eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
183 دنبال‌کننده
52 عکس
50 ویدیو
5 فایل
سحرم مرغ جرس ناله برآورد بخوان! که همه فلسفه ی ماندنِ‌تو خواندنِ توست! ✔صمیمانه مشتاق نظرات گهربارتان هستم @Abdolmajidd
مشاهده در ایتا
دانلود
شیرانِ عَلَم! ✍مثل خیلی از شب‌های جمعه امشب هم مهمان کریمه‌ی اهل بیت علیهم السلام بودیم، از حرم که آمدیم بیرون به ذهنم آمد که این بار از سمت رودخانه به خانه برگردم(بخلاف همیشه که از خیابان اراک برمی‌گشتم )، با اینکه مسیر طولانی تر می‌شد اما گفتم شاید ترافیک کمتری داشته باشد! اتفاقا ترافیک رودخانه سنگین‌تر شد و مسیر طولانی‌تر! همسرم تعجب می‌کرد که چرا میخواهی اینقدر از مسیر را دوباره برگردی به سمت حرم و...؟ برای او هم این مسیر کمی عجیب بود! 🔹در طول حدود ۱۰ سال اقامت در شهر حضرت معصومه سلام الله علیها، بود که این مسیر را می آمدم، وارد رودخانه که می‌شدم به خودم می‌گفتم این چه بود؟ با خودم کلنجار می‌رفتم که چه کار خنده داری کردی و... خلاصه رفتیم و رفتیم و با اینکه مسیر حدودا ۴ لاین بود، کاملا از لاین سمت راست رفتیم! 🔹در همین حین در ترافیک رودخانه رفیقم را دیدم که ماشین‌ش را پارک کرده، کاپوت را بالا زده و کنار ماشین منتظر کمک است. صدایش زدم: _"آقای حسن‌پور ماشینت خراب شده؟ بیام؟ _آره، دستت درد نکنه..." پیاده شدم کمی تلاش کردم دیدم راه حلی بلد نیستم گفت: "اگه شماره‌ی یه باطری ساز داشتم زنگ میزدم کمک میگرفتم." اتفاقا شماره ی باطری ساز هم داشتم، باز هم ! تماس گرفت و قرار شد باطری ساز بیاید و... 🔹راهی شدیم به سمت خانه، به همسرم می‌گفتم: "میدونی فلسفه‌ی این مسیر طولانی که امروز کردم چه بوده؟ همین که به این بنده خدا کمکی کرده باشیم! خدا میخواسته کار بنده‌اش راه بیفته! خودشه که مسیرها رو انتخاب می‌کنه..." 🔹چقدر خنده دار و ساده‌لوحانه است بگوییم همه‌ی اینها بوده! 🔹دوباره مرور می‌کنم: _انتخاب یک مسیر طولانی! _رفتن از مسیری که در طول ۱۰ سال یک بار هم از آنجا نرفتی! _افتادن به لاین سمت راست آن هم آخرین لاین که دقیقا کنار خیابان است! 📌در نگاه توحیدی نداریم! در نگاه توحیدی تو مستقل و جدا از اراده‌ی الهی نیست! عَرفْتُ اللّه َ سُبحانَهُ بفَسْخِ العَزائمِ ، و حَلِّ العُقودِ در نگاه توحیدی، انسان همه‌کاره نیست؛ اختیارش، های و هو و تلاشش، دوندگی‌هایش همه و همه دستِ کسی ست که صاحب اختیار عالم است! 🔹اوست که تکه‌های پازل را می‌چیند که از کدام خیابان بروی و چند ثانیه توقف کنی و چند ثانیه بیش‌تر گاز بدهی تا دقیقا برسی به جایی که او می‌خواهد! تو عروسک خیمه‌شب بازی هستی و عروسک گردان را نمی‌بینی! حالا می‌خواهی زندگی‌ات را به رحمت و حکمت‌اش بسپار و به او تکیه کن تا خیالت راحت شود یا به پول و تحصیلات و خانواده‌ات تکیه کن تا یک عمر نفَس‌نفَس زنان بِدوی و زمین بخوری! 🔹چه زیبا سرود مولوی بزرگ(ره): ما چو ناییم و نوا در ما ز《تو》ست ما چو کوهیم و صدا در ما ز《تو》ست ما که باشیم ای《تو》 ما را جان جان تا که ما باشیم با《تو》 درمیان؟ ما همه شیران، ولی شیرِ عَلَم! حمله‌شان از باد باشد دم‌به‌دم(۱) حمله‌شان پیدا و ناپیداست 《باد》 آنک ناپیداست هرگز گم مباد! پ.ن: (همچون تصویر شیری روی پرچم که باد باعث حرکتش شده و انسان ظاهر بین حرکت را به خود شیر نسبت می‌دهد و باد را نمی‌بیند) یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
از تمامی محققین دنیا درخواست می‌کنیم روی این روایت تحقیق کنند و برای بشریت توضیح دهند 👇 امام صادق علیه السلام: زائرِ حسین(علیه السلام) وقتى به قصد زيارت از خانه‏‌اش خارج شد، سايه‏‌اش بر "چيزى" نمی‌افتد مگر اینکه آن "چيز" برايش "دعا" می‌کند.... (کامل الزیارت ، ص۲۷۹) این معارف با عقل زنگار زده‌ی بشری قابل فهم است؟🤔 _چطور ممکن است هر چیزی برای انسان دعا کند؟ _دعای اشیاء چگونه است؟ _چطور می‌فهمند این شخص زائر حسین علیه السلام است؟ _اصلا زیارت امام، چه تاثیری در اشیا می‌گذارد که آنها دعاگوی انسان شوند؟🤔 از امروز ۵۰سال فرصت دارید فکر کنید و جواب دهید! بسم الله! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
طلبه های "مدرنیته" ! 🔹نمازش تمام می‌شود، سلام آخر را که می‌دهد را از جیب درآورده پیامی را پاسخ می‌دهد و شروع می‌کند به بررسی کانال‌ها، گروه‌ها و... جای تعقیبات نماز وتسبیح حضرت زهرا س را می‌دهد به فضای مجازی! تعجب می‌کنم، نمی‌توانم بی‌اعتنا باشم، دستم را به سمتش دراز می‌کنم: "قبول باشه، میگم این گوشی‌ ما طلبه‌ها رو هم معتاد کرده ها! سر نماز هم ول‌مون نمی‌کنه " لبخندی زده و تایید می‌کند: "آره دیگه؟ گاهی تو خونه می‌بینم خودم و خانومم که تو گوشی هستیم بچه‌ها هم از ما یاد گرفتن هر کدوم تو یه گوشی مشغول‌ند" با اینکه خودش هم واقف است، جهت تذکر بیشتر ادامه می‌دهم: "مسجد پیامبر اعظم ص رو که میشناسین، امام جماعتش یه عادت خوبی دارن که هنگام دعا و صلوات، دستهاشونو کامل بالا می‌برن🤲، همین کار ساده‌ی ایشون باعث شده منم یاد بگیرم، الان دیگه عادت کردم خیلی وقتا دستامو بالا میبرم وقتی دعا می‌کنم! مردم هم به ما طلبه‌ها نگاه می‌کنن، یاد می‌گیرن و اثر می‌پذیرن! " باز هم تایید می‌کند، مثل خودم از درد ناراحت است! نماز دوم هم تمام می‌شود و خداحافظی می‌کنیم! 🔹مسئله، فقط تعقیبات نماز و دعاهای مستحبی نیست، بحث در تاثیرپذیری مردم از "الگوهای دینی" خود است؛ حتی کسانی که اعتقادی به روحانیت ندارند، انتظار دارند روحانیون در اوج معنویت و ایمان باشند که انتظار درستی است! رفتار ما از رانندگی و تعاملات خانوادگی گرفته تا نحوه‌ی تعقیبات نماز و... در مردم اثر دارد. 🔹طلبه‌ای که هنگام دعا به جای التماس به معبود، چشم در گوشی دارد و بعد از تعقیبات نماز، ایتا و روبیکا و... را چک می‌کند ناخواسته همین را به مردم یاد می‌دهد که بازی با گوشی، مهم‌تر از خلوت با معبود است! در مقابل، کم نیستند علمایی که توجه و خلوت‌شان با معبود بی‌اختیار مردم را به سمت معنویت سوق می‌دهد! بی آنکه کلامی حرف بزنند، بوی خدا می‌دهند و به سمت خدا می‌برند! 🔹اعتیاد به "رسانه" که نتیجه‌ی حاکمیت مدرنیته هست و داستان درازی دارد، تبعاتش تا تعقیبات نماز و معنویت روحانیت و... می‌رسد! ریشه‌ی همه‌ی این گرفتاری‌ها به همین حاکمیتِ ‌و برمی‌گردد، بریده از و ماده‌ی بریده از ملکوت خروجی‌اش همین زندگی است! رحمت خدا بر خمینی کبیر که سرپیچی از عبودیت و را به این امت یاد داد؛ به امیدی خلاصی کامل بشریت از چنبره‌ی ! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
...و خداوند قومی را آفرید مخصوص خدمت به زائران حسین علیه‌السلام!و نام آن‌ها را "ملت عراق" نامید! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
تو فقط "زائر" باش! تفضل زائر! مای بارد، زائر! حلیب حارّ، زائر! مبیت، زائر! سکن، زائر! آب خنک، زائر! شیر داغ، زائر! حلیم داغ، زائر! مکان خواب و استراحت و... زائر! ✅تکرار این پسوند زیبا یعنی فقط "زائر" بودنت موضوعیت دارد و بس! چون "زائر حسین‌" هستی، نوکرت هستیم! ایرانی هستی یا عراقی؟ ترک؟ فارس؟ عرب؟ کرد؟ لر؟ مهم نیست، فقط زائر حسین باشی کافی‌ست! طرفدار کدام حزب سیاسی هستی؟ عکس چه کسی را حمل میکنی؟ رابطه‌ات با صادق شیرازی و مقتدی صدر و عمار حکیم و... مهم نیست! عضو فلان فرقه‌ و گروهک هم باشی کاری نداریم! 🔹نه اینکه همه‌ی افکار و جریان‌ها حق باشند و بی‌اشکال، بحث این است که چه کسی می‌تواند این همه نگاه و فکر را یک‌جا جمع کند؟ چطور ممکن است این‌قدر "یکی" کرد؟ کدام قدرت است که تمامی رنگ‌ها و شکل‌ها را از بین می‌برد و انسان‌ها را به "وحدت" می‌رساند؟ یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
تبلیغ در اربعین 🔹حدود ۲ساعت بود که با چند جوان اهل ورامین داشتم صحبت می‌کردم از طرفی خسته‌ی پیاده‌روی هم بودم، خواستم چند دقیقه استراحت کنم که دیدم نزدیک اذان ظهره، می‌خواستم عمامه رو بذارم کنار کوله و برم تجدید وضو و سرویس و... باخودم گفتم شاید همین جلوی موکب هم کسی سوالی یا کاری داشت، عمامه سرم باشه بهتره؛ موکب احباب الرضا ع عمود۸۴۰. از موکب که بیرون آمدم بزرگواری که مسئول فرهنگی موکب بود آمد و گفت حاج آقا امام جماعت میخایم. گفتم چشم، چند دقیقه سخنرانی هم میتونم بکنم. موکب بزرگی بود، پر از زائران ایرانی که با فاصله‌های میلیمتری نشسته بودن. نماز جماعت رو که خوندیم میکروفون رو گرفتم گفتم من رو منبر نمیشینم تا فک نکنید یه ساعت میخام صحبت کنم😊 فقط چند نکته میگم... 🔹چند روز بود به این فکر بودم که چرا مردم آنطور که باید نمی‌تونن از حرم‌های مقدسه استفاده کنن. اینکه هر کسی به روش خودش با امامش درددل میکنه و ائمه به همه‌ی زائرا عنایت دارن، درسته. اما از سوالات مردم می‌فهمیدم غالبا فلسفه‌ی زیارت رو نمیدونن، امام رو نمی‌شناسن و... ۹۰ درصدشون سراپا گوش بودن، وسط صحبتهام گفتم من بعد از منبر خدمتتون هستم سوالی مطلبی اگر بود بفرمائید... 🔹بعد از منبر چند نفر اومدن بازخوردهای خوبی دادن تشکر هم کردن چند نفر هم سوال پرسیدن و با بعضی‌هاشون بحث کردیم و... به این فکر می‌کردم که اگر نبودم یا اگر عمامه رو‌ میذاشتم تو موکب و بدون عمامه میرفتم بیرون، توفیق این رو داشتم؟ 📌جای تو موکب‌ها به شدت خالی بود، کوچکترین راهنمایی و توضیح در مورد و... شدیدا خریدار داشت! ای کاش رفقای بیشتر بودن... یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🖤سوگ‌سنگین امام علی (علیه‌السلام) هنگام غسل دادن پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله): 🔹پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا!  ...اگر به شکیبایی امر نمی‌کردی، و از نهی نمی‌فرمودی، آن‌قدر  می‌ریختم تا اشک‌هایم تمام شود... 🔹چه باید کرد که زندگی را دوباره نمی‌توان بازگرداند، و نمی‌توان مانع مرگ شد! 🔹پدر و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن، و در خاطر خود نگهدار! ! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✅جز به ضرورت نمی گفت و می فرمود: از نشانه های دانایی آدمی این است که در مسائل اندک سخن گوید، بنده به اوج نمی رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد. - پایان خطابه اش استغفار بود. ✅مردی نزدش آمد و چیزی خواست، فرمود: چیزی ندارم ، اما به حساب من هرچیزی نیاز داری بخر پول دستمان آمد به جای تو می پردازم. عمر گفت: ای رسول خدا، خداوند مجبورت نکرده چیزی را که نداری برعهده گیری. پیامبر از سخن عمر خوشش نیامد. مرد نیازمند هم گفت: بپرداز و نترس... . پیامبر خندید. شادمانی از چهره اش معلوم بود. ✅می‌فرمود بهترین شما، کسانی هستند که برای خود بهترین (شوهر) باشند و من از همه ی شما برای ام بهترم. - هر مردی که با زبانش زنش را بیازارد، پروردگار نه انفاقش در راه خدا را می پزیرد و نه نماز مستحبی اش را ، تا زنش را کند، و اگر آن مرد روز ها روزه گیرد و شب ها به نماز برخیزد ؛ باز هم نخستین کسی خواهد بود که به دوزخ می رود. ✅به مردان می فرمود: به همسرانتان، بشمار می آید. _بدترین زنان شما زنی است کم حیا ترش رو زبان دراز و بد دهن _بهترین زنان شما زنی است که اگر خود یا همسرش خشمگین شوند به همسرش می گوید دستم در دست توست چشمانم به خواب نمی رود اگر از من خرسند نشوی یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
✅راوی می گوید: به حضور پیامبر رفتم و آن حضرت در حال نماز بود، و آوای گریستن او، همچون آوای جوشیدن دیگ بود. - دو برابر نمازهای واجب، نماز مستحبی می خواند. ✅می فرمود: _خداوند بندگانی دارد که آنان را برای مردمان آفریده است. مردمان به آنها پناه می آورند و آنان در روز رستاخیز از عذاب خداوندی در امان اند. - کسی که بشنود مردی فریاد می زند: "ای مسلمانان! "و پاسخش را ندهد، مسلمان نیست. ✅به هر کسی می رسید ، بزرگ و پیش از او می کرد. - می فرمود:سلام، نامی از نام های خداوند است، پس آن را میان خودتان بپراکنید؛ هرگاه مسلمانان به عده ای سلام کند ، اگر آنان پاسخش را ندهند، کسی که بهتر و پاکیزه تر از آن هاست، جوابش را می گوید. ✅با مهربانی و بسیار، اشتباه دیگران را اصلاح می‌کرد: معاویه ، پسر حکم سلمی می گوید:هنگامی که با رسول خدا مشغول نماز بودم، مردی عطسه کرد. گفتم : خدایت بیامرزد! دیگر نمازگزاران با نگاهشان برایم خط و نشان کشیدند. مامومین ،دستانشان را بر ران هایشان زدند.چون دیدم با این کارشان مرا به سکوت دعوت می کنند. ساکت شدم. هنگامی که نماز تمام شد پیامبر مرا خواست. سوگند به خداوند،نه بر سرم فریاد کشید و نه کتکم زد و نه دشنام داد. فرمود: در نماز نباید حرف زد؛ نماز ، نیایش کردن ، تکبیر گفتن و قرآن خواندن است. یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🔅کمی درباره «زخم گلوی امپراتور»🔅 🔸«خیلی اهل عبادت بوده‌اند و رسیدگی زیادی به فقراء داشته‌اند و اخلاق خوب‌شان همه را تحت‌تاثیر قرار می‌داده و کلی حدیث و معارف اجدادشان را برای دیگران نقل می‌کرده‌اند و...» این توصیفی از سیره ائمه است که معمولاً می‌گویند و می‌شنویم. اما دشمنان بزرگ و حرفه‌ای، مثل ما ساده و بسیط نیستند که آن حقیقت‌های پیچیده را با همین سادگی و بساطت ما، توصیف کنند. 🔹بخاطر همین بود که «منصور دوانیقی» (امپراتوری که تثبیت «بنی‌عباس» با اقتدار او ممکن شد و فتوحات را تا «طبرستان» گسترش داد و قیام‌های متعددی از «نهضت اسحاق» و «جنبش راوندیه» تا «خیزش سادات حسنی» را سرکوب کرد و با چند هزار صنعتگر در طول چهار سال، شهر «بغداد» را بنیان گذاشت) وقتی می‌خواست «جعفر بن محمد» را توصیف کند، می‌گفت: «هذا الشجا المعترض فی حلوق الخلفاء... این استخوان گیرکرده در گلوی خلفاء» و فقط به یاد خِرخِر نفَس‌های حکومتش و زخم‌خوردگی گلوی خودش نمی‌افتاد بلکه همه خلفای هم‌عصر با اباعبدالله را در این بیچارگی شریک می‌کرد. 🔸حتی وقتی غوغای سادات حسنی، حجاز و عراق را در برگرفت و خواب را از چشمان منصور گرفت، باز هم از پیچیدگی‌های رفتار «جعفر بن محمد» می‌لرزید: «قد کنت مُصرّاً علی قتل جعفر... و کان امره ـ و ان کان ممّن لایخرج بالسیف ـ اغلظ عندی و اهمّ علیّ من امر عبدالله بن حسن و قد کنتُ اعلم هذا منه و من آبائه علی عهد بنی امیّه... من بر کشتن جعفر اصرار داشتم و قضیه او ـ گرچه از کسانی است که قیام مسلحانه نخواهد کرد ـ سخت‌تر و بااهمیت‌تر از قضیه عبدالله بن حسن [رهبر قیام‌های مسلحانه‌ی سادات حسنی] در نزد من است. من این رفتار را از او و پدرانش در عهد بنی امیّه هم سراغ داشتم...» 🔹بدون لشگر و سلاح و پول‌پاشی بین طرفداران و در اوج تقیّه، برای یک امپراتوری خطرناک‌تر از اهالی قیام مسلحانه باشی و پیچیدگی و کیاستی در علم حدیث و کلام و فقه و اعتقادات و اخلاقت موج بزند که از شمشیر سخت‌تر و برنده‌تر باشد و لقمه‌ی گلوگیر ِ یکی از دو ابرقدرت جهان در آن روزگار شود. این باورنکردنی‌ها، وقتی به آستان «جعفر بن محمد» و پدرانش می‌رسند، به واقعیت‌های معجزگون تبدیل میشوند. البته فهم این معجزات و پیدا کردن نسخه امروزین آن، به فقاهتی نیاز دارد که گویا باید خیلی دقیق‌تر از تفقه در احکام نماز و روزه و حج و... باشد. فقاهتی که اگر در میان حوزه‌های ما پا گرفته بود، دیگر علمائی پیدا نمی‌شدند که به اسم دینداری خالص و ولایت و برائت و دوری از سیاست، در اخلاق خوب و عبادات فراوان و دروس خارج مفصّل خودشان غوطه‌ور شوند اما بدون شباهت به مولای‌شان امام صادق، نه گلوگیر امپراتورهای مدرن شوند و نه مباحث علمی‌شان برنده‌تر از سلاح در مقابل ابرقدرت‌ها به حساب بیاید. ♥️ تقدیم به مردی که به قول رهبری، «آیت‌الله‌العظمای واقعی خود او بود»؛ فقیه جعفری خالصی که مثل استخوان در گلو، خواب راحت را از بت‌پرستی مدرن و کاهنان معابد آن گرفته بود و گرفته است و خودش را در یکی از پیام‌هایش این طور روایت کرد: «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه وتنها هم بماند به‏‎ ‎‏راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری‏‎ ‎‏خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند‏‎ ‎‏سلب خواهد کرد.» ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری ✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
﷽ ✍قیامت؛ ظهورِ خودت! 🔹گاهی یک درخت پرشکوفه میبینی و گاهی یک نهال کوچک "می‌کاری" و تبدیل به درختی پرثمر می‌شود، اولی برایت جذاب است اما دومی چیز دیگری است! چرا؟ گاهی یک جوان رعنا می‌بینی و گاهی نوزادی را "بزرگ کرده ای" و فرزندی برومند داری؛ چرا دومی اینقدر برایت مهم است؟ 🔹چرا بزرگ شدن درخت یا کودک همسایه برایت چندان مهم نیست اما اگر خودت رشدش داده ای لذت می‌بری؟ چون خودت را می‌بینی، حاصل چند سال زحمتت را! آدمی "محصول خودش" را "خودش" می‌پندارد و از کمال او احساس کمال می کند و همین لذت دارد! 🔹تازه اینها هیچ کدام، "تو" نیستند؛ فقط منسوب به تو اند! حالا فکر کن خودت را رشد داده ای، و آن روز آمده، آن روز که "خود واقعی" تو بیرون می‌آید، 👈 یوم تبلی السرائر! خودت را می‌بینی؛ شفاف، بی کم و کاست ، بی‌تغییر، همان که بودی همان که سال‌ها در این دنیا ساخته‌ای، 👈لایظلمون نقیرا! نه ذره ای از تو کم کرده اند و نه افزوده اند، خودتی! 🔹آن وقت اگر این "بذر وجودت" را خوب ای و رشدش داده ای، چه لذتی خواهی برد! به به، این منم چقدر خوب رشد کرده ام چقدر بزرگ شده ام، چقدر سرمایه دارم، چقدر خوب اندوخته‌ام... برعکس‌ش هم حسرت است و پشیمانی! چقدر دستم خالی است؟! چرا اینقدر مانده ام؟ چرا نکردم؟ من این همه سال در دنیا چه‌کار می‌کردم؟! حالا فهمیدم الدنیا مزرعة الآخره یعنی چه! 🔹رشد نکردن درخت و گل را می‌توانی به آب و خاک و باد نسبت دهی، اما رشد نکردن خودت را نه، فقط گردن خودت است و بس! انکار هم نمی توانی بکنی! رازِ عمیق بودنِ عذاب‌های آخرتی همین است، نعمت‌هایش هم همین طور! 🔹این نگاه به عالم آخرت نگاهی "واقع‌بینانه" است، اینکه من قرار است محصولِ خودم را درو کنم! محصولی که سال‌ها کاشته‌ام، نام این محصول "نامه‌ی اعمال" است و نامه همان "من" ام، نه کاغذی جدا از من! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 بزرگ‌مردِ کوچک! "ما همیشه مقاوم هستیم" 🔹اینها را از که یاد گرفته ای مرد؟! هم‌سالان تو الان مشغول بازی اند یا مشق‌های‌شان را می‌نویسند؛ تو اما مشق کرده ای، درس مقاومت را در چه مکتبی خوانده ای که اینطور منتظر شهادتی؟ 🔹آهای لیبرالیسم! اومانیسم! سوسیالیسم! و تمام ایسم‌های مدعی! کودکان‌تان را که نه، دانشمندان‌تان را بیاورید برای شاگردی در این مکتب! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
🔹لقاءالله چیه؟ دلیلی نداره بگیم دیدن عذاب قیامت و... بلکه لقاءالله یعنی دیدن خود خدا! (البته با شهود باطنی، نه به چشم سر!) 🔹این دیدار باید در کجا باشه؟ قاعدتا تو همین دنیا! 🔹اینهایی که لقاءالله رو تکذیب کردن فقط مشرکین زمان پیامبر ص بودن؟ نه! ما تکذیب نمی‌کنیم؟ به زبان تکذیب نمی کنیم به عمل چطور؟ 🔹چرا می‌فرماید: خسارت دیدند، نه اینکه خسارت خواهند دید؟ چون قطعیه! مثل اینکه قراره اتفاق بدی برا ما بیفته و بگیم: بدبخت شدم رفت! یعنی قطعیه! ترجمه: آنها که لقای پروردگار را تکذیب کردند، مسلماً زیان دیدند؛ (و این تکذیب، ادامه می یابد) تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید؛ می‌گویند: «ای افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهی کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش می‌کشند؛ چه بد باری بر دوش خواهند داشت! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر جای اینا خالیه 😢 🎥 "اگر کار برای خدا باشه لحن باید یکی باشه"! 🔹چقدر اینا رو خودشون کار کرده بودن! اینکه آدم از جونش بگذره بره زیر گلوله های داغ، بره روی مین، این واقعا سخته خیلی هنر میخاد. اما سخت تر از اینا اینه که اینقدر اهل تهذیب نفس باشی که این ریزه کاری ها یادت باشه، الان ما هم میتونیم حرف این شهید رو به زبان بگیم یا بنویسیم، ولی تو جبهه تو اون شلوغی و خستگی حواست به اینها باشه واقعا عجیبه! 🔹نشانه ی اینه که دغدغه ی دائمی این شهید( و امثال این شهید) فقط "خدا" بوده! و برا خودش برنامه ریخته بوده، برنامه ی مبارزه با نفس! یادداشتهای یک طلبه👇 https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بیانی زیبا از علامه حسن‌زاده ره: خودت را درست بساز❗️ عجیب است؛ بسیاری از معارف دین یا حتی غلط معرفی شده اند! 🔹مثلا نامه‌ی عمل؛ هنوز هم بسیاری از مسلمانان نامه‌ی عمل را نوشته‌ای کاغذی می‌دانند، این نگاه باعث می‌شود "نتیجه‌ی عمل" را جدا از خودمان بدانیم! اما اگر بدانیم تک تک "اعمال و رفتار" ما حتی "نیت‌ها" تبدیل به حقیقتی می‌شوند که در زندگی بعدی (یا همان عالم آخرت )این را به ما نشان خواهند داد؛ در این صورت ‌نگاه ما به "دین و معارف اسلام" متفاوت خواهد بود. در کلیپ فوق علامه حسن‌زاده ره، به گوشه‌ای از این حقایق اشاره می‌کنند: "علم و عمل !" یعنی ما، شخصیت حقیقی ما را می‌سازند! و در عالم بعدی، این هویت، بروز و ظهور خواهد داشت! یادداشت‌های یک طلبه👇 https://eitaa.com/yaddashtthayeyektalabeh
﷽ چقدر خوبه آدم تکلف الکی نداشته باشه، در حرف زدن در پوشش و حتی تکلف در نوشتن مطلب تو کانال! خیلی مطلب مفید به ذهنم میاد بنویسم ولی هی میخام با یه متن وزین و فخیم بنویسم😎 آخرش موقعیتش یا مناسبتش تموم میشه نمی نویسم یا یادم میره 😊 مثلا در مورد اربعین چقدر مطلب داشتم الان دیگه وقتش گذشت، البته شایدم بنویسم. خلاصه از این به بعد باید کمی تکلفات رو کنار بذارم و راحتتر بنویسم!
اصلا من ننویسم اذیت میشم! میگن یکی داشت غیبت میکرد گفتن نگو بابا غیبت نکن حرامه گفت چی کار کنم اگر نگم می‌تِرکّم خفه میشم🤬 حفظ جان واجبه باید بگم 😁 بعضیا اینجوری ند دوست دارن حرف بزنن(یا مطلب بنویسن) البته این یه دلیل روانشناختی(فیزیولوژیکی) داره که عرض خواهم کرد
﷽ ✍️جامعه‌ی ایمانی، جامعه‌ی خوش بین چند روز پیش در حال رانندگی احساس کردم کلاج زیر پام یه جوریه، کمی جلوتر رفتم دیدم داره بدتر میشه صدای عجیبی میده خلاصه رفتم مکانیکی معلوم شد صفحه کلاج کلا داغون شده و تعمیرات اساسی میخواد، (بماند که انتظار نداشتم سه میلیون و پانصد تومن خرج درست کنه برام😳) تو راه سعی میکردم کمتر از کلاج استفاده کنم و بخشی از راه رو خلاص برم ،برا همین گاهی سرعتم خیلی کم بود و همین باعث عصبانیت راننده های عقبی می شد . تو ترافیک بلوار غدیر(قم) عقبی ها انتظار داشتن همین که جلوم خالی شد سریع برم ولی نمیتونستم 🚙 یکی بوق می زد یکی شیشه شو میداد پایین اعتراض میکرد یا حداقل با خودشون نُچ نُچ میکردن که چرا این حرکت نمیکنه آخه 😬 🔹نکته ای که میخام بگم اینه: بعد از این قضیه به ذهنم رسید طبق روایات، باید رفتار انسان ها رو حمل بر صحت کرد، حتی روایت داریم اگر رفتار بدی از مومنی دیدید ۷۰بار توجیه کنید و... اساسا مسئله به دیگران هم روایات متعددی داره و میشه گفت از آموزه های قطعی دینه. اگر جامعه ما این باور رو داشته باشه و نسبت به دیگران این حس خوب رو داشته باشه خیلی کار راحت میشه. مثلا اگر راننده ها بگن: لابد این بنده خدا ماشینش مشکلی داره وگرنه مرض نداره اینقدر آروم بره😊 اونوقت حرص نمیخورن فحش هم نمیدن به همدیگه سریع بوق نمیزنن دعوا نمیشه و... 🔹راستش من خودم شاید این نکات مثبت و حسن ظن به ذهنم نرسه(مثلا در حین رانندگی) ولی اگر جامعه اینطور تربیت بشه یعنی عادت کنیم به ، خیلی از معضلات اجتماعی کم میشه یا حتی حل میشه. تو (که شاخه ای از روانشناسیه)جا داره این معارف دینی وارد بشه و بحث بشه. مسئله تو روابط خانوادگی هم فوق العاده مفید و کمک کاره! 🔹ببینید روایات ما چقدر دارن خاک میخورن😔 یعنی اصلا ما دست به روایات نزدیم! اگر اینها وارد جامعه بشن، جامعه یه چیز دیگه میشه! وگرنه جامعه ای که برخی احکام ظاهری رو رعایت کنه ولی از اینها دور باشه هنوز جامعه اسلامی نشده! یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
﷽ خیری که شُمردی! ✍بعضی وقتا کارهای خوب مون رو به بقیه میگیم یا حداقل در ذهن خودمون هست و همین بهمون حس خوبی میده (چون فکر میکنیم خیلی خوبیم!) روایت پایین رو بخونین👇 قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: لَا خَيْرَ فِي الْمَعْرُوفِ إِذَا أُحْصِيَ. در کارخوبی که با شمارش همراه باشد خیری نیست. فرمایشات استاد بزرگوارمون حاج آقا مصطفی خامنه ای در توضیح این روایت: " لذا آنچه که به خدا مربوط می‌شود دیگر به ما ارتباطی ندارد و نباید به آن کرد (باید سراغ کارهایی که انجام نشده برویم). شاید علتش این باشد که تمام این کارها برای کمرنگ شدن است در حالی که احصاء(شمردن کارهای خوب)، اثر عکس می‌گذارد! لذا دیگر نباید از این کار، خیری در راه انتظار داشت!! البته ممکن است مراد از احصاء، شمردن با منت باشد که در واقع احسان و صدقه خود را به روی فرد می‌آورد." 🔹دوتا نکته ی خیلی جالب در بیان حاج آقا ، یکیش این که تمام این کارها برای کمرنگ شدن نفسانیته! و شمردن اینا(به زبان آوردن یا به ذهن آوردن) اثر معکوس میذاره یعنی نفس رو پرورش می ده و گنده تر میکنه! 🔹دوم اینکه فرمودن اصلا از این کار خیری که به زبان آوردی دیگه انتظار نداشته باش باعث رشدت بشه!! خلاصه اینکه کار خیر ی که انجام دادی کلا فراموش کن! و دنبال کار خیر دیگه باش(حالا تو محیط خونه یا جامعه. کار خیر از نماز شب خوندن و صدقه دادن گرفته تا گره گشایی از کار یک مومن...) یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل آسان آیت‌الله بهجت(ره) برای زیاد شدن محبّت خداوند یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
نقاشِ وارَسته‌! ✍رفیقی دارم نقاشِ ماشینه.از حدود سال ۹۰ که من اومدم حوزه ایشونم کارش رو شروع کرد و بعدش اومد قم، دیشب رفته بودم مغازه‌ش. 🔹میگفت چند سال پیش یکی از رفقا بهم گفت جلسه حدیث کسا داریم منم رفتم. وقتی حدیث کساو روضه و مراسم تموم شد، کلا ورق برگشت و کلا شد صحبت و پول!😳 شروع کردن به صحبت از بورس و خرید و فروش و... صحبتهای میلیاردی می کردن. چند جلسه که رفتم دیدم روحیه ام داره عوض میشه دیگه نرفتم 👌 (دقت کنین یه نقاشِ ماشین داره این حرفها رو میزنه نه یه طلبه نه یه استاد اخلاق. کسی که صبح تا شب کارش با ماشین و رنگ ماشینه . هم با صافکار و مکانیکه!) حدود نیم ساعتی که پیشش بودم چند نکته اخلاقی ازش یاد گرفتم یکیش همین که مراقب رفت و آمدهاش هست با هر کسی نمیشینه! 🔹دوم اینکه این آدم شدیدا است، اصلا تعلقی به دنیا نداره. از حرف زدنش متوجه میشم. هیچ حرص و جوشی برا بهتر کردن ماشینش و مغازه ش و ... نمیکنه. از رو تنبلی هم نیست خوب پول درمیاره همیشه مشتری داره به خانواده ش هم میرسه اما نداره مهم اینه(وگرنه دنیاگریزی به معنای انزوا یا تنبلی و بی خیالی اصلا مورد تایید شریعت نیست ) 🔹نکته‌ی دیگه اینه که از همون ایامی که تبریز بود اهل جلسات اخلاق بود و هنوز هم داره(یه استاد اعلا!)، برکتِ اون عالم بزرگ این شده که یه شده یه آدم اخلاقی و رشدیافته! یاد این روایت شریف افتادم:لذَّاكِرُ فِي اَلْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي اَلْفَارِّينَ:کسیکه در بین افرادغافل، به یاد خداست، مثل رزمنده ایه در بین فراریان از جنگ!
دانشمندانِ متعفن! ✍️۱۵سال پیش وقتی دردانشگاه تبریز استادان ما ازنظریه‌های جامعه شناسی"بروس کوئن"، از هرم نیازهای "آبراهام مزلو"،ازتئوریXY "مک گریگور"و... صحبت می‌کردندنه تنها جرأت انتقاد ازاین《به اصطلاح دانشمندان》!نداشتیم،بلکه تصور هم نمی‌کردیم که این خدایانِ علم واندیشه اشتباه کرده باشند! 🔹مامقصرنبودیم اساتید عزیزمان هم باور کرده بودند که اینها حظّی از علم و اندیشه دارند! و اساسا قابل نقد نیستند اگر هم قرار است نقدی شود، ناقد هم باید از جنس خودشان باشد، یعنی فرنگی و کراوات زده و دانشمند!(با همان تعریف خودشان از دانشمند) وگرنه ایرانی را چه به نقد این خداها! لذا اگر فروید را پیاژه و راجرز نقد کنند قابل قبول است اما اگر ما نقد کنیم نه! 🔹باور کنید حرفهای هابرماس چیز جدیدی نیست،او مشتی ست نمونه ی خروار! خروارها نظریه‌پرداز که اسم‌شان را دانشمند گذاشته‌ایم، گاه اتفاقی می‌افتد و بوی گند تفکرات‌شان بیرون می‌زند؛ مثل همین حرف‌های هابرماس در مورد کودک کشان صهیونیست، و گاه زیر الفاظ شیک و نظریه‌های باکلاس پنهان می‌ماند! 🔹هابرماس را غیر از مزلو و فروید و تیلور و یونگ و... ندانید، آن‌که عطر معارف عصمت را به خود نزده لاجرم بوی تعفن می‌دهد! تازه اینها گوشه‌ای از تفکرات اومانیسمی ونسبی گرایی است،درتفکری که به جای«خدا»،«انسان»محوراست،جایی برای اخلاق فطری نمی‌ماندو دراندیشه‌‌ی نسبیت، حقیقتی درکار نیست که ازآن دفاع کنی! 🔹برای میلیاردها دلار که ازبیت المال هزینه دانشگاه‌هاکردیم تااینهارا به خورد جوانان‌مان دهد،بخندیم یاگریه کنیم؟! یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روضه‌ و شعرخوانی زیبای استاد میرزامحمدی ما یادمان که نیست، ولی راستی حسین! با یاد غربت تو کجا آشنا شدیم؟ ممنون از این که آمدی آقای ما شدی ممنون از این که نوکر این خانه، ما شدیم... صلی الله علیک یا یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
✅"آنچه به ما می‌رسد در آن عالم،صورتِ خود ماست! سلسله های پیچ در پیچ شهوات و هواها را پاره کن و کُندِ قلب را بشکن و از اسارت بیرون بیا و در این عالم آزادانه زیست کن تا 👈در آن عالم آزاد باشی و گرنه صورت این اسارت را در آنجا حاضر خواهی دید! ..." امام خمینی ره 🔹منظور حضرت امام اینه که عذاب و پاداشی که در عالم بعدی میبینم اعمال خودمونه، یعنی هر عملی که انجام میدیم باطن و داره که یا جهنمه یا بهشت! پس، تک تک اعمال ما، زندگیِ بعدی ما رو میسازن😳 🔹این تصویر از عالم آخرت رو خیلیامون نمیدونیم یا میدونیم ولی مطابقش عمل نمی‌کنیم! یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
✍چشیدنی! سال ۹۸ بود، نشسته بودیم خونه که صدای گریه‌ای رو شنیدیم؛ خانوم همسایه بود، مثل بقیه‌ی همسران طلاب باحیا و اهل مراعات بود تا حالا صدای بلندشون را نشنیده بودیم، اما از دست دادن موجود عزیزی مثل پدر چیز ساده ای نبود، طبیعی بود گریه کنه و... یادمه اونروز باخودم میگفتم الان چی باید گفت به کسی که خبر فوت عزیزش رو شنیده؟چه توضیحی؟ چه استدلالی؟🤔 به این نتیجه رسیدم که هیچی! 🔹گاهی کسی ماشینش آسیب میبینه یا خونه اش...یا تو آزمونی موفق نمیشه... خیلی از تلخی های زندگی با استدلال و توضیح تلخی‌ش میره، اما رو فقط باید پذیرفت! مرگ هیچ استدلال و توضیحی نمیخاد! 🔹امروز وقتی خبر فوت یکی از رفقا رو شنیدم یاد همون روز افتادم؛نمیدونستم تعجب کنم؟ناراحت باشم؟... بعد گفتم باید دنیا رو همین طوری بپذیریم و بدانیم که از دست دادن عزیزان، طبیعت دنیاست ! اگر پذیرفتیم و دنیا رو درست شناختیم کمتر اذیت میشیم! 🔹"کل نفس ذائقة الموت" یعنی همه‌ی ما خواهیم چشید! مرگ است! نوبت خودمان هم خواهد شد: گرگِ اجل یکایک از این گلّه می‌برد/این گله بین که چه آسوده می‌چَرد! ✅رفیق مخلص، باصفا، جهادی و در یک کلمه ! خوش به حالش، دنبال رضای مولاش بود، بعد از دانشگاه اومده بود حوزه برا سربازی حضرت عج، بعدش هم فهمید وظیفه ش رفتن به کرمانه و رفت... خوش به حالش، در حال سربازی از دنیا رفت! ان‌شالله مهمان حضرت زهرا باشی برادر🤲 فاتحه و چند تا صلوات بی زحمت بفرستید https://iPorse.ir/6241280 یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh