eitaa logo
اشعارآئینی
117 دنبال‌کننده
86 عکس
8 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت ♻️ ♻️ 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 http://www.shereheyat.ir https://radio.aghigh.ir http://www.beharalashar.ir/ https://hadithashk.com/ 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝ ««««« »»»»» ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝ 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 چکیده کتب 👇👇👇
ای وای...ای وای ای وای ای وای امان از گودال آاااال به پا شد جنجال آااال ببخشن سادات آااات تنت شد پامال میون اعدا آااا غریب و تنها آاااا رو خاک افتادی یییی زدی دست و پا نا نجیبا از راه رسیدنُ و پیکر زخمیتو کشیدن و اشکای زینب رو ندیدن و ندیدن و ندیدن و وآاااای بی هوا میزدنت ازجفا میزدنت پیرمر دا همگی با عصا میزدنت ای وای ای وای ای وای ای وای امان از زینب اَاااب که شد جون بر لب آاااب دو چشمش خون بود~~ تو اون تاب و تب میزد روی سر ~~~ می‌گفت ای مادر~~ حسین ُکشتن~~~ یه عده کافر ~~~ هر کسی از راه اومد. تو رو زد یکی با مشت و. دیگری لگد تاکه دیدنت افتادی از نفس شدند از روی پیکرِ تو رد واااااای. وآاااای از جفا ی کوفیان شد سر از تنت جدا بی مروتا زدن راس تو رونیزه ها وااای ای وای وای ای وای ای وای
ای کشته ی فتاده به هامون حسین من حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من حسین من قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا رأس تو میرود بالای نیزه ها من زانو میزنم در پای نیزه ها اه ای ستاره ی دنباله دار من زخمی ترین سر نیزه سوار من ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم ای بی کفن چه با این پاره تن کنم با چادرم تو را باید کفن کنم من میروم ولی جانم کنار توست تا سال های سال شمع مزار توست عمه جانم عمه جانم عمه جان قدکمانم خون گریه میکنم برا ساعت غریبی برا ساعت اسیری برا ساعت اسیری خون گریه میکنم تو کجا و ملا عام تورو بردنت خرابه هردم از بزم شرابه عمه جانم عمه جانم عمه جان قدکمانم عمه جانم عمه جانم عمه جان نگرانم ای کشته ی فتاده به هامون حسین من حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من حسین من قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا خون گریه می کنم برا ساعت غریبی برا ساعت اسیری برا ساعت اسیری عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم خون گریه می کنم ؛ واسه اون لحظه که دیدی بی حیا بهت می خنده ؛ داره دستاتو می بنده خون گریه می کنم ؛ واسه اون لحظه که دیدی بچه ها بی سر و سامون ؛ میدون توی بیابون عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم خون گریه می کنم ؛ واسه اون ناله الشام که تو بودی و کبودی ؛ یه محله یهودی خون گریه می کنم ؛ تو کجا و ملأ عام تو رو بردنت خرابه ؛ دردم از بزم شرابه عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم
============================== تویی سربلند و منم سر به زیر شدم کنج هندو ی تو گوشه گیر خداوندِ جان بر دلم حک نمود امیری حسین و نعم الامیر تویی صاحب مکنت و من فقیر تو صیادی و من به دامت اسیر جوابم به ظلمانی قبر بود امیری حسین و نعم الامیر همین حسِ بودنِ کنار شما عجینه به ذات و به آب و گلم مریض تو هستم امیدم فقط طبیبم تو باشی عزیز دلم (حسین یاحسین یاحسین یاحسین۲ حسین یا حسین۳) ============================== پناهنده ام من به تو یا مجیر تهیدستم و شه تو دستم بگیر به هر کوی و برزن بود بانگ من امیری حسین و نعم الامیر منم پیرو کیش و رسم غدیر کنم طی به عشق علی این مسیر به یاد حبیب مظاهر می گم امیری حسین و نعم الامیر تو باشی به فردا دلم روشنه بدون تو از زندگی می بُرم جداشه اگه دستم از دامنت آقاجون به زمین گرم می خورم (حسین یاحسین یاحسین یاحسین۲ حسین یا حسین۳) ============================== تو هستی کبیر و من هستم صغیر تا والا مقام و من عبد حقیر در عین حقارت فقط سر دهم امیری حسین و نعم الامیر گدایت زن و مرد و برنا و پیر به هفت آسمان ای شها تو شهیر نوشتم به پایان این دفترم امیری حسین و نعم الامیر کنم عاجزانه ز حق خواهشی که هرگز نیافتد دو نام از دهن یکی ذکر زیبای جانم حسین و ذکر حسین یعنی جانم حسن (حسن یاحسن یاحسن یاحسن۲ حسن یاحسن۳) ============================== ❤️ یا علی مدد 🌹 اللهُمَّ عَجِّل لِوَلیک الفَرَج 🎵 نام اثر: امیری حسین و نعم الامیر 🖍 شاعر: سهیل کهنسال مراغه ای
در راه غمت هر چه بلا بود خریدیم یک عمر از این روضه به ان روضه دویدیم یک روز در اغوش پدر روز دگر هم با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم یک عمر از این نافله ها بار نبستیم از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم یک اه برای تو کشیدیم و پریدیم حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم جز ان نفسی را که برای تو کشیدیم صد بار چو ایینه به پای تو شکستیم یک بار اگر روضه گودال شنیدیم حسن کردی
السلام علیک یا ابالفضل العباس علیه السلام سبک شور؛ ساقی ساقی دل بر سر پیچ و خم گیسوی تو دادم ساقی سر بر دم تیغ کج ابروی تو دادم ساقی لب بر می و مینای مه روی تو دادم ساقی ساقی ساقی آخر کُشَد آن نرگس شهلای تو مارا ساقی تا کی کند این دل ز فراق تو مدارا ساقی یک رحمت شاهانه نما حال گدارا ساقی مه رو ابالفضل و دلجو ابالفضله یار کمان ابرو سیه گیسو ابالفضله جنت ابالفضل و شوکت ابالفضله فرمانروای کشور غیرت ابالفضله چشم شهلا نداری که داری عباس سرور طوبا نداری که داری عباس در دلم جا نداری که داری عباس قمر فقط قمر العشیره شاه دلم حضرت امیره بنددوم ساقی ساقی یک دم بزن آن سو و نقاب از رخ خود گیر ساقی با تیغ نگاهی بزن آن ضربه ی شمشیر ساقی صیادی و من صید توام در دل نخجیر ساقی ساقی ساقی پیمانه به پیمانه زدم از قدح ناب ساقی یک دم بنشین پیش گدا حضرت ارباب ساقی هستی به شب تار دلم پرتو و مهتاب ساقی زیبا ابالفضل و رعنا ابالفضله هر سو نظر افکنده ام آنجا ابالفضله دنیا ابالفضل و عقبا ابالفضله میخانه دار عالم بالا ابالفضله روی زیبا نداری که داری عباس قد رعنا نداری که داری عباس ماه سیما نداری که داری عباس قمر فقط قمر العشیره شاه دلم حضرت امیره بند سوم ساقی ساقی شد سرمه ی چشمان گدا خاک ره تو ساقی من مستمو و مجنون و اسیر نگه تو ساقی روزم رخ تو شب شده زلف سیه تو ساقی ساقی ساقی نظم دو جهان را زده بر هم خم مویت ساقی خورشیده زده سجده برآن طلعت رویت ساقی می میچکد از نرگس جادوی نکویت ساقی ساغر ابالفضل و ساقی ابالفضله عالم همه فانی فقط باقی ابالفضله سردار ابالفضل و دلدار ابالفضله سر لشکر خون خدا سالار ابالفضله حُسن مولا نداری که داری عباس مست و شیدا نداری که داری عباس کلب رسوا نداری که داری عباس قمر فقط قمر العشیره شاه دلم حضرت امیره
سال ها دل طلب جام می از ما می کرد طلب می ز فلان ساقی رسوا می کرد روز و شب گریه برای رخ لیلا می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد شُکر..از کنج لبم صحبت لیلا افتاد… گذرم باز به میخانه ی مولا افتاد می که در خمره ی تو پخته نشد ناب نشد هیچ جامی مَثَل جام تو نایاب نشد جز به نور تو هویدا رخ مهتاب نشد هیچ کس جز تو برای بشر ارباب نشد چون که ارباب تو هستی ز خدا ممنونم چون تو لیلای منی تا به ابد مجنونم دست شو بر سر مخلوق چو باران بنشین بر سر شانه چو گیسوی پریشان بنشین حجره نه ، جلوه کن و بر سر ایوان بنشین فجر شو ، آیه شو ، بر منبر قرآن بنشین بنشین اینهمه عشاق تو را می خوانند همه از گردش چشمان تو سرگردانند بی سبب نیست که از عشق تو حیران هستیم از سلامی که بجز توست پشیمان هستیم عجمانیم که از تیره ی سلمان هستیم سالیانی ست که در شهر تو مهمان هستیم هر کجا نام حسین است ، جلی می خوانیم تا ابد با دم اولاد علی می خوانیم قلب با بردن نامت هیجان می گیرد شهریار از قبلت فن بیان می گیرد حاج فیروز* به اسم تو زبان می گیرد ناتوان است و به اذن تو توان می گیرد هیچ در چنته نمانده ست بجز جان آقا که همان هم ، سنه قوربان سنه قوربان آقا روز میلاد تو هم جام بلا می خواهد چه کسی گفته مریض تو شفا می خواهد از تمامی جهان عشق تو را می خواهد و فقط تذکره ی کرب و بلا می خواهد بدهی یا ندهی باز خودت را عشق است دلبرم ناز بکن ناز ، خودت را عشق است
حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است زهرا تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است “اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند” وقتی که پیرمردی، با عشق روضه خوان است آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است علی ذوالقدر
سنگ است دلم عشق علي سنگ نوشته مي‌سوزم از اين عشق چو اسفند برشته با جوهر اشك و قلم بال فرشته بر لوح دل خسته ام اين جمله نوشته: جز مهر علي در دل من خانه ندارد "كس جاي در اين خانه ی ويرانه ندارد" ما از مي مرد افكن اين ميكده مستيم شاديم كه پيمانه و پيمان نشكستم تا عشق علي هست در اين ميكده هستيم پس خورده نگيريد كه ما باده پرستيم هشدار كه نوشيدن اين باده مجاز است "المنت لله که در میکده باز است" فهميدم از اين راز كه در كعبه شكاف است هرجا كه بود نام يدالله مطاف است اين گفته نه بيهوده و اين دم نه گزاف است در روز جزا شيعه‌ات از نار معاف است چون غير علي در دو جهان هيچ نديدند "مردان خدا پرده ی پندار دريدند" تا نام تو پيچيد در آن شبه جزيره شد پاك از اين خاك گناهان كبيره زد چنگ به دامان تو هر ايل و عشيره شد ثابت و سيار در اوصاف تو خيره جز ساقي كوثر ز كسي جام نگيريم "ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم"