را برداشتم.
وفرضت حبّ عليّ بن أبي طالب على أهل السماوات والأرض فلم اُعط فيه رخصة.
ولى دوستى علىّ بن ابى طالب را به اهل آسمانها و زمين واجب كردم و هيچكس را از آن معاف نكردم، و اجازه ندادم كه كسى نسبت به آن بى تفاوت باشد و تكليف نداشته باشد.
بعد فرمود: اى برادر عرب ؛ آيا عنايت سوّم پروردگار را برايت بگويم؟ عرض كرد: بلى اى رسول خدا.
فرمود: خداوند تبارك و تعالى كه مخلوقاتش را آفريد براى هر نوعى از آنها سرور و بزرگى قرار داد، كركس در ميان پرندگان سرور آنها است، گاو سرور چهارپايان است، شير سرور درندگان، روز جمعه سرور روزها، ماه رمضان سرور ماه ها، اسرافيل سرور فرشتگان، حضرت آدم سرور آدميان، من سرور تمامى پيغمبران، و على عليه السلام سرور همه اوصياء است.
سپس فرمود: عنايت چهارم را به تو خبر دهم؟ عرض كرد: بلى اى مولاى من. فرمود:
حبّ عليّ بن أبي طالب شجرة أصلها في الجنّة وأغصانها في الدنيا، فمن تعلّق بغصن منها في الدنيا أدّاه إلى الجنّة، وبغض عليّ بن أبي طالب شجرة أصلها في النار وأغصانها في الدنيا، فمن تعلّق بغصن من أغصانها أدخلته النار.
دوستى علىّ بن ابى طالب درختى است كه ريشه آن در بهشت و
شاخه هايش در دنيا است، هر كس به شاخه اى از آن شاخهها كه در دنياست بياويزد او را به بهشت مى كشاند، و دشمنى علىّ بن ابى طالب عليه السلام درختى است كه ريشه آن در آتش و شاخه هايش در دنيا است، هر كس به شاخه اى از آن بياويزد او را به آتش وارد خواهد كرد.
سپس فرمود: مى خواهى از پنجمين عنايت پروردگار به على عليه السلام به تو خبر دهم؟ عرض كرد: بلى اى رسول خدا.
فرمود: هنگامى كه قيامت فرا رسد براى من منبرى در طرف راست عرش قرار دهند،.... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
فرمود: هنگامى كه قيامت فرا رسد براى من منبرى در طرف راست عرش قرار دهند، بعد براى ابراهيم عليه السلام منبر ديگرى در موازات و راستاى منبر من در همان طرف راست عرش قرار دهند، سپس تخت بلند و برآمده و درخشنده اى كه به تخت كرامت معروف است بين آن دو منبر گذارند.
من و ابراهيم هر كدام روى منبر خود و پسر عمويم على بن ابى طالب بر تخت كرامت قرار گيرد، و چه زيبا است بود ن يك دوست در ميان دو يار، كه زيباتر از آن چشمى نديده است.
سپس فرمود: اى اعرابى ؛ على را دوست بدار، دوستى على عليه السلام حقّ و ثابت است، خداوند تبارك و تعالى دوست او رادوست دارد، على عليه السلام با من در ميان يك قصر خواهد بود.
در اين هنگام عرب گفت: «سمعاً وطاعةً للَّه ولرسوله ولابن عمّك»، فرمانبردار خدا و رسول او و پسرعمويت على عليه السلام هستم. [۱]
۲۲۱ / ۱۲۸ - علّامه حلّى قدس سره در كتاب «كشف اليقين» از ابوسعيد خدرى نقل كرده است كه گفت:
روزى پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم در ابطح كه زمين ريگزارى است نشسته بودند و نزد آن حضرت عدّه اى ازاصحاب حضور داشتند، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم براى آنها حديث مى فرمود كه ناگهان نظر مبارك او به گردبادى افتاد كه بالا
مى رفت و گرد و غبارى برانگيخته بود، و آن كم كم نزديك مى شد تا مقابل پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم قرار گرفت، شخصى كه در ميان آن بود به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سلام كرد، سپس عرض كرد:
اى رسول خدا ؛ من فرستاده طايفه اى هستم كه به شما پناه آورده ايم، ما را پناه دهيد و يك نفر ازطرف خودتان به سوى آن جمعيّت بفرستيد تا از نزديك اوضاع ما را بررسى كند، زيرا عدّه اى از آنهابه ما ستم كرده اند و از حدّ خود تجاوز نموده اند، نماينده شما بين ما و آنها به حكم خدا و قرآن داورى و قضاوت نمايد و من عهد و پيمان محكم با شما مى بندم كه او را فردا سالم برگردانم مگر اينكه حادثه غير مترقّبه اى از طرف خداوند پيش آيد.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به او فرمودند: تو كيستى و از چه طايفه اى هستى؟
عرض كرد: من عرفطة بن شمراخ يكى از طايفه بنى كاخ هستم كه آنها جنّيان مؤمن اند، قبلاً به همراه عدّه اى از بستگانم استراق سمع مى كرديم، يعنى پوشيده از ديگران و پنهانى مطالب را گوش فرا مى داديم تا اينكه ما را از آن منع كردند، و شما را خداوند به پيغمبرى برانگيخت، ما به رسالت شما ايمان آورديم و گفتار شما را تصديق كرده و آن را پذيرفتيم، عدّه اى با ما مخالفت كردند و بر همان روش سابق خود پافشارى نمودند، لذا بين ما و آنها اختلاف افتاد و آنها چون از نظر جمعيّت و نيروبر ما برترى دارند بر آب و همه چراگاهها چيره گشته اند و آنها را در اختيار خود گرفته اند، و با اين كار به ما و چهارپايان ما خسارت زيادى وارد كرده اند، و اكنون از شما تقاضا دارم يك نفر را با من همراه كنيد تا بيايد و بين ما و آنها به حق داورى كند.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به او فرمودند:
نقاب را از چهره ات كنار بزن تا همه ما تو را به آن شكلى كه دارى ببينيم.
همينكه صورت خود را گشود و به او نگاه كرديم ديديم پيرمردى است با موى بسيار زياد، سرى بلندو طولانى و دو چشم او در طول سرش قرار گرفته، حدقه چشمانش كوچك و دندانهائى كه در دهان دارد همانند دندان درندگان است، آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از او عهد و پيمان گرفت كه فردا كسى را كه با او همراه مى كند برگرداند و بعد از آن رو كرد به ابوبكر و فرمود:
به همراه اين برادر ما عرفطه برو و طايفه او را از نزديك ببين و در كار آنها تأمّل كن و آنگاه بين ايشان به حق قضاوت كن.
عرض كرد: اى رسول خدا ؛ آنها كجا هستند؟
فرمود: جايگاه آنها زيرزمين است.
ابوبكر عرض كرد: چگونه توانايى پائين رفتن در زمين را دارم؟ و چگونه بين آنها حكم كنم درحاليكه با لغت آنها و كلام آنها آشنا نيستم؟
ابوبكر كه به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم جواب ردّ داد، آن حضرت به عمر بن خطّاب رو كرد و فرمود: تو همراه او برو. او هم جوابى مثل پاسخ رفيقش داد.
آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از على عليه السلام درخواست نمود و فرمود:..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الفضائل: ۱۴۷، الروضة: ۲۷) مخطوط (، بحار الأنوار: ۴۶/۴۰ ح ۸۳، مدينة المعاجز: ۳۶۳/۲ ح ۶۰۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫