نحوه ی علم به وجود
حقيقة الوجود لا تحصل بكنهها فى ذهن من الأذهان، اذ ليس الوجود أمرا كلّيّا، و وجود كلّ موجود هو عينه الخارجىّ، و الخارجىّ لا يمكن أن يكون ذهنيّا. و الذى يتصوّر من الوجود هو مفهوم عامّ ذهنىّ يقال له الوجود الانتسابىّ الذى يكون فى القضايا. و العلم بحقيقة الوجود لا يكون الا حضورا اشراقيّا و شهودا عينيّا، و حينئذ لا يبقى الشكّ فى هويّته، مشاعر، ص24
#وجود
يکي از شواهد روشن بر بداهت مفهوم وجود اين است: همانگونه که در مبحث شناختشناسي دانستيم، هنگامي که يک معلوم حضوري در ذهن منعکس ميشود، بهصورت قضيه هلية بسيطه درميآيد که محمول آن «موجود» است و اين کاري است که ذهن نسبت به سادهترين و ابتداييترين يافتههاي حضوري و شهودي انجام ميدهد و اگر مفهوم روشني از وجود و موجود نميداشت، چنين کاري ممکن نميبود. همان
#مفهوم_وجود
#وجود
#آیت_الله_مصباح
ایجاد ارتباط میان مفهوم وجود و حقیقت وجود و اینکه چه طور سعه وجودی، سعه مفهومی می آورد و...
نکته جالب دیگر این است که حاجی در اینجا میان #معقول_ثانی های فلسفی فرق می گذارد و #وجود را جدا می کند.
برای درک بهتر این متن حاشیه ایشان در ج۲ منظومه، ص۶۱و۶۲نیز دیده شود.
بحث اخیر، منظومه، ج۲، ص۷۹