﷽ ✍قیامت؛ ظهورِ خودت!
🔹گاهی یک درخت پرشکوفه میبینی و گاهی یک نهال کوچک "میکاری" و تبدیل به درختی پرثمر میشود، اولی برایت جذاب است اما دومی چیز دیگری است! چرا؟
گاهی یک جوان رعنا میبینی و گاهی نوزادی را "بزرگ کرده ای" و فرزندی برومند داری؛ چرا دومی اینقدر برایت مهم است؟
🔹چرا بزرگ شدن درخت یا کودک همسایه برایت چندان مهم نیست اما اگر خودت رشدش داده ای لذت میبری؟
چون #محصول خودت را میبینی، حاصل چند سال زحمتت را!
آدمی "محصول خودش" را "خودش" میپندارد و از کمال او احساس کمال می کند و همین لذت دارد!
🔹تازه اینها هیچ کدام، "تو" نیستند؛ فقط منسوب به تو اند! حالا فکر کن خودت را رشد داده ای، و آن روز آمده، آن روز که "خود واقعی" تو بیرون میآید، 👈 یوم تبلی السرائر!
خودت را میبینی؛ شفاف، بی کم و کاست ، بیتغییر، همان که بودی همان که سالها در این دنیا ساختهای، 👈لایظلمون نقیرا! نه ذره ای از تو کم کرده اند و نه افزوده اند، خودتی!
🔹آن وقت اگر این "بذر وجودت" را خوب #کاشته ای و رشدش داده ای، چه لذتی خواهی برد! به به، این منم چقدر خوب رشد کرده ام چقدر بزرگ شده ام، چقدر سرمایه دارم، چقدر خوب اندوختهام...
برعکسش هم حسرت است و پشیمانی! چقدر دستم خالی است؟! چرا اینقدر #کوچک مانده ام؟ چرا #رشد نکردم؟ من این همه سال در دنیا چهکار میکردم؟!
حالا فهمیدم الدنیا مزرعة الآخره یعنی چه!
🔹رشد نکردن درخت و گل را میتوانی به آب و خاک و باد نسبت دهی، اما رشد نکردن خودت را نه، فقط گردن خودت است و بس!
انکار هم نمی توانی بکنی!
رازِ عمیق بودنِ عذابهای آخرتی همین است، نعمتهایش هم همین طور!
🔹این نگاه به عالم آخرت نگاهی "واقعبینانه" است، اینکه من قرار است محصولِ خودم را درو کنم! محصولی که سالها کاشتهام، نام این محصول "نامهی اعمال" است و نامه همان "من" ام، نه کاغذی جدا از من!
یادداشتهای یک طلبه👇
https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42