eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
266 دنبال‌کننده
180 عکس
153 ویدیو
11 فایل
سحرم مرغ جرس ناله برآورد بخوان! که همه فلسفه ی ماندنِ‌تو خواندنِ توست! ✔صمیمانه مشتاق نظرات گهربارتان هستم @Abdolmajidd
مشاهده در ایتا
دانلود
همسران طلاب! 🔹زن در طول تاریخ فارغ از تأثیرات منحصر به فرد خود، جایگاهی به عنوان و برای مرد داشته و به این صورت نیز ایفای نقش کرده است. از جمله‌ی این نقش‌ها، همسر بودن برای مردانی ست با یا خاص؛ ماموریتی مانند با حساسیت‌های مخصوص خودش! 🔹شهادت یک عالم خدوم یا سوء قصد به جان یک روحانی دیگر در عین اینکه جانسوز و دردناک است، عجیب نیست؛ چرا که تاریخ پر است از شهادت مردان خدا و سوء قصد به جان اولیای الهی و استهزای انبیا و... اما این تحلیلِ منِ طلبه است، که با نگاهی به گذشته ی جبهه ی حق و کنونی این جبهه که سرشار از پویایی و امید است ، از دست دادن این و اهانت به این را طبیعتِ مبارزه می‌دانم، آیا همسران طلاب هم همین نگاه و تحلیل را دارند؟ یا با شنیدن هر خبری نگرانی‌ها و دغدغه‌هایشان بیش‌تر می‌شود؟ 🔹ناگفته پیداست مردم به دین و عالمان دینی در این برهه از تاریخ هزاران برابر بیش تر از گذشته است و اتفاقا همین باعث شده، دشمن در جنگ رسانه ای خود اینگونه القا کند که مردم اقبالی به روحانیت ندارند! 🔹از زوایای مختلف می توان به اتفافات این روزها نگاه کرد؛ اینکه جنگ رسانه ای دشمن چقدر موفق بوده که با به هم زدن نظام محاسباتی، کسی را به جسارت یا حتی قتل یک می‌کشاند... اینکه ظلم یا خیانت مسئول خصوصا اگر ۸ سال مسئولیت داشته و هم باشد چقدر نقش دارد و افراد کوتاه بین را به این اشتباه می‌اندازد که این قشر مقصر مشکلات جامعه است... اما فارغ از این تحلیل‌ها آنچه جای تامل دارد آسیبی است ذهنی و روانی، که به همسران طلاب وارد می‌شود! همسرانی که جز همراهیِ سربازان امام زمان عج جرمی ندارند! همسرانی صبور، وقور، قانع و همسرانی همراه! یادداشتهای یک طلبه(کلیک کنید)
﷽ 🔹دیشب بخشی از فوتبال ایران_سوریه رو نگاه میکردم از شبکه ورزش. در حین پخش زنده، چند نفر دور هم نشسته بودن و تحلیل میکردن. چشمم افتاد به آقای خیابانی و خداداد عزیزی و وحید شمسایی... کسانی که عمرشون رو گذاشتن پای فوتبال! یعنی کل زندگی شون فوتبال بوده( تازه اینا بچه مثبتای فوتبالن). اینکه انسان چندوقت یه بار به عنوان و رفع خستگی چند دقیقه فوتبال ببینه یه بحثه، اما اینکه زندگیش فوتبال باشه، واقعا وحشتناکه! شاید روز قیامت بعضی از این بازیکنان به شکل بشن!(پناه بر خدا!) شایدم نشن🤔 الله اعلم! 📌چون آخرت، همین دنیاست و زندگی انسان در این دنیا هرجور باشه، همون جا ظهور میکنه، خب آدمی که یک عمر تمام دغدغه‌ش فوتبال بوده... 🔹ولی در کل خدا رو شکر کردم که زندگی‌م در مسیر بوده( هر چند بین این همه طلبه‌‌ی پرتلاش و متخلق من جوجه اردک زشت بودم ولی بازم عنوان طلبه‌ داشته‌ام الحمدلله 🤲) خداروشکر عمرمون با و کتاب گذشته. اونم علوم اهل بیت! خدایا ما رو قدردان و عامل به این علوم قرار بده🤲 یادداشتهای یک طلبه👇 @yaddashtthayeyektalabeh
✅ارزش طلبگی "ارزش طلبگی به این است که، _شما خود را برای کاری آماده می‌کنید که هیچ کاری آن نیست؛ _طلبگی از موجود تأثیرش بیشتر است! _شما و هدایتگران مردم هستید." بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مدیران، مدرسان و طلاب حوزه‌های علمیه‌ی تهران 1395/02/25 یادداشت‌های یک طلبه 👇 @yaddashtthayeyektalabeh
تاجر زاده‌ای که عالم شد. ✍ مجید ابطحی محمد حسین ، پسر تاجر بزرگ «محمدحسن‌معین‌التجار» آرزوی رفتن به حوزه را داشت؛ هرگاه فرصت را مناسب می‌دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‌نهاد و با اصرار از او می‌خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه‌ معارف اسلامی شود. اما پدر که پسری جز او نداشت، راضی به این کار نمی‌شد. هرچه زمان پیشتر می‌رفت اشتیاق محمدحسین به تحصیل علوم اسلامی بیشتر می‌شد و پدر، خود را بیش از پیش پیرتر احساس می‌کرد و با جدیت از پسر می‌خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر طلبه‌شدن را از سر بیرون کند. چیزی که این مشکل را برطرف کرد، تنها یک توسل به حضرت باب الحوائج امام موسی کاظم (علیه‌السلام) بود. محمدحسین می‌گوید: 🔹«آن روز هم مثل هر روز با پدرم در نماز جماعتی که عصرها در صحن مطهر کاظمین برپا می‌شد شرکت جسته بودم. نماز تمام شده بود اما صفوف نمازگزاران هنوز به هم نخورده بود. من در حالی‌که زانوی غم در بغل گرفته بودم، با فاصله اندکی پدرم را می‌پاییدم که دیدم با یکی از تجار بغداد گرم صحبت است. همچنانکه نشسته بودم داشتم در آتش اشتیاق می‌سوختم. چشمم در گنبد زیبای امام کاظم (علیه السلام) بود که ... عنان از کف هر صاحب دلی می‌ربود. 🔹در این حال از دلم گذشت که ای باب الحوائج، ای موسی بن جعفر، تو عبد صالح و از بندگان برگزیده خدایی و در پیش حضرت حق آبرو داری، تو را چه می‌شد اگر از خدا می‌خواستی دل پدرم را به من نزدیکتر می‌کرد تا با تصمیم من که چیزی جز تحصیل علم و کمال در مکتب شما نیست - راضی می‌شد ... 🔹در همین اندیشه‌ها بودم که دیدم پدرم صدایم می‌کند: محمدحسین! محمدحسین، پسرم! اگر هنوز هم آرزومندی که به حوزه بروی تا دروس اسلامی بخوانی برو! از طرف من خاطرت جمع باشد، ناراحت نمی‌شوم ... اگر دلت می‌خواهد به نجف اشرف بروی برو! 🔹و این چنین شد که، پسر معین التجار، با یک توسل به موسی بن جعفر علیه السلام، آیت‌الله محمدحسین غروی اصفهانی (معروف به کمپانی) شد! از فقها و فلاسفه‌ی بزرگ شیعه که بیش از صد شاگرد تربیت کرد؛ علامه طباطبایی و آیت الله خوئی از جمله ی آنها بود. رضوان الله تعالی علیهم. 📌 علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی (قدس سره) از فرزند آیت الله غروی اصفهانی، شیخ محمد غروی و او هم از پدرش آیت الله غروی نقل می‌کردند که پدرم از این توسل که نقشی بسیار حیاتی در زندگانی ایشان داشت، بارها به مناسبت‌های مختلفی سخن به میان می‌آورد و خود را همیشه مدیون این لطف حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) می‌دانست.) یادداشت‌های یک طلبه 👇 @yaddashtthayeyektalabeh
﷽از طلبگی تا گیم نت ➖➖➖➖ حدود سال ۹۴بود،پسر یکی از آشنایان قصد آمدن به حوزه کرده بود، شوق حوزه و درس دین خواندن و سربازی حضرت ولیعصر و... . قرار بود در این مورد باهم صحبت کنیم، یکی دو بار وقت گذاشتیم و در خیابان‌های تبریز پرسه‌زنان گفتگو کردیم؛ غرضش دانشگاه جامع رضوی بود ، گویی دوست داشت در کنار طلبه شدن، دانشگاه را هم در دست داشته باشد. این نگرانی که"نکند دانشگاه را از دست بدهم" بین بعضی از متقاضیان ورود به حوزه، تقریباً شایع است! از همان اول احساس می کردم از دانشگاه، طلبه درنمی‌آید، حتی دانشگاه امام صادق یا دانشگاه رضوی علیهماالسلام که داخل حرم مقدس علی‌بن‌موسی‌الرضا باشد؛ اصلا مثل اینکه عنوان دانشگاه طلسمی دارد که خروجی‌اش نمیتواند طلبه شود حتی اگر همان دروس حوزوی خوانده شود! تقریباً همین را هم به او گفتم ولی رفت؛ دانشجوی دانشگاه رضوی شد، چند سال بعد خبر داد که می‌خواهد برگردد تبریز و در خود حوزه علمیه مشغول باشد، پرسیدم چرا؟ به گمانم گفت "چیزی که دنبالش بودم اینجا نبود" خوشحال شدم که هنوز دغدغه هایش نخوابیده و از حوزه نبریده! گذشت... ➖دورادور پیگیر بودم و حالش را می‌پرسیدم تا اینکه ماه رمضان امسال شد، از پسردایی‌ام پرسیدم از فلانی چه خبر؟ گفت گیم‌نت باز کرده! با تعجب تکرار کردم فلانی را میگویم ها! مطمئنی؟😳 گفت بله و ادامه داد: "آقا مجید اینم حرامه؟" گفتم "برای او بله! چون طلبه بود!" گفت من خبری از طلبه بودنش ندارم! ➖یکی دو روز بعد خودش را دیدم، بعد از روبوسی و تعارفات پرسیدم: چه خبر؟ خیلی دیپلماتیک جواب داد: الحمدلله مشغولیم! گفتم از حوزه چه خبر؟ گفت خبر ندارم، گفتم خودت را میگویم، درسهایت به کجا رسید؟ احساس کردم دوست ندارد صریح جواب بدهد ولی گفت: کلا گذاشتم کنار! دیدم کار از کار گذشته و طلبگی را رها کرده!😔 با خودم گفتم «از زرگری به کوزه‌گری رسیده‌ای/ افسوس ترقی معکوس کرده‌ای!» 🔹علتش چه بود نمیدانم، مشکلات مالی و اوضاع اقتصادی طلبه ها؟ ویژگیهای روحی خود شخص؟ فتنه ززآ و جسارتهایی که به طلاب شد؟ توهمات خود طلبه که مردم را رفیق خودش نمی‌داند ؟ چه چیزی باعث می‌شود طلبه ای طلبگی را رها کند؟ شاید هم مقصر، امثال من بودیم که نتوانستیم ارتباطمان با طلبه‌های تازه‌وارد را حفظ کنیم و مراقب سقوط شان باشیم! و حالا افسوس بخوریم که، «طلبگی کجا و‌ گیم‌نت کجا!» ➖از بقیه‌ی عوامل که بگذریم، من «ضعف برخی مسئولین حوزه» را عامل اصلی می‌دانم، البته برخی! کسانیکه خودشان نمی‌دانند رسالت طلبگی چیست، کسانی که هنوز نفهمیده اند طلبه قرار است مردم را به خدا برساند و البته خودش باید خدا را چشیده باشد و برای چشیدن خدا نیاز به و راهنما دارد؛ مخالفت بعضیها با «اساتید اخلاق» را ناشی از این نفهمی میدانم. اساتید اخلاقی که بعد از سال‌ها مجاهدت، در تبریز و غیرتبریز انجام داده و خروجی ملموسی دارند؛ حوزه‌ی امروز بیش از همه نیاز به این مربیان توحیدی دارد. ✍مجید ابطحی قدم عضوشدن‌تان روی چشم👇 @yaddashtthayeyektalabeh
✅ارائه ی چهره ی مثبت و مظلوم از روحانیت ، خوب است اما کافی نیست! طلبه ها فقط مثبت نیستند، ! چون مفیدترین کار یعنی «کار روی اعتقادات مردم» کارویژه‌ای است که غیر از روحانیت از هیچ قشر دیگری ساخته نیست! ✍مجید ابطحی قدم عضوشدن‌تان روی چشم👇 @yaddashtthayeyektalabeh