در این مقام به ذکر نکاتی کلی اما مهم از #نهضت_ترجمه می پردازیم:
1- فاصلهی زمانی که متون ترجمه از زمان پیدایش کتب اصلی گرفته بودند سبب سختی کار حتی برای کسانی که اهل آن زبان هم بودند می شد چه خواسته مترجمین کنونی که با زبان متفاوتی سخن می گفتند. بنابراین ایشان برای برگرداندن متون معمولا از چند زبان استفاده کرده و کار را به جلو می بردند. برای مثال ابتدا به زبان #سریانی ترجمه کرده و سپس به عربی برگشت می دادند.
2- اگر حمایت مالی و معنوی دستگاه خلافت وجود نداشت نهضت با این گستره جغرافیایی و وسعت محتوایی اتفاق نمی افتاد.
3- در طول نهضت ترجمه متوجه می شویم که ترجمه ها بازبینی شده و تصحیح و تکمیل می گردند که در نوشتهی قبل به مواردی اشاره کردیم.
4- می بینیم که در طی زمان آهسته آهسته از ترجمه محض فاصله می گیریم و با تالیفات مختلف رو به رو می شویم. نکته جالبی که در این قضیه وجود دارد به خلاف مترجمین اکثر ،#مولفین از #مسلمانان می باشند.
5- عمده کتاب هایی که از #هند و #ایران ترجمه می شوند به خلاف یونان بیش تر صبغه طبی دارند و خیلی خبری از کتب فلسفی نیست
6- در برخورد با کتب یونانی هم یک نوع گزینش وجود دارد، به صورتی که میان آن همه اندیشمند که بعضا مادی، طبیعت گرا و.. بودند آثار مثل #ارسطو و #افلاطون که روح توحیدی در آن وجود دارد انتخاب می گردد.
7- گسترش نهضت ترجمه در بغداد باعث شد اولین جریان جدی فلسفی ما در بغداد باشد که این امر بعدها توسط ابن سینا به ایران منتقل شد.
8- بعضا در انتساب ها با اشتباهاتی رو به رو می شویم که مشهور ترین این خطاها مربوط می شود به کتاب #اثولوجیا فلوطین که اشتباها به ارسطو نسبت داده شده است( البته بعض از فلاسفه اسلامی مانند ابن سینا التفات هایی به این قضیه دارند و در کتاب مباحثات اشاره هایی کرده اند)
#نهضت_ترجمه