🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#مومن_در_هزار_حدیث🍃🌸🌸
#بخش_هشتاد_و_پنجم
#سیرنمودن #مؤمن 🌺🍂🍂
۴/۲۶۳- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی، عَنْ رِبْعِیٍّ قَالَ: قَالَ أبُو عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ: ﴿ مَنْ أَطْعَمَ أَخَاهُ فِی اَللَّهِ کَانَ لَهُ مِنَ اَلْأَجْرِ مِثْلُ مَنْ أَطْعَمَ فِئَاماً مِنَ اَلنَّاسِ قُلْتُ: وَ مَا اَلْفِئَامُ [مِنَ اَلنَّاسِ] قَالَ: مِائَهُ أَلْفٍ مِنَ اَلنَّاسِ﴾ [۲]
امام صادق علیه السلام فرمود: هر که برادرش را برای خدا اطعام کند، پاداشش مانند کسی است که فئامی از مردم را اطعام، کند عرض کردم فئام چه قدر است؟ فرمود: صد هزار نفر
می گویم: روایت از نظر سند صحیحه میباشد و شیخ صدوق نیز با سند صحیح خود در کتاب ثواب الاعمال [۳] و همچنین شیخ مفید در الاختصاص [۴] آورده است.
۵/۲۶۴- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إبْراهِیمَ عَنْ أبِیهِ عَنِ ابْنِ أبِی عُمَیْرٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ سَدِیرٍ اَلصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قَالَ لي أبو عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ ﴿مَا مَنَعَکَ أَنْ تُعْتِقَ کُلَّ یَوْمٍ نَسَمَهً قُلْتُ لاَ یَحْتَمِلُ مَالِی ذَلِکَ قَالَ تُطْعِمُ کُلَّ یَوْمٍ مُسْلِماً فَقُلْتُ مُوسِراً أَوْ مُعْسِراً فَقَالَ إِنَّ اَلْمُوسِرَ قَدْ یَشْتَهِی اَلطَّعَامَ﴾ [۵]
سدیر صیرفی گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: چه مانعی داری که در هر روز بندهای آزاد نمی کنی؟ گفتم مال و داراییام این مقدار نیست، فرمود: در هر روز مسلمانی را اطعام، کن عرض کردم: ثروتمند باشد یا فقیر؟ فرمود: ثروتمند هم
گاهی اشتهای طعام دارد.
می گویم: روایت از نظر سند معتبر میباشد و متن آن دلالت بر مستحب بودن اطعام مسلمان دارد هر چند که ثروتمند باشد.
۶/۲۶۵- الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ، عَنْ أبِی عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ قَالَ: ﴿ أَکْلَهٌ یَأْکُلُهَا أَخِیَ اَلْمُسْلِمُ عِنْدِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ رَقَبَهً﴾ [۱]
امام صادق علیه السلام فرمود: غذایی که برادر مسلمانم نزدم میخورد را از آزاد کردن یک بنده بیشتر دوست دارم
می گویم: روایت از نظر سند صحیحه است.
۷/۲۶۶- الكليني، ععَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ، عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ، عَنْ أبِی عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ قَالَ: ﴿ لَأَنْ أُشْبِعَ رَجُلاً مِنْ إِخْوَانِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَدْخُلَ سُوقَکُمْ هَذَا فَأَبْتَاعَ مِنْهَا رَأْساً فَأُعْتِقَهُ﴾ [۲]
امام صادق علیه السلام فرمود: این که یکی از برادرانم را اطعام کرده و گرسنگیش را بر طرف کنم بیشتر از خریدن و آزاد نمودن یک بنده دوست دارم.
می گویم: روایت از نظر سند صحیحه است.
۸/۲۶۷- الكليني، عَنِ اَلْعِدَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ، عَنْ أبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ﴿لَأَنْ آخُذَ خَمْسَهَ دَرَاهِمَ، [وَ] أَدْخُلَ إِلی سُوقِکُمْ هذِهِ، فَأَبْتَاعَ بِهَا الطَّعَامَ، وَ أَجْمَعَ نَفَراً مِنَ الْمُسْلِمِینَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ نَسَمَهً﴾ [۳]
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر با پنج در هم به بازار رفته و طعامی بخرم و
تعدادی مسلمان را اطعام، کنم از آزاد کردن یک بنده بیشتر دوست دارم.
می گویم: روایت از نظر سند صحیحه است...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: الكافي، ج ۲، ص ۲۰۲.
[۳]: ثواب الأعمال، ص ۱۶۴.
[۴]: الاختصاص، ص ۳۰.
[۵]: الكافي، ج ۲، ص ۲۰۲.
[۱]: الكافي، ج ۲، ص۲۰۳.
[۲]: الكافي، ج ۲، ص۲۰۳.
[۳]: الكافي، ج ۲، ص۲۰۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_بیست_و_چهارم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات ابو جعفر
حضرت #محمّد بن على، #جواد_الأئمّه صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺
و اگر اين كار را در داخل حرم انجام داده باشد بايد برّه و قيمت آن جوجه را كفّاره دهد.
اگر صيد خر وحشى بوده لازم است يك گاو، و اگر شتر مرغ بوده يك شتر و اگر آهو بوده بايد يك گوسفند قربانى كند، و اگر يكى از اينها در حرم صورت گرفته باشد كفاره را دو برابر بايد تقديم كعبه كند. و در تمام اين موارد آنكه مرتكب صيد شده اگر مُحرم به احرام حجّ بوده قربانى را در منى و اگر محرم به احرام عمره بوده قربانى را در مكّه بايد ذبح كند.
و كفّاره صيد نسبت به عالم و جاهل مساوى است. كسى كه عمداً مرتكب قتل شده گناه بر او نوشته مى شود، ولى در مورد خطا او را مى بخشند و گناهى بر او نمى نويسند. كسى كه آزاد بوده و قتل را مرتكب شده كفّاره بعهده خود او است، ولى بنده كفاره اش بعهده مولاى او مى باشد.
اگر صغيرى كه به حدّ تكليف نرسيده مرتكب قتل شده كفاره ندارد، ولى بر كبير كفّاره واجب است. كسى كه مرتكب قتل شده و پشيمان گشته كيفر آخرت از او ساقط مى شود، ولى كسى كه بر آن اصرار ورزد عذاب آخرت هم بر او واجب مى گردد.
پاسخ امام عليه السلام كه پايان يافت مأمون صدا زد: أحسنت يا أبا جعفر، اى ابو جعفر ؛ احسان كردى و مطلب را خيلى خوب بيان نمودى، خداوند به تو احسان كند، و پاداش دهد. اكنون اگر صلاح مى دانيد شما مسأله اى از يحيى بپرسيد.
امام عليه السلام به يحيى فرمود: از تو پرسش نمايم؟
عرض كرد: اختيار با شما است، اگر سؤال فرموديد و من مى دانستم
جواب مى دهم و گرنه از محضر خودتان استفاده مى كنم.
حضرت جواد عليه السلام فرمود: مردى به زنى در اوّل روز نگاه كرد بر او حرام بود، روز كه مقدارى بالا آمد حلال گرديد، چون ظهر فرا رسيد بر او حرام شد، هنگام عصر حلال شد، وقت غروب حرام گرديد، شبانگاه بر او حلال و نيمه شب بر او حرام شد و همينكه صبح طلوع كرد دوباره براى او حلال گرديد، وجه حرمت و حلّيت را در اين مسأله بيان كن و بگو چگونه مى شود كه اين زن گاهى حلال و زمانى حرام مى گردد؟
يحيى عرض كرد: بخدا قسم ؛ جوابى براى اين مسأله نمى دانم و وجوهى كه در آن هست نمى شناسم، خودتان پاسخ مسأله را بيان كنيد تا همه ما استفاده كنيم.
امام جواد عليه السلام فرمود: اين زن در اول روز كنيز كسى بود لذا نگاه آن مرد اجنبى بر او حرام بود، روز كه مقدارى بالا آمد او را از صاحبش خريدارى كرد و بر او حلال شد، هنگام ظهر او را آزاد كرد بر او حرام گرديد، چون عصر شد، با او ازدواج كرد و بر او حلال شد، وقت غروب ظهار كرد و بر او حرام گرديد، شبانگاه كفّاره ظهار را پرداخت و بر او حلال شد نيمه هاى شب او را طلاق داد و بر او حرام گرديد، ووقتيكه صبح شد رجوع كرد و بر او حلال شد.
كلام امام عليه السلام كه به اينجا رسيد و جواب مسأله را كاملاً بيان فرمود مأمون به نزديكان و خويشان خود از بنى عباس كه در مجلس حضور داشتند رو كرد و گفت: آيا در ميان شما كسى هست كه بتواند اين مسأله را اينگونه جواب دهد يا مسأله قبلى را آن گونه روشن و مفصّل بيان كند؟
گفتند: نه بخدا قسم نمى دانيم، و اميرالمؤمنين (!!) كه داناتر از ما بود ندانست.
مأمون گفت: واى بر شما اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از ميان خلق به فضل و برترى برگزيده شده اند و كمى سن در ايشان مانع از بروز كمالات
نيست اين خبر دنباله دارد كه ما در اينجا بخاطر اختصار ذكر نكرديم. [۱]... ........ #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الإحتجاج: ۴۴۳، تفسير قمى: ۱۸۲/۱، ارشاد مفيد: ۳۱۹، بحار الأنوار: ۷۴/۵۰ ضمن ح ۳، كشف الغمّة: ۳۵۳/۲، حلية الأبرار: ۵۵۳/۴، مدينة المعاجز: ۳۴۷/۷ ح ۶۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_دویست_و_پنجاه_و_هشتم
#بخشى از #قضاوتهاى حضرت #على عليه السّلام 🔹🌸🌺
حاضر شد سه درهم به تو
بدهد و به اين وسيله با تو مصالحه نمايد، تو گفتى من به اين تقسيم راضى نيستم و تقسيم عادلانه اى نيست. و طالب قضاوت واقعى شدى. اينك قضاوت واقعى چنين است كه بيش از يك درهم از آن هشت درهم سهم تو نمى باشد. آن مرد گفت: اگر قضاوت واقعى اين است، دليل آنرا ارائه فرماييد تا فرمان داورى شما را بپذيرم. امير المؤمنين على عليه السّلام فرمود: به اين دليل است كه اگر هشت (تعداد نان) در سه (نانخورها) ضرب كنيم، حاصل آن بيست و چهار مى شود و شما سه تن كه از آن نانها استفاده كرده ايد، معلوم نيست كداميك از شما بيشتر و كمتر از ديگرى، نان مصرف كرده است؛ پس شما در تناول آن نانها يكسان مى باشيد. آن مرد تصديق كرد. حضرت فرمود: بنابراين تو سه هشتم از آنرا تناول كرده اى و اگر سه را در سه ضرب كنيم، حاصل آن نه مى شود، پس سه نهم آن درهمها از آن توست و رفيق تو هم سه هشتم آن را تناول كرده و پنج گرده نان داشته است كه اگر پنج را در سه ضرب كنيم، حاصل آن پانزده مى شود. نتيجه اينست كه رفيق تو هشت پانزدهم از آن را تناول كرده است و هفت قسمت از نان رفيقت باقى
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۹۰
مانده است كه ميهمان شما آنرا خورده است و يك قسمت هم از نان تو تناول كرده؛ بنابراين، يك سهم از آن توست و هفت سهم از آن رفيق تو! آن مرد عرض كرد: اكنون به قضاوتى كه بيان فرموديد خرسندم.
مؤلف گويد: 📚«متّقى» اين حديث را در [كنز
العمال ۳/ ۱۸۰]، «حافظ مزنى» در «تهذيب»، «محب طبرى» در [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۹]، «قلعى» و «ابن حجر» در [صواعق ص ۷۷] نقل كرده اند.
(۱) 📚[مسند امام احمد ۵/ ۵۸] به سند خود، از «معاوية بن قره» از يكى از انصار روايت مى كند، مردى در حالى كه به لباس احرام آراسته بود، شتر او لانه شترمرغى را كه تخمهائى در آن بود پامال كرد و آنها را شكست. آن مرد براى جبران آن و حكم شرعى تخمهاى شكسته شده، حضور حضرت على عليه السّلام شرفياب شد و جريان را به عرض رسانيد. حضرت على عليه السّلام فرمود: در برابر هر تخم شكسته شده، جنين ناقه پس از وضع حمل يا فرستادن شتر نر در ميان ماده هائى كه جنينى بوجود بياورد، به عدد آن تخمها جنينها را در مكه قربانى نمايد. آن مرد پس از آنكه اين قضاوت را از حضرت على عليه السّلام شنيد، بحضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شرفياب شد و جريان را همراه با قضاوت حضرت على عليه السّلام به عرض رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم داشت. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: حكم همان است كه على عليه السّلام گفته است. در عين حال اگر قادر به انجام آنچه، على عليه السّلام گفته است نيستى، به تو اجازه مى دهم كه در برابر هر تخمى كه شكسته شده است، روزه بگيرى و يا غذائى به ناتوانان بدهى.
(۲) 📚[كنز العمال ۳/ ۵۳] از «ابن عباس» از حضرت على عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: هرگاه محرمى به تخم شتر مرغ صدمه وارد آورد، شتر نر را در ميان شترهاى ماده گسيل بدارد و توجه داشته باشد كه شتر نر با چند شتر ماده لقاح صورت داده است و تخم هائى كه شكسته شده حساب نمايد. هر چند عدد كه جنين به وجود آمد، در مكه قربانى نمايد. در جواب معترض، فرمود: چنان نيست
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۹۱
كه همه شترها باردار شوند، چنانكه لازم نيست از همه تخمها، جوجه به ثمر برسد. «معاوية» از قضاوتى كه حضرت على عليه السّلام كردند، به شگفت آمد!
(۱) 📚[صواعق محرقه ابن حجر ص ۷۳] رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با گروهى از
اصحاب نشسته بود، دو نفر متخاصم بحضور رسيدند. يكى از آن دو گفت: يا رسول الله! من الاغى داشتم و اين شخص هم گاوى، گاو اين مرد، الاغ مرا كشت.
يكى از حاضران اظهار داشت، چهارپايان عهده دار ضمان نمى شوند (! ) در اين هنگام، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: يا على! در ميان اين دو تن، قضاوت كن. حضرت على عليه السّلام فرمود: هنگامى كه اين اتفاق افتاد، هر دو در بند بودند يا هر دو رها؟ يا يكى از آن دو بسته و در بند بود و ديگرى رها؟ در پاسخ گفتند: الاغ بسته بود و گاو رها و صاحب گاو هم همراه او بود. على عليه السّلام فرمود: در اين صورت...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_بیست_و_چهارم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات ابو جعفر
حضرت #محمّد بن على، #جواد_الأئمّه صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺
۴۷۳ / ۱۵ - صاحب كتاب «روضات الجنّات» از ابو يزيد بسطامى كه او از متصوّفه بود [۲] حديثى نقل كرده است به خيال آنكه مسلك و مذهب آنها را
تقويت مى كند و ما بيان خواهيم كرد انشاء اللَّه كه دلالت آن بر خلاف آنها بيشتر است.
طيفور بن عيسى بن آدم كه معروف به ابو يزيد بسطامى مى باشد گفته است: سالى به قصد زيارت بيت اللَّه الحرام از شهرى كه در آن ساكن بودم يعنى بسطام در غير وقت حجّ خارج شدم، در مسير راه به شام عبورم افتاد و قبل از آنكه وارد دمشق شوم به روستائى كه در اطراف آن بود مرور كردم، در آنجا بر روى تپه خاكى كودك چهار ساله اى را ديدم كه با خاك بازى مى كرد.
با خود گفتم: اين كودك است اگر به او سلام كنم او نمى فهمد سلام چيست؟ و اگر سلام نكنم يكى از واجبات را تباه ساخته ام، رأى خود را جمع كرده و تصميم گرفتم بر او سلام كنم، وقتى سلام كردم سر خود را بالا آورد و فرمود: سوگند به كسى كه آسمان را بر افراشته و زمين را گسترانيده، اگر جواب دادن سلام دستور الهى نبود به تو جواب نمى دادم، امر مرا كوچك شمردى و مرا بخاطر كمى سنّ و سال تحقير نمودى، سلام بر تو و رحمت خدا و بركات او بر تو باد.
سپس اين آيه را كه شاهد فرمايش او بود تلاوت نمود:...... #ادامه_دارد
----------
[۲]: 📚متصوّفه از فرقه هاى ضالّه است كه مذهبى فاسد و عقايد باطلى را بدعت نهاده اند، ابو هاشم كوفى اوّل كسى است كه او را صوفى ناميده اند و اين بدان جهت بود كه مانند رهبانان جامه هاى پشمينه درشت مى پوشيد، و او قائل به حلول بود. در كتاب «اصول الديانات» است كه او در ظاهر اموى و جبرى و در باطن ملحد و دهرى بود و مرادش از وضع اين مذهب آن بود كه دين اسلام را بر هم زند. در كتاب «قرب الاسناد» از امام عسكرى عليه السلام روايت شده است كه فرمود: از حضرت صادق عليه السلام حال ابو هاشم كوفى را پرسيدند، آن حضرت فرمود: «انّه فاسق العقيدة جدّاً وهو الّذي ابتدع مذهباً يقال له التصوّف» «او از نظر عقيده فاسق است و كسى است كه مذهب جديدى را به نام تصوّف اختراع كرده است». بعد از او سفيان ثورى راه او را ادامه داد و مسائل ديگرى مثل صورت و رؤيت و تشبيه و تجسيم بر مذهب او افزود و پس از او ابو يزيد بسطامى رئيس اين فرقه باطله بوده است، وآنها را به اعتبار ابو يزيد بسطامى يزيديه و بسطاميه لقب داده اند و به اعتبار قائل بودن به حلول و اتحاد آنها را حلولية و اتحادية خوانده اند. بايزيد مكرّر بى باكانه «ليس في جبّتي سوى اللَّه» «در جامه من جز خدا نيست»، و «سبحان ما أعظم شأني» «پاك و منزّه هستم و چقدر شأن من عظيم است»، و «رأيت اللَّه في المنام» «خدا را در خواب ديدم»، و «رأيت اللَّه في صورة شيخ هرم» «خدا را به صورت پيرمرد فرتوتى ديدم»، گفته است. او در اصول حلولى بود و در فروع به مذهب مالك عمل مى نمود و در باطن ملحد و زنديق بوده است. اين گروه به خاطر عقايد فاسد و انحرافاتى كه داشته اند همواره مورد نفرت پيشوايان دين و أئمّه طاهرين: بوده اند و روايات بسيارى از آن بزرگواران در طعن ايشان رسيده است، و براى نمونه فقط به دو حديث اشاره مى شود: يكى از شيعيان به امام صادق عليه السلام عرض كرد: «قد ظهر في هذا الزمان قوم يقال لهم الصوفية فما تقول فيهم؟ قال عليه السلام: انّهم اعداؤنا فمن مال اليهم فهو منهم و يحشر معهم». «گروهى در اين زمان ظاهر شده اند كه به آنها صوفى گفته مى شود نظر شما درباره آنها چيست؟ امام صادق عليه السلام فرمود: آنها دشمنان ما هستند و هر كس تمايلى به آنها نشان دهد از آنها است و فرداى قيامت با آنها محشور خواهد شد». سپس فرمود: «وسيكون اقوام يدّعون حبّنا ويميلون إليهم ويتشبّهون بهم ويلقّبون أنفسهم بلقبهم ويأوّلون أقوالهم، ألا فمن مال إليهم فليس منّا وأنا منه براء»، «به زودى طايفه اى مى آيند كه دوستى ما را ادّعا مى كنند ولى به آنها مايلند و خود را شبيه آنها و ملقّب به لقب آنها مى سازند و گفته هاى آنها را توجيه مى كنند، بدانيد هر كس به آنها مايل گردد از ما نيست و من از او بيزارم». حديث ديگر را اسماعيل بن بزيع از حضرت رضا عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: «من ذكر عنده الصوفية و لم ينكرهم بلسانه وقلبه فليس منّا، ومن أنكرهم فكانّما جاهد الكفّار بين يدي رسول اللَّه». «كسى كه نزد او ذكرى از صوفيه بميان آيد و او ايشان را به قلب و زبان خود انكارنكند از ما نيست، و هر كس ايشان را انكار كند پس گويا در كنا رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و پيشاپيش آن حضرت با كفار جنگيده است». «به نقل از كتاب حديقة الشيعة: ۷۴۷/۲ با اندكى تصرّف»
💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هجدهم
#بخش_سیصد_و_سوم
#نامه استاندار #اهواز و #پاسخ جالب امام #صادق علیه السلام ▪️▪️🍂
عبدالله نجاشی، استاندار اهواز نامه ای به امام صادق (علیه السلام) نوشت و از حضرت برای انجام وظایف خود راهنمایی خواست.
امام صادق (علیه السلام) جواب نامه استاندار اهواز را چنین نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
... اما بعد، نامه تو رسید آن را خواندم و از مضمونش آگاه شدم، نوشته بودی که استاندار اهواز شده ای، البته این خبر از یک سو مرا خوشحال کرد و از سوی دیگر ناراحتم ساخت. اما جهت خوشحالیام این بود که فکر کردم شاید خداوند به وسیله تو ستمدیده ای از دوستان آل محمد (علیه السلام) را نجات دهد و خوار و ذلیل شده آنان را عزت بخشد و برهنگانشان را بپوشاند و ناتوانشان را نیرو بخشیده و آتش خشم دشمنان آنان را خاموش گرداند.
و اندوه و ناراحتیم به این علت بود که میترسم درباره یکی از دوستان ما لغزش داشته باشی و به او خدمتی که میتوانستی بکنی انجام ندهی، و در نتیجه از استشمام بوی بهشت محروم بمانی
اینک به پاسخ پرسشهایی که در نامه نوشته بودی توجه کن، تمامی آنچه
را که خواسته بودی به طور خلاصه برایت مینویسم. اگر به آنچه میگوی عمل کنی (و از حدی که تعین میکنم تجاوز ننمایی) امیدوارم بخواست خدا رستگار شوی.
نخست حدیثی را که پدرانم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده اند نقل کرد سپس به اصل مطلب میپردازم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
هرکس که برادر مؤمنش با او مشورت کند و او صادقانه برادر مؤمنش را به خیر و صلاح راهنمایی نکند خداوند عقل او را زایل میکند. [۱]
اکنون نظرم را به عنوان خیر خواهی برایت مینویسم، اگر به آنچ مینویسم عمل کنی از آنچه بیمناکی، نجات خواهی یافت.
آگاه باش نجات تو در چند چیز است:
١. جلوگیری از خونریزی بناحق.
۲. خودداری از آزار دوستان.
۳. رفتار نیکو با مرد
۴. پرهیز از تصمیم گیری عجولانه.
۵. رفتار نرم و مسالمت آمیز با مرد
۶. پرهیز از ضعف و بی تدبیری در کارها.
۷. پرهیز از خشونت و سختگیری و دیکتاتوری.
۸. باید با کسی که تو را به استانداری اهواز گماشته (خلیفه وقت) مدارا کنی و همچنین با فرستادگانی که از ناحیه او بر تو وارد میشوند.
۹. به گرفتاریهای مردم برس و آنها را با نقشه صحیح به حقیقت راهنمای کن تا از خط عدالت خارج نشوند.
۱۰. از گزارشگران و سخن چینان و دو رویان و دو زبانان فتنه انگیز بر حذر باش! مبادا فردی از آنان با تو ارتباط داشته باشد و خویشتن را به تو بچسباند. هرگز خداوند تو را لحظه ای نبیند که به حرفهای آنان گوش دهی به سخنانشان اعتماد کنی، آنگاه خداوند بر تو غضب کند و آبرویت را بریزد.
۱۱. از مکر و حیله اهوازیها بر حذر باش چون پدرانم از امیر مؤمنان روایت کرده اند که فرمود:
ایمان در قلب یهودیها و خوزستانیها (خوزستانیهای آن زمان) وارد نشده است. [۱].......... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: من استشار اخوه المؤمن فلم یمحصه النصیحه سلبه الله لبه.
[۱]: این قسمت فرمایش حضرت ناظر به آن دوران است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#مومن_در_هزار_حدیث🍃🌸🌸
#بخش_هشتاد_و_هفتم
#یاری مؤمن #مسافر ▪️🍃🍃
۱/۲۷۱- الصدوق رَفَعَهُ إِلَی رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: ﴿مَنْ أَعَانَ مُؤْمِناً مُسَافِراً نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ ثَلَاثاً وَ سَبْعِینَ کُرْبَةً وَ أَجَارَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ مِنَ الْغَمِّ وَ الْهَمِّ وَ نَفَّسَ عَنْهُ کَرْبَهُ الْعَظِیمَ یَوْمَ یَغَصُّ النَّاسُ بِأَنْفَاسِهِمْ﴾. [۴]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر که مؤمن مسافری را کمک دهد خداوند هفتاد و سه گره کارش را بگشاید و در دنیا از هم و غم حفظش کند و گرفتاری بزرگ او را در قیامت وقتی که مردم مشغول به گرفتاری خود هستند، برطرف نماید.
۲/۲۷۲- الصدوق قال: حدّثنا الحاكم أبو عليّ اَلْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ اَلْبَیْهَقِیُّ قال: حدّثني مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی اَلصَّوْلِیِّ قال: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْغَلَانِيُّ قال: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عِیسَی بْنِ زَیْدِ بْنِ عَلِیٍّ، و کَانَ مُسْتَتِراً سِتِّینَ سَنَهً قَالَ حَدَّثَنَا عَمِّی: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَلَیْهِما السلام قال: ﴿کَانَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لاَ یُسَافِرُ إِلاَّ مَعَ رِفْقَهٍ لاَ یَعْرِفُونَهُ وَ یَشْتَرِطُ عَلَیْهِمْ أَنْ یَکُونَ مِنْ خَدَمِ اَلرِّفْقَهِ فِیمَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ فَسَافَرَ مَرَّهً مَعَ قَوْمٍ فَرَآهُ رَجُلٌ فَعَرَفَهُ فَقَالَ لَهُمْ أَتَدْرُونَ مَنْ هَذَا فَقَالُوا لاَ قَالَ هَذَا عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَوَثَبُوا إِلَیْهِ فَقَبَّلُوا یَدَهُ وَ رِجْلَهُ وَ قَالُوا یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَرَدْتَ أَنْ تُصْلِیَنَا نَارَ جَهَنَّمَ لَوْ بَدَرَتْ مِنَّا إِلَیْکَ یَدٌ أَوْ لِسَانٌ أَمَا کُنَّا قَدْ هَلَکْنَا إِلَی آخِرِ اَلدَّهْرِ فَمَا اَلَّذِی یَحْمِلُکَ عَلَی هَذَا فَقَالَ إِنِّی کُنْتُ سَافَرْتُ مَرَّهً مَعَ قَوْمٍ یَعْرِفُونَنِی فَأَعْطَوْنِی بِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا لاَ أَسْتَحِقُّ فَإِنِّی أَخَافُ أَنْ تُعْطُونِی مِثْلَ ذَلِکَ فَصَارَ کِتْمَانُ أَمْرِی أَحَبَّ إِلَیَّ﴾ [۵]
امام صادق علیه السلام فرمود: جدم علی بن حسین علیه السلام همیشه با رفیقانی مسافرت میکرد که او را نمی شناختند و شرط میکرد در کارهایی که احتیاج داشتند خدمتکار آنها باشد. در یکی از مسافرتها شخصی امام را شناخت و به آنها گفت: میدانید این شخص کیست؟: گفتند نه: گفت این علی بن حسین است همسفران بلند شده و دست و پای حضرت را بوسیدند و گفتند یا ابن رسول الله میخواستی ما را به آتش جهنم بسوزانی؟! اگر اسائه ادبی میکردیم دیگر برای همیشه هلاک شدیم چرا ناشناس مسافرت میکنید؟ فرمود زمانی با گروهی همسفر شدم که مرا میشناختند و به واسطه پیغمبر درباره من آن قدر لطف مینمودند که استحقاق آن را نداشتم. من میترسیدم شما هم چنین کنید به همین جهت ناشناس بودن برایم بهتر بود........ #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۴]: الفقيه، ج ۲، ص ۲۹۳؛ و نقل عنه في جامع أحاديث الشيعة، ج ۱۶، ص ۴۹۲.
[۵]: عيون أخبار الرضا علیه السلام ج ۲، ص ۱۴۵، رقم ۱۳؛ و نقل عنه في جامع أحاديث الشيعة، ج۱۶، ص ۴۹۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_بیست_و_چهارم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات ابو جعفر
حضرت #محمّد بن على، #جواد_الأئمّه صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺
سپس اين آيه را كه شاهد فرمايش او بود تلاوت نمود:
«وَإذا حُيّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأحْسَنَ مِنْها» [۱] «وقتى به شما تحيّتى گفتند به شكلى بهتر آن را پاسخ دهيد»، و ساكت ماند.
عرض كردم: «أوْ رُدُّوها» [۲] يعني دنباله آيه را خواندم كه مى فرمايد: «يا به همان شكل جواب دهيد».
فرمود: آن كار افراد كوته فكرى مثل تو است، از گفتار او دريافتم كه يكى از بزرگان و سروران است كه مورد تأييد الهى است.
عرض كردم: اى سرور من ؛ از خدا طلب آمرزش مى كنم و از عملى كه مرتكب شدم توبه مى كنم و او در حاليكه اشك از چشمانش مى ريخت اين آيه را تلاوت فرمود: «وَهُو الَّذي يَقْبَلُ التَوْبَةَ عَنْ عِبادِه وَيَعْفُوا عَن السيِّئات وَيَعْلَم ما تَفْعَلُون» [۱]، «او كسى است كه توبه را از بندگانش مى پذيرد و از بديها و زشتى هاى آنها چشم پوشى مى نمايد و آنچه مى كنيد بخوبى مى داند».
سپس به من فرمود: اى ابو يزيد ؛ خوش آمدى، چه چيز تو را از شهر خودت بسطام به شام كشانيده است؟
عرض كردم: اى سرور من زيارت بيت را قصد كرده ام.
فرمود: كدام خانه؟ عرض كردم: خانه محترم خداوند
فرمود: قصد خوبى دارى، وسكوت كرد، بعد از مدتى سر خود را بطرف من بلند كرد و فرمود:
اى ابا يزيد آيا صاحب آن خانه را شناخته اى؟
اشاره او را دانستم و به مقصود او پى بردم و عرض كردم: نه او را تاكنون نشناختهام فرمود: آيا ديده اى كسى به خانه اى رود كه صاحب آن را نمى شناسد؟
عرض كردم: نه اى سرور من، و اكنون به شهر خود بر مى گردم تا آنكه صاحب آن خانه را بشناسم
فرمود: اختيار با خود شما است.
من با او وداع كردم و همان ساعت بطرف بسطام برگشتم و در آنجا از ديگران كناره گرفتم و خلوت گزيدم تا خداوند تبارك وتعالى را شناختم.
سپس از شهر به قصد زيارت خارج شدم و مسيرى را پيمودم تا به شام رسيدم، و وقتى در روستاى اطراف دمشق مى گذشتم در همان محلّ سابق آن كودك را به همان حال قبلى كه در سال گذشته ديده بودم يافتم، جلو
رفتم و سلام كردم، او به من خوش آمد گفت و سلام مرا نيكوتر از گذشته پاسخ داد، سپس نشستم و او به گفتكو پرداخت و من از هيبت او قدرت سخن گفتن نداشتم و فقط پرسشى اگر مى كرد مى توانستم جواب دهم.
پس از مقدارى گفتگو به من فرمود: اى ابايزيد؛ گويا صاحب آن خانه را شناخته اى؟
عرض كردم: بلى اى سرور من.
فرمود: آيا به تو اجازه داد كه به خانه اش بيائى؟ عرض كردم: نه اى سرور من، و معنى كلام و اشاره اش را فهميدم، عرض كردم: بر مى گردم تا اينكه اجازه دهد به زيارت خانه اش آيم.
فرمود: اى ابا يزيد آيا اين صحيح است كه اگر كسى شخصى را شناخت بدون اجازه و دعوت او به خانه اش هجوم آورد؟...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: سوره نساء، آيه ۸۶.
[۲]: سوره نساء، آيه ۸۶.
[۱]: سوره شورى، آيه ۲۵.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هجدهم
#بخش_سیصد_و_چهارم
#قسمت دوم #نامه و وظایف #کارمندان 🍃▪️▪️
اشاره
اما نوشته ای با چه کسانی انس بگیری و در مشکلات به کی پناه بری.
البته کسی که میتوانی با او انس گرفته و در کنارش آرامش یابی و در مشکلات پناه خود قرار دهی، او کسی است که امتحان شده، روشنفکر درستکار و با تو همسو باشد...
بپرهیز از اینکه به خاطر یک مداحی، شاعری، دلقکی، بازیگری آدم لا ابالی و شیادی، درهمی خرج کنی، یا لباس دهی، و هرگاه مجبور شدی چنین خرجهای نابجا کنی، حتما همان اندازه نیز در راه خدا بده.
هدایا و جوایزی که به فرماندهان، سفیران، نامه رسانها و پیشتازان عطا میکنی و نیز آنچه را که در کارهای نیک، لباس مخصوص نماز... خرج میکنی و آنچه را در راه خدا و پیامبرش اهداء میکنی باید از بهترین و پاکیزه ترین کسب تو باشد.
ای عبدالله! بکوش طلا و نقره را گنج نکن، تا مشمول آیه شریفه «الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ [۱] »: باشی.
هیچ وقت کوچک مشمار که شکمهای گرسنه ای را سیر از طعام کنی. زیرا آن عملی است که خشم خدا را برطرف میکند.
بدان که از پدرم شنیدم که از پدرانش نقل میکرد که پیامبر (علیه السلام) روزی به اصحاب خود فرمود:
به خدا و روز قیامت ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایه او گرسنه باشد. اصحاب گفتند: بنابراین ما هلاک شدیم، چون بسیاری از ما این توانایی را ندارند حضرت فرمود: اگر توان مالی زیاد هم نداشته باشید میتوانید به غذاهای اضافی و خرماهای اضافی و لباسهای کهنه خود، خشم الهی را خاموش کنید...
ای عبدالله! بپرهیز از اینکه مؤمنی را بترسانی، چون از پدرم شنیدم که به ترتیب از پدرانش از علی (علیه السلام) شنیده بودند که حضرت میفرمود:
هرکس مؤمنی را با نگاه خود بترساند خداوند در روزی که قدرتی جز قدرت خداوند نیست او را میترساند و وی را در قیامت به صورتی مورچه حقیری بر میانگیزد و به همان شکل میماند تا او را به آتش دوزخ وارد نماید. [۱]
و هرکس یک ستمدیده و مظلومی را یاری کند خداوند در روزی که
سایه ای جز سایه خدا نیست او را یاری رساند و از وحشت بزرگ قیامت سوء عاقبت در امان نگاه میدارد.
و هرکس حاجت مؤمنی را برآورد خداوند بسیاری از نیازمندیهای او را برآورده میسازد.
و هرکس که برادر مؤمن و برهنه خود را لباس بپوشاند خداوند بر تن او حریر و اطلس زیبای بهشتی بپوشاند و مادامی که یک رشته از آن پارچه لباس بر تن او است در رضوان خداوند غوطه ور خواهد شد.
و هرکس گرسنه ای را سیر کند خداوند او را از پاکیزه ترین طعامهای بهشتی سیر میسازد.
و هرکس که تشنه ای را سیراب کند خداوند از شربتهای خالص پاکیزه بهشتی او را سیراب میگرداند.
هرکس خدمتگزار برادر ایمانی اش باشد، خداوند از پریان زیبا روی که همیشه در بهشتند خدمتگذار وی میکند و او را با ائمه طاهرین همنشی میکند.
و هرکس برادر مؤمن خود را بر مرکبی سوار کند و از این راه حاجت او را برآورده سازد) خداوند او را بر شتران بهشتی سوار میگرداند و به وسیله او به ملائکه مقرب خود مباهات مینماید.
و هرکس هنگام ازدواج برادر مؤمن را کمک کند و همسر مناسب برای وی انتخاب کند که در کنار آن زن بیاساید، خداوند از حوریان بهشتی به
ازدواج او در میآورد و همدم او کند و او را با اهل بیت پیامبر (علیه السلام) هم نشی کند، هرکدام را که بخواهد.
و هرکس برادر مؤمنش را که به دست سلطان ستمگر گرفتار است کم کند خداوند در گذشتن از صراط که لغزشگاه خطرناکی است او را یاری میکند.
و هرکس برای زیارت و دیدار برادر مؤمنش به منزل او برود، در ردیف زائران خدا نوشته میشود و سزاوار است که خداوند زیارت کننده خود را گرامی بدارد....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: کسانی که طلا و نقره میاندازند و آن را در راه خدا و صلاح مردم خرج نمی کنند به عذاب دردنا نویدشان بده. (سوره توبه، آیه ۳۴).
[۱]: «من نظر الی اخیه المؤمن نظرة لیخیفه بها اخافه الله یوم لا ظل الا ظله و حشره الله فی صوررة الذر لحمه و جسده و جمیع اعضائه حتی یورده مورده.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_دویست_و_شصت
مراجعه « #ابوبكر» به حضرت ۲على عليه السّلام ◾️🌸🍃
گاهى پيشآمدهاى مشكل و لا ينحلى براى «ابو بكر» اتفاق مى افتاد كه از حلّ آنها درمى ماند براى حلّ آن مشكل، دست به دامان حضرت على عليه السّلام مى شد. اين سلسله از مشكلات بسيار است و ما به پاره اى از آنها كه اعلام اهل سنّت در تأليفهاى خود به ذكر آنها پرداخته اند اشاره مى كنيم.
(۲) 📚[الرياض النضرة ۲/ ۲۲۴] گفته است: در يكى از روزها، «ابو بكر» درباره نبرد با مرتدان با گروهى از صحابه مشورت كرد. آنان نظرهاى مختلفى ارائه دادند. ناچار به حضرت على عليه السّلام، عرض كرد: نظر شما
درباره جنگ با مرتدان چيست؟ حضرت فرمود: نظر من اين است كه اگر به يكى از كارهائى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله انجام داده است اعتنا نكنى، بر خلاف سنّت آن حضرت رفتار كرده اى! «ابو بكر» گفت: اكنون كه نظر شما چنين است هر گاه پاى مرا در بند كنند از كارزار با آنها به هيچ وجه دريغ نخواهم كرد. «ابن سمان» هم اين حديث را نقل كرده است.
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۹۵
(۱) 📚[كنز العمال ۳/ ۳۰۱] از «يحيى بن برهان» روايت مى كند كه «ابو بكر» درباره جنگ با مرتدان، با حضرت على عليه السّلام مشورت كرد. حضرت على عليه السّلام در پاسخ او اظهار داشت: به راستى كه خداى تعالى در قرآن كريم نماز و زكات را با يكديگر بيان فرموده است و من حاضر نيستم اين دو حكم الهى از هم تفكيك شود.
«ابو بكر» گفت: اگر پاى مرا در عقال كنند و به بند بكشند باز هم با آنها بگونه اى مى جنگم كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با آنها نبرد كرد. «مسدّد» هم اين حديث را نقل كرده است.
(۲) 📚[همان كتاب ۳/ ۹۹] از «محمد بنمنكدر» روايت مى كند كه «خالد بن وليد» در ضمن نامه اى كه براى «ابو بكر» نوشت به اطلاع رسانيد، در يكى از نواحى عرب نشين، مردى است كه مردان با او ازدواج مى كنند! (همان ازدواج همجنس بازان! ) «ابو بكر» جمعى از اصحاب را كه حضرت على عليه السّلام هم در ميان آنان بود به مقرّ خلافت دعوت كرد. در آن روز، بيان و حكم على عليه السّلام از ديگران بيشتر مورد
توجه قرار گرفت؛ حضرت فرمود: اين عمل گناهى است كه هيچ امّتى از امتها مرتكب نشده اند؛ آرى، قوم لوط مرتكب چنين عملى شدند و سرانجام آنها، به آنجا منتهى شد كه همگى شما از چگونگى آن با خبريد. رأى من آنست كه او را دستگير كنند و بسوزانند. «ابو بكر» رأى آن حضرت را پذيرفت و نامه اى به «خالد بن وليد» نوشت كه او را بسوزان.
«ابن ابى الدنيا» اين حديث را در كتاب «ذمّ الملاهى» و «ابن منذر» و «ابن بشران» هم نقل كرده اند.
(۳)📚 [الرياض النضرة ۲/ ۱۹۵] از «ابن عمر» نقل كرده است كه در يكى از روزها، گروهى از يهوديان پيش «ابو بكر» آمده و به او گفتند: صاحبت (رسول الله صلّى اللّه عليه و آله) را براى ما معرفى كن. در پاسخ گفت: اى گروه يهود! در غار با او مانند اين دو انگشت به يكديگر پيوسته بوديم و با او به كوه «حرا» مى رفتم در حالى كه
📚فضائل پنج تن (ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج ۳، ص: ۹۶
انگشت كوچك من در ميان انگشت كوچك او بود، ليكن معرفى كردن و سخن گفتن از او آنچنان كه در خور او باشد، بسيار دشوار است. كشف اين حقيقت در دست على بن ابيطالب عليه السّلام است.
(۱) يهوديان بسوى امير المؤمنين على عليه السّلام آمدند و گفتند: اى ابا الحسن! پسر عموى خودت را براى ما معرفى كن. فرمود: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اندامى متوسط داشت، چهره مباركش سفيد...... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_بیست_و_چهارم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات ابو جعفر
حضرت #محمّد بن على، #جواد_الأئمّه صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺
عرض كردم: نه اى سرور من، و از همين جا بر مى گردم
فرمود اختيار با خودت مى باشد.
من با او وداع كردم و به بسطام برگشتم، و پس از مدتى كه در آنجا ماندم دوباره عازم زيارت شدم و همان مسير را طى كردم، و اين بار هم در همان محلّ آن كودك را مشاهده نمودم، به او سلام كردم و او بهتر از گذشته به من پاسخ داد و خوش آمد گفت، و هيبتش بيشتر از پيش قلبم را فراگرفت، پس از مدتى به من توجّهى كرد و فرمود: اى ابا يزيد، گويا صاحب آن خانه اجازه ات داد كه خانه اش را زيارت كنى؟ عرض كردم: بلى. فرمود: اى بيچاره وقتى صاحب خانه را شناختى چه حاجتى دارى به در و ديوار، مردان بلند همّت كه به زيارت خانه مى روند در جستجوى صاحب خانه اند و او را مى طلبند كه شايد لحظه اى به آنها نظر لطف و عنايتى كند، تو كه برايت آن مقصود حاصل گشته است، من اشاره كلام او را فهميدم و ساكت ماندم.
به من فرمود: آيا امشب به عنوان ميهمان با من مى مانى - و آن وقت بين ظهر و عصر بود -.
عرض كردم: بلى اى سرور من، و همانجا بر روى تپه كنار او نشستم. او نگاهى به خورشيد كرد و فرمود: آيا وضو دارى؟ عرض كردم: نه.
فرمود: بدنبال من بيا، به اندازه ده قدم كه دنبال او رفتم نهرى را ديدم كه بزرگتر از فرات بود، او كنار نهر نشست و به نيكوترين شكل وضو ساخت، ومن وضو گرفتم، ايستاد كه نماز بخواند، ناگهان قافله اى از آنجا عبورش افتاد، نزد يكى از اهل قافله رفتم و از آن نهر سؤال كردم، جواب داد كه اين جيحون است.
در اين هنگام جماعت برقرار شد و نماز برپا گرديد، به من فرمود: جلو بايست و امامت كن، عرض كردم: شما بايستيد، فرمود: تو از جميع جهات دينى سزاورتر هستى، ايستادم و نماز خواندم،
پس از تمام شدن نماز به من فرمود: برخيز و دنبال من راه برو، برخاستم و به اندازه بيست قدم كه برداشتم ناگهان نهر آبى ديدم كه بزرگتر از فرات و جيحون بود.
به من فرمود: همين جا بنشين تا برگردم، من نشسته بودم و پس از مدّتى ديدم چند نفر سواره از آنجا عبور مى كنند، از آنها پرسيدم اين محلّى كه من در آن هستم كجاست و نامش چيست؟ گفتند: اينجا رود نيل است و از اينجا تا مصر يك فرسخ يا كمتر مانده است، ساعتى كه گذشت مولايم حاضر گشت و به من فرمود: برخيز تا از اينجا برويم.
به اندازه بيست قدم كه راه رفتيم نزديك غروب خورشيد به محلّى رسيديم كه نخل فراوانى داشت در آنجا نشستيم تا خورشيد غروب كرد و وقت نماز فرا رسيد، به من فرمود: نماز را بپادار.
نماز خوانديم و بعد از نماز نوافل زيادى بجاى آورد، آنگاه نشست، ناگهان شخصى بطرف او آمد و با خود طبقى داشت، طبق را بر زمين نهاد و خواست كه برود به او اشاره فرمود كه بنشين، او هم نشست و با ما هم غذا شد، بخدا قسم در تمام عمرم غذايى مانند آن و لذيزتر از آن نخورده ام، و وقتى كه از خوردن فارغ شديم آن شخص زيادى آن را برداشت و رفت، سپس ايشان برخاست و به من فرمود: با من بيا.
كمى كه بدنبال او رفتم ناگهان كعبه را ديدم و آنجا جماعتى برپا بود و نماز مى خواندند، ما هم نماز خوانديم، پس از نماز كم كم مردم متفرق
شدند و رفتند، در اين ميان ايشان شخصى را صدا زد، فوراً لبيّك گفت و حاضر شد، و عرض كرد: خوش آمديد اى آقاى من و اى فرزند آقاى من......... #ادامه_دارد
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_بیست_و_چهارم
#قطره اى از درياى #كمالات و #افتخارات ابو جعفر
حضرت #محمّد بن على، #جواد_الأئمّه صلوات اللَّه عليه 🍃🌺🌺
به او فرمود: درِ كعبه را باز كن تا زيارت كند و طواف نمايد، آن شخص رفت و در را گشود، من داخل كعبه شدم، زيارت كرده و طواف نمودم، آنگاه خارج شدم، سپس ايشان داخل كعبه شد و پس از مدّت كمى خارج گرديد و به من فرمود: كارى دارم و بايد بروم، تو در اينجا مى مانى تا ثلث آخر شب فرا رسد، برمى خيزى و روى آن سنگها كه نشانت مى دهم در همان جهت مى روى و وقتى به انتها رسيد، آنجا مى نشينى و تا طلوع فجر استراحت مى كنى و مى خوابى، آنگاه برخيز و وضو بگير و نمازت را بخوان، اگر من آمدم كه با تو هستم و اگر نيامدم برو در امان خدا.
عرض كردم: چنين خواهم كرد اى سرور من، وقتى كه ايشان رفت از آن شخص كه درِ كعبه را گشود سؤال كردم اين كودك چه كسى بود؟ جواب داد: او آقاى من حضرت محمّد جواد عليه السلام بود.
گفتم: «اللَّه اعلم حيث يجعل رسالته» «خدا مى داند كه رسالت خود را كجا و نزد چه كسى قرار دهد». من به فرموده او عمل كردم، و ثلث آخر شب كه رسيد برخاستم و روى سنگها كه به من نشان داده بود رفتم تا تمام شد به روستائى رسيدم، كنار ديوارى در همانجا نشسته و بخواب رفتم، همينكه سپيده صبح ظاهر گرديد كنار آب رفتم و وضو گرفتم و نماز صبح را خواندم، و تا طلوع خورشيد به انتظار او رو به قبله در حاليكه سر را پائين انداخته و هيچ طرف نگاه نمى كردم نشستم، و چون ديدم حاضر نشد اشاره اش را فهميدم و دريافتم كه مرا ترك كرده است، به جانبى توجه كردم ديدم اين روستا متّصل به شهر بسطام است، داخل شهر شدم و تا مدتى طولانى اين قضيّه را به كسى نگفتم، و پس از گذشت زمان آن را بازگو كردم، و خداوند است كه آدمى را از لغزشها حفظ مى كند. [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: اشكال در اين روايت مربوط به اين قسمت از فرمايش امام عليه السلام است كه فرمود: وقتى او را شناختى چه نيازى به زيارت در و ديوار است؟
ممكن است از اين اشكال اينگونه جواب داده شود كه امام عليه السلام با اين فرمايش خود اشاره به فساد مسلك و عقيده بايزيد كرده و انكار مذهب او نموده است زيرا او از متصوفه است و آنها مى گويند: بندگان بعد از رسيدن به مرتبه يقين نيازى به عبادت كردن ندارند و به اين آيه شريفه استدلال مى كنند كه خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتّى يَأتِيَك اليَقينُ» [۱] «پروردگارت را پرستش كن تا به مرتبه يقين برسى» غافل از اينكه مراد از يقين در اين آيه مباركه مرگ است، يعنى تا مادامى كه مرگ انسان فرا نرسيده است بايد عمل را رها نكند و تكليف از او برداشته نمى شود، و هنگامى كه مرگ كسى رسيد قيامت او برپا مى گردد.
ثانياً اين جمله را امام عليه السلام از جهت تهديد و توبيخ او فرموده است به اميد اينكه از مذهب باطل خود برگردد، همان طور كه فعل امام عليه السلام و بردن او را به بيت اللَّه الحرام بر اين مطلب دلالت دارد.
و اينكه فرموده است «براى نماز امامت كن زيرا تو از جميع جهات سزاوارترى» مقصود امام عليه السلام امامت براى همراهان او بوده است زيرا آنها بيشتر سنّى مذهبند، و آن حضرت خواسته است يكى بودن مذهب امام و مأموم را در جماعت رعايت كند. يا به اين اعتبار بوده كه سنّ او به ظاهر بيشتر از امام عليه السلام بوده است، و از اينها گذشته در روايت هيچگونه تصريحى نشده كه امام عليه السلام به ابا يزيد اقتدا كرده است. [۲]...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: روضات الجنّات: ۱۵۸/۴ سطر آخر.
[۱]: سوره حجر، آيه ۹۹.
[۲]: اين روايت و امثال آن قطعاً از ساختهها و روايات جعلى صوفيه است و نياز به توجيهاتى كه مؤلّف رحمه الله در متن ذكر كرده است ندارد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#مومن_در_هزار_حدیث🍃🌸🌸
#بخش_نود
#غیبت_مؤمن 🍃▪️
۱/۲۷۷- الكليني، عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ
أصْحَابِهِ عَنْ أبِی عَبْدِاللهِ عَلَیْهِ السَّلامُ قال: مَنْ قالَ فی مُؤْمِنٍ ما رَأَتْهُ عَیْناهُ، وَ سَمِعَتْهُ اذُناهُ، فَهُوَ مِنَ الذینَ قالَ اللهُ عَزَّوجلَّ: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ ءَامَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ [۱] [۲]
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس درباره مؤمن چیزی را که با چشمهای خود دیده و با گوشهای خود شنیده است بازگو کند از شمار کسانی است که خدای عز و جل فرموده است: «کسانی که دوست دارند زشت کاری در میان آنان که ایمان آورده اند شیوع پیدا کند، برای آنان عذابی پر درد خواهد بود».
۲/۲۷۸- الكليني، عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْوَشَّاءِ، عن دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ: ﴿سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْغِیبَهِ قَالَ هُوَ أَنْ تَقُولَ لِأَخِیکَ فِی دِینِهِ مَا لَمْ یَفْعَلْ، وَ تُثْبِتَ عَلَیْهِ أَمْراً قَدْ سَتَرَهُ اَللَّهُ عَلَیْهِ، لَمْ یُقَمْ عَلَیْهِ فِیهِ حَدٌّ﴾. [۳]
داود بن سرحان: گوید از امام صادق علیه السلام از (معنای) غیبت پرسیدم، فرمود: یعنی به برادر دینی ات کاری را نسبت دهی که مرتکب نشده و امری که خداوند بر او پوشیده و حدّی اقامه نکرده را منتشر کنی
۳/۲۷۹- الكليني، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ، عَنِ اَلسَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ﴿ اَلْغِیبَهُ أَسْرَعُ فِی دِینِ اَلرَّجُلِ اَلْمُسْلِمِ مِنَ اَلْأَکِلَهِ فِی جَوْفِهِ قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْجُلُوسُ فِی اَلْمَسْجِدِ اِنْتِظَارَ اَلصَّلاَهِ عِبَادَهٌ مَا لَمْ یُحْدِثْ قِیلَ: یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا یُحْدِثُ قَالَ اَلاِغْتِیَابَ﴾ [۴]
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: غیبت کردن در [نابودی] دین مرد، زودتر کارگر میافتد تا بیماری خوره در اندرون او. فرمود: و نیز آن
حضرت صلی الله علیه و آله فرموده است: در مسجد به انتظار نماز نشستن، عبادت است تا زمانی که حدثی سر نزند عرض: شد ای رسول! خدا حدث چیست؟ فرمود: غیبت کردن.
می گویم: روایت سند معتبر و متن آن واضح میباشد.
۴/۲۸۰- الكليني، عَنْ أَبِی عَلِیٍّ اَلْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي كَهْمَسٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: ﴿الْمُؤْمِنُ مَنِ ائْتَمَنَهُ الْمُؤْمِنُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّيِّئَاتِ وَ تَرَكَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَ الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَنْ يَظْلِمَهُ أَوْ يَخْذُلَهُ أَوْ يَغْتَابَهُ أَوْ يَدْفَعَهُ دَفْعَةً﴾ [۱]
امام باقری علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود مؤمن را به شما معرفی نکنم؟ مؤمن کسی است که مؤمنین او را بر جان و مال خود امین دانند. مسلمان را برای شما معرفی نکنم؟ او کسی است که مسلمانها از زبان و دستش در امان باشند، و مهاجر کسی است که بدیها را کنار گذارد و حرام خدا را ترک کند و بر مؤمن حرام است که به مؤمن ستم کند یا او را واگذارد یا پشت سرش بدگویی کند یا او را از خود براند....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: سوره، نور آیه. ۱۹
[۲]: الكافي، ج ۲، ص ۳۵۷.
[۳]: الكافي، ج ۲، ص ۳۵۷.
[۴]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۶.
[۱]: الكافي، ج ۲، ص ۲۳۵؛ و نقل عنه في وسائل الشيعة، ج ۱۲، ص ۲۷۸، طبع آل البيت.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫