#معرفی_کتاب
معرفی کتاب نرگس❄️
رحیم مخدومی در کتاب نرگس به زندگی انقلابی خواهر و برادری به نامهای نرگس و اسماعیل پرداخته است. نرگس، خواهر اسماعیل به دلیل داشتن حجاب از مدرسه اخراج میشود و اسماعیل به هر دری میزند نمیتواند خواهر را دوباره به مدرسه بفرستد. البته تا همینجایش هم پدرشان را به زور راضی کرده تا به نرگس اجازهی درس خواندن و مدرسه رفتن بدهد. اسماعیل حتی براینرگس معلم خصوصی می گیرد اما این تنها دغدغه زندگی اسماعیل نیست. او یک دایی روحانی هم دارد که با ساواک درگیر است. با جلوتر رفتن سیر داستان، شاهد دستگیری خود اسماعیل و پدرش به دلیل فعالیتهای انقلابی هستیم. پدر به زندان میافتد و زندگی برای اسماعیل و خواهرش بسیار سخت میشود اما آنها را به تحولی بزرگ میرساند.
#معرفی_کتاب
#عشق_زیر_روسری🌸
📚معرفی کتاب عشق زیـر روسری🌸
عشق زیر روسری داستان سفر دراز شلینا برای رسیدن به عشق است، بیآنکه کم بیاورد و روسریاش (بخوانید مسلمانیاش) پس معرکه بماند یا اینکه بیخیال عشق شود. کجاها که این دو همسفر باهم نمیروند: به خواستگاریهای هزارتا هزارتا، اظهار عشق کردن و بعد طردشدن، ارتفاع هوار پایی قله کلیمانجارو در آفریقا، قرار ملاقاتهای آشنایی در کافهها، بیابان اردن و تمدن البتراء، وبگاههای همسریابی، مسجد کانادا، حج، عرفان، قرآن، خواستگاری دختر از پسر و... به عشق، عشقی که آخر سر پیدایش میکند، یعنی همدیگر را پیدا میکنند.
پدر شلنا اصالتا از گجراتیهای مسلمانشدهای است که به شرق آفریقا رفته بودند. خود شلینا در یکی از محلههای شمال لندن به دنیا آمده، درس خوانده، بزرگ شده و از دانشگاه آکسفورد مدرک گرفته است.
داستان این کتاب حکایت واقعی از تجربهٔ یک زن است. شورها و امیدهای انسانی بسیاری از زنان و مردان مسلمان و انسانهایی از دیگر ایمانها و حتی بیایمانیها در داستان او نهفته است که جستوجوی هرکدامشان برای عشق ممکن است به اندازهٔ او مخاطرهآمیز و سرگرمکننده باشد.
📚خواندن کتاب عشق زیر روسری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم🌸
این کتاب را به دوستداران رمان با موضوع حجاب، زنان و دین اسلام پیشنهاد میکنیم.
「عـاشقاݩ کربلا❥︎︎」
┄•●❥@ebrahimdelhaa
#معرفی_کتاب
#مثل_بیروت_بود🌿
رمان مثل بیروت بود اثر زهرا اسعد بلنددوست در انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است.
نویسنده در این رمان که بر پایه واقعیات نوشته شده، اتفاقات آبان سال ۱۳۹۸ را پیش چشم مخاطب، جانی دوباره میدهد.
📌درباره کتاب مثل بیروت بود🌿
سارا همسر یکی از مدافعان حرم است که از تنهایی و غربت و درک نشدن توسط دیگران مغموم است او زیر این فشار کمر خم میکند و تاب نمیآورد، زهرا نیز به واسطه دوستی با سارا وارد مسیری پرتلاطم میشود و دانیال برادر سارا هم که حالا به سپاه پیوسته است ناگهان مفقود الاثر میشود و خبر شهادتش در رسانهها پخش میشود. اینجاست که داستان وارد فضایی مبهم و مهآلود میشود. رمانی پر از دوراهیهای خطرناک و فتنههایی که باید از میانشان راه راست را پیدا کرد.
#فصل_دوم
#چایت_را_من_شیرین_میکنم🍃
#معرفی_کتاب 📚
کتاب #آن_مرد_با_باران_می_آید
✍🏻 #وجیهه_سامانی
#نشر_کتابستان_معرفت
این کتاب داستان زندگی یک خانواده متوسط و یک گروه نوجوان را در ماههای پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روايت میکند. وقایع داستان حول این گروه نوجوان میچرخد که در رأس آنها نوجوانی به نام «بهزاد» قرار دارد. بهزاد پسری از جنس آدمهای معمولی دور و بر ما. کم سن و سال و بیدل و جرات است، سرش توی لاک خودش است و نسبت به اتفاقات اطرافش بیتوجه است. اصراری هم به شجاعت و قهرمانی ندارد.
اما بر اثر حسادت و رقابت با دوستش، بی اختیار قدم در راهی میگذارد که اتفاقات تلخ و شیرین و فراز و فرودهایش، کمکم او را به يک «بزرگمرد» تبدیل میکند.
#بریده_کتاب 📖
فرياد جمعيت بلندتر از قبل در تمام صحن خيابان مي پيچد: شاه فراری شده، سوار گاری شده.
سعيد به طرفم برمیگردد و در حالي كه در چشمانش برق شادی می درخشد، چيزهايی میگويد. صدايش در ميان همهمه جمعيت گم میشود. فقط چند كلمهای از حرف هايش را پراكنده مي شنوم: بهروز... زندان... آزادی...
بوی باران میآيد. صورتم را كه به طرف آسمان میگيرم، چند كبوتر از وسط كاج هاي وسط ميدان پر مي كشند و در دل آسمان ابری بالا میروند.
چشمانم را میبندم. يك قطره باران ميچكد روی پيشانیام، يكي هم روی گونهام.
چشمانم را كه باز میكنم، از پشت پرده تار و لغزان اشک میبينم كه به جای مجسمه شاه وسط ميدان، كه حالا تكهتكه روی زمين افتاده، پرچم سبز الله اكبری بالا رفته است.
رهبر انقلاب در تقریظ این کتاب نوشتهاند:
بسمه تعالی
بسیار خوب و هنرمندانه و پرجاذبه نوشته شده است. تصویری که از ماههای آخر مبارزات نشان میدهد، درست و روشن و واقعی است. به گمان من همه جوانها و نوجوانهای امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند. از نویسنده کتاب باید تقدیر و تشکر شود انشاءالله.