eitaa logo
قرارگاه‌جهادی‌‌یا‌لثارات‌الحسین‌‌علیه‌السلام
220 دنبال‌کننده
690 عکس
281 ویدیو
8 فایل
بسمه‌تعالی ما جمعی جهادگریم که در پی تحقق عدالت هم‌قسم شده‌ایم و همدل و همراه تا رسیدن به صبح زیبای ظهور🤝 💳5892107044917501 قرارگاه جهادی یا لثارات الحسین(ع) ارتباط @tabyin_kashan @r_s_hejazi 09198606855
مشاهده در ایتا
دانلود
📣پس از نوبت به می‌رسد. همانها که بویی از شرف و انسانیت نبرده و هیچ ارزشی برای خاک و جان و ناموس وطن قائل نیستند و تمام دنیایشان را عشق پول و شهرت پر کرده است؛ زالوصفتاتی که سالها، سر سفره‌‌ی جمهوری اسلامی، ارتزاق کرده‌اند ولی در پس هر افتخار و اقتدار وطن، از سر نفاق و پستی، نقاب دلسوزی زده و حرف از قیمت پهپادها و موشکها و اتلاف حق مردم می‌زنند! حق این بی ناموس ها را باید کف دستشان گذاشت تا بخاطر گرفتن گرین کارت فلان کشور رویائی‌شان در صفحاتشان علیه منافع ملی ایران، لجن پراکنی نکنند.😡 فرزندان خلف ایران، برای حفظ امنیت و اقتدار این آب و خاک، جان شیرین می‌دهند؛ مال که چیزی نیست. بنشینید و تماشا کنید که تمام دنیای شما مزدوران و اربابانتان را فدای یک خنده دختر کاپشن صورتی گوشواره قلبی خواهیم کرد. همه بدانند که ملت غیور ایران، حامی تمام مستضعفان عالم و کابوس تمام مستکبران جهان است و این تازه آغاز راه است.💪 🚨جهادگران عرصه مراقب باشند. @ya_lasaratelhossain
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 می‌دانید جنگ اُحد سه مرحله را پشت‌سر گذاشت: یک مرحله، مرحله‌ی پیروزیِ اوّل بود که به اردوگاه دشمن ریختند و دشمن پا به فرار به گذاشت. مرحله‌ی دوم، مرحله‌ی شکست بود؛ ناشی از این بود که این پیروزی، عدّه‌ای را که باید از تنگه حراست می‌کردند، به طمع انداخت؛ بنابراین تنگه را رها کردند و دشمن در حالی‌که مؤمنین مشغول جمع کردن غنائم بودند، از پشت به آنها حمله کرد و وضع سختی را به‌وجود آورد. بالاخره هر طور بود، مؤمنین خود را بالا کشاندند و رفتند. مرحله‌ی سوم هم این بود که دشمن دید این‌جا دیگر نمی‌تواند کاری بکند؛ چون دید مسلمانان با این حمله‌ی غافلگیرانه نابود نشدند؛ کشته دادند، زخمی شدند، حتّی پیغمبر اکرم مجروح شدند، امّا خودشان را به بالای بلندی کشاندند. دشمن دید اگر بخواهد جنگ را ادامه دهد، باز اینها با روحیه مجدّداً حمله می‌کنند؛ بنابراین او نمی‌تواند کاری بکند. این بود که دشمن مصلحتِ خود را این دانست که برود و رفت. یعنی در نهایت اگرچه مؤمنین خسارتی متحمّل شدند و ضربه‌ی سختی خوردند، اما پیروزیِ آن‌چنانی هم نصیب دشمن نشد. این سه مرحله‌ی جنگ اُحد بود. وقتی دشمنان مقداری از مدینه دور شدند، به ذهنشان رسید که مسلمانان دیگر آمادگیِ روی کوه را ندارند؛ به مدینه رفته‌اند و زخمی و کشته داده‌اند و از لحاظ جسمی و روحی خسته‌اند و نیاز به استراحت دارند؛ بنابراین الان وقت حمله است. خودشان را در نقطه‌ای در چند کیلومتری مدینه جمع کردند و منتظر فرصت بودند تا حمله کنند. به مدینه خبر رسید که دشمنان منتظرند تا به شما حمله کنند. «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم(۱)»؛ عدّه‌ای برای این‌که خوف ایجاد کنند، آمدند خبر دادند که دشمن اجتماع کرده تا به شما حمله کند. منافقین هم بودند. این‌جاها منافقین خیلی نقش ایفا می‌کنند. منافق را هم از همین حرفها باید شناخت. در این‌جا پیغمبر چه‌کار کردند؟ فرمودند: کسانی که امروز در جنگ اُحد شرکت داشته‌اند و زخمی شده‌اند، حق ندارند سلاح را از خود دور کنند؛ همینها جمع شوند، می‌خواهیم حمله کنیم. کسانی که در جنگ اُحد نبودند، نباید بیایند. با این‌که یک عدّه تازه نفس هم در شهر بودند، اما پیغمبر گفتند تازه نفسها نباید بیایند؛ کسانی که امروز در جنگ بوده‌اند و خسته شده‌اند و زخم خورده‌اند، باید بیایند؛ می‌خواهیم به کسانی که بیرون شهر جمع شده‌اند، حمله کنیم. دستورِ پیغمبر بود؛ لذا اطاعت کردند و جمع شدند و پیغمبر دستور حمله دادند. آنها به‌وسیله‌ی جاسوسان خود فهمیدند که پیغمبر با این عزمِ راسخ دستور داده‌اند که حمله کنند؛ لذا با خودشان گفتند: نه، با اینها نمی‌شود جنگید؛ بگذاریم برویم؛ یک فرصت دیگر به سراغشان می‌آییم. «فزادهم ایماناً و قالوا حسبُناالله و نعم الوکیل. فانقلبوا بنعمةٍ من‌الله و فضلٍ لم یمسسهم سوء(۲)». مسلمانان، هم توانستند از جنگِ ناشده‌ی دوم برگردند و هم نعمت خدا را داشتند. در روایت دارد که چیزهایی هم در آن‌جا به دستشان آمد و توانستند برگردند. «و فضلٍ لم یمسسهم سوء»؛ هیچ بدی هم به آنها نرسید. این درسِ اسلام است؛ یعنی خسته نشدن، ناامید نشدن، خود را کم ندیدن، قوّه‌ی خود را ناچیز ندیدن و دشمن را بزرگ نکردن. این معنای شجاعت است؛ همان چیزی است که امام داشتند؛ همان چیزی است که ترکیبی از آن و چند خصوصیت دیگر، این حادثه‌ی عظیم را به‌وجود آورد.۱۳۸۲/۰۳/۰۳ پ.ن: در ساعات سرخوشی از پیروزی در جنگ، مراقب باشیم. @ya_lasaratelhossain