🌺 دو سفارش آیة‌الله بهجت: برای مردگان در همه‌ی شبانه‌روز قرآن بخوانید. + پیاده‌رَوی ( ورزش ) کنید. 🌺 💧مرحوم آیةالله بهجت به بازماندگان شهید صیاد شیرازی نیز همین سفارش را کردند که در هر ساعتی، یک نفرشان برای آن شهید قرآن بخوانَد.

☘ کرامت‌های آیةالله قاضی در میراندنِ مارها تنها با یک اراده. 💧از این نقل‌ها معلوم می‌شود این‌کار، تنها یک بار رخ نداده؛ بل‌که زیادیِ مار در نجف و کوفه، موجب تکرارِ این دفع بوده است.

🌺 حقیقت دیگری که در سامراء رخ داده و بسیار مانند داستانِ وادی‌السلام و مویِّد آن است. 🌺 💧مرحوم علامه طباطبائی از آیةالله قاضی داستانی در دیدنِ عذاب برزخی یک زن عمَری که در وادی‌السلام نجف دفن شده بود، از سوی دخترش و سفیدشدن موهای سر دختر و در نهایت، شیعه‌شدن همه‌ی طایفه‌ی او نقل کرده‌اند. ( نگ: معادشناسی، ج۳، ص۱۰۳ تا ۱۰۵ ) 😡 اما چون "خطرناک‌ترین منحرف این روزگار"، بی‌برهان و به پیروی از هوا و هوس خود، نخواسته بود آن را بپذیرد ( گرچه پاسخ‌ برهانی خود را هم گرفت)، خوب است افزون بر پاسخی که به وی داده شده، این نقل مستند را نیز حفظ و بازگو کرد: 💧مرحوم شیخ محمدحسن مولوی قندهاری از یکی از صالحان تهران، به نام "سیدطاهر تهرانی" نقل می‌کند که دختر دیگری که عمَری و ۱۴ ساله بود، نیز شبی کنار برادرش که ۲ سال بزرگتر از او و مُرده بود، خُفت و از آنچه دید، همه‌ی موهایش سفید شد و در نهایت باعث شیعه‌شدنِ ۷۰ خانوار از طایفه‌اش - که از مخالفان متعصب شیعه بودند - شد. 👈 سند کوتاه و روشن دو داستان و تفاوت واضح در همه‌چیز آن، احتمال یکی‌بودنِ دو روی‌داد را نیز بکلی از میان می‌بَرَد.

🌺 شیعه در هفت شهر از سرزمینهای اِشغالی! 🌺

🌺 منافع القرآن العظیم: منسوب به امام‌صادق - علیه‌السلام - 💧علاوه بر این‌که گزاره‌های این‌کتاب، سند ندارد، 💧و برخی نوشته‌هایش در تضاد با زبان و فرهنگ امام‌صادق - علیه‌السلام - است؛ ( مانند این‌که اگر انسان فلان سوره را بنویسد و فلان کار را بکند، شغل دولتی و سلطانی پیدا می‌کند! یا اگر فلان سوره را بنویسد و فلان کند، همه‌ی اهل یک خانه بیمار می‌شوند! )، 💧پاره‌ای از گفته‌هایش هم دور از فرهنگ امامان شیعه - علیهم‌السلام - است. ( مانند این‌که اگر فلان سوره را بنویسد و فلان کار را بکند، به محل گنج یا محل جادو راهنمائی می‌شود! یا فلان سوره را روی پوست پلنگ بنویسد تا ...! ) 🙈 و شگفتا که - سیدبن طاووس - و شهیداول - و سید هبَةُالله موسوی راوندی - و حاج‌حسین نوری به این کتاب اعتماد و از آن نقل کرده‌اند! البته نسخه‌های این کتاب، با هم متفاوت است و شاید نسخه‌ای که آنان داشتند، چیزی که باعث بدگمانیِ آنان شود، نداشته است.

🌺 خواص‌الآیات - خواص‌الاسماء: حکیم تمیمی (۱) 💧ظاهراً وی همان شمس‌المعارف محمد بن‌ احمد بن‌ سعید تمیمی مَقدسی ( رفته‌ی ۳۹۰ق. ) و نام کتابش "کشفُ السِرّ‌المصونِ و العلم‌المکنون" است.

🌺 الذهبُ الابریزُ فی خواص اَسرارِ کتابِ الله العزیز: محمدغزالی

🌺 الدر النظیم: ابوالسعادات ابومحمد عفیف‌الدین عبدالله بن اَسعد یمنی یافعی (رفته ی ۷۶۸ق.)

🌺 خواص‌الآیات: عبدالعلی بارنجدی

🌺 خواص‌الآیات - خواص الاَسماء: محمدتقی بن محمدباقر نجفی اصفهانی

🌺 جامع خواص القرآن المعدّة لنوائب الزمان: عبدالرحمان بن علی احمد قرشی

🌺 خواص الآیات: احمد بن محمد تمیمی طبیب (۲) 💧البته نام نویسنده "محمدبن احمد تمیمی" ست که سهواً "احمدبن محمد" ثبت شده است.

🌺 کشف السرالمصون و العلم المکنون یا خواص الآیات: حکیم یمنی (۳) و چند کتاب دیگر 💧بی‌تردید نام نویسنده "تمیمی"ست که سهواً 'یمنی' نوشته شده است.

🌺 تذکری مهم درباره‌ی "خواص‌الآیات"ها 🌺 🌸 هیچ‌یک از کتاب‌هائی که برای نگارش آیه‌ها یا سوره‌هائی از قرآن، خاصیتی را برشمرده‌اند - از جمله کتاب‌هائی که در این کانال بارگذاری شده‌اند - معتبر نیست و تنها برای دست‌رسی آسان پژوهشگران مهمان کانال شده‌اند. 💧البته شکی نیست که خواندنِ ظاهر برخی آیه‌ها و سوره‌ها و انجام کارهائی با آنان - افزون بر رهائی و راهنمایی - اعجازهای دیگری هم دارند اما بخش یقینیِ آن منفعت‌های مادی و دنیوی، همان‌هاست که در احادیث معتبر از چهارده معصوم - علیهم‌السلام - رسیده است اما تقریباً همه‌ی احادیث این کتابها، بی‌سند و بی‌اعتبار است!

👆🌺 علامه طباطبائی: من خودم علم انساب را به اندازه‌ی آن آقای معروف به این علم در قم، یا بیش از او می‌دانم. 🌺 🌸 رسانه‌ها در ۲۵ آبان ۱۴۰۲ این سخنان آیة‌الله ... - دام ظله - را پخش کردند: پدرم از نجف با علامه طباطبائی دوست بود. برای او نوشت که ترتیبِ نیانامه‌ی ما را از آن آقائی که در قم به این علم معروف است، بپرسد و بگیرد و برای او بفرستد. علامه طباطبائی نوشت: "من خودم به اندازه‌ی او یا بیش از او [ تردید از خودِ آیة‌الله است ] این علم را بلدم." و شجره‌نامه‌ی ما را مرحوم علامه طباطبائی تنظیم کرد و نوشت و فرستاد. - - - - - - - - - ✍ ۱. و آیة‌الله سیدموسی شبیری که دقتش مشهور است، آن شجره‌نامه را "یکی از دو نیانامه‌ی درست" می‌دانَد. ۲. آیا آن "شخص معروف به علم نسب در آن سالها در قم"، می‌توانَد کسی جز مرحوم آیة‌الله مرعشی باشد؟!

💥 فضیلتهای آل‌الله 🌸 آیة‌الله مرعشی: علامه طباطبائی: تفسیر قرآن به قرآن ( المیزان ) در اثر توسل به سیدالشهداء - علیه‌السلام - نوشته شد.

💥 فضیلت‌های آل‌الله 🌸 مرحوم محسن عسکری: در مجلس و محضر مرحوم آیةالله بهجت بیتی با این مضمون خواندم که "پیامبر به فرمان خدا دست حضرت فاطمه را می‌بوسیدند." سپس از ایشان درباره‌ی درستی یا نادرستی آن بیت پرسیدم؛ فرمود: هر جا دیدی خریدار دارد، آن را بخوان و از من نقل کن که "رسول‌خدا حتی یک‌بار هم برای بوسیدن دست حضرت فاطمه - علیهاالسلام -، دست ایشان را بالا نیاوردند؛ بل‌که خودشان خم می‌شدند و دست بانو را می‌بوسیدند."

🌺 تناقضی از ابن‌سینا و داستان ناگفته‌ای در مذهب او 🌺 🌸 تناقض او: دو نوشته از الشَّیخُ الرَّئِیسُ ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا در کتابهای اوست که با هم نمی‌خوانَد! 💧یک‌جا نوشته است: علی‌بن‌ابی‌طالب در میان صحابه‌ی پیامبر که آقاترین و شریف‌ترین قبیله‌ها [ و مردمِ ] عالَم بودند، مانند معقول در میان محسوس بود. (معراج‌نامه،ص۱۵) 💧 اما جای دیگر نوشته است: بزرگترین صفتی که برای فرد جانشینِ پیامبر باید به آن تکیه کرد، عقل و حکم‌رانی خوب است. و اگر کسی در این دو صفت برتر بود اما در صفات دیگر، میانه بود، ...، برای جانشینی سزاوارتر از کسی‌ست که در این دو صفت کم دارد اما در صفات دیگر، برتر است. پس در این وضع، [ فردِ خردمندتر، باید جانشین پیامبر شود و ] بر انسان داناتر، لازم است که با او مشارکت کرده و او را کمک کند و بر [ خلیفه که ] عاقلتر است، لازم می‌باشد که از کسی که داناتر از اوست، کمک بخواهد و برای راهنمائی به وی مراجعه کند؛ مانند عمر و علی. (!!! اِلاهیات شِفاء،ج۲،ص۴۵۲) 🌸 ناگفته‌ای در مذهب او: حجه‌الاسلام س. ( که "درس خارج" می‌دهد ) برای نگارنده نقل کرد: 💧زمانی که من خردسال بودم، ارواح را می‌دیدم و می‌توانستم با آنان گفت‌وگو کنم. 💧آن زمانها خانواده‌ام مرا پیش مرحوم آیه‌الله بهجت هم آوردند ... 💧و پدر و مادرم برای آزمایش من، مشخصات و نشانه‌های پدر و مادر خودشان را که پیش از زاده‌شدنِ من، از دنیا رفته بودند، هنگام دیدن ارواح آنان می‌پرسیدند و گفته‌های من نیز مطابق واقع بود و آنان مطمئن شده بودند که👇

👆راست می‌گویم. 💧در آن زمانها مرا بر مرقد باباطاهر عریان همدانی بردند و روح باباطاهر به من گفت: "من از این افرادی که بر مرقدم حاضر می‌شوند، نبودم. [ یعنی درویش و صوفی و در زنجیره‌ی این درویشان نبودم. ]" 💧همچنین در آن روزگار، مرا بر مرقد ابن‌سینا هم بُردند و روح ابن‌سینا به من گفت: "من شیعه بودم و در کتابم به نام ... [؟] این اعتقادم را نوشته‌ام اما مردم گمان می‌کنند من عُمَری بودم!" - - - - - - - - - - - ✍ ۱. استدلالهای شیخ رئیس در جاهای دیگر، بیشتر با مبانی شیعه سازگار است تا عامه. اصلاً همین تکیه‌اش بر برهان و استدلال، گوشه‌ای به شیعه‌بودن دارد. و به گواهی تاریخ، ۲. در زادگاهش نیز، مذهب عامه رواج نداشته؛ بل‌که شیعه‌ی اسماعیلی، و تا اندازه‌ای باورهای زیدی رایج بود. ۳. و پدر او با محفلهای شیعه‌ی اسماعیلی رفت و آمد داشت و بل‌که شیعه‌ی اسماعیلی بود. ۴. خودش نیز با حکومت‌های شیعی یا دوستار شیعه، همکاری می‌کرده و بل‌که از حکومت‌های سقیفی دوری می‌کرد. ۵. نام خودش و پدر و اجدادش هم قابل توجه و شیعه‌گُزین است. پس دور نیست که نسخه‌نویسان در اِلاهیات شِفای او زَهر تحریف ریخته باشند. ۶. بااین‌که هیچ فرزندی برای ابن‌سینا شناخته نشده اما پس از هفت - هشت قرن، مرحوم شیخ ابوعلی محمد‌بن‌اسماعیل حائری مازندرانی نوشته است: "پدرم می‌فرمود: تبار و نسَب ما به شیخ‌رئیس ابوعلی سینا می‌رسد." (منتهی‌المَقال، ج۷، ص۲۱۳)

💥 نکوهش دشمنان آل‌البیت 😡 ابن‌عثیمین ( یکی از مخالِفان شیعه ): اگر ولیِّ‌اَمر ( شاه، رئیس دولت، حاکم یا ... ) لواط و زنا می‌کند و خَمر و مُسکِر می‌نوشد و حتی ماهواره و تلویزیون نیز - هر روز - این کارهای او را نیم‌ساعت، در پخش‌زنده نشان داده و به اطلاع مردم می‌رسانَد، باز او را به‌بدی یاد نکن و مردم را برضد او تحریک نکن! بل‌که تنها به مردم بگو: "مردم! این کارها حرام است." و در ادامه، دلِ مردم را به سوی آن حاکم بِکَشان؛ زیرا این واجب است ...