ا ﷽ ا
روز هیجدهم ماه ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری، کاروان #امام_حسین_علیه_السلام به وادی «خزیمیه» رسیدند.👇
✅کاروان امام حسین(علیه السلام) در مسیر خود به سمت کوفه، در منزل خزیمیه توقف کردند.
صبحگاهان حضرت زینب کبری(س) مضطرب، خدمت امام حسین(ع) رسید و عرض كرد :
📋《يَا أَخِي! سَمِعْتُ فِي لَيْلَتِي هَاتِفاً يَهْتِفُ :
أَلاَ يَا عَيْنُ فَاحْتَفِلِي بِجَهْدٍ،
وَ مَنْ يَبْكِي عَلَى اَلشُّهَدَاءِ بَعْدُ،
إِلَى قَوْمٍ تَسُوقُهُمُ اَلْمَنَايَا،
بِمِقْدَارٍ إِلَى إِنْجَازِ وَعْدٍ》
♦️ای برادر! ديشب شنيدم که هاتفی ندا می دهد : ای چشم! بسيار گريه كن و كيست كه در آينده بر شهيدان بگريد، بر گروهي كه مرگ آنان را به سوی وعده ای معين به پيش ميراند!
امام حسین(ع) فرمود :
📋《يَا اُختَاهُ! كُلُّ الَّذِي قُضِيَ فَهُوَ كَائِنٌ》
♦️ای خواهر! هر آنچه را كه خداوند تقدير كرده است، انجام خواهد شد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۹۱
منبع: اسناد المصائب
#روز_شمار_عاشورا
#حدیث_حسینی
حضرت #امام_حسین علیه السلام
ا ﷽ ا
#اشک
🥀 شيخ کشي فرموده:
جعفر یکی از شیعیان حضرات که مرثیه میگفت، وارد شد بر حضرت صادق علیهالسلام، هنگامي که زيد شحام و جمعي از شيعيان کوفه حاضر بودند، حضرت او را نزديک طلبيد و به او فرمود:
🥀 شنيده ام در مرثيه حضرت امام حسين علیهالسلام شعر ميگويي، و نيکو ميگويي.
🥀 عرض کرد: آري، فدايت شوم...
🥀 فرمود: بخوان. او خواند، و امام صادق علیهالسلام و حاضرين گريستند، و اشک چشم امام علیهالسلام به صورتش جاري شد...
🥀 سپس فرمود: اي جعفر! به خدا سوگند، ملائکه مقربين در اينجا حاضر بودند و اشعار تو را، براي امام حسين علیهالسلام، شنيدند و گريستند، چنان که ما گريستيم، بلکه بيشتر؛ و خداوند واجب گردانيد براي تو بهشت را در اين ساعت به تمامه، و تو را آمرزيد.
🥀 سپس فرمود:
ميخواهي زيادتر بگويم؟!
🥀 گفت: آري، اي آقاي من...
🥀 فرمود: هر کس براي امام حسين علیهالسلام شعري بگويد؛ و بگريد، و بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب ميگرداند. و او را ميآمرزد.
📕 رجال کشي، صفحه ۲۴۶
#حدیث_حسینی
حضرت #امام_حسین علیه السلام