💠 اسیران ایرانی در اردوگاه صلاحالدین در شهر تکریت عراق - سال ۱۳۶۳ هجری شمسی
🗓 26 مرداد 1369- سالگرد بازگشت آزادگان سرفراز به وطن
@yade_ayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 26 مرداد 1369- سالگرد بازگشت آزادگان سرفراز به وطن
🎥 فیلم | گفتگوی آزادگان در بدو ورود به خاک میهن و بیان احساس خود از رهایی از بند دشمن
@yade_ayyam
💠 آقای #لطف_الله_میثمی این هم سند ؛ بدیهیات تاریخ معاصر را تحریف نکنید
📄 روزنامه های #کیهان و #اطلاعات اعلامیه #مصدق برای #انحلال_مجلس را در شماره 25 مرداد 1332 منتشر کردند
@yade_ayyam
یاد ایام
💠 آقای #لطف_الله_میثمی این هم سند ؛ بدیهیات تاریخ معاصر را تحریف نکنید 📄 روزنامه های #کیهان و #اط
✳️ آقای #لطف_الله_میثمی این هم سند ؛ بدیهیات تاریخ معاصر را تحریف نکنید!
#لطف_الله_میثمی از فعالان ملی مذهبی با انکار #انحلال_مجلس توسط #مصدق در مرداد 1332 خواستار آن شده است که هر کس سندی در این زمینه دارد ارائه کند.
میثمی دقیقا گفته است : « #مصدق مجلس را منحل نکرد. بلکه آبستراکسیونی در مجلس رخ داد که آنرا از اکثریت انداخت. عده زیادی از اعضای آن از سمت نمایندگی استعفا دادند و برخی مانند مظفر بقایی و آیت الله کاشانی هم استفعا ندادند و در مجلس ماندند. بنابراین اصلا انحلال مجلسی در کار نبود بلکه اعضای فراکسیون نهضت ملی مجلس استعفا دادند. اگر...شخص دیگری توانست یک سند معتبر درباره انحلال مجلس توسط مصدق بدهد این کار را بکند.»
رفراندوم انحلال هفدهمین دوره مجلس شورای ملی 12 مرداد 1332 در تهران و ۱۹ مرداد در سراسر کشور برگزار شد. انحلال مجلس هفدهم 25 مرداد اعلام شد.
#روزنامه_اطلاعات و #روزنامه_کیهان در شماره 25 مرداد 1332 همزمان با انعکاس اخبار تحولات کشور ذیل عنوان « کودتای نظامی در کشور » اعلامیه #محمد_مصدق را منتشر کردند که در آن آمده بود : « بنا به اراده ملت ایران که به وسیله مراجعه به آرای عمومی اظهار شده بدین وسیله انحلال دوره هفدهم مجلس شورای ملی اعلام می گردد. انتخابات دوره هیجدهم مجلس شورای ملی پس از اصلاح قانون انتخابات و قانون تقسیمات کشور به زودی انجام خواهد گرفت بر طبق قانون اعلام خواهد شد.»
این اعلامیه را می توانید در صفحه نخست روزنامه های اطلاعات و کیهان 25 مرداد 1332 بخوانید.
در نتیجه این که میثمی می گوید مجلس منحل نشد خلاف واقع بوده و صحیح نیست.
مصدق با انحلال مجلس اختیار قانونی برکناری خود را به شاه داد و این بزرگترین اشتباه مصدق بوده است که درباره آن می شود بحث کرد ولی انکار بخشی از تاریخ توسط فعالین سیاسی که خود در بطن برخی از حوادث بوده اند جالب به نظر نمی رسد.
@yade_ayyam
☀️ ۲۶ مرداد در تقویم خورشیدی:
🔹عین الدوله والی آذربایجان و سپهدار تنکابنی به سعدآباد تبریز رسیدند و از قوای دولت بازدید کردند (1287ش)
🔸مستوفی الممالک وزیران خود را معرفی کرد (1293ش)
🔹محمدرضا پهلوی و ثریا وارد رم شدند. (1332ش)
🔸25 تن از قهرمانان ایران برای شرکت در مسابقات المپیک عازم رُم شدند. (1339ش)
🔹اخذ آراء برای انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی در تهران و شهرستانها آغاز شد (1339ش)
🔹محمد وهاب زاده، مدیرعامل ب.ام.و ایران به اتهام تهیه فاکتورها و اسناد جعلی برای فروش اتومبیل به قیمت گزاف بازداشت شد (1354ش)
🔸مراسم بزرگداشتی در اردکان به مناسبت شهدای شهرهای اصفهان و شیراز در یکی از مساجد برگزار شد.(1357ش)
🔸شهادت شهید علی رمضان پور (1358ش)
🔹شهادت شهید احمد زواره رستم آبادی (1360ش)
🔸ترور "ملاصالح خسروی" روحانی مبارز اهل سنت، توسط عوامل ضدانقلاب (1360ش)
🔹آغاز بازگشت آزادگان سلحشور از بند رژیم بعثی پس از سالها اسارت (1369ش)
🔹شکست "عباس میرزا" نایب السلطنه از قوای روسی در نبرد اصلاندوز (1228ق)
🔸تولد شیخ "محمد غزالی" دانشمند بزرگ مصری (1335ق)
🔸کشته شدن ژنرال "محمد ضیاء الحق" رئیس جمهور پیشین پاکستان (1988م)
@yade_ayyam
⭕️ شکنجه اسرای ایرانی در زندان های رژیم بعث صدام
🔹ساعت پنج و نيم صبح بود. اسرا هر کدام سر در گریبان کار انفرادی خویش بودند ناگهان سوت گوش خراش به صدا درآمد و همه را به وسط اردوگاه فرا خواندند. همه می دانستند که اینگونه سوتها خبر از حادثه ای تازه دارد. همزمان سروان هادی رئیس سیاسی - عقیدتی اردوگاه الانبار با تعدادی چماقدار وارد شد.
🔸هر کس که در هر کجا قرار دارد باید سرِ پا بایستد به صورت خبردار تا او اجازه استراحت دهد. به هر حال میز و صندلی را حاضر و سروان هادی با یک بغل پرونده پشت میز سخنرانی قرار گرفت. و او کلام خود را با گفتاری از امام علی(ع) بدین سان شروع کرد. قال علی کرم الله وجهه: «خیر الکلام ما قل و دل » و بدین مضمون ادامه داد: من دلم به حال شما می سوزد....
▪️....شما باید الان پشت میزهای مدرسه باشید، تشکیل خانواده داده در کنار زن و فرزندان خویش زندگی کنید. شما الآن مهمان ما هستید و رئیس جمهور ما دستور داده که ما از شما پذیرایی کنیم و.... در نهایت سخن را بدین جا کشاند و گفت: همه بدبختی های شما زیر سر خمینی است که شما را به کوره های جنگ فرستاده و به این روز سیاه نشانده.
▫️با ذکر نام مبارک حضرت امام (قدس سره) يك باره فریاد صلوات فضای پر اختناق اردوگاه را درنوردید و محیطهای اطراف را عطرآگین ساخت و جان تازه ای به عاشقان روح الله بخشید و صدامیان را دچار سراسیمگی و آشفتگی ساخت.
🔺سروان تجاهل کرده و گفتي من که نام پیامبر را نبردم چرا صلوات فرستادید. مترجم گفت: شما نام رهبرشان را به زبان آوردید. با شنیدن این سخن دود از کله پوکش برخاست چهره به ظاهر مهربانانه اش را درهم کشید و با سخنان تند و توهین آمیز آنچه که خود و اربابانش بدان سزاوار بود نثار بچه ها کرد و گفت: من آمده بودم که شما را از این فشارها و سختگیریها نجات بدهم و فضای آرام به وجود آورم تا شما راحت باشید اما معلوم می شود که شما لیاقت ندارید. پرونده اش را جمع کرد و برای همیشه از اردوگاه خارج شد.
🔹اما بعد طولی نکشید که دوباره صدای وحشتناک سوت به گوشمان خورد و همگی به داخل اتاقها فراخوانده شدند نگهبانان با عجله دربها را بسته و با خشم و غضب فوق العاده منتظر فرمان بودند. هنوز ظهر نشده بود که درب اتاق ١٤ باز شد ٥ نفر از ٥٠ نفر داخل اتاق به بیرون فراخوانده شدند از جمله کسانی که نامشان برده شد من بودم که به عنوان سردمداران حرکت شورشی و رهبران مؤثر در افکار عمومی اسرا می شناختند!
🔸نخست ما را داخل زباله دان بزرگی که کنار ارودگاه بود و پر از انواع نجاسات و کثافت قرار داده و درب آن را بستند. انبوهی از پشه ها و مگسها به جانمان افتادند که لحظات سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذراندیم. بعد از این پذیرایی مقدماتی که ساعت حدوداً نیم بعد از ظهر را نشان می داد ما را به قسمت محل شکنجه هدایت کردند شکنجه گاه داخل حمام و توالتهای مخصوص افسران اسیر ایرانی بود.
▫️به ما دستور نظافت و شستشوی آن قسمت را دادند و ما خوشحال از اینکه اینها به همین مقدار جریمه اکتفا کرده و پس از این دست از سرمان برخواهند داشت غافل از اینکه این هنوز ابتدای قصه است....
🔺ما را داخل حمام زندانی کردند. هوا بسیار گرم بود، عقربه های ساعت به کندی پیش می رفت، نگرانی و اضطراب از سرنوشت نامعلوم فضای تنگ را تنگ تر ساخته بود، فشار گرسنگی و تشنگی نیز شرایط را هر لحظه سخت تر می کرد که ناگهان متوجه شدیم که عده ای تازه نفس از سربازان عراقی را بدانجا آورده اند....
🔺گروه ویژه پذیرایی که برای آنان نیز نوعی تشویقی و تفریح بود به جان بی رمق اسرای کت بسته افتادند، با هر سیلی که بر رخ گرد و غبار گرفته آنان می نواختند؛ قهقهه های مستانه سرداده و جنگ روانی خویش را تشدید می نمودند و با آوردن تعدادی دیگر از سایر اتاقها ١٨ نفر شدیم که فضای تنگ را تنگ تر کرده و گرمای هوا را شدیدتر. با پاهای برهنه و بدنهای کتک خورده منتظر حادثه ای جدید بودیم که ناگهان....
▪️....كه ناگهان یسین (یاسین) که به عمروعاص اردوگاه معروف بود با دو شیشه مهتابی وارد حمام شد و آنها را پرتاب کرد به سقف حمام، در نتیجه شیشه ها خرد گشته و زیر دست و پای برهنه بچه ها قرار گرفت و از آن طرف نیز سربازانی که از بیرون آورده بودند در ضرب و شتم مسابقه گذاشته و هر کس اسیری را زیر ضربات مشت و لگد خویش گرفت با این وجود هنوز عطش آنان فروکش نکرده بعد از طی این مراحل چوب و فلک رسید، تا عقده های بجا مانده از صحنه عملیات و پیروزی رزمندگان در جبهه ها را خالی نمایند. لذا بچه ها می بایست از روی شیشه های خرد شده می گذشتند و به دار فلک بسته می شدند....
🌴به جرأت مى توان گفت كه تنها داروى آرامبخش ما، همان ذكر، دعا و توسل به ائمه معصومين بود....
-(راوى: رزمنده ى آزاده طلبه سید حسن میر سيد)
@yade_ayyam
#اتوبوس_بهشت_كوچك!
🔹العماره اولین زندان ما در خاک عراق بود. ٣ روز در گرمترین روزهای سال ١٣٦٧. چهارم تیرماه بود که به زندان العماره معرفی شدیم. ٣ روز بی آب و غذا. تشنگی و گرمای ٥٠ درجه ای باعث فوت ٤٠ نفر از اسرا شد. اونوقتا فکر نمى كردم که زنده موندنم یه معجزه باشه اما الان مطمئنم که معجزه بود.
🔸بعد از اين ٣ روز مرگ آور با اتوبوسهای کولردار!! به طرف بازداشتگاه های بغداد به راه افتادیم. اتوبوسها در گرمای سوزان تیرماه جنوب، بهشتهای کوچکی بودند که ما رو از جهنم بیرون بردن. روی صندلی اتوبوس جاگیر شدیم نگهبان آب آورد!! ٣ روز گرسنگی، تشنگی، خستگی و گرمای شدید باعث شد روی صندلی اتوبوس به خواب عمیقی فرو برم. نمى دونم چند ساعت گذشت، شاید ٦ ساعت اونقدر خوابیدم که وقتی بیدار شدم نمى دونستم کجام!
▫️با صدای فریاد نگهبان بیدار شدم به بیرون از اتوبوس نگاهی انداختم هوا تاریک بود. از جا بلند شدم و به طرف در اتوبوس رفتم دم در اتوبوس تعداد زیادی از عراقیها رو دیدم که به خط ایستادن مثله سربازایی که برای خوشامدگویی به یه مقام حکومتی سان مى بينن! به این فکر مى كردم که چون از زندان العماره جون سالم به در بردیم سربازا دارن بهمون احترام می زارن!! ١٥ساله بودم و این حداکثر توان من در تجزیه و تحلیل اوضاع بود!! ناگهان....
▪️....ناگهان از در اتوبوس به بیرون پرت شدم. رشته افکارم پاره شد. معجزه ... ! اتوبوس ... ! کولر ... ! بهشت ...! به سختی نفس مى كشيدم. نمى دونم چرا تنگی نفس گرفته بودم احساس می كردم بدنم سنگین شده. با زحمت زیاد کف حیاط در کنار هم اسارتیها نشستم. آهسته دستمو به طرف گردن بردم ورم کرده بود جای خط مورب ورم دور گردنمو با دست لمس کردم. جای ضربه کابل بود. بعدها فهمیدم سربازا برای استقبال از ما سان ندیده بودن و در حقیقت با کابل و شلاق به خیال خودشون از ما ضرب شصت گرفتن.
🔺چیزی که برای من عجیب بود عصبانیت در حین شلاق زدن بود. خب آخه برادر دینی من!! چرا عصبانیت؟! جنگ راه انداختین ما هم اومدیم از کشورمون دفاع کنیم، حالا از شانس بد ما اسیر شما شدیم. ظاهراً انتظار داشتن کشورو بگیرن ما هم براشون هورا بکشیم!! ٢٧ سال از اون موقع مى گذره اما هنوز رد شلاقها رو روی تنم احساس می كنم.
_(راوى: آزاده سرافراز دکتر رامین رادمهر)
@yade_ayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓26مرداد1369-سالگردبازگشت آزادگان سرفراز به میهن اسلامی
🎥 فیلم | دیدار نمایشی صدام، دیکتاتور عراق با اسیران نوجوان ایرانی
@yade_ayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓26مرداد1369-سالروز بازگشت آزادگان سرفراز به میهن
🎥 فیلم لو رفته از شکنجه اسرای ایرانی در بند رژیم سفاک بعث عراق
@yade_ayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓26مرداد1369-سالگردبازگشت آزادگان سرفراز به میهن
🎥 فیلم - خاطره طنز یکی از رزمندگان که در عملیات کربلای چهار به اسارت درآمد
@yade_ayyam
🗓 مرداد ۱۳۶۶ - ۶ذيحجّه سال ۱۴۰۷ قمري - کشتار خونین حجاج در مکه به دست ال سعود
شواهد حاکی از آن داشت که سازمان منافقین در قتلعام حجاج ایرانی با وهابیون سعودی همکاری داشتند
@yade_ayyam
یاد ایام
🗓 مرداد ۱۳۶۶ - ۶ذيحجّه سال ۱۴۰۷ قمري - کشتار خونین حجاج در مکه به دست ال سعود شواهد حاکی از آن داش
حسین_فخری_نوحه_بمناسبت_کشتار_خونین.mp3
9.49M
📢 صوت| نوحه به مناسبت کشتار خونین حجاج در مکه به دست ال سعود- ۶ذيحجّه سال ۱۴۰۷ قمري- مرداد ۱۳۶۶
▫️باصدای #حسین_فخری (مداح رزمندگان-دوران دفاع مقدس)- سال١٣٦٦
🆔 @yade_ayyam
هدایت شده از پایداری
🌷🌷یاد کنیم از بزرگمردان عرصه شهادت که با شهادت هر کدام فتحی بزرگ تضمین شد :
1. شهید اسماعیل حیدری
2.شهید حسن شاطری
3.شهید عبدالله اسکندری
4.شهید جبار دریساوی
5.شهید محمد جمالی
6.شهید سید حمید طباطبائی مهر
7. شهید امیر رضا علیزاده
8.شهید دادلله شیبانی
9.شهید عباس عبدالله
10 . شهید عالی مقام حسین همدانی
11. شهید محمد علی مرادخانی
12 . شهید حمید مختار بند
13. شهید فرشاد حسونی زاده
14 . شهید کجباف
15 . شهید هیلسایی
16 . شهید بادپا
17 .شهیدی که عاشقش بودم ، فاتح دلها
18.شهید توسلی و .....
🌈 #شهدای_مدافع_حرم
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
هدایت شده از پایداری
📷 حاج قاسم سلیمانی و شهید مدافع حرم، شهید محمد جمالی
🌈 اولین شهید #مدافع_حرم استان کرمان - از همرزمان حاج قاسم در لشکر 41 ثارالله(ع)- دوران #دفاع_مقدس
🌷شهید محمد جمالی فرزند حسین در روستای پاقلعه شهربابک در تاریخ 10/10/42 در خانواده ای کشاورز پا به دنیا گذاشت. در سن دو سالگی پدر را از دست داد. دوران ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند و دوران راهنمایی و دو سال ابتدا دوران دبیرستان را با مهاجرت خانواده به شهرستان رفسنجان در این شهر سپری کرد.
جنگ تحمیلی و احساس وظیفه و ادای دین وی را از کلاس درس و مدرسه به جبهه های دفاع مقدس کشاند و تا پایان جنگ در جبهه های جنگ حضور فعال داشت
💠 با حضور در جبهه دفاع از حرم آل ا... (ع) و حریم امنیت کشور و رسیدن به لقاء ا...، التیامی در تمامی زخم های جسمی و روحیش بوجود آمد.
شهید «محمد جمالی» سرانجام در تاریخ 12 آبان 1392 در شهر دمشق سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد🌸
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
هدایت شده از پایداری
🥀 وقتی حاج قاسم، پای شهید را بوسید و راهی بهشت کرد
🌴 «شهید "محمدجمالی"، اولین شهید مدافع حرم استان کرمان در سال ۹۲ بود. حاج قاسم برای مراسم تدفین شهید، به کرمان آمد و خودش کار را به دست گرفت.به من گفت: "بیا با هم داخل قبر برویم و این شهید عزیز را داخل قبر بگذاریم. نمیدانید آن پایین و موقع انجام کارهای تدفین شهید جمالی، سردار چطور اشک میریخت.
من گریه میکردم، خسته میشدم و اشکم تمام میشد، اما هقهق حاجقاسم تمامی نداشت. من دوباره با دیدن اشکهای او، به گریه میافتادم. کارها که تمام شد، حاج قاسم انگشترش را درآورد و گفت: "این را بگذار زیر زبان شهید. " بعد هم تربت خاص کربلا را که همراه داشت، در قبر گذاشت. آخر کار هم، خم شد و پای شهید جمالی را بوسید و گفت: برای سپاسگزاری از طرف مردم و رزمندگان "»
خاطره مدیر سابق بنیاد شهید استان کرمان، صحبتهای خواهر شهید محمد جمالی را در ذهنم تداعی میکند که میگفت: «بعد از اینکه سردار سلیمانی، انگشتری که حضرت آقا به ایشان هدیه دادهبود را در قبر پیش محمد گذاشت، کنار مادرم آمد و گفت:
"مادر! محمد ۲۵ سال قبل شهید شدهب ود و روحش کنار همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس بود. فقط جسم او کنار ما بود که امروز به خاک سپردهشد. "»
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 یاد #حاج_قاسم و شهدای #مدافع_حرم تا ابد جاویدان باد💕
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی"
هدایت شده از پایداری
💠 به کانال "شهید حاج قاسم سلیمانی" بپیوندید 👇👇👇
─ کانال ایتا:
🆔 https://eitaa.com/shahid_qasem_soleimani
─ کانال تلگرام:
🆔 https://t.me/qasem_soleimani_media
💠 غذای امام حسین رو با گدایی باید گرفت
🔹 اون قدیم قدیما که اصلا شماها نبودین، یه حاجی بازاری بود که همۀ ۳۰ روزِ ماه محرم رو خرج می داد.
یه باغ داشت که هر روز ده بیست تا دیگ بزرگ بار می ذاشتن و برای ظهر، قیمه نذری به مردم می دادن. اونم از اون قیمه ها که عطرش آدمو زنده می کنه. (یعنی زنده تر می کنه).
دم ظهر که غذای نذری آماده می شد، خود حاجی، یه کاسه می گرفت دستش و می رفت لای جماعتی که از یکی دو ساعت پیش صف کشیده بودن تا نذری بگیرن.
می رفت وسط اونا توی صف، کاسه اش رو دراز می کرد و با التماس می گفت:
- آقا تو رو خدا … یه کاسه غذای نذری هم به من بدین …
وقتی بهش گفتن:
- آخه حاجی، خوب نیست. همه این دیگهای غذا که مال خودته. این چه کاریه می کنی؟!
گفت:
- روزیِ و غذای امام حسین (ع) رو، باید گدایی کرد و گرفت."
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال "باد ایام"
🔺کلام شهید
خون خود را بر زمین میزنم تا شاید کسی به هوش بیاید، تا مگر وجدانی بیدار شود، ولی افسوس که منافع مادی و حب حیات همه را به زنجیر کشیده است.
🌷شهید مصطفی چمران🌷
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال "باد ایام"
🌷شهید دکتر مصطفی چمران 🌷
🏳️ پـــنـــد نــٰـامــہء شٌــــهَــــداء . . .
آنان که به من بدی کردند ، مرا هشیار کردند.
آنان که از من انتقاد کردند ، به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند.
آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا و دوستی آموختند.
پس خدایا :
به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند ،
خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما .
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال "باد ایام"
🚨از همین #گریهها میترسند
🔹جوانهای ما خیال نکنند که مساله، مساله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»! آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.
📅امام خمینی(ره) |۳۰ مهر ۱۳۵۸