مسجد پیدا شد💫 پارک کردیم تو خیابون نزدیک به مسجد یه خانم زیبا رو!! رد می‌شد بدون رو سری! با کاپشن کوتاه و شلوار جین... و آرایشی در حد شب اول عروسی! از دسته گل نرگسی که تو راهپیمایی خریده بودیم یه شاخه جدا کردم و به سمتش رفتم... _سلام عزیزم 😊 عیدتون مبارک 💐 گیج و منگ نگام کرد....یه لبخند زورکی زد و با شک و تردید گل رو گرفت! ادامه دادم: هم اعیاد شعبانیه... هم عید انقلاب 😊 من میگم عید امنیت و آزادی😄 امنیت و آزادی رو با تأکید گفتم! با خنده ی من ایشون هم لبخندش ناخودآگاه بیشتر شد.... من از دور شما رو دیدم، خیلی زیبا هستید...ولی مطمئنم که شخصیت زیباتری دارید ان شاء اللّٰه از این به بعد ‌روسری و تجهیزات پوششی داشته باشید که هم ‌سردتون نشه هم چشم نخورید هم نشون دهنده ی یه شخصیت قانون مدار باشید😊 بدون اینکه فرصت پاسخ دهی بهش بدم گفتم: زندگی تون قشنگ و معطر خداحافظ😊✋ زبونش بند اومده بود آروم گفت.... خداحافظ برگشتم همسرم گفت: _نهی از منکر کردی؟ _ نه... به من میاد اسم منکر ببرم؟!😅 امر به معروف کردم.... #راهپیمایی یادداشت های مشاور 🌧 @Yaddasht_moshaver📝

پی نوشت: با خودم فکر کردم اون دختر بعد از من چی تو ذهنش میگذره؟ شاید با خودش می‌گه: چرا جوابش رو ندادم؟!😤 آخ این چادری های فضول باید حقشونو کف دستشون گذاشت..... آخه اون که مهربون بود! به من گل داد! عید رو تبریک گفت! چه عیدی چه کشکی😠 اصلاً چرا حرف نزدم آخه اون که اجازه نداد....😩 اصلاً چی می گفتم؟ ببخشید من گل نمی خوام؟!؟ عید جد و آباء خودت مبارک؟! خودت با شخصیتی؟! من هیچم با شخصیت نیستم؟! 🤬 اینطور که خودم خراب میشدم.... من زیبا نیستم؟ به تو چه من زیبا هستم؟!؟ نه این با پنبه سر برید....😭 اگه دوباره این مدلی گیر افتادم چی بگم؟ باید توجه نکنم😫 باید فرار کنم اینا جادوگرن آدم زبونش بند میاد! نه اینطور بازم ضایعه... یه شال الکی میندازم که آتو دستشون ندم! اَه.... این چه وضعیه...🤯

🍀🌷🍀🌷🍀 خیلی دغدغه ی راهپیمایی رو داشتم... الحمدللّٰه... کما هو اهله ... (سپاس و ستایش ها برای خداست... آنگونه که شایسته آن است....) 🍀 همسرجان تونست به حال نرمال راهپیمایی رو بیاد 🍀 پسر کوچولو همراهی بی سابقه ای داشت 🍀 نی نی برای اولین بار تو کالسکه نشست و همه‌ی عملیات رو خوابید....!! تمام این ماجرا برای گفتن این جمله بود: اگه با همه‌ی وجود خیری رو بطلبید براتون محقق میشه چون: ✨إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ....✨ پایان یادداشت های مشاور 🌧 @Yaddasht_moshaver📝

نظرتون در مورد راهپیمایی نامه! چی بود؟ انتقاد، پیشنهاد....تَشَر، توبیخ!😄 بهم بگید👇 @moshaver_135 از این خاطره نگار ها تو کانال داشته باشم؟؟

نظر استاد بزرگوار و مثبت اندیشم👌😊 کاملاً موافقم شاید هم احتمال داشت که اون خانم به فکر فرو بره! با خودش خلوت کنه بگه: من چرا قانون مدار نیستم؟! خب چرا باید با بی قانونی بی شخصیتی خودمو نشون بدم؟ اون خانم خیلی با احترام برخورد کرد منم باید نشون بدم آدم محترمی هستم... اساساً با حجاب ها تو چشم مردم با شخصیت تر هستن.....😢

اگه اینقدر مفیده رویکرد کانال تغییر کنه : خاطره نگاری های مشاور!!😐 با آموزش های عملی ارتباط با کودکان و.... چگونگی با پنبه سر بریدن🤦‍♀ این چه سمی بود!

همه‌ی مامان ها چالش های مشابهی دارند قطعاً مامان یک یا دو بچه، تجربه های کمتر و حساسیت های بیشتری داره! والدگری تا بچه سوم دست گرمی محسوب میشه😂 بعد از اون قلق به دست میاد! ❌البته طبع مادران خیلی خیلی خیلی مهمه❌ بعضی مادران بسیاری از مسائل عین خیال شون نیست بعضی دیگه هر حرکتی از بچه رو هزار تفسیر میکنن!!! روی جملات آبی رنگ بزنید که مطلب مربوط به اون بحث رو ببینید

بعضی از مهربانی های شما👆 در قالب یک تصویر برای اینکه کانال شلوغ نشه همه رو نذاشتم از بقیه عزیزان عذرخواهی میکنم🙏🌹

☀️❄️☀️❄️☀️ مزار شهدا و حرم ها طبع شون گرمه😊 🕊 قبرستان آدمای معمولی طبع سردی دارن! 🪶 حدیث امام رضا یادتونه؟ 👈 این‌جا رو بخونید ❗️نکته سنج ها متوجه شدن #طبع_شناسی #دکتر_عزیزی یادداشت های مشاور 🌧 @Yaddasht_moshaver📝

در مورد طبع روضه هم سه ماه پیش صحبت کردیم! 🙄 👈 این مطلب