🌷هو الشهید🌷
#خاطره: مرد جوان پر دغدغه...
دغدغه های علی بیشتر برای کارهای فرهنگی بود؛
یعنی قبل از اینکه حتی این اتفاق براش بیفته، همیشه در خانه صحبت این بود که دوست داره به بچه های کمتر از سن خودش کمک کنه و دوست داشت یه ساماندهی بخصوصی براشون بشه؛
یه موقع هایی تو خونه بهش می گفتم: علی انقدر به خودت سخت نگیر. حالا شما که نمی تونی کل دنیا رو عوض کنی؛ بلاخره عوض کردن یکی دو تا از بچه ها هم خوبه، احتیاجی نیست شما پی جوی بچه های کاخ سفید و مدارس و ... باشی.
علی می گفت: مامان شما نمی دونی بچه ها چقدر مشکل دارن...
واقعا دوست داشت یه تبلیغات خیلی بزرگی برای این بچه ها بشه، یه فرهنگ سازی بزرگ، بزرگتر از آنچه ما داریم فکرش رو می کنیم.
همیشه می گفت: من انقدر تلاش می کنم، انقدر تلاش می کنم تا واقعا بتونم این بچه ها رو کمک کنم. به هر طریقی...
🌹🍃به نقل از مادر محترم شهید
#فرهنگ_سازی🌟
#شهید_علی_خلیلی✨
#مجموعه_فرهنگی_یادگاران_امام_ره #راهیان_نور_مجازی
#ما_قوی_هستیم 💪🏻
eitaa.com/yadegaranir🕊
#شهیــــد_غیــــرت
⚡️داستان واقعی📜
شاید خیلیا بدونین، شاید ندونین⚡️
یه روز یه پسر 19ساله..!👱
که خیلیم پاک بوده..!😊
ساعت دوازده شب..!🕛
با موتور توی تهرانپارس بوده..!🏍
داشته راه خودشو میرفته..!🛣
که یهو میبینه یه ماشین 🚘 با چند تا پسر..!👤👤👤
دارن دوتا 👩👩 دخترو به زور 😱😱 سوار ماشین میکنن..!
تو ذهنش فقط یه چیز اومد..!☝️
👈 ناموس 👉
👈 ناموس 👉
👈 ناموس 👉
👌 کشورم ایران 👌
میاد پایین..!😡😡😡
تنهاست..!🙎♂
درگیر میشه..!🗣
لامصبا چند نفر به یه نفر..!👊✋💪
توی درگیری دخترا 👩👩 سریع فرار میکنن و دور میشن..!
میمونه علی و هرزه های شهر..!😰😰
تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪 صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..!😢😢
میوفته زمین..!😔
پسرا درمیرن..!🏃
کوچه خلوت، شاهرگ، تنها، دوازده شب..!😭
علی تا پنج صبح اونجا میمونه..!
پیرهن سفیدش سرخه سرخه.!😣
مگه انسان چقد خون داره..!😔
ریش قشنگش هم سرخه..!🙁
سرخ و خیس..!😒
اما خدا رحیمه..!
یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان..!🚑
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..!😳
تا اینکه بالاخره یکی قبول میکنه و عمل میشه..!😐
زنده میمونه..!😊
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه..!
دوسال با زجر، بیمارستان🏥، خونه..🏠، بیمارستان🏥، خونه..🏠..!
میمونه تا تعریف کنه چه اتفاقی افتاده..!😐
میگن یکی از آشناهاش میکشتش کنار..!😏
بش میگه علی اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟😟
میدونی چی گفت..؟
گفت حاجی فک کردم دختر شماست..!🙂
از ناموس شما دفاع کردم..!😌
جوون پر پر شده مملکتمون..!😇
علی نوزده ساله به هزار تا ارزو رفت..!😕
رفت که تو خواهرم..!👩
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت..!👉
گفت خداااااا..!🙏
من از این گله دارم..!😡
داری جوابشو بدی..!؟
#شهیــــد_علــــی_خلیلــــی🌹
#شهید_امر_به_معروف♡
#امتداد_مسیر_شهادت
@yadegaranir
ashura-pdf-bold-wpbaran-ir(1)(1)(1).pdf
حجم:
56.4K
#چلهزیارتعاشورا📿
ازامشببهبعدبهعشقمحرمت
چلهگرفتهامکهگنهکمکنمحسین :)🌱
{وبهاذنسیدالشهداجان♥️🖇
بهنیت#شهید_علی_خلیلی
میخونیم....🌙}
#شبپنجمبهرسمعاشقی
#دستمارابهمحرمبرسانیدفقط
#السلامعلیکیااباعبدلله☔️
eitaa.com/yadegaranir
یادگاران
#شهید_محمد_محمدی🕊 و باز هم جوانِ وطنی که نمرد ولی شهید شد :)🌷 #امر_به_معروف_نهی_از_منکر eitaa.co
چقدر این قصّه آشناست❣
قصّهے این شهـادت آخرے را
هرکسی بشنود،
قصّهے شهادت دیگرے
در ذهنش تداعی میشود؛
که چقـدر نقطه مشترک دارند:
شب و محلهے تهرانپارس
بیغیرتی و ناموس و غیـرت
شجـاعت و مـردانگی و شهـادت!❣
۹ سال پیش هم این اتّفاق
قصّهے یک شهادت مظلومانهے دیگر را
رقم زده بود؛
تنها تفاوتش این بود،
که آنموقع #شهید_علی_خلیلی نام داشت،
و بعد از دوسال تحمل زخم جراحت شهید شد؛
و اینبار #شهید_محمد_محمدی نام دارد،
و اعضایش را بعد شهادت اهدا کرده است...
اما انگار حال ما در این دو قصّه،
هیچ تفاوتی ندارد!
آخر ما
هنوز شهیـد میدهیم،
درمقابل چالشهاے بی غیرتی....💔
خدایا ما را بینصیب نگذار؛
عاقبت ما را هم ختم به شهادت بفرما...🌱
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_محمدی🕊
eitaa.com/yadegaranir
یادگاران
💌#شهیدانه و سلام بر او که می گفت: «من وقتی صحنه نابخردانه آن نادان در آتش زدن پرچم ایران را دیدم خ
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌#شهیدانه
شهید علی خلیلی ۲۰ ساله بود که برای دفاع از یک دختر بدحجاب که قصد تعرض به آن دختر را داشتند
شاهرگش را زدند
درسته که حجاب خط قرمز ماست اما برای دفاع از ناموس ایرانی خون هم میدهیم
#شهید_علی_خلیلی🌹
#شبتون_شهدایی 🌱
『 eitaa.com/yadegaranir 』