#شهیدی که صدای تسبیح همه موجودات را می شنید...
#شهید_احمد_علی_نیّری
عِنایٰاتِ امٰامزَمٰان وَشهدا
#شهیدی که صدای تسبیح همه موجودات را می شنید... #شهید_احمد_علی_نیّری
🌹شهیدی که صدای تسبیح همه موجودات را می شنید🌹
#شهیــد_احمد_علی_نیری
خود شهید برای یکی از رفیقش تعریف میکرد:
یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند...
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار…
منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید...
از بین بوته ها به رود خانه نزدیک شدم... تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن.. نمیدانستم چه کار کنم ...
همان جا پشت درخت مخفی شدم …
می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم... پشت آن درخت و کنار رودخانه چندین دختر جوان مشغول شنا بودن ...
همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن... خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شود ... اما خدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم ...
از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم...
خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود ... یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت...
گفتم از این به بعد برای خدا گریه می کنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک می ریختم و مناجات می کردم... خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله… به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده می شد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!! همه می گفتند : سبوح القدوس و ربُّ الملائکه و الروح…
از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…
@yadeShohadaa