﷽
✍بیت سیاح و هزینهی محبت!
✅گوشهی حسینیه ی را نشان داد و گفت:
" آن عکس را میبینی؟ پدربزرگمان است، محمد_قنبر، سالها در زندانهای صدام شکنجه شده بود، همهی این حسینیهها و خدمت به زائران و... یادگار ایشان است، دو سال پیش فوت کرد.
آن عکس دیگری هم عمویم هست، شهید شده "
اینها توضیحات عاصم_قنبر بود، خادم موکبی که امسال در کربلا میزبانمان بودند. خانوادهی قنبر از ترکهای کرکوک بودند که از ترس داعش به کربلا کوچ کرده بودند.
چند لحظه بعد هم نوجوانی را که چای تعارف کرد نشان داد و گفت:
"حاج آقا! بابای این بچه را داعشیها شهید کردند"
🔹تا اینجا صحبتهایش عادی بود اما در ادامه گفت: "ما دائما در جنگ بودیم و در حال شهید دادن و... . ما اهل بیت را دوست داریم و باید هم این هزینهها را بدهیم!" این نگاه قشنگش برایم جالب بود!
ادامه داد: "امیرالمومنین به میثم گفت: ما را دوست داری؟ میثم گفت: بله. حضرت فرمود: پس تو را به دار میآویزند! "
غرق معرفتش شده بودم، زیاد نمیخواستم حرف بزنم، فقط گفتم: "بله، #محبت_اهلبیت هزینه دارد! "
📌هفته ی گذشته که بیتسیاح مدال طلا را از دست داد، یاد همین مطلب افتادم، به ذهنم رسید او هم #هزینهی_محبت را داد، فارغ از اینکه چه کسانی و در چه حد مقصر بودند، این هم زاویهی دید دیگری است! وقتی عشق امالبنین و پسرش عباس (ع) را داری، هزینه هم باید بدهی. با این هزینهها عیارِ عاشق بودنت معلوم میشود و ارزشش بالاتر میرود!
#هزینهی_محبت
#عیار_عشق
یادداشتهای یک طلبه 👇
@yaddashtthayeyektalabeh