eitaa logo
اشعارآئینی
117 دنبال‌کننده
86 عکس
8 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چه نور بیشتر شد راه روشنتر میشود با بندگی نور بیشتر میشود
اساساً عبادت يعني نزديكي به خدا و شديد شدن وجود. در هنگام نماز صبح مؤمنين نيت مي کنند و مي گويند: «دو ركعت نمازصبح به جاي مي آورم «قربةً الي الله». «قربةً الي الله» يعني نزديكي به خدايي كه وجود مطلق است؛ پس نماز مي خوانيد تا درجه وجودي جان شما شديد شود، مثل نوري كه از نظر نوربودن، شديد مي گردد
خدا، «بودنِ» انسان را به او داد و حالا اين به اختيار خود انسان است كه مي تواند اين «بودن» را شديدتر كند، يا پوچ نمايد. بودن هر كس به فيض خداست و فيض خدا همان بودن ما است. هيچ كس از فيض خدا كه بودن خودش است، ناراضي نيست از مديريت بدي که بر روي اين بودن انجام مي دهد، ناراضي است
 كسي كه معني زندگيش را نداند به جاي اين که از ايستگاه هاي زندگي يعني نوجواني و جواني و پيري، استفاده کند و جلو برود به آن ها دل مي بندد يك وقت كسي در جادّه اي است که مي داند بايد به كجا برود؛ راه مي افتد و تابلوهايي که او را به سوي مقصدش راهنمايي مي کنند يکي يکي پشت سر مي گذارد و به سوي مقصد خود در حرکت است. اما اگر آن شخص به جاي آن که از تابلوهاي راهنماي کنار جاده استفاده کند و به کمک آنها به طرف مقصد برود، در کنار هر تابلويي بنشيند و دور آن بگردد و خوشحال باشد که کنار تابلويي است که اشاره به مقصد دارد، چنين کسي هرگز به مقصد نمي رسد
هنگامي كه انسان آب مي نوشد تبديل به آب نمي شود، آب نزد انسان مي ماند اما انسان آب نمي شود. يعني آب، انسان را ننوشيد كه انسان را آب كند، بلكه انسان، آب را نوشيد و مزمزه کرد. پس وقتي كه انسان كودك است، جواني را مي چشد و آن را مي نوشد و جوان مي شود. بعد پيري را مي چشد و مي نوشد، بعد مرگ را مي نوشد و به برزخ مي رود، در حقيقت از ايستگاه هاي زندگي مي گذرد و مرگ هم يعني نوشيدن برزخ و سپس از ايستگاه برزخ هم مي گذرد و به قيامت مي رود كه مقصد اصلي است، و «سوار چون كه به منزل رسد پياده شود!»
مرغي كه خبر ندارد از آب زلال  منقار در آب شور دارد همه حال  كسي كه دنيا را نشناسد منزل هايي را كه بايد طي كند، مقصد مي گيرد. هنوز صد كيلومتر به مقصد مانده است، اما او در ايستگاه نشسته و دور تابلويي مي چرخد كه خبر مي دهد صد كيلومتر به مقصد مانده است، خوشحال هم هست! او نمي داند چه كار كند، پس به همين كار سرگرم است و بعد از مدتي هم كه خسته شد مي گويد: «اي دنيا! اف بر تو». چون او منزل ها را مقصد گرفته است در صورتي كه بايد از منزل عبور مي کرد تا به مقصد برسد
قرار داشتن در هر كدام از منازل و ايستگاه هاي زندگي در موقع خودش خوب است. ولي اگر از نظر زماني و سني از آن مرحله گذشتيم اما از نظر روحي در آن مرحله مانديم، حرکات و افکار آن مرحله براي چنين سني دور از شأن ما خواهد بود. چون انسان مقصد دارد و بايد دائماً به پيش برود. 
عقاید موجب اتصال شخص معتقد است عقیده باور و ایمان این کار را دارد که به هر چه که معتقد بشوی با ان متحد میشوی اگر آن چیز دروغ باشد با دروغ متحد میشوید زندگی سرابی میشود اگر به حقیقت معتقد بشوید با حقیقت متحد میشوید حال باید بدانیم که جنس حقیقت روح است روح همه جا هست ولی به همه جا نظر ندارد اگر به حق و حقیقت نظر داشته باشد با آن متحد میشود اگر به عالم ماده نظر کرد مادی میشود و بعد از متحد شدن ،حکم آن عالم بر او جاری میشود اگر عقیده خیالی بشود با خیال و وهم مانوس میشود باور انسان را نجات میدهد باور به حقیقت که تجلی روحانی و حقایق عالیه است . در خطبه ۸۳ نهج‌البلاغه حضرت علی علیه السلام در این مورد سخن می‌فرماید الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا بِحَوْلِهِ وَ دَنَا بِطَوْلِهِ، مَانِحِ كُلِّ غَنِيمَةٍ وَ فَضْلٍ وَ كَاشِفِ كُلِّ عَظِيمَةٍ وَ أَزْلٍ؛ أَحْمَدُهُ عَلَى عَوَاطِفِ كَرَمِهِ وَ سَوَابِغِ نِعَمِهِ، وَ أُومِنُ بِهِ أَوَّلًا بَادِياً وَ أَسْتَهْدِيهِ قَرِيباً هَادِياً، وَ أَسْتَعِينُهُ قَاهِراً قَادِراً، وَ أَتَوَكَّلُ عَلَيْهِ كَافِياً نَاصِراً. وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ لِإِنْفَاذِ أَمْرِهِ وَ إِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَ تَقْدِيمِ نُذُرِهِ حمد خدايى را كه به قدرت خود برتر است و پيروز و به فضل و بخشايش خود بر همگان نزديك. بخشنده هر فايدتى است و دفع كننده هر سختى و بلايى است.  سپاس مى گويم او را، به سبب بخششهاى عطوفت آميزش و نعمتهاى او كه همگان را از آن نصيب است. ايمان مى آورم به او، كه مبدأ همه چيزها و آغاز كننده آفرينش است و از او هدايت مى طلبم، كه هم نزديك است و هم راه نماينده. از او يارى مى خواهم، كه هم قاهر است و هم قادر و بر او توكل مى كنم، كه هم كفايت كننده است و هم يارى دهنده.  و شهادت مى دهم، كه محمد (صلی الله علیه وآله) بنده و رسول اوست، او را فرستاده است تا فرمانهايش را روان دارد و حجت را بر همه تمام كند و مردمان را از عذاب او بترساند، پيش از آنكه روز رستاخيز فرا رسد
با سلام،این کانال اشعار آئینی و نکات اخلاقی بزرگان می‌باشد وبه مرور در حال کامل شدن است با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 مباحثی که با هشتک نشانه گذاری شده است مربوط به چکیده جلسات و کتب استاد اصغرطاهرزاده است. دوستانی که مداحی میکنند با هشتک به مطالب قابل ذکر در جلسات مناجات خواهند رسید موفق باشید ارتباط @mojtaba_sanikhani
🔰جایگزینی🔰 در عملِ جايگزيني، انسان به جاي اين که مشکل روحي خود را درمان كند چيز ديگري را جايگزين آن مشکل مي کند تا مشکل را نبيند و عملاً از درمان اصلي خود غفلت مي كند! كساني كه اهل سيگار و مواد مخدر و امثال آن مي شوند عملاً گرفتار جايگزيني شده اند، چون در رويارويي با مشکلِ خود براي روبه رونشدن با آن، چيز ديگري مثل سيگار و يا ديگر مواد مخدر را جايگزين آن مي کنند آن فردي كه صبح جمعه اضطراب دروني داشت و تفريح رفتن را جايگزين اضطرابش کرد، در واقع نداي درونش را گوش داد اما به جاي جواب صحيح دادن به آن، جواب كاذب داد، نخواست با آن برخورد منطقي بکند و پيام آن را بگيرد
در دو چشم من نشين اي آنكه از من من تري  تا قمر را واگشايم كز قمر روشنتري 
كل دنيا براي انسان يك وسيله و ابزار است، مانند يك عصا براي اوست؛ خوب و يا بدبودن دنيا هم بستگي به نحوة استفاده ما از آن دارد. يک نفر از عصا به عنوان تکيه گاه استفاده مي کند تا خود را به خانه برساند، نفر ديگر هم ممکن است از عصا به عنوان يک چوب محکم استفاده کند و بر سر مظلومي بزند. خانه و مدرك و زمين و به طور كلي دنيا همانند عصاست و خود به خود حقيقتي ندارند كه داشتن يا نداشتن آن ها مهم باشد يا بتواند در آرامش انسان تأثير بگذارد.