تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#ارسالی #قسمت اول با سلام. من حدود ۴ سال هست که تازه خدا رو توی زندگیم پیدا کردم😊 البته قبلا هم ب
#ارسالی_اعضا
#قسمت_دومـــ
کلاس ها رو به صورت فشرده پشت سر هم گذاشته بودند برای دقیقه به دقیقه ما برنامه ریزی کرده بودند .
دیگه از خواب در طول روز خبری نبود .
شاید اونجا فقط ۴ یا ۵ ساعت خواب داشتیم که خیلی برام سخت بود نه تنها من که برای خیلی از بچه های دیگه.
اما یه چیزی این سختی رو برامون آسون والبته شیرین کرده بود .
اینکه فضای اونجا خیلی خیلی #معنوی بود.
روزمون رو به بطالت نمیگذروندیم و کلی چیزای دیگه.
فکرمون داشت تغییر میکرد✋🏼
وقتی که استاد ها با بیان صریح و شیوا و البته شیرین خودشون کتاب ها رو برامون توضیح میدادن خیلی چیزا برا روشن شد از #دین_اسلام.
من از دین فقط نمازو روزه و قرآن خوندنشو میدونستم و کارای دیگه که از بچگی توی کتاب هامون بود.
حتی دلیل این کارهارو هم نمیدونستم.
ولی با مطالعه کتاب های #شهیدمطهری و شرکت توی اون کلاس ها متوجه خیلی چیزا شدم .
وقتی استاد اخلاق درس میداد زندگی گذشته من که پر از اشتباهات درشت و ریز بود مثل فیلم از جلو چشمم عبور میکرد😔ومن فقط افسوس میخوردم و به خاطر اعمالم از خدا میخواستم که منو ببخشه😔
تا اون زمان من حتی نمیدونستم که با کارام سیلی میزدم تو صورت امام زمانم😔😭😭
کارم شده بود گریه و خجالت از خدا....😭😭
حالم عوض شده بود...
تازه متوجه شدم که دین اسلام یعنی چی،
وقتی اسلام میگه خانوما #حجاب.
وقتی میگه نمازو دعا.....یعنی چی.همه چیز برام تازه روشن شده بود.
بعد از دو هفته و خورده ای که از طرح برگشتم بدون اینکه متوجه بشم.
رفتارم تغییر کرده بود.
دیگه مسخره بازی و بیهوده صحبت کردن و آهنگ و .....خیلی از کارای دیگه برام بی معنی شده بودن😊
دیگه توی خونه همش حرف از آموزه های #دین بود. خواهرام که از من بزرگترن پای صحبتام مینشستن و اونام به خوندم کتاب های شهید مطهری ترغیب شدن.
خیلی از ابهاماتی که از دین توی ذهنشون بود ویا سوالاتی که حتی بهش فکر هم نکرده بودن حالا جواب داشت.جوابای روشن و کامل.
🍃آشنایی با شهید مطهری🍃منو تغییر داد اونم یک تغییر بزرگ و اساسی✌️🏼
این مباحث توی دانشگاه هم کشیده شده بود در غالب حلقه های معرفت ومن که حتی یکبار هم توی دانشگاه از ترس و استرس کنفرانس نداده بودم حالا با اعتماد به نفس بالا توی جمع دانشجوها داشتم براشون صحبت میکردم و روز به روز هم به جمع حلقه ی معرفت اضافه شدن.
حتی توی اردوهای جهادی هم کاربرد داشت و خیلی از خانوم های کم سواد بعضا بی سواد خونه دار به کلاس های شهید مطهری میومدند و از مطالب استفاده میکردند.
دیگه دوستام هم تغییر کردند. نگرش من به زندگی تغییر کرد.البته توی این تغییر با سختی هایی هم موجه شدم .بعضی از دوستام ترک م کردن و بعضی های دیگه هم مثل من با آشنا شدن با کتاب های شهید مطهری تغییر کردن.
خیلی هام کنایه میزدند و مسخره ام میکردند،ولی با گذشت ۴ سال دیگه این مسائل نیست اگرم هست خیلی کم شده.
کاش ما اسلام رو درست متوجه بشیم و درست هم بهش عمل کنیم.
انشاءالله...
ببخشید که خیلی طولانی شد.
#شهید_مطهری
🖤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🖤
#نکته_های_ناب
🔸استاد تحریری:
يكى از امور خطرآفرين براى سالك، نحوه ى استفاده از #اذكار و برنامه هاى #معنوى است كه تنها با توصيه ى #استاد آگاه و ورزيده مى توان از آن بهره مند گرديد، چنان كه از استاد بزرگ اخلاق و تربيت، علاّمه طباطبايى ـ رحمه اللّه ـ سؤال شد: علماى اخلاق و اساتيد معرفت، براى تربيت و تهذيب نفوس شاگردان خود در راستاى سير و سلوك، خواندن اذكار و اورادى را به آنها دستور مى دهند، آيا مى شود ديگران هم بدون دستور استاد آن اذكار را به جا آورند؟
ایشان در پاسخ فرمود: خير، نمى شود؛ زيرا خواندن آن اذكار را به تناسب شرايط و حال شاگردان خود به ايشان آموزش مى دهند، ولى همين اذكار و اوراد براى ديگران، مانند نارنجكى در دست آنها است كه ممكن است براى آنها خطر داشته باشد. از ايشان سؤال شد: اگر آن اذكار خطرناك است، پس چگونه استادان به شاگردان خود دستور مى دهند و براى آنها خطر ايجاد نمى كند؟ علاّمه در پاسخ فرمود: «همّ استاد در كنار ذكر، خطر آن را برطرف مى كند.»
🌸@yadeshohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌷شهید مهدی زین الدین 🕊پنجشنبه های دلتنگی
🕊دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.
.
🍃پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .
.
🍃آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.
.
🍃فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.
.
🍃ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.
.
🍃شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.
.
🍃 مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»
.
🍃آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.
.
🍃به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .
.
🍃لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای برایش، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت، و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...
.
#شهید_مهدی_زین_الدین
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۸.
.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت
.
🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
.
#صلوات
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#شهید_مهدی_زینالدین🌹 #غیبت #منتظر #شهادت #دعای_کمیل ✍می گفت:در زمان غیبت امام زمان(عج)،به کسی منتظ
🕊دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.
.
🍃پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .
.
🍃آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.
.
🍃فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.
.
🍃ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.
.
🍃شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.
.
🍃 مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»
.
🍃آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.
.
🍃به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .
.
🍃لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای ، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...
.
🕊به مناسبت سالروز تـولد #شهید_مهدی_زین_الدین
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
📅تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸
.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت
.
🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
.
....💚@yadeShohada313