eitaa logo
یادداشت های فلسفی من
518 دنبال‌کننده
145 عکس
3 ویدیو
91 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صدرالمتألهين در اسفار تصريح کرده است که استعمال واژه «‌وجود‌» در چنين معناي حرفي، به اصطلاح خاصي غير از معناي معروف و مصطلح آن است که معنايي اسمي و مستقل مي‌باشد و بنابراين بايد کاربرد کلمه وجود را در اين دو معنا به‌صورت مشترک لفظي دانست. ولي بعضي ديگر به اين نکته توجه نکرده‌اند و مفهوم وجود را مطلقاً مشترک معنوي دانسته‌اند، بلکه پا را فراتر نهاده خواسته‌اند از راه چنين مفهومي وجود عيني رابط را نيز اثبات کنند، به اين بيان که وقتي مثلاً مي‌گوييم «‌علي دانشمند است‌»، واژه «‌علي‌» حکايت از شخص خاصي مي‌کند و در ازاي واژه «‌دانشمند‌» هم دانش وي وجود دارد که آن هم در خارج موجود است، پس مفهوم رابط قضيه هم که با لفظ «‌است‌» نشان داده مي‌شود، حکايت از نسبت خارجي بين دانش و علي مي‌نمايد، بنابراين در متن خارج هم نوعي وجود ربطي اثبات مي‌شود. ولي در اينجا هم بين مفاهيم و احکام منطقي با مفاهيم و احکام فلسفي، خلطي صورت گرفته و احکام قضيه را که مربوط به مفاهيم ذهني است به مصاديق خارجي سرايت داده‌اند. بر اين اساس وجود نسبت در هليات بسيطه را انکار کرده‌اند، به اين جهت که نمي‌توان بين خود شي‌ء و وجود آن نسبتي تصور کرد. در صورتي که وجود نسبت در قضيه‌اي که حاکي از يک امر بسيط است، مستلزم وجود خارجي نسبت در مصداق آن نيست، بلکه اساساً هيچ‌گاه نمي‌توان نسبت را از امور عيني و خارجي به‌حساب آورد، و نهايت چيزي که مي‌توان گفت اين است که نسبت در هليات بسيطه، نشانه وحدت مصداق موضوع و محمول، و در هليات مرکبه، نشانه اتحاد عيني آنهاست