عکس از تشیع پیکر مطهر شهید در کمال آباد جرقویه علیا در دهه شصت
🌷🌷🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری_کلیپ | انتظار فرج، برترین اعمال
✏️حضرت آیتالله خامنهای: در توقیع شریف حضرت ولیّعصر (ارواحنا فداه) به ابنبابویه -علیّبنبابویه- از قول پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که فرمود: اَفضَلُ اَعمالِ اُمّتی انِتِظارُ الفَرَج؛ یعنی برترینِ اعمال امّت من این است که منتظر فرج باشند؛ یعنی امید.
💗 #مهدویت
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
هدایت شده از شهیدمدافع حرم سید احسان میرسیار
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شــهــدا
نام : عمر
نام خانوادگی : ملازهی
نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۱/۰۵ - نیکشهر
دین و مذهب : اسلام ، اهل سنت
وضعیت تأهل : متأهل
تعداد فرزندان : ۴ فرزند
ملّیـت : ایرانی
شغل : آزاد
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۰۳ - حلب
مزار : شهرستان قصرقند،دهستان حمیری
کتاب : «مدافعین آل الله»
#خـــاطـــره_شـــهــیـــد
عمر متولد سال ۶۳ بود و در زمان جنگ تحمیلی به دنیا آمد. آن سالها فکر نمیکردم روزی من هم پدر شهید شوم. البته عمر چهار ماه قبل از رفتنش به من گفته بود که میخواهد برود سوریه برای کمک به برادران خودش اما فکر نمیکردم جدی بگوید. روزی که می خواست برود آمد خانه ما برای خداحافظی. اما از ترس اینکه مخالفت کنیم موضوع را نگفت. من خانه نبودم، به مادرش گفته بود مدتی میروم جایی و نیستم. چند روز بعد برای کاری به چابهار رفته بودم که یکی از دوستانش گفت: «عمر چطوره؟» گفتم: «خوبه؟ داهاته. »گفت: «نه اعزام شده تهران برای رفتن به سوریه.» تعجب کردم اما بعد خدا را شکر کردم.
احسان برادر کوچکتر عمر در تهران سرباز بود. عمر یک هفته برای کارهای اعزامش در تهران حضور داشت و به برادرش هم گفته بود دارد می رود. زمانی که رسید سوریه تماس گرفت و به خانمش گفته بود من اینجا اوضاع خوبی ندارم و در محاصره هستیم، ما را حلال کنید، یک هفته بعد هم شهید شد.
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و
#شهید_عمر_ملازهی صلوات.🌼
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
https://www.farsnews.ir/photo/14020220000060/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%BA%DB%8C
دیدار و همدردی جمعی از خانواده شهدا با مادر شهید الداغی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
https://www.farsnews.ir/razavi/news/14020220000789/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%B7%DB%8C-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%B1-600-%DA%A9%DB%8C%D9%84%D9%88%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C
روایتی از حضور خانواده های معظم شهدا در سبزوار/ طی مسیر 600 کیلومتری برای ابراز همدردی با خانواده شهید الداغی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
https://www.farsnews.ir/razavi/news/14020219000937/%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%BA%DB%8C
سفر خانواده شهدا برای همدردی با مادر شهید الداغی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
https://www.farsnews.ir/razavi/news/14020219001046/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%BA%DB%8C
دیدار و همدردی جمعی از خانواده شهدا با مادر شهید الداغی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍بعضـے روزهاۍ جمعه تلفن همراهش خاموش بود وقتـے دلیلش رو مۍپرسیدم میگفت؛
ارتباطم رو با دنیا کمتر مـےکنم تا کمۍ زمانم
رو براۍ امـٰامزمانم اختصاص بدم
اینکھ چطوری میتونم براۍ ایشان مفید باشم..
#شهید_محسن_حججـے... 🌷🕊
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🔻 از راه که میرسید، پدر را میبرد حمام. خودش لباسهای پدر را میشست. مینشست کنار بابا، دستهای چروکیدهاش را نوازش میکرد و میبوسید. جورابهای پدر را میآورد و موقع پوشاندن، لبهایش را میگذاشت کف پای پدر.
🔸 مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بیمعطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را میکشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشکهای چشمش پای مادر را شستوشو میداد.
🔺 کسی از حاجقاسم توصیهای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکیاش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آنها را شاد میکنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.»
📚 از کتاب #سلیمانی_عزیز | گذری بر زندگی و رزم شهید حاجقاسم سلیمانی
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398