eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
243 دنبال‌کننده
118 عکس
101 ویدیو
6 فایل
سحرم مرغ جرس ناله برآورد بخوان! که همه فلسفه ی ماندنِ‌تو خواندنِ توست! ✔صمیمانه مشتاق نظرات گهربارتان هستم @Abdolmajidd
مشاهده در ایتا
دانلود
✅جز به ضرورت نمی گفت و می فرمود: از نشانه های دانایی آدمی این است که در مسائل اندک سخن گوید، بنده به اوج نمی رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد. - پایان خطابه اش استغفار بود. ✅مردی نزدش آمد و چیزی خواست، فرمود: چیزی ندارم ، اما به حساب من هرچیزی نیاز داری بخر پول دستمان آمد به جای تو می پردازم. عمر گفت: ای رسول خدا، خداوند مجبورت نکرده چیزی را که نداری برعهده گیری. پیامبر از سخن عمر خوشش نیامد. مرد نیازمند هم گفت: بپرداز و نترس... . پیامبر خندید. شادمانی از چهره اش معلوم بود. ✅می‌فرمود بهترین شما، کسانی هستند که برای خود بهترین (شوهر) باشند و من از همه ی شما برای ام بهترم. - هر مردی که با زبانش زنش را بیازارد، پروردگار نه انفاقش در راه خدا را می پزیرد و نه نماز مستحبی اش را ، تا زنش را کند، و اگر آن مرد روز ها روزه گیرد و شب ها به نماز برخیزد ؛ باز هم نخستین کسی خواهد بود که به دوزخ می رود. ✅به مردان می فرمود: به همسرانتان، بشمار می آید. _بدترین زنان شما زنی است کم حیا ترش رو زبان دراز و بد دهن _بهترین زنان شما زنی است که اگر خود یا همسرش خشمگین شوند به همسرش می گوید دستم در دست توست چشمانم به خواب نمی رود اگر از من خرسند نشوی یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✅راوی می گوید: به حضور پیامبر رفتم و آن حضرت در حال نماز بود، و آوای گریستن او، همچون آوای جوشیدن دیگ بود. - دو برابر نمازهای واجب، نماز مستحبی می خواند. ✅می فرمود: _خداوند بندگانی دارد که آنان را برای مردمان آفریده است. مردمان به آنها پناه می آورند و آنان در روز رستاخیز از عذاب خداوندی در امان اند. - کسی که بشنود مردی فریاد می زند: "ای مسلمانان! "و پاسخش را ندهد، مسلمان نیست. ✅به هر کسی می رسید ، بزرگ و پیش از او می کرد. - می فرمود:سلام، نامی از نام های خداوند است، پس آن را میان خودتان بپراکنید؛ هرگاه مسلمانان به عده ای سلام کند ، اگر آنان پاسخش را ندهند، کسی که بهتر و پاکیزه تر از آن هاست، جوابش را می گوید. ✅با مهربانی و بسیار، اشتباه دیگران را اصلاح می‌کرد: معاویه ، پسر حکم سلمی می گوید:هنگامی که با رسول خدا مشغول نماز بودم، مردی عطسه کرد. گفتم : خدایت بیامرزد! دیگر نمازگزاران با نگاهشان برایم خط و نشان کشیدند. مامومین ،دستانشان را بر ران هایشان زدند.چون دیدم با این کارشان مرا به سکوت دعوت می کنند. ساکت شدم. هنگامی که نماز تمام شد پیامبر مرا خواست. سوگند به خداوند،نه بر سرم فریاد کشید و نه کتکم زد و نه دشنام داد. فرمود: در نماز نباید حرف زد؛ نماز ، نیایش کردن ، تکبیر گفتن و قرآن خواندن است. یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🔅کمی درباره «زخم گلوی امپراتور»🔅 🔸«خیلی اهل عبادت بوده‌اند و رسیدگی زیادی به فقراء داشته‌اند و اخلاق خوب‌شان همه را تحت‌تاثیر قرار می‌داده و کلی حدیث و معارف اجدادشان را برای دیگران نقل می‌کرده‌اند و...» این توصیفی از سیره ائمه است که معمولاً می‌گویند و می‌شنویم. اما دشمنان بزرگ و حرفه‌ای، مثل ما ساده و بسیط نیستند که آن حقیقت‌های پیچیده را با همین سادگی و بساطت ما، توصیف کنند. 🔹بخاطر همین بود که «منصور دوانیقی» (امپراتوری که تثبیت «بنی‌عباس» با اقتدار او ممکن شد و فتوحات را تا «طبرستان» گسترش داد و قیام‌های متعددی از «نهضت اسحاق» و «جنبش راوندیه» تا «خیزش سادات حسنی» را سرکوب کرد و با چند هزار صنعتگر در طول چهار سال، شهر «بغداد» را بنیان گذاشت) وقتی می‌خواست «جعفر بن محمد» را توصیف کند، می‌گفت: «هذا الشجا المعترض فی حلوق الخلفاء... این استخوان گیرکرده در گلوی خلفاء» و فقط به یاد خِرخِر نفَس‌های حکومتش و زخم‌خوردگی گلوی خودش نمی‌افتاد بلکه همه خلفای هم‌عصر با اباعبدالله را در این بیچارگی شریک می‌کرد. 🔸حتی وقتی غوغای سادات حسنی، حجاز و عراق را در برگرفت و خواب را از چشمان منصور گرفت، باز هم از پیچیدگی‌های رفتار «جعفر بن محمد» می‌لرزید: «قد کنت مُصرّاً علی قتل جعفر... و کان امره ـ و ان کان ممّن لایخرج بالسیف ـ اغلظ عندی و اهمّ علیّ من امر عبدالله بن حسن و قد کنتُ اعلم هذا منه و من آبائه علی عهد بنی امیّه... من بر کشتن جعفر اصرار داشتم و قضیه او ـ گرچه از کسانی است که قیام مسلحانه نخواهد کرد ـ سخت‌تر و بااهمیت‌تر از قضیه عبدالله بن حسن [رهبر قیام‌های مسلحانه‌ی سادات حسنی] در نزد من است. من این رفتار را از او و پدرانش در عهد بنی امیّه هم سراغ داشتم...» 🔹بدون لشگر و سلاح و پول‌پاشی بین طرفداران و در اوج تقیّه، برای یک امپراتوری خطرناک‌تر از اهالی قیام مسلحانه باشی و پیچیدگی و کیاستی در علم حدیث و کلام و فقه و اعتقادات و اخلاقت موج بزند که از شمشیر سخت‌تر و برنده‌تر باشد و لقمه‌ی گلوگیر ِ یکی از دو ابرقدرت جهان در آن روزگار شود. این باورنکردنی‌ها، وقتی به آستان «جعفر بن محمد» و پدرانش می‌رسند، به واقعیت‌های معجزگون تبدیل میشوند. البته فهم این معجزات و پیدا کردن نسخه امروزین آن، به فقاهتی نیاز دارد که گویا باید خیلی دقیق‌تر از تفقه در احکام نماز و روزه و حج و... باشد. فقاهتی که اگر در میان حوزه‌های ما پا گرفته بود، دیگر علمائی پیدا نمی‌شدند که به اسم دینداری خالص و ولایت و برائت و دوری از سیاست، در اخلاق خوب و عبادات فراوان و دروس خارج مفصّل خودشان غوطه‌ور شوند اما بدون شباهت به مولای‌شان امام صادق، نه گلوگیر امپراتورهای مدرن شوند و نه مباحث علمی‌شان برنده‌تر از سلاح در مقابل ابرقدرت‌ها به حساب بیاید. ♥️ تقدیم به مردی که به قول رهبری، «آیت‌الله‌العظمای واقعی خود او بود»؛ فقیه جعفری خالصی که مثل استخوان در گلو، خواب راحت را از بت‌پرستی مدرن و کاهنان معابد آن گرفته بود و گرفته است و خودش را در یکی از پیام‌هایش این طور روایت کرد: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به‏‎ ‎‏راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری‏‎ ‎‏خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند‏‎ ‎‏سلب خواهد کرد.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
﷽ ✍قیامت؛ ظهورِ خودت! 🔹گاهی یک درخت پرشکوفه میبینی و گاهی یک نهال کوچک "می‌کاری" و تبدیل به درختی پرثمر می‌شود، اولی برایت جذاب است اما دومی چیز دیگری است! چرا؟ گاهی یک جوان رعنا می‌بینی و گاهی نوزادی را "بزرگ کرده ای" و فرزندی برومند داری؛ چرا دومی اینقدر برایت مهم است؟ 🔹چرا بزرگ شدن درخت یا کودک همسایه برایت چندان مهم نیست اما اگر خودت رشدش داده ای لذت می‌بری؟ چون خودت را می‌بینی، حاصل چند سال زحمتت را! آدمی "محصول خودش" را "خودش" می‌پندارد و از کمال او احساس کمال می کند و همین لذت دارد! 🔹تازه اینها هیچ کدام، "تو" نیستند؛ فقط منسوب به تو اند! حالا فکر کن خودت را رشد داده ای، و آن روز آمده، آن روز که "خود واقعی" تو بیرون می‌آید، 👈 یوم تبلی السرائر! خودت را می‌بینی؛ شفاف، بی کم و کاست ، بی‌تغییر، همان که بودی همان که سال‌ها در این دنیا ساخته‌ای، 👈لایظلمون نقیرا! نه ذره ای از تو کم کرده اند و نه افزوده اند، خودتی! 🔹آن وقت اگر این "بذر وجودت" را خوب ای و رشدش داده ای، چه لذتی خواهی برد! به به، این منم چقدر خوب رشد کرده ام چقدر بزرگ شده ام، چقدر سرمایه دارم، چقدر خوب اندوخته‌ام... برعکس‌ش هم حسرت است و پشیمانی! چقدر دستم خالی است؟! چرا اینقدر مانده ام؟ چرا نکردم؟ من این همه سال در دنیا چه‌کار می‌کردم؟! حالا فهمیدم الدنیا مزرعة الآخره یعنی چه! 🔹رشد نکردن درخت و گل را می‌توانی به آب و خاک و باد نسبت دهی، اما رشد نکردن خودت را نه، فقط گردن خودت است و بس! انکار هم نمی توانی بکنی! رازِ عمیق بودنِ عذاب‌های آخرتی همین است، نعمت‌هایش هم همین طور! 🔹این نگاه به عالم آخرت نگاهی "واقع‌بینانه" است، اینکه من قرار است محصولِ خودم را درو کنم! محصولی که سال‌ها کاشته‌ام، نام این محصول "نامه‌ی اعمال" است و نامه همان "من" ام، نه کاغذی جدا از من! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 بزرگ‌مردِ کوچک! "ما همیشه مقاوم هستیم" 🔹اینها را از که یاد گرفته ای مرد؟! هم‌سالان تو الان مشغول بازی اند یا مشق‌های‌شان را می‌نویسند؛ تو اما مشق کرده ای، درس مقاومت را در چه مکتبی خوانده ای که اینطور منتظر شهادتی؟ 🔹آهای لیبرالیسم! اومانیسم! سوسیالیسم! و تمام ایسم‌های مدعی! کودکان‌تان را که نه، دانشمندان‌تان را بیاورید برای شاگردی در این مکتب! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🔹لقاءالله چیه؟ دلیلی نداره بگیم دیدن عذاب قیامت و... بلکه لقاءالله یعنی دیدن خود خدا! (البته با شهود باطنی، نه به چشم سر!) 🔹این دیدار باید در کجا باشه؟ قاعدتا تو همین دنیا! 🔹اینهایی که لقاءالله رو تکذیب کردن فقط مشرکین زمان پیامبر ص بودن؟ نه! ما تکذیب نمی‌کنیم؟ به زبان تکذیب نمی کنیم به عمل چطور؟ 🔹چرا می‌فرماید: خسارت دیدند، نه اینکه خسارت خواهند دید؟ چون قطعیه! مثل اینکه قراره اتفاق بدی برا ما بیفته و بگیم: بدبخت شدم رفت! یعنی قطعیه! ترجمه: آنها که لقای پروردگار را تکذیب کردند، مسلماً زیان دیدند؛ (و این تکذیب، ادامه می یابد) تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید؛ می‌گویند: «ای افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهی کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش می‌کشند؛ چه بد باری بر دوش خواهند داشت! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر جای اینا خالیه 😢 🎥 "اگر کار برای خدا باشه لحن باید یکی باشه"! 🔹چقدر اینا رو خودشون کار کرده بودن! اینکه آدم از جونش بگذره بره زیر گلوله های داغ، بره روی مین، این واقعا سخته خیلی هنر میخاد. اما سخت تر از اینا اینه که اینقدر اهل تهذیب نفس باشی که این ریزه کاری ها یادت باشه، الان ما هم میتونیم حرف این شهید رو به زبان بگیم یا بنویسیم، ولی تو جبهه تو اون شلوغی و خستگی حواست به اینها باشه واقعا عجیبه! 🔹نشانه ی اینه که دغدغه ی دائمی این شهید( و امثال این شهید) فقط "خدا" بوده! و برا خودش برنامه ریخته بوده، برنامه ی مبارزه با نفس! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بیانی زیبا از علامه حسن‌زاده ره: خودت را درست بساز❗️ عجیب است؛ بسیاری از معارف دین یا حتی غلط معرفی شده اند! 🔹مثلا نامه‌ی عمل؛ هنوز هم بسیاری از مسلمانان نامه‌ی عمل را نوشته‌ای کاغذی می‌دانند، این نگاه باعث می‌شود "نتیجه‌ی عمل" را جدا از خودمان بدانیم! اما اگر بدانیم تک تک "اعمال و رفتار" ما حتی "نیت‌ها" تبدیل به حقیقتی می‌شوند که در زندگی بعدی (یا همان عالم آخرت )این را به ما نشان خواهند داد؛ در این صورت ‌نگاه ما به "دین و معارف اسلام" متفاوت خواهد بود. در کلیپ فوق علامه حسن‌زاده ره، به گوشه‌ای از این حقایق اشاره می‌کنند: "علم و عمل !" یعنی ما، شخصیت حقیقی ما را می‌سازند! و در عالم بعدی، این هویت، بروز و ظهور خواهد داشت! یادداشت‌های یک طلبه👇 https://eitaa.com/yaddashtthayeyektalabeh
﷽ چقدر خوبه آدم تکلف الکی نداشته باشه، در حرف زدن در پوشش و حتی تکلف در نوشتن مطلب تو کانال! خیلی مطلب مفید به ذهنم میاد بنویسم ولی هی میخام با یه متن وزین و فخیم بنویسم😎 آخرش موقعیتش یا مناسبتش تموم میشه نمی نویسم یا یادم میره 😊 مثلا در مورد اربعین چقدر مطلب داشتم الان دیگه وقتش گذشت، البته شایدم بنویسم. خلاصه از این به بعد باید کمی تکلفات رو کنار بذارم و راحتتر بنویسم!
یادداشت‌ های یک طلبه
﷽ چقدر خوبه آدم تکلف الکی نداشته باشه، در حرف زدن در پوشش و حتی تکلف در نوشتن مطلب تو کانال! خیلی مط
اصلا من ننویسم اذیت میشم! میگن یکی داشت غیبت میکرد گفتن نگو بابا غیبت نکن حرامه گفت چی کار کنم اگر نگم می‌تِرکّم خفه میشم🤬 حفظ جان واجبه باید بگم 😁 بعضیا اینجوری ند دوست دارن حرف بزنن(یا مطلب بنویسن) البته این یه دلیل روانشناختی(فیزیولوژیکی) داره که عرض خواهم کرد
﷽ ✍️جامعه‌ی ایمانی، جامعه‌ی خوش بین چند روز پیش در حال رانندگی احساس کردم کلاج زیر پام یه جوریه، کمی جلوتر رفتم دیدم داره بدتر میشه صدای عجیبی میده خلاصه رفتم مکانیکی معلوم شد صفحه کلاج کلا داغون شده و تعمیرات اساسی میخواد، (بماند که انتظار نداشتم سه میلیون و پانصد تومن خرج درست کنه برام😳) تو راه سعی میکردم کمتر از کلاج استفاده کنم و بخشی از راه رو خلاص برم ،برا همین گاهی سرعتم خیلی کم بود و همین باعث عصبانیت راننده های عقبی می شد . تو ترافیک بلوار غدیر(قم) عقبی ها انتظار داشتن همین که جلوم خالی شد سریع برم ولی نمیتونستم 🚙 یکی بوق می زد یکی شیشه شو میداد پایین اعتراض میکرد یا حداقل با خودشون نُچ نُچ میکردن که چرا این حرکت نمیکنه آخه 😬 🔹نکته ای که میخام بگم اینه: بعد از این قضیه به ذهنم رسید طبق روایات، باید رفتار انسان ها رو حمل بر صحت کرد، حتی روایت داریم اگر رفتار بدی از مومنی دیدید ۷۰بار توجیه کنید و... اساسا مسئله به دیگران هم روایات متعددی داره و میشه گفت از آموزه های قطعی دینه. اگر جامعه ما این باور رو داشته باشه و نسبت به دیگران این حس خوب رو داشته باشه خیلی کار راحت میشه. مثلا اگر راننده ها بگن: لابد این بنده خدا ماشینش مشکلی داره وگرنه مرض نداره اینقدر آروم بره😊 اونوقت حرص نمیخورن فحش هم نمیدن به همدیگه سریع بوق نمیزنن دعوا نمیشه و... 🔹راستش من خودم شاید این نکات مثبت و حسن ظن به ذهنم نرسه(مثلا در حین رانندگی) ولی اگر جامعه اینطور تربیت بشه یعنی عادت کنیم به ، خیلی از معضلات اجتماعی کم میشه یا حتی حل میشه. تو (که شاخه ای از روانشناسیه)جا داره این معارف دینی وارد بشه و بحث بشه. مسئله تو روابط خانوادگی هم فوق العاده مفید و کمک کاره! 🔹ببینید روایات ما چقدر دارن خاک میخورن😔 یعنی اصلا ما دست به روایات نزدیم! اگر اینها وارد جامعه بشن، جامعه یه چیز دیگه میشه! وگرنه جامعه ای که برخی احکام ظاهری رو رعایت کنه ولی از اینها دور باشه هنوز جامعه اسلامی نشده! یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
﷽ خیری که شُمردی! ✍بعضی وقتا کارهای خوب مون رو به بقیه میگیم یا حداقل در ذهن خودمون هست و همین بهمون حس خوبی میده (چون فکر میکنیم خیلی خوبیم!) روایت پایین رو بخونین👇 قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا خَيْرَ فِي الْمَعْرُوفِ إِذَا أُحْصِيَ. در کارخوبی که با شمارش همراه باشد خیری نیست. فرمایشات استاد بزرگوارمون حاج آقا مصطفی خامنه ای در توضیح این روایت: " لذا آنچه که به خدا مربوط می‌شود دیگر به ما ارتباطی ندارد و نباید به آن کرد (باید سراغ کارهایی که انجام نشده برویم). شاید علتش این باشد که تمام این کارها برای کمرنگ شدن است در حالی که احصاء(شمردن کارهای خوب)، اثر عکس می‌گذارد! لذا دیگر نباید از این کار، خیری در راه انتظار داشت!! البته ممکن است مراد از احصاء، شمردن با منت باشد که در واقع احسان و صدقه خود را به روی فرد می‌آورد." 🔹دوتا نکته ی خیلی جالب در بیان حاج آقا ، یکیش این که تمام این کارها برای کمرنگ شدن نفسانیته! و شمردن اینا(به زبان آوردن یا به ذهن آوردن) اثر معکوس میذاره یعنی نفس رو پرورش می ده و گنده تر میکنه! 🔹دوم اینکه فرمودن اصلا از این کار خیری که به زبان آوردی دیگه انتظار نداشته باش باعث رشدت بشه!! خلاصه اینکه کار خیر ی که انجام دادی کلا فراموش کن! و دنبال کار خیر دیگه باش(حالا تو محیط خونه یا جامعه. کار خیر از نماز شب خوندن و صدقه دادن گرفته تا گره گشایی از کار یک مومن...) یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh