🔻 شب آخری که مهدی با مادرم و همسرش، میخواست بره تهران و چند روز بعدش پرواز داشت به سمت سوریه دلم بدجور گرفته بود؛
🔻 دیدم دوش گرفته و یک حوله انداخته روی دوشش؛ خیلی زیبا شده بود، مثل ماه شب چهارده میدرخشید
🔻 جلو آینه ایستاده بود و به سینهاش میزد و میگفت:
منم باید بــــرم آره برم سرم بــــره
🔻 گفتم : مهدی خواهشاً بس کن ! دمِ رفتنی چه شعریه که میخونی؟
🔻مقابلم ایستاد و به سینهاش زد و گفت: خواهرم این سینه باید جلو حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها سپــر بشه، فردای قیامت باید بتونم، جواب امام حسین رو بدهم!!
🔻 وقتی این حرف رو گفت، تمام بدنم لرزید و فهمیدم مهــــدی دیگه زمینی نیست
✍ راوى: خواهر شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_موحد_نیا
🥀⃟•✍کپی مطالب باذکر صلوات به نیت سلامتے و تعجیل در فرج مولے جایز است
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#قدس_باب_الشهدا
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313