eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
5هزار ویدیو
84 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
✍ بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃 با سلام و دعای خیر. 🥀🍃 سالروز ولادت الگوى شجاعت و ادب، دردانه‌ی فاط
سلام عزیزان عید بر همه شما سروران مبارک😍 ... حتما حتما متن رو بخونید. بسیار با خوندن مطالب منقلب شدم ... 🌺 و ما هم امروز به ایشان هدیه می‌کنیم، به جهت شفای بیماران؛ علی الخصوص مادر دوست عزیزمون😔 و رفع حوائج همه عزیزان هر حاجتی داری امروز متوسل باشید... حوائج دنیوی و اخروی با توسل به ایشون توسط امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیها امضا میشه ... رفقا بسم الله... دریافت جز 👇👇👇 @ya_zahraali_69
سالروز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک❤️❤️
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
سالروز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک❤️❤️
🍃ای به فدای چهره زیبایت که شبیه ترین مردم به بودی، آنگاه که پدرت دلتنگ جد بزرگوارتان می‌شد، به صورت و سیرت همچون ماه تو روی می‌آورد. . 🍃ای به فدای نام زیبایت که هم نام هستی، آنگاه که پدرت گفته بود: اگر صد فرزند دیگر داشته باشم نام همه را می‌گذارم. . 🍃احسنت به و شهامتت که در صحرای اولین نفر از قبیله آماده نبرد شدی. . 🍃مورخان نمی‌دانند که دقیقا چند ساله بودی، اما بی شک آنقدر بودی که روز ولادت تو را نامیدند. . 🍃تو جوان لیلا و افتخار زینب کبرا هستی🍃 . 🍃به راستی چقدر برای عزیز بودی، که در تمام لحظات، و بردباری و ایستادگی داشت؛ اما آنگاه که تو به رسیدی، حسین لب به نفرین گشود. . 🍃بدون شک، صحرای کربلا دو امام داشت، اما تو شهادت را انتخاب کردی، و چه شیرین است شهادت نزد پدر. . 🍃تو علی‌اکبرِ حسین هستی... 🍃ای جوان حسین ولادتت مبارکــــ🌸 . ✍ نویسنده: . @yadeShohada313
یادت باشد 4.mp3
8.65M
نمایشنامه 4️⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر ⏰مدت زمان: 7:07 دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي... میدونید چی میگه؟ خدایا کمکم کن که به حال خودم گریه کنم... گریه کردن مگه کمک میخواد آقا؟ شده یکی دلتو بشکنه؟ شده یکیو دوس داشته باشی و دوستت نداشته باشه؟ دیدی چه زار میزنی اونموقع؟ این آستینتو دندون میگیری... بابا من از یکی دور شدم که عاشقم بوده، یکی که جونش برام در میرفته. گریه نداره؟ زار زدن نداره؟ کمک خواستن نداره؟ خداجون، اصلا بیا باهم گریه کنیم. من برای تو گریه میکنم تو برای من ... خــــدایا دلتنگتم میخوام بنده خوب خودت بشم میشه بیشتر از همیشه کمکم کنی؟!!
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
سالروز ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک❤️❤️
اگر عباس کاشف الکرب حسین بود شما مرهم دلتنگی حسین هستید... که فرمود هرگاه دلتنگ رسول خدا میشدم... او را نگاه میکردم.. ما دلتنگی‌مان از حد گذشت... ما دخیل شما هستیم .... جوان ِ حسین موذن حسین حیات قلب حسین...
چشششششششم فرمانده ♥️✋... این گل ها 🌼🌸🌺🌹🌾 تقدیم کلام و نفس و خط قشنگتون😍 @yadeShohada313
😂 ایرانی مزدوز! اوایل جنگ بود و ما با چنگ و دندان و با دست خالی با دشمن تا بن دندان مسلح می جنگیدیم. بین ما یکی بود که انگار دو دقیقه است از انبار ذغال بیرون آمده بود! اسمش عزیز بود. شب ها می شد مرد نامرئی! چون همرنگ شب می شد و فقط دندان سفیدش پیدا می شد. زد و عزیز ترکش به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش به عقب. وقتی خرمشهر سقوط کرد، چقدر گریه کردیم 😔و افسوس خوردیم. اما بعد هم قسم شدیم تا دوباره خرمشهر را به ایران باز گردانیم. یک هو یاد عزیز افتادیم. قصد کردیم به عیادتش برویم.😊با هزار مصیبت آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم به سراغش. پرستار گفت که در اتاق 110است. اما در اتاق 110 سه مجروح بستری بودند. دوتایشان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود. دوستم گفت:«اینجا که نیست، برویم شاید اتاق بغلی باشد!» یک هو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به ول ول خوردن و سر و صدا کردن.😳 گفتم:«بچه ها این چرا این طوری می کنه؟ نکنه موجیه؟» 🤔یکی از بچه ها با دلسوزی گفت:«بنده ی خدا حتما زیر تانک مانده که این قدر درب و داغون شده!»😢 پرستار از راه رسید و گفت: «عزیز را دیدید؟» همگی گفتیم :« نه کجاست؟» پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت:«مگر دنبال ایشان نمی گردید؟» همگی با هم گفتیم :«چی؟این عزیزه!؟»😳🤦‍♀ رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیب های سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه دار گفت:«خاک تو سرتان. حالا مرا نمی شناسی؟» یه هو همه زدیم زیر خنده. 😂😂گفتم:« تو چرا اینطور شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک دنبک نمی خواهد!» عزیز سر تکان داد و گفت :« ترکش خوردن پیش کش. بعدش چنان بلایی سرم امد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!» بچه ها خندیدند. 😄آنقدر به عزیز اصرار کریم تا ماجرای بعد از مجرویتش را تعریف کند. _ وقتی ترکش به پام خورد مرا بردن عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند. تو همین گیر و دار یه سرباز را آوردند انداختن تو سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته😡 برّ و برّ مرا نگاه کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم😨 و ماست هایم را کیسه کرده بودم. سرباز یه هو بلند شد و نعره ای زد:« عراقی پست می کشمت!» چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. 😫حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم کسی نمی آمد.😑 سربازه آنقدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ای و از حال رفت. من فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم که به من رحم کند و او را هر چه زودتر شفا دهد😢 بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم🤣🤣دو مجروح دیگر هم روی تخت هایشان دست و پا می زدند و کر کر می کردند. عزیز ناله کنان گفت:« کوفت و زهر مار هر هر کنان؟ خنده داره.🤨 تازه بعدش را بگویم. یه ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی را انداختند عقبش و تا رسیدن به اهواز یه گله گوسفند نذر کردم دوباره قاطی نکند🤕تا رسیدیم به بیمارستان اهواز دوباره حال سرباز خراب شد. مردم گوش تا گوش دم بیمارستان ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. سرباز موجی نعره زد و گفت:« مردم این یک مزدور عراقی است. دوستان مرا کشته!» و باز افتاد به جانم. این دفعه چند تا قل چماق دیگر هم آمدند کمکش و دیگر جان سالم در بدنم نبود یه لحظه گریه کنان فریاد زدم:« بابا من ایرانیم، رحم کنید.»😫😫 یه پیر مرد با لحجه عربی گفت:« آی بی پدر، ایرانی ام بلدی؟ جوانها این منافق را بیشتر بزنید!» دیگر لشم را نجات دادند و اینجا آوردند. حالا هم که حال و روز من را می بینید.»☹️ پرستار آمد تو و با اخم و تخم گفت: « چه خبره؟ آمده اید عیادت یا هرهر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!» خواستیم با عزیز خداحافظی کنیم که ناگهان یه نفر 😳😨با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد:« عراقی مزدور، می کشمت!» عزیز ضجّه زد:« یا امام حسین. بچه ها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات دهید!»😱 😂😂😂😂 کتاب رفاقت به سبک تانک صفحه 21 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
📣 #تـوجـه ♥️سلام دوستان از اونجایی که دعای دسته جمعی درحق دیگران به استجابت نزدیک تر هست از امشب ق
📣رهبر معظم انقلاب اسلامی خواندن دعای هفتم جهت دفع بلا و سختی به عموم مردم توصیه کردند  ک ♥️دعای صحیفه سجادیه رو همه باهم به +نیابت از اقاصاحب الزمان و قرائت میکنیم دوستان بسم الله الرحمن الرحیم (۱) یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ. (۲) ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ. (۳) فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ. (۴) أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ (۵) وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بی‌مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. (۶) وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی. (۷) فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. (۸) فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.ک (۹) وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک. (۱۰) فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بی‌یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ به حمل مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بی‌ذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. 🍃 دعای هفتم: دعای او هنگامی‌که برایش مهمی دست می‌داد یا رنجی فرود می‌آمد. (۱) ای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود و ای که تندی شدائد به عنایتت می‌شکند،‌ ای که راه بیرون‌شدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود، (۲) دشواری‌ها به لطف تو آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همه‌چیز به اراده تو روان شود، (۳) تنها به خواست تو بی‌آنکه فرمان دهی، همه‌چیز فرمان برد، و هر چیز محض اراده‌ات بی‌آنکه نهی کنی از کار بایستد، (۴) در تمام دشواری‌ها تو را می‌خوانند و در بلیات و گرفتاری‌ها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نگردد و گرهی نگشاید مگر تواش بگشایی، (۵) الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته و گرفتاری‌هایی بر من حمله‌ور شده که تحملش برای من دشوار است (۶) و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کرده‌ای و به اقتدار خود متوجه من نموده‌ای، (۷) اله من، چیزی را که تو آورده‌ای کسی نبرد و آنچه تو فرستاده‌ای دیگری باز نگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد و آنچه را تو دشوار نموده‌ای کسی آسان نکندج و آن را که تو ذلیل کرده‌ای یاوری نباشد، (۸) پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت الها - در آسایش را به رویم باز کن و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من بشکن و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاری‌ها مقرر کن (۹) و مرا به خاطر چیرگی غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود باز مدار؛ (۱۰) چرا که من به سبب آنچه به سرم آمده بی‌تاب‌وتوان شده، و قلبم از تحمل آنچه در زندگی‌ام رخ نموده، لبریز از اندوه گشته و تو به رفع گرفتاری‌هایم و دفع آنچه در آن درافتاده‌ام توانایی پس قدرتت را درباره من به کار بر، گرچه از جانب تو مستحق آن نیستم، ای صاحب عرش عظیم🤲 🍃 ____ 📲کانال تَـوَسُّل به آقٰاصٰـاحِبَ الزَمٰان وَ شُهـدا🕊🌷 @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا