#طنـز😃
#طنز_جبهــہ
اسیر شده بود!😢
مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟!🤔
- عباس
اهل کجایی؟!🧐
- بندر عباس
اسم پدرت چیه؟!🤨
- بهش میگن حاج عباس!
کجا اسیر شدی؟!🧐
- دشت عباس!
افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد
حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی!😡
او که خود را به مظلومیت زده بود گفت:
- نه به حضرت عباس (ع) !!😂
@ya_rafigh_18»🍃
•┈••✾~🦋~✾••┈•
#طنـز
طلبه های جوان آمده بودند برای بازدید👀 از جبهه ۳۰ نفری بودند.
شب که خوابیده بودیم😴
دوسه نفربیدارم کردند و شروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!
مثلا میگفتند:
•قرمز چه رنگیه برادر؟!
•عصبی شده بودم😠
گفتند:
بابابی خیال!
توکه بیدارشدی
حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم!
دیدم بد هم نمی گن
خلاصه همینطوری سی نفررابیدارکردیم!
حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزنه و بقیه درمحوطه قرارگاه تشییعش کنند!
فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا
و قول گرفتیم تحت هرشرایطی خودش رانگه دارد!
گذاشتیمش روی دوش بچه ها و راه افتادیم.
•| گریه و زاری!
یکی میگفت:
ممدرضا !
نامرد چرا رفتیییی؟
یکی میگفت:
تو قرار نبود شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگ چی میگی؟
مگه توجبهه نمرده!
یکی عربده میکشید
یکی غش می کرد
در مسیر بقیه بچه هاهم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه و شیون راه می انداختند!
گفتیم بریم سمت اتاق طلبه ها جنازه را بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا که فکر میکردند قضیه جدیه😥
رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران خواندن بالای سر میت.
در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم :
برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر
رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت:
محمد رضا این قرارمون نبود
منم میخوام باهات بیااااام
بعد نیشگونی گرفت که محمد رضا ازجا پرید
وچنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند!
ماهم قاه قاه میخندیدیم😄
.....خلاصه اون شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم😂
@ya_rafigh_18»🍃
•┈••✾~🦋~✾••┈•
#طنزجبهہ😂
داشټمتوجبهہمصاحبہمےگرفتم 🎤
کنارمایسټادهبودکہیهویہخمپارهاومد ، بوم..💣
نگاهکردمدیدمیہترکشبهشخوردهوافتادهروزمین😕
دوربینوبرداشتمورفتمسراغش
گفتمتواینلحظاتآخراگہحرفےدارےبگو🤕🖐🏻
درحالےکہداشتشهادتینروزیرلبزمزمہمیکرد🚶🏾♂
گفت:
ازامتشهیدپرورایرانیہخواهشدارم
اونماینہکہ...،،
وقتےکمپوتمیفرستینجبهہ،خواهشا
اونکاغذروۍکمپوتوجدانکنید...)
گفتم:
بابااینچہجملہایہ؟😑
قرارهازتلویزیونپخشبشہبرادررر...
یہجملہبهتربگو🤦♂🙂😑
باهمونلهجہاصفهانیشگفت:
اخوی!
آخهنمۍدونۍتاحالادوسہباربہمنربگوجہافتاده...😑😂😂😂😅✋)
••' #طنـز
@ya_rafigh_18»🍃
•┈••✾~🦋~✾••┈•
#طنــز😄
پروردگارا !
در این ماه رمضان گناهانِ ما را به ريال
و کارهاي نيکمان را به دلار محاسبه بفرما 😁☺️
الهی آمین 😂
@ya_rafigh_18»🍃
•┈••✾~🦋~✾••┈•
#لبخندخاڪے
🌱 #طنز
امروزفرشتهسمتراستمزدروشونموگفت:
داداشلااقلیهصلواتبفرست
ببینمخودکارمرنگمیدهیانه☹️😂😂
#صلواتبفرستمومن🌿!"
🌱@ya_rafigh_18
فقط ترکیه🤣
مدتی بود دچار بی هویتی و پوچی شده بودم. از همه چیز و همه کس بدم میامد ، امید به آینده هم نداشتم. پیش هر روانشناسی هم رفتم جواب نگرفتم.
به توصیه یکی از دوستان نامهای به یکی از علما نوشتم و مشکلم را گفتم. جواب خیلی خلاصهای داده بود، نوشته بود فقط ترکیه.
من هم بارام را بستم چند هفتهای رفتم آنتالیا و استانبول کلی بهم خوش گذشتو حالم عوض شد😍
اومدم شهرمون نامه ای که حاج عاقا داده بودو بازم خوندم دیدم نوشته تزکیه نقطش کمرنگ بوده ندیدم.
ولی به هرحال خدا پدرش رو بیامرزه😂😂😂
ماه شعبان
ماه تزکیه
#طنز
🌱@ya_rafigh_18
میگن امارات یه نوع پهپاد جدید
رزمی/اطلاعاتی رونمایی کرده و بخاطر قابلیت رادار گریز بودنش اسمشو گذاشته جن!
الان وقتشه ایران یه سامانه پدافندی جدید
رونمايی کنه، اسمشو بزاره بسم الله:)
#طنز
🌱@ya_rafigh_18
✨دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند.
گفتم: 'این کیه؟'
گفتند: 'عراقی'
گفتم: 'چطوری اسیرش کردید؟ '
میخندیدند .. !
گفتند: 'از شب عملیات پنهان شده بود ..! تشنگی فشار آورده ، با لباس بسیجیها
آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود، پول داده بود😂! '
اینطوری لو رفته بود.
بچه ها هنوز میخندیدند ..😅
#طنز #شهدا🌹
ٜ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طولانی ترین شب بخیر دنیا توسط سه قلوها😂😍
تا شب بخیر بگن صبح شده😂
#طنز
@ya_rafigh_18