eitaa logo
اشعارآئینی
139 دنبال‌کننده
90 عکس
10 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازه ی نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامه ی روند کنونیِ توسعه ی صنعتی دچار مخاطرات و بحران هایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است.
در كتاب «علل تزلزل تمدن غرب» عرض شد كه اين تمدن با شروع رنسانس ابتدا از قيامت غافل شد و سپس دنياداری را مطرح كرد. هم اكنون نيز كشور ما تحت تأثیر همان فرهنگ است و واضح است كه در كنار اين نوع زندگی و تمدن، ديگر توجه به قيامت معنا ندارد. تمدن امروزی به گونه ای است كه اگر كسی در 24 ساعت، 48 ساعت هم كار كند باز دچار كمبود وقت می شود. چون دنيا آنچنان مهم جلوه داده شده است كه هر اندازه هم آن را به دست آوريد آن را كافی نمی دانيد.
اگر شما از كسی كه علناً كار حرامی را انجام می دهد و در تاریکی زندگی می کند، نپرسید كه اين چه وضعی است؟ او از شما می پرسد كه چرا اينقدر خودت را به احكام دين مقيّد كرده ای
انبيای الهی كه نشان دادند عاقل ترين انسان های روزگارشان هستند همه ی دينداری را پيشه ی خود كردند و از طرف ديگر نادان ترين انسان ها كسانی بوده اند كه نه تنها دينداری نكرده اند بلكه رو به روی دين و دينداری آن انسان های بزرگ ايستادند
خداي سبحان، قرآن كريم را به عنوان به جهانيان شناسانده و چنين فرمود: (يا أيّها الناس قد جاءكم برهانٌ من ربّكم و أنزلنا إليكم نوراً مبيناً)[1] ؛ (قد جاءكم من اللّه نور و كتاب مبين).[2] =========== [1]ـ سوره‌ي نساء، آيه‌ي 174. [2]ـ سوره‌ي مائده، آيه‌ي 15. ۱
 ادراك معارف قرآن، بلاواسطه ميسور انسانهاي عادي نيست؛ چون هر قلبي ظرفيت خاصّ به خود دارد و هرگز نمي تواند قرآن را كه به تعبير الهي قول سنگين و وزين است: (إنّا سنلقي عليك قولاً ثقيلاً)[7] ، تحمّل نمايد. [7]ـ سوره‌ي مزّمّل، آيه‌ي 5. از اين جهت، پيامبر گرامي(صلي الله عليه و آله و سلم) كه مظهر تامِّ خداوند است، سمت تعليم قرآن و تبيين معارف آن را دارد؛ لذا حضرت حق تعالي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) را به عنوان معلّم كتاب و حكمت و مبيّن قرآن كريم معرّفي نمود؛ (كما أرسلنا فيكم رسولاً منكم يتلوا عليكم اياتنا و يزكّيكم و يعلّمكم الكتاب و الحكمة و يعلّمكم ما لم تكونوا تعلمون).[1] [1]ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 151. ۱
♻️در بیان تفسیر کلمه الله♻️  كلمه (الله ) بطور التزام دلالت بر همه صفات كمالى او دارد، و صحيح است بگوئيم لفظ جلاله (الله ) اسم است براى ذات واجب الوجودى كه دارنده تمامى صفات كمال است ، و گرنه اگر از اين تحليل بگذريم ، خود كلمه (الله ) پيش از اينكه نام خدايتعالى است ، بر هيچ چيز ديگرى دلالت ندارد، و غير از عنايتى كه در ماده (ا ل ه ) است ، هيچ عنايت ديگرى در آن بكار نرفته است .
نحوه ی حضور «من» انسان در «بدن» او مانند حضور حقیقت کلی عالم است در عالم. وقتی می گوييد: «من پايم را تكان دادم» اين «من» نه در درون پای شماست و نه بيرون از آن، همين طور است وقتی هم كه می گوييد: «من سرم را تكان دادم.» اگر چنان بود كه «منِ» شما مثل یک پدیده ی مادی در پای شما بود ديگر در سر شما نبود و اگر در سرِ شما بود ديگر در پای شما نبود ولی چون یک پدیده ی مجرد است پدیده های مادی مانع حضور آن در بدن شما نمی شود. ملاحظه می کنید که نحوه ی حضور «منِ» شما در تك تك اندام «تنِ» شما به گونه ای است كه چيزی برای آن پنهان نيست و به گونه ای خاص در همه جا حضور دارد. حضور امام معصوم به عنوان واسطه ی فيض در هستی نسبت به روح شما دارای تجرد شديدتری است و به همان اندازه ی حضور آن حضرت در عالم از حضور «من» شما در «تن» شما، شدیدتر خواهد بود، با اين وصف که عرض کردم احاطه ی حضرت به عالم را می توانید تصور کنید. به نظر بنده پيش بينی های حضرت امیرالمؤمنین(ع) در عالم ماده پايين ترين درجات احاطه ی حضرت به عالم است، بر این اساس حضرت مولی الموحدین(ع) می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ»نهج البلاغه، خطبه ی 189
حالا اگر انسان نتوانست همه ي ابعاد خود را به نحو کامل تربيت كند، به كدام بُعد اهميت بيشتر بدهد؟ وقتي متوجه باشيم ابعادي داريم که در وجود ما اصل هستند و بقيه ي ابعاد زمينه براي تعالي و تقويت آن هاست، سعي مي کنيم تا آنجا که ممکن است ابعاد اصلي خود را مورد غفلت قرار ندهيم. مي توان گفت: جسم و حسّ، علت معدّه و زمينه هستند تا خيال و عقل در بستر صحيح قرار گيرند و چنانچه خيال و عقل درست تربيت شوند زمينه ي مناسبي هستند تا قلب به کمال مطلوب خود برسد. پس در اين صورت عقل در دنيا موجب به ثمر رسيدن قلبي است که پس از دنيا همه ي حقيقت ما خواهد بود. خيال را در دنيا بايد درست تربيت کرد تا ما را به بيراهه نکشاند و شوق لازم جهت زندگي را به انسان بدهد. عقل را بايد تربيت کرد تا نفس متوجه حقيقت بشود و قلب را آماده ي تماس با حقيقت نمايد. اما وقتي قلب با انواع رياضت هاي شرعي با حقايق عالم وجود و با حضرت رب العالمين مأنوس شد، ديگر قلب مي ماند و خدا.  @ya_habibalbakin
🔹🔹🔹🔹🔹کدام علم🔹🔹🔹🔹🔹 «فَاِنْ اَبَتْ نَفْسُكَ اَنْ تَقْبَلَ ذلِكَ دُونَ اَنْ تَعْلَمَ كَما عَلِمُوا فَلْيَكُنْ طَلَبُكَ ذلكَ بَتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لابِتَوَرُّطِ الشُّبُهاتِ وَ عُلُوِّ الْخُصوُماتِ» فرزندم! گذشتگانِ تو درباره زندگی شان انديشيدند و به جای اين كه با افتخارات دروغین و سرگرمی های بدون دلیل زندگی را انتخاب كنند به دين خدا روی آوردند. حال نظری به آن زندگی ها کن، پس اگر نفس تو به تمکین از گذشتگان تن نمی دهد و دانستن مبانی علومِ آنان را ترجیح نمی دهد، بکوش که تلاش ات از سر فهمیدن و آموختن باشد، نه آن که با آموختن ها بخواهی به ورطه ی شبهات بیفتی و به دشمنی ها دامن بزنی. ممكن است نفس انسان از پذيرفتن آنچه كه گذشتگان بر آن مسیر رفتند اِبا کند با این حال باید بداند اگر می خواهد مثل گذشتگان خودش زندگی را از ابتدا تجربه كند و به دنبال علمی است که با آن زندگی را جلو ببرد، لااقل به دنبال علمی نباشد که او را گرفتار انواع مغالطات و شبهات و دشمنی ها کند. با اين انگیزه جلو رود که بخواهد حقیقت را بشناسد نه آن که از دانائی به دنبال قدرت نمايی و فضل فروشی باشد که عملاً در آن صورت در ورطه ی شك و شبهه درغلتيده و کارش به جدال و مراء با دیگران می کشد.
جدال بر حق چه بهتر كه انسان مسائل خود را با ديگران با محبّت و دوستی و تواضع و مهربانی و با انگیزه ی جستجوی حق برگزار كند كه هم از علم و دانش آن ها بهره گيرد و هم آن ها از علم و دانش او بهره مند شوند و با كمك يكديگر بتوانند مطالب پيچيده را بشكافند و به واقعيّت ها برسند و اين همان جدال بر حق است
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📚📚تعریف زیبای شریعت محمدی (ص)📚📚 شريعت، حقايق غيبي فوق العاده عظيم و دقيقي است كه از طريق جبرائيل(ع) بر «جان» پيامبر(ص) نازل مي شود و پيامبر(ص) از آن طريق، جهت ارائه آن حقايق غيبي، تعليم خاصي مي گيرد تا بشر در زندگي زميني سرگردان نماند و از سعادت دنيايي و حيات ابدي خود محروم نشود و بتواند ابديت خويش را اصلاح كند.