🕊نذر کردهام جز شما نگویم🕊
🕊دلم را نذر کردهام در جادهای که شما رفتهاید، بماند و قصه گوی غربت فرزندان خمینی شود💔
دلم را نذر کردهام راوی فتح خونین شما باشد و تا ابد، جز شما نگوید✋🏼
نذر کردهام برای رهایی از بند حسادتها و حماقتها.
نذر کردهام دلم را، که روزی در مسابقه نام و نشان، سکوی پرتاب خود را و در سبقت گاه زندگی، خویش را فراموش نکند. من با شما خودم را شناختم؛ و خدا را و جادهای را که به سمت نگاه حسین علیهالسلام میرود☝️🏼🙂
همه کوچهها، نام شهید دارند
روزگاری این کوچهها را نامی دیگر بود و این محلهها را رنگی دیگر.
تابلوی کوچهها هیچ کدام سرخ نبود؛ هیچ کس گلی به نام لاله نمیخرید.
اینجا محله کودکی من است. من با جوی آب سر کوچه خاطرهها دارم با همبازیهایم. از وقتی همبازیهایم رفتند، نام محله عوض شد و تابلوها و من از خجالت پاکی آنها سرخ شدم. حالا از آن همه همبازی، فقط چند شاخه گل لاله باقی است که عیدها بر تابلوی کوچهها مینشیند. حالا همه کوچهها نام شهید دارند، ولی کوچه دل من هنوز سرخ نشده و من از عاقبت محله افکارم میترسم.
#نام_سرخ
بر سر کوچه دلم، نام کسی نقش زده است؛ یادی از اصالت باران، حرفی از حضور گلهای بنفشه در هوای جماران. بوی خمینی، بر سر کوچه دلم قدم میزند، واژهای سرخ، نگهبان ناموس کوچه تنهاییام شده است. نکند غربت، چون سالوس ریا، بر این کوچه بگذرد! نکند گناه، بر دامن دختران کوچه دلم بنشیند! نکند موسیقی نیاز، صبحها خواب ناز غفلتم را بر هم نزند و اهالی کوچه نماز، عشقشان قضا شود!
نامی سرخ، بر سر کوچه، نگهبان ناموس کوچه است.
همه چیز بوی تو دارد
از تو آموختم ای برادر شهیدم که زندگی، مبارزهای بیپایان است. تو با مرگ خودت به من آموختی آنچه دنیا، با زرق و برقش یادم نداده بود.
تو با خون خود، نقاشی خالیام را که هزار روز و هزار هفته دنبال مداد رنگیهای مدرسهام به یغما رفته بود، رنگ کردی. اکنون تو نیستی، ولی همه چیز بوی تو دارد؛ بوی عاشقانه زیستن.
#شـهدا_عشـق_هستند🌷