✍ #انت_کهفی
خودم را پشت پلک حسین جا میدهم و با او کلمات را جاری میکنم. اینکه ازت دور هستم و مشتاق دیدارت را به چه کسی بگوییم؟
الهی نرغب الیک
خدایا من به تو اشتیاق دارم
الهی انت کَهفی
تو پناهمی
کلماتی که از آسمان مامور شدهاند بر قلب رقیق حسین نازل شوند، برای چند لحظه برزمین عرفه جاری شوند عطری بپاشند سپس صعود کنند و به اصل خویش بازگردند. عطری خوش که سالها بویش در عالم پیچیده.
دهان من کجا و شهید شیرین یار کجا؟
وقتی لطف کردی من را آفریدی و در سه لایه تاریک پوست و خون و گوشت در امنترین رحم مادر جایم دادی. سپس از شیره جانش بهم خوراندی. حفاظتم کردی تا بزرگ شدم و تکلم کردم. معرفت خود را بر قلب و جانم جاری کردی و همه وجودم حیران شد از تو!
کدام نعمت و رحمت را به زبان بیاورم؟
خودت در قران با کلام گویایت گفتهای ای بنده نمیتوانید نعمتها را بشمارید.
کلماتی روان و جاری شده بر پهنای زمین. هرکس بینا باشد میبیند و به مقدار نیازش برمیدارد در دریچه قلبش جای میدهد تا برای همیشه خنک بماند و نسوزد از حرارتها و مرارتهای دنیا.
اما من تشنه و نیازمند همه این کلمات هستم تا بر جانم بنشینند.
کلماتی که میتواند انسان را به ملکوت ببرد و برگردد.
کلماتی تازه و طیب که از خوشههای آسمان آویز شدهاند برای زمینیها. فقط کافیست امروز کمی شانهات را بالا بدهی و آسمان را نگاه کنی و با حسین اینگونه نجوا کنی:
الهی
اینکه ازت دور هستم را به چه کسی بگوییم؟
من به تو اشتیاق دارم.
#عرفه
#نجوا
@yadegar_izeh