🌺 یعنی در مدینه یک لات نبود؟! 🌺
🌸 تقریباً در همه جا، صنفی از مردم را میتوان یافت که نه تنها بافرهنگ و فرهیخته و دانشمند و هنرمند و ... نیستند، بلکه دارای صفات ناپسندی بوده و حتی عرفیّات را رعایت نمیکنند اما تنها فضیلتی که در آنان میتوان یافت، "جوانمردی و فُتُوَّت" است.
💧دارندگان این صفت در شهرهای گوناگون نامهای جورواجوری - با مقداری تسامح در معنا - دارند.
🔪 در برخی شهرها آنان را "لوطی" و در برخی منطقهها "لات" یا "لُختی" یا "داشمشتی" مینامند و در زمانهائی آنان را "عیّار" میخواندند و ...
🌸 و کتابهائی هم دربارهی معرفی مَرام این گروه و قانونهای حاکم بر آنان نوشته شده است که پرداختن به آن، سخن را به درازا میکشد ...
🌸 اما تنها به یکی از صفات آنان باید اشاره کرد و آن، این که این خوشمَرامها، هرگز مظلومیت هیچکس را در برابر دیدگان خود، نمیتوانند تحمل کنند و دادنِ جانشان در راه گرفتنِ حق مظلوم از ظالم - هرکه باشد - کمترین کار و به آسانی آب خوردن برای ماست! ( فارغ از بهشت و جهنم! )
🕋 و سرسلسلهی این افراد، حضرت ابراهیم خلیلالرحمان - علیهالسلام - است که او را پیش از هر صفت دیگری، ( حتی پیش از نامش! ) به 'جوانمردی' میشناختند: "قالُوا سَمِعنا فَتیً یَذکُرُهُم یُقالُ لَهُ اِبراهِیم" (انبیاء:۶۰)
🌸 پس از این مقدمه، شنیدنِ این داستان، مستکننده است:
یکی از همین لوطیها و لاتها، پس از شنیدنِ مصیبتها و مرثیههای مولیعلی - علیهالسلام - و این که دستش برای جلوگیری از کتکزدن حضرت فاطمه زهراء - علیهاالسلام - از سوی عمربنالخطاب و دار و دستهاش و غاصبانه گرفتن 👇
👆 فدک از ایشان و ستمهای زیاد دیگر، بسته بود، وسط مرثیه این جمله را گفت که هنوز دل شنوندگان را لرزانده و اشکشان را درمیآوَرَد:
😡 گفت: "یعنی در مدینه یک لات نبود؟!" 😡
- - - - - - - - -
💧زِ دست گریه کتابت نمیتوانم کرد /
که مینویسم و در حال، میشود مغسول
اثرجبن قابله.mp3
87.6K
🌺 پرسش از خوانندگان 🌺
🌸 حجه الاسلام حسن عاملی:
در فرمایش معصومان است که "نگذارید قابله ترسو باشد؛ [ که اگر قابله، جبان و ترسو باشد، نوزاد هم ترسو میشود؛ ] زیرا تماس پوست، عامل انتقال خُلقیات است."
🤔 منبعش کجاست؟
المستصفی.pdf
13.37M
🌸 کتاب تخصّصی: "المُستَصفَی" در علم 'اصولِفقه' ؛ نگاشتهی محمد غزالی
💧این کتاب را در اواخر عمر نوشته و برخلافِ "المنخول" که گِردآوری نظرات استادش بود، در اینجا دیدگاههای خود را ابراز کرده.
🌺 یکروئی و صَداقتی که خریده شد. 🌺
کسی گفت: برای زیارت به کربلا رفته بودیم؛ همراهِ ما که طبیب هم بود، پیش از تشرّف به حرم، ظاهرِ خود را از زِیّ و شکلِ صالحان و دینداران بیرون آورد!
من به این کارِ غلطش اعتراض کردم اما او گفت: "میخواهم به امامحسین بگویم: من اینم! [ یعنی چون در زمانهای غیرِاینزیارت با همین ظاهر هستم، نمیخواهم پیشِ ایشان دوروئی کنم و یکدستبودن در زیارت و غیرِزیارت را به حفظ ادبِ تشرّف، ترجیح میدهم؛ زیرا راستوحسینی بودن با امامحسین را اَرجَح میدانم. ]"
اما من استدلالش را نپذیرفتم و برای آن کارش، تلخی کردم و به همان شکل به زیارت رفتیم.
پس از زیارت که در صحن حرم نشسته بودیم، یکی از خادمان حرم آمد و دست روی شانهی آن همراهِ ما گذاشت و گفت: "بیا که امامحسین تو را طلبیده."
دوست ما برخاست و با او برای کمک به تعمیرِ سرداب حرم رفت.
چند ساعت بعد که به هتل بازگشت، گفت: برای کمک به بازسازی آن جا وی را بُرده و لباس کارگری به او داده و او هم با پوشیدنِ آن، دو - سه ساعت به کارگران آنجا کمک کرده بود.
و افزود: "هنگام پسدادنِ لباسِ کارگری از کسی که آمده و مرا با خود بُرد، پرسیدم چرا از میان این همه مردم و زائر که آرزومند و مشتاقِ رفتن به سرداب حرم و شرکت در بازسازی آنجا هستند، مرا انتخاب کرد؟
خادم گفت: هنگامی که میخواستم کسی را برای این کمک انتخاب کنم، هاتفی در گوشم گفت: "ما یک ... [ و نام ظاهرِ نامتشرّعانهای که داشتم، بُرد ] میخواهیم"! و همان لحظه دیدم شما رو به روی من هستید که ظاهرتان آن گونه است؛ بنابراین به شما گفتم."
💧یعنی 👇
👆سیدالشهداء - علیهالسلام - نیز، صَداقت و یکروئی آن زائر را که خالصانه خود را به شکل بدی درآورده بود "تا به امام دروغ نگفته باشد"، پسندیده و خریده بودند! (۲۰۱۲)
🌺 یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد 🌺
💧در زمان امامکاظم - علیهالسلام - زنی به خانهی ایشان آمد و درخواست کرد که ایشان حِرز و عَوذهای برای نوزادش بنویسد.
امام - علیهالسلام - به یکی از فرزندان خود که آنجا بود، فرمودند که او اینکار را برای آن زن انجام دهد.
💧هنوز هم در ذریهی ساداتی که از نسل آن امامزادهاند، اثر آن فرمایش امام هست و اگر آن تیره از سادات موسوی برای کسی دعائی بنویسند، اثر دارد گرچه خود آن سادات شاید ندانند که خدا به برکت امام موسیبنجعفر - علیهماالسلام - چنین اثری در نوشتهشان قرار داده است.
- - - - - - - -
💧 حجةالاسلام ن. این را گفت.
🌺 بختِ دین راستین، کم است. 🌺
🌸 مردم یکی از شهرها به عالِم بزرگ، مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی میگویند: "طلبهای به شهر ما آمده و همهی مردم مجذوب او شده و جوانها در اثر تبلیغ وی، دیندار شدهاند."
میرزای قمی میفرماید: "میخواهم او را ببینم."
مدتی بعد که مردم آن شهر دوباره پیش میرزای قمی میآیند، آن مُبلّغ را هم با خود میآورَند.
میرزا به شکل خصوصی به او میفرماید: "ای پدرسوخته! چه غلطی داری میکنی و چه چیزی از خودت ساخته و بجای دین داری تبلیغ میکنی؟! اگر دینِ واقعی را به مردم بیان کنی، حتماً یک عده با تو مخالف خواهند شد و این همه مردم گِردِ تو جمع نمیشوند؛ همچنان که پیامبران هم از سوی همهی مردم پذیرفته نشدند." (۱۸۷۳)
🌸 - پرسش: چرا در وفات مرحوم حسین قنبریقائم چیزی ننوشتید؟
🌸 - پاسخ: تازهی قابل ذکری ندارم.
یکی - دو بار پیش او رفتم؛ بار اول در سال ۱۳۶۹ بود.
و بار دوم هم که رفتم، نکتهی مشهورِ مهمی دربارهی "شرط زیاداثرکردنِ ذکر" در پاسخ به پرسشم گفت.
خدا رحمتش کُناد!
💧تمجیدی از مرحوم آیهالله بهجت دربارهی مقام معنوی وی نوشتهاند که لابد خواندهاید ...
سیدبن طاووس.mp3
198.1K
🌺 حجهالاسلام حسن مُنفرد:
مرحوم آیهالله بهجت فرمود:
"سیدبنطاووس به اندازهای عزیز بود که حتی سرش را روی سینهی مبارک امامزمان - عجلاللهفرجه - میگذاشت و صدای تپش قلب ایشان را میشنید."
🌸 حُسنِ تعلیل، تلمیح به حدیثی که سایهداشتن را از پیامبر نفی میکند، ابهام و تعقیدِ زودیاب از زیبائیهای این بیت است اما ...
💧اما این نکته که بلندی جایگاه مولی را بیآنکه از مقام پیامبر بکاهد، بلکه همان جایگاه بلند مولی را در ظِلّ و سایهی پیامبر معرفی کرده است، بهترین لطافت و ادب و معرفت و پیام بیت است.
💥 خواننده میمانَد که بالاخره ستایش اصلی در بیت، مربوط به پیامبر است یا شاهِولایت!
- - - - - - - - - -
💧خوش سلیقه بوده کسی که این بیت را روی ضریح امیرمومنان نوشته.
🌸 - پرسش: در کتاب "اقیانوس علم و معرفت"، ص ۲۰۳ از کسی سخنی در نکوهش مرحوم سیدهاشم حداد نقل شده؛ این را چگونه حل میکنید؟
🌸 - پاسخ: با فرض عدم سهو در نقل، چارهای جز این نیست که بگوئیم:
کسی که در این میان گفته: " آن حرفهائی که [آقا] لاری میزند، [آقا]حداد هم دارد میزند"، در حد شناخت مقامهای بسیار بلند مرحوم حداد و پیبردن به ژرفای سخنان ایشان نبود.
💧و اساساً به فرمودهی آیةالله بهجت: "حداد سرّالله و دریا بود؛ کسی نمیتواند او را بشناسد" و به فرمودهی آیةالله کشمیری: "حداد بالاتر از آن است که در این دنیا شناخته شود." (زمهرافروخته، ص۹۴)
💧تازهی دیگری به شما عرض کنم:
در جلسهای که مرحوم حداد و عارف مجذوب: مرحوم د. بودند، بااینکه مرحوم د. عادت داشت در جلسهها سخن بگوید اما در آن جلسه چیزی نگفت.
اطرافیانش پس از جلسه از او پرسیدند: "چرا این بار ساکت بودید؟" پاسخ داد: "از بس آقا سیدهاشم بالا و در اوج توحید بود و پائین نمیآمد، مجال حرف زدن به من نمیداد!"
💧گفتنیهای دیگری هم در این زمینه هست که حاصلش تَنَزُّهِ عارف و موحد فوقالعاده، مرحوم سیدهاشم حداد از این بدفهمیها و شَکهاست.
- - - - - - - -
✍ در فرستهی "گزارش و نقد کتاب ۲ " مطالب بیشتری دربارهی این کتاب آمده؛ در کانال بخوانیدش.
🌺 یک دهنکجی دیگر به شریعت در جلوِ فیضیه و مدرسهی گلپایگانی قم 🌺
🌸 پیامبر اعظم - صلیاللهعلیهوآله - فرمودهاند: اِنّ مِن اَشدّ النّاس عذاباً یومالقیامه المصوّرون = از کسانی که روز رستاخیز سختتر از دیگران عذاب میشوند، پیکرتراشان و صورتگرانند.
🙈 اینجا شهر ترسایان و بیدینان نیست؛ میدان آستانهی شهر مقدس قم ( مرکز تشیع )، کنار حرم مطهر و رو به روی مدرسهی فیضیه و جلو چشم همهی فقیهان است! و جلو مدرسه آیةالله گلپایگانی و در خیابان چهارمردان و جاهای دیگر نیز این غلط را کردهاند؛ یک دهنکجی دیگر به شریعت!
1_4137928687.mp3
3.28M
🌺 یک:
🌸 - مرحوم آیهالله بهجت: عزم داشتم به کسی نگویم؛ نمیدانم چه کسی مرا به این حرفها معروف کرد!
گمان میکنم کار همان آقا باشد.
- کدام آقا؟
🌸 - آیهالله بهجت: همان آقا!
- کدام آقا؟
🌸 - آیهالله بهجت: آقاخمینی؛ زیرا از همان روزهای اول که آمدم قم، تنها کسی که هر روز میآمد پیش من و از آقاقاضی و سخنان و کارهایش میپرسید، ایشان بود.
مدتی ایشان پیوسته پرسید تا اینکه فکر کردم چرا میپرسد و دیدم گویا خود ایشان هم مقداری این راهها را رفته.
🌺 دو:
🌸 شبی که - پس از پیروزی انقلاب و بازگشت ایشان به قم - حال مرحوم آقاخمینی بد شد و ایشان را برای درمان به بیمارستانی در تهران بردند، مرحوم آقابهجت نگران و گرفته شدند.
اما فردا صبح که از حرم برمیگشتند، شاداب بودند و اثری از آن گرفتگی نبود و گفتند: "خدا ده سال به این امت رحم کرد." و دقیقاً ده سال بعد، مرحوم آیهالله خمینی درگذشتند.
- - - - - - - -
✍ در کتاب "زمهرافروخته" و همین کانال، سخنان دیگری از اولیای بزرگ خدا دربارهی "زیدِ ناجح"، مرحوم آیهالله خمینی آمده که در جای دیگری یافت نمیشود.
بیابید و بخوانید.