✍️ روحانیت و دلسوزی به مردم
روحانیت _به دلایل مختلفی_ هنوز نتوانسته دلسوزی خود را به مردم اثبات کند. چرا ؟
از نقش رسانههای دشمن و تلاش شیطان در مبارزهی با «پاسداران شریعت» که بگذریم، یک عامل دیگر هم حائز توجه است و آن «منحصر کردن دین در بایدها و نبایدهای فقهی» است.
🔹دین صرفا مجموعهای از بایدها و نبایدها نیست، اساسا دین فقط #دستور و توصیه نیست، دین میخواهد لذت یک زندگی شیرین و بهشتی را در همین دنیا هم به بشریت بچشاند!
ما نتوانسته ایم به مردم بقبولانیم و بچشانیم که #زندگی_دیندارانه، شیرین است، لذیذ است! و یکی از اهداف دین همین است!
اساساً دین را در بستر «زندگی» تعریف نکردهایم؛
آن وقت کسی که دین در زندگیاش نبوده و هیچ لذتی از دین، تقوا و خداباوری نبرده، با جملهی «حجابت را رعایت کن» مواجه میشود!
این جمله اگر مصداق امر به معروف باشد در ارزشمند و دینی بودن آن شکی نیست؛ اما مراقب باشیم مردم گمان نکنند دین همین است!
🔹آنگاه که مردم «شیرین بودن زندگی دینی» را چشیدند، «پاسداران دین» را هم دلسوز خود خواهند یافت؛
آن وقت دیگر احساس نمیکنند اینها تمام رسالتشان گیر دادن به پوشش من است،
بلکه روحانی را پدری دلسوز میبینند که دغدغهی «سعادت ابدی» ما را دارند، همچون انبیای الهی که «عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ» بودند
نگران سعادت مردم بودن و برای این غایت تلاش کردن، یعنی نهایت دلسوزی!
و از دلسوز بودن تا «گیردادن و گیرینوف بودن» فاصله زیاد است!
🔹 روحانیت تنها قشری است که هویت و جایگاهش را ۱۸۰ درجه برعکس نشان دادهاند! قشری که دلسوز بودن دین و پاسداران دین را نتوانسته آنطور که باید اثبات کند!
#دین_زندگی
#روحانیت_دلسوز
یادداشتهای یک طلبه 👇
@yaddashtthayeyektalabeh