May 11
May 11
#سوال
بی زحمت یه توضیح بدین که معانی حرفیه مثل من استعال بلا وضع است مگه میشه معنی موضوع له داشته باشد ولی وضعی برای ان نباشد
چون اگر وضعی ندارد پس معنی موضوع له نیز نباید داشته باشد.
#جواب
سوال شما مربوط به حلقه ثالثه مبحث معانی حرفیه است.
مرحوم آخوند قدس سره در معانی حرفیه قائل به اتحاد ذاتی معنای حرفی و معنای اسمی هستند. اشکالی به ایشان شده که اگر معنا متحد است پس چرا جابجا استعمال نمی شوند در مواردی که اسم ابتدا استعمال می شود من استعمال شود و بالعکس. در جواب مرحوم آخوند فرموده علت اینکه به جای هم استعمال نمی شود تفاوت معنای اسمی و حرفی در لحاظ است. باز مجدد اشکال شده به ایشان که این تفاوت لحاظ اگر جزء موضوع له است چون این قید لحاظ آلی و استقلالی امر ذهنی است دیگر معنای حرفی و اسمی حاکی از خارج نخواهند بود و اگر جزء موضوع له نیست و صرفا شرط وضع یا غایت وضع باشد(طبق اختلافی که در تفسیر کلام مرحوم آخوند است) نهایتا استعمال حرف به جای اسم و اسم به جای حرف باید مستلزم مجازیت استعمال بشود نه غلط بودن استعمال و کلام. مرحوم شهید صدر رحمه الله به گونه ای مطلب مرحوم آخوند را توضیح داده اند که این ایراد وارد نشود و توضیح این است که طبق نظر آخوند خود علقیه وضعیه در مقام وضع و ایجاد علقه مقید و مشروط به لحاظ آلیت و استقلالیت است لذا لحاظ جزء موضوع له نیست بلکه اساسا اگر کسی معنای ابتدائیت را لحاظ استقلالی کند برای او من موضوع له ندارد زیرا وضع مشروط به لحاظ آلیت بود و اگر وضع نیست پس موضوع له هم نیست. بنابراین علت اینکه استعمال اسم به جای حرف و بالعکس غلط است این است که استعمالِ بدون وضع است نه استعمال در غیر موضوع له که به صورت استعمال مجازی درست باشد و استعمال بدون وضع نه همیشه ولی در اینجا غلط است.
#اصول
#وضع
#معنای_حرفی
یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
#سوال
سلام روز بخیر ...در کتاب اصول ،حلقه ثالثه در بحث المعانی الحرفیه نظر مشهور محققین بعد از زمان صاحب کفایه رو توضیخ بدید ..با تشکر
#جواب
سلام
طبق این نظر معنای حروف و معنای اسمها ذاتا باهم متفاوت هستند زیرا معنای حروف از سنخ موجودات فی غیره هستند و معنای اسمها از سنخ موجودات فی نفسه هستند پس سنخ وجودی آنها متفاوت می باشد و اختلاف در لحاظ معنا در حروف و ایماء ناشی از تفاوت ذاتی آنها است. در مقام تنظیر می توان چنین گفت که همانطور که مقولات عرضی با مقوله جوهر ذاتا دو ماهیت متمایز هستند و در ظرف تقرر ماهیت تباین ذاتی دارند همچنین معنای حرفی و معنای اسمی تباین ذاتی دارند و هیچ سنخیتی باهم ندارند.
#اصول
#وضع
#معنای_حرفی
یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
#سوال
سلام علیکم
چرا نمیشود امر ذهنی را در خارج امتثال کرد
ممنون
#جواب
سلام علیکم
اگر امر ذهنی مورد امر مولا قرار گیرد و آن امر ذهنی به وصف ذهنی بودن مطلوب باشد و مکلف مصداق خارجی آن را ایجاد کند مطلوب را ایجاد نکرده است. بنابراین وصف ذهنی بودن مناقض با وصف خارجیت است و اساسا ذهنی بودن و خارجی بودن نقطه مقابل هم هستند و قابل جمع نمی باشند.
#اصول
#امتثال
#متعلق_امر
یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
#سوال
سلام علیکم وقتتون بخیر
باتوجه به کتاب لمعه شهید بحث نکاح بفرماییدمنظور از طلاق عدی چیست ؟ آیا جزئی از طلاق بائن است یاطلاق رجعی یا طلاق مستقلی محسوب می شود؟وچگونه طلاقی است؟
#جواب
سلام علیکم وقت شما بخیر
طلاق عدی زیر مجموعه طلاق بائن نیست بلکه به گونه ای تحت طلاق رجعی است. طلاق رجعی طلاقی است که حق رجوع برای زوج هست اعم از اینکه رجوع بکند یا نه ولی طلاق عدی یعنی حق رجوع دارد و رجوع هم کرده است و بعد از رجوع مواقعه هم نموده است.
#فقه
#طلاق
#طلاق_بائن
#طلاق_عدی
#طلاق_رجعی
یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi
#سوال
سلام علیکم.
وقت به خیر.
سوال از فقه استدلالی شیخ باقر ایروانی
___________________
لطفا توضیح مختصری درباره ضرورت دین و ضرورت مذهب بفرمایید.
به عنوان مثال در کتاب الصلاة درباره وجوب دو سجده در هر رکعت فرمودن اقتضای ضرورت دین هست.
تشکر.
#جواب
سلام علیکم
ضروری دین عبارت است از احکامی که انتسابش به شارع و جزو دین بودنشان بدیهی و روشن است در حدی که نیاز به اقامه برهان ندارد و مرحوم علامه مظفر در کتاب اصولشان فرموده اند حکمی که مورد اجماع تمام مذاهب اسلامی در تمام زمانها باشد و از ضروریات دین است. بنابراین حکم ضروری اولا باید انتسابش به شارع در فضای دین اسلام قطعی باشد و ثانیا روشن و بیّن باشد به گونه ای که نیاز به اقامه برهان نداشته باشد اعم از اینکه برهان دارد یا ندارد.
ضروری مذهب هم تفصیلات فوق را دارد با این تفاوت که در فضای مذهب شیعه معنا می شود.
#فقه
#ضروری_دین
#ضروری_مذهب
یادداشتهای علمی من: @yaddashtha_elmi