| #دعای_روز بیستوچهارمماهرمضان💐|
اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.
خدایا من از تو میخواهم در آن آنچه تو را خوشنود کند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بیازارد واز تو خواهم توفیق در آن براى اینکه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمایم اى بخشنده سائلان ؛آمین🤲
| #التماس_دعا📿|
#ماه_رمضان
@ya_rafigh_18🍃
از دلبستگی خبری نیست!
همسر شهید عباس بابایی میگوید:
«عباس، روزی آمد خانه و گفت: خانوم! باید خونهمان رو عوض کنیم، میخوام خونهمان رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه در یک خونۀ دواتاقه زندگی میکنند. این خونه برای ما بزرگ است، میدهیم به آنها و خودمان میرویم آنجا... آن بنده خدا وقتی فهمید فرماندهاش میخواهد این کار را بکند قبول نکرد؛ اما با اصرارِ عباس بالأخره پذیرفت و خونهمان رو با آنها عوض کردیم.»
🌱@ya_rafigh_18
روزقیامتخدامیگه:
اینبندهالانبایدبرهجهنم
الانبایدفشارقبرداشتهباشه
ولیحسینم...
هرچیتوبگی...
اینزحمتنکشیدهنمیتونم
چیزیبهشبدم...
ولیاگهتوبخوایمیشه...
اصلاابرقدرتهحسین(ع)...
استادپناهیان
🌱@ya_rafigh_18
میگنامامحسینعخیلـیدوسدارهبھش
بگنپسـرفاطمـه
بھشبگو
پسـرفاطمـهمنمبخر..
نگولیاقتندارم!!
لیاقتُخودمونمیسازیمرفقآ..!
بگوخودتمنروبهحرمتبرسونپسرفـٰاطمه
🌱@ya_rafigh_18
مشتی !
هروقتمیخوآستۍگنـاهکنیبہاینفکرکن
کہشبـایقـَدرچقدرگریہکردیوبہخدآ
التمـاسکردیکہببخشتت!ببینلذتگنـاهبہشکستـنقولوقرارات
بـاخدامیارزه؟💔
#تلنگر
🌱@ya_rafigh_18
توجهڪردید ↓
برخوردحسین«ع»باحُر
برخوردخداستــــ باما
گناهراڪهندیدمیگیرههیچ
تحویلمانهممۍگیردعجیبــ..🌱
🌱@ya_rafigh_18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#روایتی از فرمانده شهید
💪🏻 اگه این هم پاک نشد هم خاک نشد هرچی دوست داشتی بگو !
#شهیدمجیدقربانخانی
🌱@ya_rafigh_18
❴شـهادت اومدنی نیسـت،
رسـیدنیِ!
باید آنقدر بدویی تا بهش برسـی.
اگه بشـینی تا بیاد،
همه السـابقون میشـن،
مـیرن و تـو جـا میمونـی..!❵
#حاجحسینیکتا🌿
🌱@ya_rafigh_18
#ساعتبهوقتسلام
جُـزءتـودَرگوشہـدِل؏ـشقڪَسۍ
نیستمَـرا
جُزءمُلاقـٰاتِتـومِیلوهوَسـۍ
نیسـتمَـرا🧡
✨#سلامامامرضایخوبم
✨#السلامعلیکیاشمسالشموس✋
هدیه محضر دلداده حضرت زهرا(سلام الله علیها) سه صلوات اهداء کنیم...😊
مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.
به یک ساعت نکشید، دیدیم در میزنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. آن خانم نه مثل قابلهها، و نه حتی مثل زنهایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آنقدر وضع حملم راحت بود که آن طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم.
آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را فاطمه بگذاریم.
سالها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. میگفت: وقتی رفتم بیرون، یکی از رفقای طلبه رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش میکردم. توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین.
گریه اش افتاد. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود...
~| @ya_rafigh_18|~🍃
[ وَ نَجِّنَا بِرحْمَتِك.🌱 ]
" و ما را به رحمت خودت نجات بده.
#دلبرانه
🌱@ya_rafigh_18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
مکالمه قابل تأمل حاج احمد متوسلیان و حاج همت
@ya_rafigh_18🌱
روزی به مرحوم آیت الله بهجت(ره)گفتند :
کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید.
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی "خدا می بیند"
سوره علق، آیه ی ۱۴
🌱@ya_rafigh_18
🔴 فشار بیشتر شیطان بر افراد با ایمان
✍ استاد عالی: یکی از رفقای ما، ایشان می گفت من قبل از انقلاب با آن وضعیتی که می دانید تو تهران بوده ؛ می گفت جوری بود که من چشم خودم را خوب مراقبت می کردم مواظب خودم بودم ، تا اینکه خدمت یک استادی برای ما فراهم شد که بتوانیم از بزرگان قم بود بتوانیم خدمت ایشان باشیم و از جهت تربیتی ازشان استفاده بکنیم . از آن موقعی که ما پیش ایشان قرار گرفتیم دیدیم ای داد بیداد مثل اینکه بدتر شد ، یعنی دیگر خودم را نمی توانستمخیلی جمع و جور کنم ، یعنی ازچشم فشار بیشتری به من می آمد تو اجتماع.گفتم خدایا مثل اینکه وضع من بدتر شد .
رفتم پیش ایشان گفتم : آقا ما که پیش شما آمدیم که درست تر کار کنیم و یک پله برویم بالاتر خراب تر شد وضعمان. ایشان گفت اتفاقا درستش همین است ، چون تو که می خواهی بروی بالا شیطان بیشتر به تکاپو می افتد بیشتر اذیتت می کند. این اذیت ها اولیه است یعنی مقداری مقاومت کنی و خسته نشوی رد می شوی ازش. این اذیت ها اذیت های ابتدایی هستند سنگ اندازی های اولیه هست . خسته نشود آدم از این .
🌱@ya_rafigh_18