eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5866079651570384930.mp3
3.7M
🎙استاد شجاعی 🔻اگه اهل رِفق ومدارا بامردم نیستی، 🔻اگه دلت برای مشکلات دیگران،شور نمیزنه، 🔻اگه دلت برای محبت دیگران جانداره، ✅یعنی نمازت،قدرت پرواز نداره! به دادِخودت برس.✋🏻 ...💚 @yadeshohada313
🌷سلام خدمت اعضای محترم کانال 🤚 🌺 از امروز ، شروع میکنیم از مباحث اخلاقی و اعتقادی ( البته با تعریف خاصی که از عقاید داریم) رو با عنایت امام زمان و لطف خدا در کانال شروع کنیم .😊 مباحث بسیار دلنشین است و انسان و به فکر می اندازه🤔 لطفا همراه ما باشید ❤️ ...💚 @yadeshohada313
🍃🌸🌸🌸 ✅ خلاصه‌ی اول: چطوری می‌شه خدا رو فراموش کرد؟ کسی می‌دونه؟ 🍃🌸🌸🌸 ⁉️ مگه می‌شه آدم بود و خدا رو فراموش کرد؟ چرا ما این طوری شدیم؟ چرا به یاد خدا نیستیم؟ چرا به یاد خدا بودن توی زندگی ما یه اتفاقه؟ ❗️اتفاقی که خیلی وقتا نمی‌افته. وقتی هم که می‌افته،‌ زیاد ادامه پیدا نمی‌کنه. ⁉️ خدا باید خودش رو چه طوری نشونمون بده تا همیشه به یادش باشیم؟ ▫️یادش باشیم یعنی به خاطرش نفس بکشیم، ▫️به خاطرش حرف بزنیم و سکوت کنیم، ▫️به خاطرش بخندیم و گریه کنیم، ▫️به خاطرش شاد باشیم و ناراحت بشیم، ▫️به خاطرش کمک کنیم و ... . 🔻بارها و بارها این سؤال رو از آدمای مختلفی پرسیدم که: ● دل‌خوشیت توی این دنیا چیه؟ ● به چه عشقی نفس می‌کشی؟ ● اگه بهت بگن، تا یه ساعت دیگه از دنیا می‌ری، غصۀ نرسیدن به کجا رو می‌خوری؟ ‼️باور کنید خیلیا حتی برای یه بار توی زندگیشون در این باره فکر نکردن؛ حتی یه بار. • خب چرا؟ • چه جوری می‌شه این همه غفلت رو توجیه کرد؟ • روزمرّگی داره از پا درِمون میاره. چرا حواسمون نیست؟ 🔰وقتی خواستید بدونید که چقدر اماممون خوبه، به این فکر کنید که چه جوری داره ماها رو تحمل می‌کنه؟ ▫️اون با دغدغه‌های آسمونی، ماها گرفتار دغدغه‌های زمینی. ▫️چقدر آقا خوبه که داره ما زمینیا رو تحمّل می‌کنه. اول از کتاب طعم شیرین خدا ...💚 @yadeshohada313
4_6001286390279570824.mp3
4.39M
💌 💢مگر خداوند قادر نیست، ظهور امام زمان را رقم بزند ؟ چرا ما باید برای ظهور تلاش کنیم؟ چرا ما باید برای نزدیک نمودنِ لحظه ظهور، دعا کنیم؟ مگر امام، محتاجِ قدم‌های کوچک ماست؟ 🎤 ...💚@yadeShohada313
سلام سیده جان ماجرای من برمی گرده به هشتم فروردین ۹۷ اون سال عید با خانواده همسرم رفتیم اهواز منزل اقوام چند روزی اونجا بودیم قرار شد هشتم برگردیم ، مسیر طولانی بود و ما هم یه نفس بدون توقف این مسیر و طی کردیم تا رسیدیم به دو راهی بروجرد و الیگودرز خانواده شوهرم رفتند بروجرد منزل اقوامشان و من و همسرم تصمیم گرفتیم بیاییم اصفهان پیش مادرم راه طولانی بود و ما که بار اولمان بود از این جاده عبور میکردیم نمیدانستیم مسافت انقدر طولانی است ساعت ده و نیم شب یه جا ایستادیم برای هوا خوری موقع سوار شدن دخترم که اونموقع شش ساله بود از من خواست بیاید صندلی جلو بنشیند و من هم برخلاف همیشه که سختگیر بودم راحت قبول کردم به شرط بستن کمربند ایمنی و خودم و دختر یک ساله ام صندلی عقب نشستیم دختر کوچکم صندلی کنار خودم خواب بود نیم ساعت بعد از حرکت ، همسرم یه لحظه حواسش پرت میشه و نمیتونه ماشین و کنترل کنه در نهایت ماشین چپ میکنه انقدر ماشین دور خودش چرخید که ما آرزو میکردیم بایسته و من اون مدت فقط نگران دختر یک ساله ام بودم که بدون هیچ پناهی درون ماشین بالا و پایین میشه 😭 وقتی ماشین ایستاد من اولین نفری بودم که اومدم پایین میخواستم تو اون فضای نیمه تاریک دنبال دخترم بگردم ولی پام اصلا پیش نمیرفت ، میترسیدم اونو با حالت خیلی بدی ببینم و من طاقت نداشتم همون لحظه ی اول که از ماشین پیاده شدم یه آقایی دیدم که یه بچه هم قد دختر خودم بغلشه و خوابه و اون اقا بدون عکس العملی و یا صحبتی فقط نظاره گر ما بود اون لحظه فکر کردم یه عابریست که از ماشینش پیاده شده و اومده به تماشا همون موقع یه خانمی از پشت سرم اومد و ابراز همدردی با من کرد و گفت که چه تصادف خطرناکی بود ، چقدر خدا رحمتون کرد ، من مسافر اتوبوس هستم شما رو دیدم دلم خیلی براتون سوخت و اومدم کمکتون و کلی منو دلداری داد و از من خواست چون هول کردم به آغوش او برم من میدونستم اینکه زنده ماندیم ، اینکه خراشی بر نداشتیم همه اش معجزه است برای همین اندکی نمیخواستم این لحظه های خوب و از دست بدم و اصلا تلاشی نکردم اون خانم و بشناسم و یا حتی ببینمش من در آغوش اون خانم خیلی آرامش گرفتم بعدش دیدم بچه ای که بغل اون آقاست لباس دختر خودم تنشه و اینکه اصلا دختر خودمه از آقا پرسیدم این بچه ی منه؟ با اندک کلامی جواب داد : بله گفتم زنده است؟ گفت : بله گفتم سالمه؟ گفت : نمیدونم چون دست خودم خونی بود از آقا خواستم تو بغل خودش نگهش داره اون خانم از من خداحافظی کرد . گفت از اتوبوس پیاده شده و نگرانه که اتوبوس حرکت کنه و رفت .وقتی رفت انگار دل منو با خودش برد اون آقا هم کم کم دخترمو به خودم داد همین که دخترم از بغل اون آقا بیرون اومد به شدت شروع به گریه کرد بدنش خیلی درد میکرد و مدام گریه میکرد😭 بارفتن اون خانم و اقا مردم رهگذر امدند برای کمک خیلی دور ماجمع شده بودند ولی هیچ یک مثل اون خانم برای من انیس نبود البته این بین دختر بزرگم هم با کمک همسرم از ماشین پیاده شد و اومد بغلم همسرم مدام گریه میکرد که زینب حالش خوبه یا نه و من مدام دلداریش میدادم که اگه تا حالا چیزیش نشده پس تا آخر سالمه و چیزیش نیست بیمه شده ی اسمش حضرت زینبه و ...طوری که همه ی حاضران از قوی بودن من تعجب کرده بودند ، حتی وقتی موبایل یکی از کسانی که دور ما جمع شده بودن گرفتم که زنگ بزنم به خانواده ام بیان پیشمون با کمال ارامش صحبت کردم حالشونو پرسیدم و طوری بیان کردم که انگار اتفاقی نیوفتاده و یه تصادف جزیی بوده خلاصه همه ی ما در آن تصادف چیزیمون نشده بود البته ماشینمون داغون داغون شده بود شبیه آهن پاره شده بود . دختر بزرگم چون قدش کوتاه بود اتفاقی براش نیوفتاده بود ولی اگر من صندلی جلو بودم سرم به شدت آسیب میدید دختر کوچیکم (زینب) از ماشین پرت شده بیرون و سرش کمی شکستگی داشته و بدن کوفتگی همسرم الحمدلله سالم بود و من هم دو تا از ناخن هام رفته بود خدا رو هزاران بار شکر کردیم حدود بیست روز بعد تصادف که داشتم حادثه رو یه بار دیگه مرور میکردم یادم افتاد اون شب اصلا اتوبوسی نبود اگر اتوبوس بود فقط یه مسافر پیاده نمیشد .... و چقدر معجزه وار زینب بغل اون مرد بود من خیلی سعی کردم اون دو نفر و بفهمم کیا بودن ولی یه روز یه سخنرانی از حاج آقا عالی گوش کردم که میگفتن یاران خاص حضرت خیلی از اوقات به یاری انسانها می آیند یاران خاص حضرت شامل : اوتاد - ابدال و ... «عج»❤️ : خادمِ کانال ...💚@yadeShohadaa
🏴 پدری‌در دم‌مرگ است وبه بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش 🏴شهادت مظلومانه‌ی یازدهمین پیشوای شیعیان جهان؛ حضرت علیه‌السلام را به پیشگاه امام عصر؛ حضرت مهدی صاحب‌الزمان عج و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می‌نماییم. ...💚@yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب شهادت هست ان‌شاءالله امشب نام همه مارو درلیست زائرین سامرا بنویسند💔همین الان هرکی پایه است پاشیم بریم وضو بگیریم و دورکعت نماز به نیابت از شهیدمنتخب مون هدیه کنیم به اقاامام حسن عسکری«علیه السلام»و بعداز نماز هم پای سجاده بنشینید و بنیت عدد ابجد امام عسکری صلوات به ایشون هدیه کنیم💔🌹 از اقا بخواهیم که به حرمت پسرشون امام زمان گره ازکارمون بازکنند ازشون بخواهیم دعامون کنند عاقبت بخیر بشیم😊 وازشون بخواهیم دعامون کنند که برسیم به خیمه سبز قشنگ یوسف زهرا❤️😭 ان‌شاءالله امشب درهمین کانال ذکر مصیبت ودست‌توسلی داریم خدمت اقامون همراه مون باشید🌹 اللهم عجل لولیک الفرج🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی یـا عسکری فـرقی نـدارد بهر مـا با حسن ها کار و بار ما گداها سکه است
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعسْكَرِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا..."گداهایِ سامرا معروفن،ما هم امشب گدای سامرا باشیم،گدا نباید دستش پایین باشه..." يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ...
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعسْكَرِىُّ يَا بْ
یا امام زمان امشب اومدیم عرض تسلیت اقاجون💔🏴 دوستان امشب تصلیٰ دل اقامون باشیم امشب اقامون از ظلم وجفا دلش گرفته😭 امشب اقامون عزادار پدر بزرگوارشون هستن😭 آجرك الله یـٰاصاحب الزمان💔
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
شب شهادت پدر امام زمان مون هست امشب.. میگم بچها این خاندان دوتا حسن داره فرزندان امام علی«ع» هستن اما این حسن کجا و اون حسن کجا... این امام حسن که داریم براشون عزاداری میکنیم حرم دارند صحن سرا دارند وکلی بخصوص امشب زائر دارن😭کاش ماهم امشب سامرا بودیم... اما اون امام حسن دیگه مون نه حرمی دارند ونه زائری😭😭... رفقا روضه امام حسن عسکری یعنی روضه همه اهلبیت.. امشب گرفتاری حاجت داری دست به دامانِ اقا امام حسن عسکری«ع» شو... یاامام عسکری شمارو به حق عزیز دردانه تون اقاصاحب الزمان دست حالی رد مون نکن اقا😭😭😭 تو این کانال یه مشت نوکراهلبیت و دوستدار پسرتون مهدی دورهم جم شدیم و اومدیم درخونتون😔
رفقا هر جای رفتی مراسم ترحیم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمدی میگه. امشب صاحب عزا🏴 خودِ امام زمانِ، وخوش آمد میگه،آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... اقا نام کانال ماهم نام شماهست و همه ما امشب اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم😭😭ما هم اومدیدم آقا! بهتون تسلیت بگیم💔 روایات میگن صدا زد خادمشُ ظرف آبی براش بیاره،میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن،اینقدر این آقا ضعیف شده،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه😔ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین😭صدا زد:آی خادم!برو پسرم مهدی رو خبر کن،مهدیم بیاد... اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن😭😭 اومد امام زمانِ من و تو... کنار پدرش، ظرف آبی رو برداشت،با دستای مبارکِ خودش نزدیکِ دهان امام حسن...اینقدر امام حسن ضعیف شده،دندان ها بهم میخوره،میلرزه،ظرف رو آورد جلو... میگه:امام حسن شروع کرد گریه کردن😭😭صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟گفت:برا تو گریه میکنم،خیلی غریبی،بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی...😭😭 یا امام زمان هممون فدای غربتت اقا😭😭😭اقاامشب اومدیم تصلیٰ دلتون باشیم😭😭 دستان من میگم:شاید ظرف آب رو وقتی جلو امام حسن آوردن،یاد لب های خشک حسین هم افتاده باشه،یاد اون لحظه ای که راوی میگه:دیدم لب های حسین داره بهم میخوره...از لب ها داره خون جاری میشه...لبها خشکیده است...ظرفِ آب رو برداشتم برا حسین آب ببرم،تا اومدم تویِ گودال دیدم اون نانجیب داره بالا میاد،ظرفِ آب رو ازم گرفت،برای کی داری آب می بری؟ گفتم:مگه نمی بینی حسینِ فاطمه تشنه است؟ گفت:نمیخواد آب ببری،الان خودم سیرابش کردم...اما دیدم بدنش داره میلرزه،چرا بدنت داره میلرزه؟ صدا زد:آخه اون لحظه ای که نشستم رو سینۀ حسین،دیدم یه صدایی داره میاد،یکی هی داره میگه: "بُنیَّ!..." پسرم.😭😭