شب های جمعه محترمانه به خود بگو .. غافل چه کرده ای که حرم نیست جای تو .. | @ya_rafigh_18|🍃

آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا .. | @ya_rafigh_18|🍃

#شہیــدانہ زیر آتش شدید دشمن،صورتمـ را گذاشتمـ روے خاکــ های نرم کوشڪ و متوسل شدمـ به وجود مقدس خانوم حضرٺ فاطمہ زهرا (سلام الله علیها)... چشمـ هایمـ را بستم و چند دقیقه اے با حضرت راز و نیاز کردمـ .حس کردمـ که اشک هامـ‌‌ تند تند دارند میریزند با تمام وجود خواستمـ که راهے پیش پاے ما بگذارند. در همان اوضاع، یکدفعه صداے خانمی به گوشمـ رسید ؛صدایی ملکوتے که هزار جان تازه به آدمـ می بخشید. به من فرمود: فرمانده !! این طور وقت ها که به ما متوسل می شوید ماهم از شما دستگیرے مے کنیمـ ، ناراحت نباش...🍃🍃 🍁۲۳اسفند ماه سالگرد عروج زهرایی "بناے عارف"🍁 #شهید_عبدالحسین_برونسے #عشاق_مادر #یا_زهـــــر‌‌ا 🍂| @ya_rafigh_18|

کتاب #خاکهای_نرم_کوشک #شهید_زهرایے #بناے_عارف 🍃 @ya_rafigh_18

🌷بنّای عارف 🎙روایت استاد رحیم‌پور ازغدی از #شهید_عبدالحسین_برونسی @ya_rafigh_18🍃

"اسفنــدماه، ماه عجیبےاسٺ..."🍃 ❤️ | @ya_rafigh_18|

تو بیایی همه ‎ی ثانیه‎ ها، ساعت ها از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند .. #العجل | @ya_rafigh_18|🌱

[اجعلني فداء لهذا الحب، فداء لأحزانك] مرا فداے همين عشق ڪن فداے غمت... #آمین🌱 #ارباب_حسین •° 💙| @ya_rafigh_18 |

➰ آه اگر باز به سویم آیی دگر از کف ندهم آسانت [فروغ فرخزاد] #حرف_دل 🍃@ya_rafigh_18

🍃| بسـمـ رب الڪریمـ ... |

#شهیدانہ "آنانڪه قلبشان ز تو رخصت گرفتہ بود سربندشان بہ نامــ ٺو زینٺ گرفتہ بود" #یازهــــــــرا_سلامـ_اللہ_علیہا 🍃۲۴ اسفند ماه سالروز آسمانے شدن شهید زهرایے،حاج عبــاس ڪریمے گرامے باد...🍃 ♡۳صــــلوات هدیہ محضر این شهید بزرگوار ...♡ #شهید_حاج_عباس_کریمی #مجنون_الزهراء #انصار_الزهراء 🍃| @ya_rafigh_18 |•

#عاشقانه_ای_با_رمز_یا_زهرا_سلام_الله_علیها... ۲۱ مهر ۶۱ عقد کردیم...💍💖 خیلی خوشحال بودم... روز بعد مراسم عقد...💕 با هم رفتیم گلزار شهدا... اونجا بهم گفت： "وقتی اومدم خواستگاریت...💕 تو سینهَ م بار سنگینی رو حس میکردم... ولی وقتی که فهمیدم اسمت❤زهراست❤ آروم شدم... #بلا_که_همیشه_بد_نیست_راستی_دیدی...؟ #تو_آن_بلای_قشنگی_که_آمدی_به_سرم... وقتی که با ازدواج با من موافقت کردی...💕 همه درهای بسته به روم وا شدن...❤" شب عروسی...💕 فامیل دوره ش کردن که لباس نو بپوش و عروسیتو تو باشگاه بگیر... قبول نکرد و گفت： "از خونواده ی شهدا خجالت میکشم..." با همون لباس سبز سپاه رفت پای سفره ی عقد...💕 سور و سات عروسی که جمع شد... کوله شو برداشت و راهی جنوب شد... بچه اولمون که میخواست دنیا بیا د... طول مسیر... از مردم نشونی بیمارستانو میپرسید که بهش گفتن： "ته خیابون یه بیمارستانه بنام حضرت زهرا(س)..." تا این اسمو شنید... چنان گفت："یازهراااا(س)"... که فکر کردم اتفاقی افتاده... پرسیدم："چی شده...؟" گفت： #شكر_ميگويم_خدا_را_خلقتم_زهرايی_است… "یا زهرا(س)،رمز زندگی ماست.." پرسیدم："چطور؟!" جواب داد： "من تو عملیات فتح المبین مجروح شدم... که شروعش با رمز یازهرا(س) بود.. با زنی ازدواج کردم..💕 که اسمش زهراست..❤ حالا هم تولد بچه مون تو بیمارستان حضرت زهرا(س).." ولی یه چیزو نگفته بود.. اونم شهادتش بود...💔 که تو عملیات بدر... با رمز یا زهرا(س)آسمونی شد... و من به واقع متوجه این رمز شدم.. "همســـر شهید،عباس ڪریمے" #الے_الحبیــــب🍂 💠 @ya_rafigh_18