eitaa logo
یادداشت‌های‌خط‌خورده
130 دنبال‌کننده
88 عکس
3 ویدیو
0 فایل
عشق اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود.. قایقم را در مسیر آب‌شار انداختی.. ⁦✒️⁩این‌جا من از خیلی چیزها خواهم نوشت.. بیش‌تر از کتاب، داستان، رمان، فرهنگ و فکر! ⁦ @s_sajad
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 کتاب تاریخ روز سیزدهم را با دست‌های بسته به مجلس ابن‌زیاد آمده، خواسته تا سکینه و رقیه را جایی بنشاند که سر شهدا را نبینند اما نتوانسته، خواسته چوب از دست ابن‌زیاد بگیرد اما نتوانسته، خواسته طناب از دستان سجاد باز کند اما نتوانسته، خواسته پارچه‌ای بر سر زینب بیندازد اما نتوانسته. همان‌طور که گوشه‌ای به اسارت افتاده بوده گوش تیز کرده و تک تک کلمه‌های زینب را چنان به یاد سپرده که توانسته سال‌های سال بعد، همان کلمات و همان آهنگ را در گوش هر نوزاد شیعه‌ای که به دنیا می‌آید لالایی کند. تاریخ، سینه پیش آمده ابن‌زیاد را وقتی میانه مجلسش اسیر به اسیر پر بوده دیده و پشت خم شده‌اش را وقتی صدای زینب از منبر بالا می‌رفته شاهد بوده و دست‌های لرزانش را وقتی سجاد قد راست کرده و خطبه خوانده، یادش هست. تاریخ ابن‌زیاد را دیده که پیچیده در کینه‌ای کهنه، خدایش را شکر کرده که پیروز میدان کربلا بوده و لبخند به لب کشانده و همان وقت صدایی از زینب شنیده که خدا را شکر کرده برای آن که از نسل پیامبر است و دور شده از همه ناپاکی‌ها. تاریخ ننوشته اما همان وقت که صدای زینب را با دست‌های بسته در مجلس کوفه شنیده، علی را پیش چشمانش دیده با همان دست‌های بسته در اما مدینه. تاریخ کلمه‌ های زینب را از حنجره علی شنیده و نگاه علی را در چشمان زینب دیده. 📚 کربلا به روایتی دیگر 🪴