eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
4.7هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آماده شده کاسه‌ےِ خالیِ گدایی همنام حسن بی برو برگرد کریم استــ ❤️ 🎉🎊
امشب تولد بابایِ اقایِ مهربونمونه❤️😍😍👏👏 مبارکمون
میگذارد پـا به چشمان زمین امشب آقایمان امـامِ عسکری❤️😍
مداحی آنلاین - میره قدم قدم دلم سامرا - حسین طاهری.mp3
4.94M
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری (ع) 💐میره قدم قدم دلم سامرا 💐حرم کنار سفره کرم امام عسکری
السَلامُ علیك یٰـا حسن عسکری 🎊ولادت با سعادت اقاجان مان امام حسن عسکری«علیه السلام» را اول ازهمه به اقامون امام زمان تبریـک عرض میکنیم وهمچنین شما عاشقان اهلبیت وشهدا😍❤️ 🎉ان شاءالله امشب بهترین خیر براتون رقم بخوره و نگاهِ محبتیِ اقاامام حسن عسکری نصیبتون بشه❤️🌹 🎉 دعای توسل توسط شما هدیه شد به محظر مبارک امام حسن عسکری✌️🏼😍 ان شاءالله مشمول دعای اهلبیت قراربگیرید @yadeShohada313
♥️ بسیار زیبا و جالب😄😄😄😄  -محمد پاشو!..پاشو چقدر مے خوابی!؟ -چته نصفه شبی؟بذار بخوابم.. -پاشو،من دارم نماز شب میخونم ڪسے نیست نگام ڪنه!!!😂😂😂😂😄😄 یا مثلا میگفت:«پاشو جون من، اسم سه چهار نفر مومن رو بگو تو قنوت نماز شبم ڪم آوردم!😁😂😍😂 " مسعود احمدیان" هرشب به ترفندے بیدارمان میڪرد براے نماز شب..عادت ڪرده بودیم!✌️🏻 حتما بخونیم @NamazeShab314
🐴الاغی که اسیر شد خاطره ای جالب از دوران دفاع مقدس:😅 💠 در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود🐴😌 💠 یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت رفت و شد!😑🤦🏻‍♂ 💠 چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم☹️ 💠 اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد شد.🤩😎😂 🐴الاغ زرنگ با کلی از دست دشمن کرده بود😍😅✌️🏼 ✍ بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت اما بعضی ها هم هستند که اشتباهی یا عمدی رفتن داخل جبهه دشمن و هنوز هم به دشمن میدهند! و قصد هم ندارند🙂 @yadeShohada313
طنز شهدا اسرا☺️😅 اسیر شده بود! مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟! - عباس🙂 اهل کجایی؟! - بندر عباس🙂 اسم پدرت چیه؟! - بهش میگن حاج عباس😊 کجا اسیر شدی؟! - دشت عباس!😌 افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی!😠 او که خود را به مظلومیت زده بود گفت:😞 - نه به حضرت عباس (ع) 😂😂😂 @yadeShohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
ی مولودی توپ😍 @yadeShohada313
امشب شب خنده وشادی هست😊 امشب امام زمان مون لبخند به لب شون هست😍 امشب اقاامیرالمومنین هم خیلی خوشحاله.. امشب حاجت بگیرید از امام حسن عسکری.. اینم درسته مولودی هست اما باگوش کردنش اشکم درومد من💔 یا امام حسن عسکری امشب به جان پسرتون مهدی ناامید مون نکنید و دست خالی رد مون نکنید❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طنز جبهه😂 به سلامتی فرمانده🕵 یک شب داشتم می‌آمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد نگه داشتم كه شد، گاز دادم و راه افتادم من با می‌راندم و با هم حرف می‌زديم! گفت: می‌گن لشکرتون دستور داده تند نرید! راست می‌گن؟! گفتم: گفته! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی باحالمان!!!😁 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش می‌گيرند!! پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!بگو شاید یجا بدردت خوردم گفت: من همونم که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂 🌸 @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷شهید مسئول کمیته ازدواج🌷 یادمه از اولین دوره های راهیان نور که رفته بودم وقتی وارد هویزه شدیم قشنگی فضاش ما رو گرفت☺ کسایی که رفتن هویزه میدونن چے میگم... جلوی درش کفشاتو میگیرن و واکس میزنن👞 از تونل سر بندها که عبور میکنے، میرسی به یه حیاط که دو طرفش شهدا دفنن💚 و چند تا درخت رو مزار بعضی شهدا سایه انداخته و دلچسبی فضا رو دو چندان میکنه😊 یادمه وارد شدیم و راوی روایت گری میکرد🎙 یکی از بچه ها که سابقه دار بود اصرار کرد بچه ها بریم سر قبر شهید علی حاتمی💚 پرسیدیم چرا بین اینهمه شهید به اونجا اصرار داری؟؟ گفت:بیاین کارتون نباشه😉😬 رفتیم رو مزار شهید و مشغول فاتحه و صحبت و... دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایستادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت میکشیدن جلو بیان😕🙄 برام جای تعجب بود😮 خوب بقیه شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحه بخونن😯 که این رفیقمون گفت: آخه این شهید مسئول کمیته ازدواجه 💞😀 هر کے با نیت بیاد سر خاکش سریع ازدواج میکنه😅 (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن😂😂) ما هم از قصد هے کشش میدادیم و از روی مزار بلند نمیشدیم...😌😅 یهو راوی اومد بلند جلوهمه باصدای بلند و خنده گفت: آقایون! این شهید شوهر میده ها... زن نمیده به کسی 😂😂 یهو همه اطرافیا و اون خواهرای پشت سری خندیدن 😐😐 و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم 😞😞🙈☹️ البته راویه الکے میگفت خیلی بچه ها با نیت اومدن و ازدواج هم کردن😂🙈 اقایون و خانمایے که راهیان میرید، مزار شهید علی حاتمی تو هویزه فراموش نشه😅😉✌️🏻 🌹 @yadeShohada313
امیدوارم که امشب لبتون مزین به لبخند باشه 😊 یک شیعه واقعی از شاد بودن اهلبیت شاد میشه وازغمگین بودن اهلبیت هم ناراحت میشه امشبم اهلبیت شاد هستند پس بچه شیعه شاد باش. ان شاءالله امشب نام همه مارو درلیست زائرین سامرا بنویسند💔همین الان هرکی پایه است پاشیم بریم وضو بگیریم و دورکعت نماز به نیابت از شهیدمنتخب مون هدیه کنیم به اقاامام حسن عسکری«علیه السلام»😍 بعداز نماز هم پای سجاده بنشینید و بنیت عدد ابجد امام عسکری صلوات به ایشون هدیه کنیم💔🌹 از اقا بخواهیم که به حرمت پسرشون امام زمان گره ازکارمون بازکنند ازشون بخواهیم دعامون کنند عاقبت بخیر بشیم😊 وازشون بخواهیم دعامون کنند که برسیم به خیمه سبز قشنگ یوسف زهرا❤️😭 اللهم عجل لولیک الفرج🌹
😍 💔 😭🕌 🕊به لطف دعای شما عزیزان شرایط زیارت نیابتی در در فراهم شد😍💔 ان شاءالله شب جمعه از طریق کانال مون مهمان ارباب هستیم😭 📣 : 💠برای شرکت در زیارت نیابتی فقط یک اسم کامل(اسم وفامیل) در پی وی بنده ارسال میکنید👇🏼 @Sadatbanyfateme313 💠اسامی به نیت چهارده معصوم به انتخاب میشند و توسط واسطه مون ارسال میشه اسامی شون کربلای معلی و توسط قرائت و به مدت یه شب در لوحی ثبت در داخل ضریح حضرت اقاامام حسین قرار خواهد گرفت. 💠قبل از ارسال نام تون کنید و از اقا حاجت بخواهید😊 ✅اسامی انتخابی در کانال خواهدشد.
#سلام_آقای_خوبیها 💚 ۱۳ قرن‌ است‌ که‌ رفته‌ای‌ کم‌ نیست بی تو دنیا کم از جهنم نیست؛ " آه " آقا نگرد گشتم نیست سیصدوسیزده‌ نفر هم نیست... العجل آقا...😔😔😔 @Yadeshohada313
🌺 «ع»🌺 : 🌷 ❄️إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین❄️َ 🦋خدایا گرفتارى بزرگ شد😔و پوشیده بر ملا گشت✋🏼و پرده کنار رفت، و امید بریده گشت، و زمـ🌎ـین تنگ شد، و خیرات آسمان💫 دریغ شد😔 و پشتیبان تویى، و شکایت تنها به جانب تو است✋🏼در سختى و آسانى تنها بر تو اعتماد است، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى که اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به این سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ایشان به ما گشایش ده، گشایشى زود و نزدیک همچون چشم بر هم نهادن یا زود‌تر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا کفایت کنید، که تنها شما کفایتکنندگان منید، و یارىام دهید که تنها شما یارىکنندگان منید، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فریادرس، فریادرس، فریادرس، مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربان‌ترین مهربانان به حق محمّد و خاندان پاک او ❄️ @yadeShohada313
️🕊روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.🤲🏼 @yadeshohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش امسال جشن میلاد به میزبانی پسر باشد ❤️😍 ما همراهی کنیم و او تکبیر بگوید ما مُحبّ شویم و او محبوب شود ما عاشق شویم و او دلبری کند ما سربازی کنیم و او قیام کند ما پیروی کنیم و او فرمان دهد... "چه زیبا می شود اگر این عید بگوییم به تبریک حضورش صلوات😍😭 🌷ولادت #امام_حسن_عسکری را به محضر فرزند عزیزشان امام زمان عجل الله تبریک میگوییم .. #صبحتون_مهدوی☀️ @Yadeshohada313
🕊شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را اداکرد 🕊می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از تجار بازار تهران.... علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهدا، حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم💔 یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم...  یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر شهدا عطرآگین.. تا اینکه👇👇 تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم😔 با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شدیم....  بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد... دادگر🌹 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من...  استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...  قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند...  با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم💔 "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفتم و گریه کردم😭😭 دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید😔 وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی در  خانه را زده و خود را من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم... هر چه فکرکردم، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.. به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...  گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم؟ 😳 وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد...  جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟  همسرم هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود... خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود... به خدا خودش بود😭😭😭گیج گیج بودم... مات مات...  کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.. مثل دیوانه ها شده بودم😭. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.. می پرسیدم: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...؟  نمی دانستم در مقابل جواب های که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم... ... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم...  😭😭 😭 @yadeShohadaa