#آخوندِزینتی(۱)
🖊چند سال پیش خونهی پدرم کارگر داشتیم(برا مرمت خونه). یه کارگر جوون (که اهل یکی از روستاهای اطراف تبریز بود)، اومده بود برا تعمیرات سقف آشپزخونه، وقتی فهمید من طلبه ام شروع کرد به بحث. یادمه درحالیکه داشت کار میکرد از همون بالا صحبت هم میکرد😊
#منطقی و با حوصله باهم بحث میکردیم. مثل خیلی از جوون ها ذهنش پر شبهه بود، #غرب رو بهشت میدونست و کشور خودمون رو ویرانه!
🔷اواخر بحث بهم گفت: به نظرم شما که روحانی هستی اصلا نباید عمامه و عبا رو دربیاری و بیای اینجا بالا سر کارگر و... چون این لباس مقدس و محترم هست 🤔
جدا از اینکه چه بحثهایی کردیم، یه نکته خیلی برام جالب بود اونم اینکه👈 این جوون #روحانیت رو قبول داشت و لباس روحانیت رو #مقدس میدونست! اما مقدس به این معنا که کاری با هیچ کسی و هیچ مکتبی نداشته باشی، یه گوشه بشینی عبادت کنی! همون طور که خیلیا قرآن رو به این معنا #مقدس میدونن که بذاری #بالایطاقچه و اصلا به #زندگی واردش نکنی!
البته اینکه حرفهای منو قبول نمیکرد اشکالی نداشت اما اینکه نگاهی #زینتی و #دکوری برا روحانیت داشت برام جالب بود!
🔷قبل از این هم میدونستم که نگاه #سکولار همینه، یعنی #دین و به تبعاش #علمای دین یه طرف باشه، و #زندگی ( با همه ی ارکانش اعم از سیاست و علم و...) یه طرف! اما تو مکالمه با اون جوون، این مطلب کاملا برام جا افتاد !
📌حالا اینکه این نگاه چه تاریخچه ای داره و خود #حوزه چقدر مقصر بوده جای بحث دیگه ای داره.
#آخوندِزینتی
#سکولاریسم
یادداشتهای یک طلبه👇
https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42
آخوند زینتی(۳)
🖌حدود یک ماه پیش به دعوت یکی از دوستان در جلسه ای شرکت کردم که غالبا هم استاد دانشگاه و پزشک بودند. اساتیدی که هم تجربه ی #تحقیقوپژوهش داشتند هم سابقه اجرائی در ردههای بالای #مدیریتی کشور(مثل معاون فلان وزیر و رئیس فلان پژوهشکده...).
موضوع بحث #محصولاتتراریخته بود، و قوانینی که برای #مدیریتِ این محصولات باید تدوین شود،
🔹حالا ما آنجا چه کار میکردیم؟ بنده که کاره ای نبودم و واقعا زینتی بودم😊 ولی رفیقم قرار بود در کنار مطالب متخصصین #پزشکی و #بیوتکنولوژی و... نظر #فقه(:شریعت) را مطرح کند. به نوعی نماینده ی حوزه و شریعت بودیم!
جلسه از ۱۰ صبح شروع شد و تا حدود ۲بعد از ظهر طول کشید. بحثهایی چالشی و جنجالی مطرح شد که هدفم توضیح آنها نیست، یکی از اساتید (استاد دانشگاه تهران) متن مفصلی در مورد خطرات رها بودن #تراریخته سازی و لزوم مدیریت آنها آماده کرده بود، اما دیگراساتید غالبا مخالف ممنوعیت ها بودند. ظاهرا #دلسوزِ مردم و کشور بودند(الله اعلم!) امّا گویا منافعی هم داشتند و اساسا اگر ممنوعیت محصولات تراریخته به سمت مجلس می رفت و... این عزیزان ضررهای سنگینی میدیدند و به قول خودشان کارشان را از دست میدادند!
🔹بعد از صحبتهای استاد مذکور( که مخالف تراریخته سازی بود)، بقیه تک به تک شروع به #ترور کردند! بله ترور ! متن را ترور کردند شخص را ترور کردند، از تهمت و تحقیر و #شانتاژ و از همه چی استفاده کردند تا بگویند شما اشتباه میکنی و تراریخته خوب است!
🔹جلسه ی عجیبی بود، اولین بار بود که از نزدیک #مافیا میدیدم!#مافیایتراریخته! مافیایی مسلّح به سلاح علم! ( چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ! ) اگر کسی که چند مقاله در مورد محصولات تراریخته خوانده بود مغالطه هایشان را تشخیص میداد! طرف مقابل در موقعیتی قرار داشت که به راحتی میتوانست مغالطه کند و به همه ی #مخالفینتراریخته برچسب بزند، #برچسبِضدفناوری و #ضدعلم بودن!
🔹جالب اینکه در کلّ جلسه برای هیچ کدام از این اعزه سوال نبود که نظر #فقه(:شریعت) در این مورد چیست؟ شاید با خود میگفتند: مگر دین در این موارد حق اظهار نظر دارد؟ لابد از ما هم انتظار داشتند آخر جلسه دعا کنیم🤲همین!
در نهایت چند دقیقه مختصر هم فرصت دادند رفیق ما نکات فقهیِ مساله را بیان کنند، البته چندان اهمیتی برایشان نداشت!
📌آخر جلسه وقتی داشتیم سالن را ترک میکردیم یکی از اساتید(که پزشک متخصص هم بودند) با اشاره ی دست تعارفی کردند و فرمودند: حاج آقا شما جلوتر بفرمائید، ما همیشه پشت سر روحانیت حرکت میکنیم!🙏(نگفتم که اگر پشت سر روحانیت حرکت میکردید در فرایند تحقیقاتتان، نظر دین را هم میپرسیدید! اینکه شما اول از در خارج شوید یا روحانیت، چندان مهم نیست!) این بار #زینتی بودنِ روحانیت یک توصیه نبود، بلکه این نگاهِ افراد را با گوشت و پوست حس کردم!
یادداشتهای یک طلبه👇
https://eitaa.com/joinchat/3598844148Cfcd3daff42