هدایت شده از یادحُسین علیه السلام💙یادخدا
#سردار دلها
لبخندت کجاست ؟؟؟
😔😔😔😔😔😔😔
🍃نشستی ازون بالا
داری لبخند میزنی که آخرش به آرزوت رسیدی؟؟؟؟
🍃داری به جامونده های شهادت
با اون لبخند شیرینت
میفهمونی که چقدر حالت امشب خوبه؟؟؟؟
❤️یادماهم باش سردار
برا عاقبت بخیریمون
عاقبت به شهادتتون دعاکن🙏😭
هدایت شده از جملات طلایی علماء وشهدا
خداوندا مرا پاکیزه بپذیر .....
#سردار دلها
@jomalat_talaei_olama_shohada
نگاهم را
نفسم را
تمام زندگےام را گره بزن به امتداد نگاهت..
به نفس حقت..
وبه پاڪے و اخلاص رفتار و نیتت
باشد که من هم روزی لایق سربازت شدن باشم..
•.✿.•
آتشے به جانم افتاده که تو تهرانے و من دستم ز پیکرت کوتاه این جز بےلیاقتےمن جوابےندارد...
•.✿.•
برایم دعاکن #سردار یکمے برای من غرق گناه أمن یجیب بخوان، آدم شوم..
•.✿.•
#شھیدسپھبدحاجقاسمسلیمانے🌷 #شھیدابومھدیمھندس🌷
#همرزمان شهید🌷
هدایت شده از یادحُسین علیه السلام💙یادخدا
🔴آخرین خاطره حاج قاسم و نوع تعاملش با دیگران
🔹🔸سردار فلاحزاده معاونهماهنگكننده سپاه قدس و استاندارسابق یزد درمسجد روضيه محمديه(حظيره) يزد:
♦️حاج قاسم 4ساعت قبل از شهادت در سوريه خاطره ای از #مهدي_باكري به ما گفت«زمانیکه گلولهای به پیشانی باکری خورد و روی زمین افتاد، قایقی میآید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن میزند و پیکر مهدی به رود دجله میافتد، از آنجا به اروند میرود و در خلیج فارس به ابدیت میپیوندد»
♦️حاج قاسم اهل #مطالعه بود و روزهاي آخر قبل از شهادتش با وجود اينكه انسان كاملي بود كتاب «انسان كامل» شهید مطهری را مطالعه و خلاصه برداری كرده بود
♦️یکبار حاج قاسم آن هم خصوصی به من گفت «تاکنون حتی يك قدم هم برای گرفتن پستی برنداشتم» با این وجود حاج قاسم در مقابل کاری که به او سپرده میشد بسیار مسئوليتپذير و خستگیناپذیر بود.
♦️چندين مرتبه حاج قاسم تا مرز شهادت پیش رفته بود و مورد هجوم مستقیم رگبار، انتحاری و قناسه دشمن قرار گرفته بود.
♦️زمانی که اطراف #حلب، #فرودگاه_دمشق،#تدمر و... درمحاصره کامل بود، با وجود اینکه حاج قاسم #شیمایی دوران 8سال دفاع مقدس بود و نمیتوانست در ارتفاع پرواز کند ماسک اکسیژن میزد و به عنوان اولین فردی بود که با هلیکوپتر و هواپیما درمیان محاصره فرود میآمد.
♦️درپاسخ اصرارهای #سردار برای رفتن به منطقه محاصره شده توسط داعش ازوضعیت خطرناک منطقه گفتم،ایشان درپاسخ گفت: از هوا، زمین و از جناحین هم آتش ببارد من بایدبروم به #بچههای_مردم سر بزنم
♦️سردار سلیمانی برای #صاحب_منزلی که در عملیات آزادسازی بوکمال در دیرالزور سوریه به عنوان مقر استفاده کرده بودند، نامه ای نوشت و در این نامه برای استفاده بدون اجازه از خانه عذرخواهی کرده و نوشته بود «ما به اهل سنت در همه جا خدمات زیادی انجام داده ایم. من شیعه هستم و شما سنی هستید. اما من هم به نوعی سنی هستم، زیرا به سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتقاد دارم و ان شاءالله در راه او حرکت میکنم.. و شما هم به نوعی شیعه هستید، زیرا اهل بیت(ع)را دوست دارید.. اولاً از شما عذر می خواهم و امیدوارم عذر مرا بپذیرید که خانه شما را بدون اجازه استفاده کردیم. ثانیا هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، ما آماده پرداخت آن هستیم. من در خانه شما نماز خواندم و دو رکعت نماز هم به نیت شما خواندم و از خداوند متعال خواستارم که عاقبت به خیر شوید.»
♦️حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هرزمان شخصی ازنیروها و حتی مردم قصد #ملاقات با او را داشتند،ایشان خود بلندمیشد و به استقبال آنها میرفت و حتی دست نيروها را #میبوسيد و صحبتهای آنها را میشنید و در ملاقات با آن ها از #الفاظ «قربانتان برم» «كوچيك شما هستم» و... استفاده میکرد
♦️حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که #بوکمال آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پاي رزمندگان را به خاطر مجاهدتهایشان میبوسم
♦️حاج قاسم #فقط_پنج_ساعت در شبانه روز ميخوابيد و همیشه يكساعت قبل از نماز صبح بيدار ميشد و به راز و نیاز با خدا و خواندن نماز شب مشغول میشد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را ميشنيديم.
#سلام_بر_سردار_دلها❤️
#شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سایمانی
🌹یکی از ویژگیهای بارز این شهید عزیز خستگی ناپذیریش بود. گویی که از استراحت و سکون بیزار بود. وقتی که به سرکار میرفت یا در ماموریت به سر میبرد انگار که آفریده شده که خود را وقف کارش کند و وقتی که منزل بود تمام فکر و کوشش او برای بهبود زندگی وترقی بود. این خصوصیت او من را به یاد حدیث معصوم (ع) میانداخت که برای دنیا طوری تلاش کن که گویا تا ابد در آن خواهی ماند و برای آخرتت چنان باش که گویی لحظهای بعد از دنیا خواهی رفت.
🌹از ویژگیهای اخلاقی دیگر شهید، گمنام زندگی کردنش بود، هیچکس در محله و خانواده و فامیل از موقعیت کاری او اطلاعی نداشت و اگر از او سوال میکردند که چه درجهای داری میگفت که سرباز صفر هستم. نمازهایش را همیشه در مسجد به جماعت می خواند. بعد از شهادتش که مسجدیها به منزلمان آمده بودند میگفتند هر شب میآمد در گوشهای نمازش را میخواند و آرام میرفت و این برایشان جای تعجب داشت و میگفتند که ما در کنار سردار این مملکت نماز میخواندیم در حالیکه او را نمیشناختیم؛ غافل از اینکه او از همین القاب دوری میکرد
#شهید#سردار#داریوش_درستی"