eitaa logo
یا بقیة الله ، وعده صادق ۳
260 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
8.2هزار ویدیو
66 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💌 که اسیر "دانیل" از طرف و "امیلیا" به نوشته است : برای عزیزانی که در چند هفته گذشته من را همراهی کردند، به نظر می‌رسد که فردا راه خود را از هم جدا می‌کنیم، اما از از شما می‌کنم. برای انسانیت فوق‌العاده‌ای که نسبت به نشان دادید، تو برای او مثل و بودی و هر وقت خواست او را به اتاقت دعوت می‌کردی، او این را تصدیق می‌کند که همه شما فقط دوستان نیستید، بلکه و هستید. ، ، برای ساعات زیادی که با او به عنوان سپری کردید، از اینکه با او بودید و با ، و همه چیز او را اغوا کردید، حتی اگر به راحتی در دسترس نبود. بچه ها نباید در مناطق جنگی باشند، اما به و به دیگری که در این مسیر با آنها آشنا شدیم، دخترم خود را می دانست... و به طور کلی، او بودن را تصدیق می‌کند. ما در سفر طولانی خود از گرفته تا با فردی برخورد نکرده‌ایم که با و و برخورد نکرده باشد. من تا خواهم بود زیرا او با یک این مکان را ترک نکرد. من را با وجود شرایط که با آن دست و پنجه نرم می‌کردید و که در متحمل شدید به یاد خواهم آورد. در این قدردانی شود که ما واقعاً می‌توانیم باشیم، برای همه شما و دارم. و برای شما و خانواده‌هایتان، از . و November 27, 2023 (دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲) منبع :👇توئیتر https://twitter.com/OnlinePalEng/status/1729182270282518741?s=35 کانال 🇮🇷☫🇮🇷 "حقایق سانسور شده جهان" سروش👇 https://sapp.ir/haghaygh تلگرام👇 @haghaygh_sansor_shodeh ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/3115778246C9d7f42c9d0
جالب وجذاب ماجرای واقعی شهیدی که مادرش قصد سقط او را داشت : شهید علی اصغر اتحادی 🔻چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم 🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین علیه السلام باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام! 🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!‌ 🔸آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! 🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد! ◀️شاید فرزندی که سقط می‌شود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم... جمعه باذکر صلوات