eitaa logo
یادِ شهدا
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: ✍🏻گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این یک دعوت از طرف شهداست؛ #شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن...♥️ ♥️#شهدا مدیون هیچکس نمی‌مونن! ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹شهید حبیب الله گوزلیان🌹 تاریخ تولد : سال ۱۳۴۴/۲/۲۹ تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۴ محل عملیات : شلمچه محل مزار : مزار شهدای بالای زنجان 💔 دست‌نوشته ای زیبا از شهید: سلام حضور امام رئوف و مهربانم ! حضور پاک آن آیت کبریائی که با اولین لحظه ای که ندای توحیدش بگوشم رسید شعله ای بر قلب و جانم انداخت که تا آخرین لحظه عمرم به این شعله خواهم سوخت ، حضور آقایی که اگر یک لحظه مرا به این دنیا و زندگی اش امیدوار می سازد ! جزء این نیست که چند روزی بیش در رکاب وجود مقدس این مجسمه زهد و تقوا باشم و از ابن دریای بیکران خلوص ایمان جرعه نوشم ودر تحت تشعشات نور این آفتاب تهذیب و عرفان جان تازه گیرم و شما ای کسانی که این نامه را می خوانید اگر امکان ملاقات آن صاحب نفس زکیه برای تان میسر بود ، سلام مرا ، اظهارات ادب مرا ، اظهار محبت این حقیر را حضور انورش برسانید ، بگوئید که مرا ببخشد و عذر مرا بپذیرد از این که نتوانستم بیش از این در اجرای اوامرش کوشا باشم . ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام قاسم محمدی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۶/۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۳ محل عملیات: عملیات کربلای ۴_بوارین محل مزار: گلزار پایین شهدای زنجان 💔روایتی از همرزمان شهید: بچه ها توی آب با طناب به هم وصل شده بودند تا از هم جدا نشوند و توی تاریکی همدیگر را گم نکنند. وسط عملیات کربلای ۴ طناب پاره شده بود و یک عده از بچه ها از صف جدا شده بودند و با جریان آب از جزیره بوارین سر درآورده بودند. آنجا با دشمن درگیر شده و در نهایت هم همگی شهید شده بودند. قاسم هم جزو آنها بود. بعد از چند وقتی که اوضاع آرام شد، پیکرش را به همراه بقیه آوردند عقب. کنارشان نشسته بودیم و اشک آلود لباسشان را به زحمت جدا میکردیم. هیچ کدام تا به حال متوجه چشم مصنوعی قاسم نشده بودیم. بهت زده به هم نگاه کردیم و اشکهایمان شدت گرفت. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام سردار ابراهیم اصغری🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ محل شهادت: عملیات کربلای ۵_شلمچه محل مزار: گلزار شهدای پایین زنجان 💔دست نوشته ی شهید ساعاتی قبل از شهادت: « این زیباترین لحظه ی زندگی من است؛ زیرا پنج ساعت مانده یا به معشوق بپیوندم و یا حسرت عاشقان را بخورم» دلم برای آن خاکریزها و گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله ها، دلم برای منورها، برای گلوله های رسام که دل تاریک شب را می شکافند و انفجارها که سکوت شب را می شکند، دلم برای فریاد الله اکبر، دلم برای شهدا، برای انسان های مخلص، برای خاک های خونین، برای صدای نوحه بسیجی های عاشق حسین (ع)، برای صدای سینه زنی، برای خنده ها و گریه های عاشقانه ی عارفان عاشق خدا، برای صدای قرآن، برای زمزمه ی راهیان خط مقدم، برای بوسه ها و خداحافظی ها تنگ شده است. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام محمدباقر فتح الهی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ محل عملیات: شلمچه_پاسگاه زید محل مزار: سلطانیه 💔مادر شهید:  اینکه رفت مدرسه تا اول دبیرستان درس خواند به محض اینکه جنگ شروع شد، رفت جبهه. گفتم: نرو درست را تمام کن بعداً برو. اما گوشش بدهکار نبود. اول جنگ خرمشهر رفت. بعد از فتح خرمشهر ۶ ماه به عنوان بسیج خدمت کرد. بعد دوباره به عنوان پاسدار خدمت کرد. یک بار بر اثر اصابت ترکش زخمی شده بود. در بیمارستان قم بستری کرده بودند. بعد از مدتی که بهتر شد دوباره رفت و همان پایی که مجروح شده بود و لولهای گذاشته بودند، تیر اصابت کرده بود به همان لوله و درآمده بود بیرون. برده بودند تبریز بستری کرده بودند. همان موقع ماه رمضان بود. با وجود مجروحیت شدیدش یک ماه روزهاش را گرفت. دکترها گفته بودند: چرا روزه گرفتهای؟ تو هنوز خوب نشدی. گفته بود: فقط مجروح شدم، چیزی نشده. ۱۰ ماه هم بخواهم روزه میگیرم. بعد از آنکه مختصری حالش خوب شد، رفت شلمچه. در حین عملیات به عنوان غواص شرکت کرده بود. فرمانده غواصان بود. برادرش هم مجروح شده بود ولی باقر در حین غواصی شهید شده بود. اینها که یک هفته در آب بودند. از دوستانش دیده بود که لباسهای اینها گیر کرده به سیم خاردارها فهمیده بود و اینها را از آب کشیده بود بیرون. همیشه میگفت: مادرجان من شهید شدم برای حضرت علی اکبر(ع) گریه کنید. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام یعقوبعلی محمدی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ محل عملیات: امالرصاص محل مزار: گلزار بالای شهدای زنجان 💔مادرش به نقل از برادر شهيدش نقل مى ‏كند: "در يكى از ماموريتها دچار بى ‏آبى شديم، يعقوبعلى حدود سه متر زمين را كند و به آب رسيد با آن آب وضو گرفتيم و نماز خوانديم و به راه افتاديم، پس از چندى در محاصره عراقيها افتاديم، ولى با توسل به حضرت زهرا عليها السلام و وزيدن طوفان شديد از محاصره دشمن نجات يافتيم." 💔محمدى در "لشكر 31 عاشورا" معاون گردان غواصى ولیعصر (عج) بود؛ يكى از همرزمانش نقل مى ‏كند: "در "عمليات والفجر 8"؛ به علت نرسيدن غذا، چند روز در منطقه عملياتى گرسنه مانده بود؛ وقتى كه از عمليات به مقر گردان بازگشت مشاهده كرد كه تمام چادرها در اثر وزش باد شديد از جا كنده شده‏ اند؛ با وجود گرسنگى و خستگى مفرط، به جاى استراحت شروع به برپا كردن چادرها كرد، وقتى به او مى ‏گويند: ابتدا كمى استراحت كن و چيزى بخور و بعد به اين كار بپرداز، او مى ‏گويد: وقتى بچه ‏ها بيايند خسته ‏اند و لباسهايشان خيس است، بايد چادرها آماده باشد." ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام محمد(امیر) فرهادیان‌فرد🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ محل عملیات: شلمچه محل مزار: دارالرحمه شیراز 💔معجزه مادر:  میگفت : غواص هــا مظلــوم شهیــد می شــوند. سنگر غواصـی هیچ چیـز جز آب نیسـت وقتی تـیر میخـوره بایــد دندوناشــو روی هــم فشــار بده تا ناله هــم نکنه...😔 نه می تونــه پنــاه بگــیره، نه می تونه دفاع کـنه، نه می تونه فرار ڪنه.. دم بالاییــش توی تاریڪی از آب بیرون زده بود.آروم گــفتم "امیر، کوسه!   گفت" هیـس دارم می بینمــش" دیــدم داره ذکر می گه. ڪوســه دورمون چرخــید... اشهدم رو خونــدم... صـداش هیــچ وقـت یادم نمی ره : یا مادر یا فاطـمه زهـــرا خــودت ڪمکمــون کن*. نمیشد دســت به اسلحه ببــریم. آخه اگه صدایـی ازمون در می اومــد با تیر عراقــیا سوراخ می شــدیم. کوسه نزدیک شد... دوباره صــدا زد: یامــادر یا فاطمه زهــــــرا.... کوسـه از مــا دور شد و رفت. امیر توی آب گریه اش گرفـــت. پاش به خاک که رسید هوایی شده بود. توی این مدت اگه اســم حضــرت زهرا رو می شنید گریه می‌کرد. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام محمدمهدی آفرند🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۴ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ محل عملیات: شلمچه محل مزار: گلزار شهدای رفسنجان 💔 آقای سلمه ای (دوست شهید): روزي ديدم مهدي با چشماني سرخ و پر از اشك به حجره آمد. از او پرسيدم چه اتفاقي افتاده ؟ گفت: به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و از او طلب بخشش كردم كه چرا هر روز لياقت زيارت ایشان را پيدا نمي كنم؟ با اينكه هر روز به حرم مطهر مي رفت و فقط يك يا دو روز كاري برايش پيش آمده بود و نتوانسته بود براي زيارت برود، اين چنين غصه دار شده بود. 💔فرازی از وصیت نامه: از شما امت قهرمان و شهيد پرور ايران عاجزانه درخواست مي كنم، اگر مي خواهيد در روز قيامت شهيدان از شما راضي باشند به وصاياي اينان عمل كنيد و پيرو ولايت فقيه باشيد و اگر مي خواهيد ا سلام در تمام نقاط جهان طنين افكند پيرو امام و روحانيت خط امام باشيد كه خط امام جز خط اسلام نيست. 💔شهید حاج قاسم سلیمانی درباره این شهید گفته بود: حتما و حتما «شهید آفرند» را معرفی و یک کتاب درباره ایشان تهیه کنید. «شب حنظله‌ها»، خاطرات داستانی روحانی شهید محمدمهدی آفرند، فرمانده دسته ویژه غواص گردان ۴۱۲ لشکر ۴۱ ثارالله است. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام حسین حبیبی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۸/۳/۱۳ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۳ منطقه عملیاتی: کربلای۴_شلمچه محل مزار: گلزار پایین شهدای زنجان 💔فرازی از وصیت نامه شهید: ای مردم، حرص و طمع به مال دنیا چشمان شما را فرا نگیرد، که این دنیا مثل سراب است و همه این ها فانی و زودگذرند؛ که باید برای سفری دور با آذوقه ای فراوان و مناسب آماده سفر شویم و ادامه دهیم تا به مقصد خود برسیم. بله باید توشه خود را با اعمال خوب و صالح زینت دهیم تا در آن دنیا ضامن سعادت و خوشبختی ما گردد. «الدنیا مزرعه الاخرة؛ این دنیا مزرعه آخرت است.» باید کوله بار خود را از کارهای نیک و حسنات پرکنیم تا در آن دنیا کمبود نداشته و سرفراز نامه اعمال خود را در دست راست داشته باشیم. انشاءا… ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام هاشم آقاجانی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۸ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ محل شهادت: عملیات كربلاي چهار، جزيره ام الرصاص محل مزار: گلزار شهدای بیشه سر بابل 💔وصیت نامه شهید هاشم آقاجانی: سلام بر مهدی (عج) رهائی بخش محرومان و سلام بر نائب بر حقش خمینی کبیر رهبر انقلاب اسلامی پدر دلسوز بیچارگان، سلام بر رزمندگان و ادامه دهندگان راه حسین و سلام بر خانواده شهیدان. وسلام بر پدر و مادر عزیز و مهربانم که عمری برایم رنج ها و زحمت ها کشیدند و مرا نیکو خالص تربیت کرده اند. مادر دلگرم و دلسوزم که از جان و دل شما را بیشتر دوستتان می دارم و از زحمت هایی که برایم کشیده اید صمیمانه تشکر می کنم البته می دانم که از دست دادن فرزند مصیبت بزرگی است ولی باید این آیه شریفه قران را به یاد آورید که می فرماید  «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا البه راجعون.» کسانی که وقتی بر آنها مصیبت وارد می شود می گویند براستی ما همه از خدائیم و بازگشت ما به سوی او می باشد پس وقتی می دانیم که بازگشت همه ما به سوی الله است پس چه بازگشتی بهتر از اینکه در راه او شهید شویم. خدایا! به جبهه قدم گذاشتم بلكه بتوانم به  تو نزديكتر شوم تا با اين وسيله قدمي به طرف تو بر دارم مرا در اين امر ياري فرما. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام غلامعلی جعفری🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: _ منطقه عملیاتی: کربلای۴ محل مزار: گلزار شهدای شهربابک 💔روایت سردار حاج باقری از شهید: او بچه ی شهر بابک بود، روزها ک بچه ها برنامه ی دویدن داشتند، او شرکت نمی کرد و کارهای آنان را اعم از ظرف شستن و... انجام می داد اما شب ها می دوید! تا اینکه شبی از او پرسیدم چرا شب ها می دوی؟ گفت: وقتی برای نماز شب بیدار می شوم چرت می زنم می دوم که خواب از سرم برود تا بتوانم نمازشب بخوانم. سردار حاج باقری ادامه داد: پیروزی ما در جنگ به خاطر توپ و تانک و تفنگ نبود بلکه به خاطر این نماز شب ها و دائم الوضو بودن بچه ها و.. بود؛ باورشان این بود وقتی نماز می خوانند خدا را می بیینند و یا حداقل اینکه خدا آنها را می بیند. 💔پیکر مطهر این شهید بعد از ۲۹ سال با دستان بسته، به وطن بازگشت. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام مهدی یزدان‌پناه🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۵/۱۵ محل عملیات: عملیات نصر ۷، سردشت محل مزار: گلزار شهدای قم 💔بچه های تیپ نبی اكرم (ص) و گردان حمزه سیدالشهدا بود. از آن خالص های خود ساخته ای بود كه در جبهه خودش را پیدا كرده بود. سه تا دیپلم داشت واز همان اول جنگ بارها برای دانشگاه های مختلف قبول شده بود. وقتی می گفتند چرا نمیرید؟ می گفت: دانشگاه واقعی همین جاست. خیلی آرام و بی صدا بود. همیشه یك لبخند ملیح و زیبابر چهره اش همه را به وجد می آورد. خیلی كه عصبانی می شد، می گفت ای داد بی داد! هیچكس آن را نمی شناخت. او یك استاد و مفسر واقعی قرآن بود. باوجود تركش های زیاد در بدنش پرونده بنیاد هم نداشت، با اصرار زیاد ازش خواستند یك كلاس تفسیر برای رزمندها برگزار کند. قبول نمی كرد، با اصرار زیاد قبول كرد ولی شرط گذاشت آن هم این بود كه جایی نگویند که شهید یزدان پناه مدرس قرآن است. جالب است كه شاگردانش هم مثل خودش در جبهه ها خودشان را پیدا كرده بودند و برای (فاستبقوا الخیرات) مسابقه گذاشته بودند،شهید یزدان پناه از مدرسین و اساتید عالی عقیدتی سیاسی سپاه بود ولی گمنام و بی پیرایه. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام محمدعلی‌معصومیان🌹 محل تولد : روستای بیشه‌سر-بابل-مازندران تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۳/۳ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۴ محل شهادت: جزیره ام الرصاص-کربلای ۴ محل مزار : گلزار شهدای بیشه سر (سید میرزا) 💔فرازی از وصیت نامه شهید: ✨توجّه به اعمال در دنیا: ای ظالم و ای مظلوم، ای پولدار و فقیر، ای جوان و پیر، لختی به آن‌هایی که خودتان الان بر روی قبرشان نشسته اید، بیندیشید، به من که الآن بر مزارم هستید، خوب به قبر تازه من نگاه کنید. به قبر تنگ و تاریک من، به این ظلمتکده‌ی وحشتناک بنگرید، چه فرستادید من مدّت ۲۰ سال در میان شما قدم زدم، خوردم، خوابیدم، حرف زدم، گناه کردم، نماز خواندم، به مسجد رفتم، مال و ثروت داشتم، پدر و مادر و دوست و فامیل داشتم. به نظرتان کدامیک در قبرم همراه من آمدند؟ دو چیز: ۱-گناه ۲-ثواب شما خودتان بهتر می‌دانید که من نه زمین دارم و نه دکّانی و نه پولی که وصیت کنم. هیچ چیز ندارم فقط همین که با رضای دل تقدیم خدا کردم، اگر خدا قبول فرماید. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید محمدرضا صالحی فتح آبادی🌹 محل تولد: کرمان - رفسنجان تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۰۶/۳۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۰۵ محل شهادت: ام الرصاص محل مزار: گلزار شهدای عباس آباد-رفسنجان 💔روایتی مشترک از دو شهید: درس می خواندند و به موقع عملیات در جبهه شرکت می کردند. با گروه فعال رزمندگان لاهیجان شهرستان رفسنجان با هم بودند. مهدی دیپلم گرفت و محمدرضا در کنکور نیز شرکت نمود و قبول شد. زمانی که محل خدمت پدر شهیدان در یزد بود پدران شهیدان توسط بسیج ادارات به جبهه رفته بود. بچه ها قول داده بودند که به جای پدر در خانواده باشند. آبان ماه ۶۵ بود، شهیدان (مهدی و محمدرضا) جلسه میهمانی ترتیب دادند و دوستان جبهه ای لاهیجان را به یزد و به خانه خود دعوت کردند. مهدی خوشحال بود و می گفت سفره عیش خود را گسترده ایم. هر دو خوشحال بودند و آن شب آخرین دیدار ما با شهیدان بود. در تلفن های آخر از ما حلالیت می خواستند و حرفهایی می زدند که ما فهمیدیم عملیات نزدیک شده است، در یکی از شب ها پدر و مادر هر دو خواب می بینند و می فهمند که بچه ها شهید شده اند! مهدی و محمدرضا هر دو غواص بودند و در عملیات کربلای ۴ هر دو به شهادت رسیدند. جنازه مهدی را آوردند، اما محمدرضا تا سال ۷۴ مفقود بود و جنازه او را همراه دایی خود سیدجلال سجادی به رفسنجان آوردند. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید مهدی صالحی فتح آبادی🌹 محل تولد: کرمان - رفسنجان تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۸/۱۹ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۰۵ محل شهادت: ام الرصاص محل مزار: گلزار شهدای عباس آباد-رفسنجان 💔روایتی مشترک از دو شهید: درس می خواندند و به موقع عملیات در جبهه شرکت می کردند. با گروه فعال رزمندگان لاهیجان شهرستان رفسنجان با هم بودند. مهدی دیپلم گرفت و محمدرضا در کنکور نیز شرکت نمود و قبول شد. زمانی که محل خدمت پدر شهیدان در یزد بود پدران شهیدان توسط بسیج ادارات به جبهه رفته بود. بچه ها قول داده بودند که به جای پدر در خانواده باشند. آبان ماه ۶۵ بود، شهیدان (مهدی و محمدرضا) جلسه میهمانی ترتیب دادند و دوستان جبهه ای لاهیجان را به یزد و به خانه خود دعوت کردند. مهدی خوشحال بود و می گفت سفره عیش خود را گسترده ایم. هر دو خوشحال بودند و آن شب آخرین دیدار ما با شهیدان بود. در تلفن های آخر از ما حلالیت می خواستند و حرفهایی می زدند که ما فهمیدیم عملیات نزدیک شده است، در یکی از شب ها پدر و مادر هر دو خواب می بینند و می فهمند که بچه ها شهید شده اند! مهدی و محمدرضا هر دو غواص بودند و در عملیات کربلای ۴ هر دو به شهادت رسیدند. جنازه مهدی را آوردند، اما محمدرضا تا سال ۷۴ مفقود بود و جنازه او را همراه دایی خود سیدجلال سجادی به رفسنجان آوردند. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید جلال شادکام تربتی🌹 محل تولد: مشهد مقدس تاریخ ولادت: ۱۳۴۳/۱/۲۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ محل شهادت: شلمچه محل مزار: در جوار امام رضا 💔روایتی مشترک از مادر دو شهید: مادر شهید بودن افتخار دارد. این عزت را از همان ۳۰ سال پیش که ۲ پسرم به فاصله ۱۹ روز رفتند و دیگر برنگشتند، فهمیدم. اول جلال رفت. بعد هم مسعود که دیگر برنگشت و این برنگشتن آن‌قدر ادامه پیدا کرد که تازه ۳۰ سال بعد فهمیدم مفقودالاثر بودن یعنی چه، وقتی چشم‌هایم سویش را از دست داد و پاهایم از غصه فلج شد و یک گوشه نشستم و دیگر بلند نشدم و ۱۰ سال از پنجره نیامدن پسرهایم را تماشا کردم. حیاطمان بزرگ بود و باغچه و حوض وسط آن همیشه محل بازی مسعود بود. آن‌قدر آب‌بازی را دوست داشت که وقتی رفت، توی لباس غواصی به اروند زد. قدش بلند بود و کشیده. توی آخرین دیدارش نتوانستم صورتش را ببوسم. قد کشیدم و زیر گلویش را بوسیدم و او بی‌آنکه برگردد رفت. جلال هم که هرگز خداحافظی نکرد و آرزوی دیدن چشم‌های کشیده‌اش برای همیشه در نگاهم ماند. اولین‌بار از جلال یک تکه استخوان سوخته برایم آوردند. کفن را که دادم ببرند، گفتند: لازممان نمی‌شود. خاکش کردند در جوار امام رضا (ع). یک استخوان کوچک هم شب اول قبر دارد؟ اما از مسعود همان تکه استخوان نیم‌سوخته را هم نیاوردند. گفتم شاید مسعود جایی اسیر باشد. هم‌رزمانش شهادتش را در آب دیده بودند، اما ته دلم می‌گفتم امیدوارم این‌طور نباشد. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید مسعود شادکام تربتی🌹 محل تولد: مشهد مقدس تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۴/۲۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ محل شهادت: بوارین محل مزار: مفقودالجسد 💔روایتی مشترک از مادر دو شهید: مادر شهید بودن افتخار دارد. این عزت را از همان ۳۰ سال پیش که ۲ پسرم به فاصله ۱۹ روز رفتند و دیگر برنگشتند، فهمیدم. اول جلال رفت. بعد هم مسعود که دیگر برنگشت و این برنگشتن آن‌قدر ادامه پیدا کرد که تازه ۳۰ سال بعد فهمیدم مفقودالاثر بودن یعنی چه، وقتی چشم‌هایم سویش را از دست داد و پاهایم از غصه فلج شد و یک گوشه نشستم و دیگر بلند نشدم و ۱۰ سال از پنجره نیامدن پسرهایم را تماشا کردم. حیاطمان بزرگ بود و باغچه و حوض وسط آن همیشه محل بازی مسعود بود. آن‌قدر آب‌بازی را دوست داشت که وقتی رفت، توی لباس غواصی به اروند زد. قدش بلند بود و کشیده. توی آخرین دیدارش نتوانستم صورتش را ببوسم. قد کشیدم و زیر گلویش را بوسیدم و او بی‌آنکه برگردد رفت. جلال هم که هرگز خداحافظی نکرد و آرزوی دیدن چشم‌های کشیده‌اش برای همیشه در نگاهم ماند. اولین‌بار از جلال یک تکه استخوان سوخته برایم آوردند. کفن را که دادم ببرند، گفتند: لازممان نمی‌شود. خاکش کردند در جوار امام رضا (ع). یک استخوان کوچک هم شب اول قبر دارد؟ اما از مسعود همان تکه استخوان نیم‌سوخته را هم نیاوردند. گفتم شاید مسعود جایی اسیر باشد. هم‌رزمانش شهادتش را در آب دیده بودند، اما ته دلم می‌گفتم امیدوارم این‌طور نباشد. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید عبدالواحد محمدی🌹 محل تولد: تبریز تاریخ ولادت: ۱۳۴۷ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱ محل شهادت: ماووت عراق محل مزار: 💔  به خاطر شایستگی‌های زیادی از خودش نشان داده بود او را به واحد اطلاعات لشکر عاشورا بردند. در آنجا نیز کارهای زیادی انجام داد. قبل از عملیات «بیت المقدس 2» از «ماووت» به مرخصی رفت. همزمان با او پدر رزمنده‌اش که در مقر لشکر عاشورا در دزفول خدمت می‌کرد به مرخصی آمد. اهالی خانواده از اینکه پدر و پسر باهم به مرخصی آمده بودند، خوشحال بودند. وقتی از آنها در مورد اینکه چند روز مرخصی دارند پرسیدند، پدر گفت 18 روز و عبدالواحد گفت دو روز. همه تعجب کردند و نجواهای در گوشی شروع شد. چون برادران عبداواحد رزمنده بودند و با رموز قبل از عملیات آشنایی داشتند، متوجه شدند و مرخصی او بخاطر قبل از عملیات است. برادرش می‌گوید: وقتی از او پرسیدم: نزدیک عملیات است؟ با نگاهی که در آن عشق به رفتن موج می‌زد، چشمانم و با چشمان ابری و صدای انگار از بهشت می‌آمد گفت: خسته‌ام، کاش می‌شد، حسابی بخوابم. ساعتی بعد به خواب رفت، بیدار که شد رو به پدر کرد و گفت: آقا جان من از دانشگاه قبول شده‌ام. معنای هر حرفش زمانی که شهید شد تعبیر گردید. 💔 از زبان مادر شهید: نوجوانم شاد، امّا سرکش و عاصی نبود این لباس “تنگ و چسبان” مال رقّاصی نبود داغ من را مادر عباس میفهمد فقط دست و پا بسته قرار و رسم غوّاصی نبود ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام سید هادی حافظان🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: جزیره بوارین محل مزار: گلزار شهدای بهشت رضای مشهد 💔صحبت های همسر شهید: من و آقا سید هادی دخترخاله پسرخاله بودیم و سال۶۴ ازدواج کردیم ثمره ازدواجمون دو پسر هست بارها می گفت اول « نماز » بعد کار دیگه! خیلی اهل نمازشب بود گریه می کرد که خدایا شهادت رو نصیب ما کن من تو اتاق دیگه می نشستم و از صدای مناجاتش گریه می کردم! من رو تشویق به خوندن قرآن می کرد و به صورت وصیت می گفت؛ صبح بعد نماز حتما سوره های یس، الرحمن، واقعه و ملک رو یا هر وقت دلت می گیره و می شکنه و به یاد منی، دوست داشتی برام بخون من فقط همین رو ازت می‌خوام. ماخیلی کوتاه و شیرین با هم زندگی کردیم سه چهار ماه عقد بودیم و یک سال و نیم خانه دار بودم که هشت ماهش رو جبهه بود! سر فرزند اولم تو ۹ماه بارداری دو بار رفت جبهه و چند ماه بیشتر با ایشون نبودم نزدیک زایمانم از جبهه اومدن و مادر شهید نگذاشت دوباره برن گفت نزدیک زایمان همسرته! بعد زایمانم پسرم ۶ ماهه بود که باز رفت جبهه و فرزند دومم اصلا پدرش رو ندیده! سری اول که اومد تو عملیات فاو اینقدر رو سیم خاردار ها خوابیده بودن بدنش سوراخ سوراخ بود! سری دومم ترکش خورده بود سری سوم درکربلای ۴ به شهادت میرسند... و بعد شهادت مفقود بودن و پیکرشون بعد ۳ سال داخل آب پیدا شد...💔 ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام جلیل محدثی فر🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۶/۱ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۴/۱۰ منطقه عملیاتی: ماووت_النصر۴ محل مزار: گلزار شهدای بهشت رضای مشهد 💔روایت مادر شهید: هر دفعه که به جبهه می رفت، چهارشنبه روضه موسی بن جعفر می خواندم. آخرین باری که می خواست برود گفت: مادر، من این دفعه 25 روز بیشتر در جبهه نیستم و برمی گردم و من هم گفتم: حالا که زود برمی‌گردی دیگر روضه نمی‌خوانم. بعد از اینکه به جبهه رفت، در تماس تلفنی که با او داشتم گفتم: که چکار کنم روضه بخوانم یا زودبر می‌گردی؟ گفت: روضه را بخوان و من هم رفتم و به آقا گفت که جلیل بازهم به جبهه رفته. یک هفته اول را که روضه خواندم، برای هفته دوم خبر آمد که جلیل شهید شده است. درست سر همان 25 روز شهید شد. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام محمد زمان شاهینی 🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۵/۴/۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۷/۱۱ منطقه عملیاتی: ابوفلفل_فاو محل مزار: گلزار شهدای امامزاده عبدالله گرگان 💔بخشی از وصیتنامه سردار شهید: بسم الله الرحمن الرحيم سخني با شما، کساني که هنوز انقلاب و جنگ را درک نکرده ايد، بدانيد قرآن در آخرت از شما شکايت خواهد کرد، چرا که قرآن را خوانديد اما به آن عمل نکرديد و پا روي احکام آن نهاديد. قرآن به شما حکم جهاد داد اما شما سکوت کرديد و بستر را به سنگر ترجيح داديد. حق را ديديد و باطل را حمايت کرديد و اگر آگاه نشويد و راه خدا را نسپاريد، خون هزاران شهيد گريبان گيرتان خواهد شد. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام سید جلیل میری ورکی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۱/۶ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: ام الرصاص_کربلای۴ محل مزار: گلزار شهدای کرج 💔 وصیت‌نامه شهید: «…راه پدر را به بچه هایم بیاموزید که همانا راه حسین (ع) است، امام را تنها نگذارید و پشتیبان اسلام باشید. می خواستم قبرم در خاک پاک «ویکان»باشد، ولی از آنجایی که زمستان است و سخت، هر جایی که خودتان خواستید دفنم کنید…💔بچه که تازه به دنیا آمده اگر پسر بود اسمش سید محمد مهدی، و صدایش کنید و اگر دختر بود سید زهرا صدایش کنید. 💔این شهید بزرگوار از ۱۷۵ شهید غواص دسته بسته ای هستن ک پیکر مطهرشون بعد از ۲۹ سال تفحص، شناسایی و ب وطن بازگشت. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام منصور مهدوی نیاکی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۱/۳ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: جزیره ام الرصاص_کربلای۴ محل مزار: گلزار شهدای آمل 💔روایت خانواده ی شهید: شهید در مکاتبات خود اطرافیان را به ترس از خدا سفارش می‌کرد و از روی آوری به ضد ارزشها بخصوص مظاهر مبتذل فرهنگ غرب بر حذر می‌داشت و به پیروی از ارزشهای انقلاب و حفظ دستاوردهای جمهوری اسلامی تاکید نمود. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام حسن عبداللهی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: ام الرصاص محل مزار: گلزار شهدای رفسنجان 💔فرازی از وصیت نامه شهید: "شما ای قشرهای تحصیل کرده و شما ای دانش آموزان، شما که آینده مملکت اسلامی در دست شماست. مبادا لحظه ای در کارهایتان سستی کنید که در روز قیامت تک تک شهدا جلوی شما را می گیرند." 💔پیکر مطهر این شهید بزرگوار که جزء شهدای غواص دسته بسته هستن، پس از ۳۱ سال به وطن بازگشت. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام ابوالفضل لسان🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۹/۳۰ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: ام الرصاص محل مزار: گلزار شهدای کاشان 💔 فرازی از وصیت‌نامه شهید: بارالها شکر می کنم که به من توفیق دادی که در این دانشگاه و کارخانه آدم سازی شرکت کنم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام پاسخ مثبت دهم. حال از تو می خواهم که به من توفیق ساخته شدن و آدم شدن را عطا فرمایی، آری،آری جبهه مکتب است،جبهه کارخانه آدم سازی است و جوارالله است و جایی است که انسان ها می توانند با چشم دل خدا را ببینند و ایمانشان را نسبت به وی زیاد تر کنند. بارالها! معبود من! حال که به من توفیق آمدن به این مکان مقدس را دادی به من توفیق شهادت را نیز عطا بفرما،زیرا که تو خود شاهدی که عزیزتر و گرامی تر از جانم و خونم چیزی ندارم که فدای اسلام عزیزت بکنم. خدایا! آمدنم را برای رضای تو انجام داده ام پس خدایا قلبم را از نفاق پاک گردان تا جان دادنم را نیز برای رضای تو انجام بدهم.خدایا! به من توفیق شرکت در امتحان بزرگت را دادی حال توفیق سربلندی و پیروز بیرون آمدنم از این امتحان را عطا بفرما... ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝
🌹شهید والامقام حسینعلی بالویی🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۹ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ منطقه عملیاتی: جزیره ام الرصاص_کربلای۴ محل مزار: بهشت فاطمه ی بهشهر 💔ماجرای پیدا کردن شدن شهید بعد از ۲۹ سال از زبان پدر شهید: از حضور او در میان این غواصان اطمینان داشتم. می‌دانستم پسرم در عملیات کربلای۴ مفقود شده است. وقتی این غواص ها را آوردند من دیگر نمی‌توانستم در خانه طاقت بیاورم. آنقدر گریه می‌کردم که مادرش یک شب رفت پسر بزرگم را صدا کرد و گفت پدر دارد از دست می‌رود، یک کاری بکن. روز هجدهم ماه رمضان از مازندران به تهران آمدم. بعد از ظهر ماشین سوار شدم و آمدم معراج و آن شب را در معراج شهدا ماندم. کنار شهدا نشستم و دعا خواندم و با پسرم حرف زدم. گفتم: «حسینعلی تو اینجایی؟ چرا به من نمی‌گویی؟ من که می‌دانم تو اینجایی.» همینطور کنار شهدا گریه می‌کردم ودعای توسل می‌خواندم. گریه می‌کردم و سرم روی تابوت بود که خوابم برد. دیدم حسینعلی در خواب آمده و به من می‌گوید: «آقاجون! من اینجا پهلوی تو هستم. اینجا هستم.» حضورش را به من در خواب خبر داد اما نگفت در کدام یک از تابوت‌هاست. فردایش تا ظهر آنجا ماندم. نماز خواندم و بعد نماز رفتم خانه. دیگر خیال من راحت شد که بچه‌ام اینجاست. تا چند روز بعد که به ما خبر رسید بچه شما میان این غواص‌هاست. ما دیگر مطلع شدیم که پسرمان اینجاست. ══════════✦✧ کانال چله نشینی توسل به شهدا 🔰🔰 ╔═°•.🌸🍃.•°══════╗ @cheletavasolbeshohada ╚════°•.🍃🌸.•°═══╝