eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
170 دنبال‌کننده
278 عکس
153 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
و راهی که به من نشان داد ❤️ 💖 عاشق که نه ولی به یکی از خوانندگان زیر زمینی علاقه شدیدی داشتم، تقریبا تمام ترانه هایش را حفظ بودم  و کامپیوترم پر بود از تصاویرش کم کم داشت الگوی من میشد. 😧که یک روز در اخبار خبر یک را شنیدم که اورا اسیر کردند. از ان روز پیگیر اطلاعات بودم که نام آن شهید چیست و یا چگونه او را اسیر کردند. وقتی که فهمیدم نام او محسن حججی است و اورا اسیر کردن در اینترنت و اخبار فیلم اسارتش پرشده بود. 💠بعد از تصمیم گرفتم که راه خودم رو عوض کنم و به سمت شهدا بروم. از آن به بعد من مداحی های در باره شهید حججی دانلود میکردم و تلگراممو پر از عکس های شهدا کردم، حتی کامپیوتر پر از عکس و مداحی بود و از آن موقع آرزویم شهادت است و دوست دارم اسیر شوم و مثل شهید محسن حججی شهید بشم. ✉️ ارسالی آقا محمدرضا، ۱۴ ساله، عضو فعال بسیج و فرمانده ی بسیج مدرسه، جوان انقلابی شهرستان تربت جام 🌹 خداروشکر 👈 شما هم میتونید و رو در مورد خودتون برای من بفرستید. @yadeShohadaa
🌹 و اوایل ماه رمضان بود که درون من یه اتفاقاتی رخ داد. 😉 قبلا هم عاشق شهدا بودم ولی نه اینقدر که الان هستم. 💠 فکرم عوض شد، آرزوهام هم حتی عوض شدن، مسیر زندگیم عوض شد و بیشتر عاشق شهدا شدم. ✅ طوری شد که اگه یک روز به شهدا فکر نکنم اون روز جای یه چیزی کم باشه تو زندگیم. ☺️ چند وقت پیش بود که برنامه مُلازمان حرم پخش شد و موضوع اون شبش در مورد بود و من از اون شب این شهید بزرگوار و دوست خودم انتخاب کردم و بهش گفتم : 🌹 اگه حواست به منم هست دعاکن که برم پابوس آقا. 😍 و من دقیقا چند هفته بد قسمت شد که رفتم مشهد. فهمیدم که حتما واسه من دعا کرده... ❤️ من واقعا این شهیدو از ته دلم دوست دارم. 🍃🌸 ❤️شکرِ خدا @yadeShohadaa
💫 و 📋 آزمون سنگین بوده و خیلی هم استرس داشته. میدونید قبل از اینکه برم باهاشون درد و دل کردم و کارم به آنهاسپردم، به داداش ابراهیم و داداش علیرضا واقعاحاجت میدن به خدا✌️🏼💔 اون آزمون برام خیلی آسون بود😍 ❤️ شکر خدا و @yadeShohadaa
💠داشتم همینجوری فکر می کردم و ناراحت بودم از این که یک ناراحتی فکری هشت سالی هست باهامه اما با اینکه از کشان کشان آمدنش با من ناراحت بودم😔نمی تونستم هیچ کاری کنم که دیگه همراهم نباشه. این دیگه از زندگی منو انداخته بود. کم آورده بودم، حس میکردم این باعث شده خدا هم اگر میخواد رحمتی بفرسته و مشکلی ازم حل شه این مانع میشه و بارها مانع شده چون دیدم. تمرکزم نداشتم نمی تونستم درس بخونم، نمیتونستم کار کنم، سریع عصبانی می شدم. تا اینکه یک روز چشمم به عکس افتاد... می دونستم با اینکه خالکوبی داشته اما یک دفعه متحول شده و حتی رفته سوریه و برای بی بی شدن جانش رو داده و شهید شده. گفتم مجید من چیکار کنم... گریه ام گرفت😔 کاری از دستم بر نمی اومد، فقط با دیدن عکسش یهویی دلم شکست💔و گفتم تو این شکلی شدی و من جاموندم... همون لحظه انگار دیگه برام اون ذهنیت از من شد و الحمدلله خیلی حالم خوبه. اینو مدیون برادر خوبم هستم. +خداروشکر ❤️😍 همگی حاجت روا و رفع گرفتاری اِن شاءالله 🌹 @yadeShohadaa
💫 یکی از همشهریها تعریف میکند که بیماری ای داشتم که خیلی اذیت بودم. 💫 شبی در عالم خواب دیدم که یک نفر آمد و یک حبه قند به من داد و گفت این را بخور خوب میشوی. 🔷 از او سوال کردم که شما که هستی گفت که من فلانی (نجاتعلی زکوی) هستم. از خواب بیدار شدم، جریان را به مادرم گفتم. ایشان هم به نزد مادر شهید رفتن و جریان را به ایشان گفتن، او هم چند حبه قند به مادرم داد؛ من آن را خوردم و بعد خوب شدم. 🍂 ✉️ ارسالی خواهر زاده شهید @yadeShohadaa
🌹 و اوایل ماه رمضان بود که درون من یه اتفاقاتی رخ داد. 😉 قبلا هم عاشق شهدا بودم ولی نه اینقدر که الان هستم. 💠 فکرم عوض شد، آرزوهام هم حتی عوض شدن، مسیر زندگیم عوض شد و بیشتر عاشق شهدا شدم. ✅ طوری شد که اگه یک روز به شهدا فکر نکنم اون روز جای یه چیزی کم باشه تو زندگیم. ☺️ چند وقت پیش بود که برنامه مُلازمان حرم پخش شد و موضوع اون شبش در مورد بود و من از اون شب این شهید بزرگوار و دوست خودم انتخاب کردم و بهش گفتم : 🌹 اگه حواست به منم هست دعاکن که برم پابوس آقا. 😍 و من دقیقا چند هفته بد قسمت شد که رفتم مشهد. فهمیدم که حتما واسه من دعا کرده... ❤️ من واقعا این شهیدو از ته دلم دوست دارم. 🍃🌸 ❤️شکرِ خدا @yadeShohada313
🌹 و اوایل ماه رمضان بود که درون من یه اتفاقاتی رخ داد. 😉 قبلا هم عاشق شهدا بودم ولی نه اینقدر که الان هستم. 💠 فکرم عوض شد، آرزوهام هم حتی عوض شدن، مسیر زندگیم عوض شد و بیشتر عاشق شهدا شدم. ✅ طوری شد که اگه یک روز به شهدا فکر نکنم اون روز جای یه چیزی کم باشه تو زندگیم. ☺️ چند وقت پیش بود که برنامه مُلازمان حرم پخش شد و موضوع اون شبش در مورد بود و من از اون شب این شهید بزرگوار و دوست خودم انتخاب کردم و بهش گفتم : 🌹 اگه حواست به منم هست دعاکن که برم پابوس آقا. 😍 و من دقیقا چند هفته بد قسمت شد که رفتم مشهد. فهمیدم که حتما واسه من دعا کرده... ❤️ من واقعا این شهیدو از ته دلم دوست دارم. 🍃🌸 ❤️شکرِ خدا @yadeShohada313
و راهی که به من نشان داد ❤️ 💖 عاشق که نه ولی به یکی از خوانندگان زیر زمینی علاقه شدیدی داشتم، تقریبا تمام ترانه هایش را حفظ بودم  و کامپیوترم پر بود از تصاویرش کم کم داشت الگوی من میشد. 😧که یک روز در اخبار خبر یک را شنیدم که اورا اسیر کردند. از ان روز پیگیر اطلاعات بودم که نام آن شهید چیست و یا چگونه او را اسیر کردند. وقتی که فهمیدم نام او محسن حججی است و اورا اسیر کردن در اینترنت و اخبار فیلم اسارتش پرشده بود. 💠بعد از تصمیم گرفتم که راه خودم رو عوض کنم و به سمت شهدا بروم. از آن به بعد من مداحی های در باره شهید حججی دانلود میکردم و تلگراممو پر از عکس های شهدا کردم، حتی کامپیوتر پر از عکس و مداحی بود و از آن موقع آرزویم شهادت است و دوست دارم اسیر شوم و مثل شهید محسن حججی شهید بشم. ✉️ ارسالی آقا محمدرضا، ۱۴ ساله، عضو فعال بسیج و فرمانده ی بسیج مدرسه، جوان انقلابی شهرستان تربت جام 🌹 خداروشکر 👈 شما هم میتونید و رو در مورد خودتون برای من بفرستید. @yadeShohadaa
💫 یکی از همشهریها تعریف میکند که بیماری ای داشتم که خیلی اذیت بودم. 💫 شبی در عالم خواب دیدم که یک نفر آمد و یک حبه قند به من داد و گفت این را بخور خوب میشوی. 🔷 از او سوال کردم که شما که هستی گفت که من فلانی (نجاتعلی زکوی) هستم. از خواب بیدار شدم، جریان را به مادرم گفتم. ایشان هم به نزد مادر شهید رفتن و جریان را به ایشان گفتن، او هم چند حبه قند به مادرم داد؛ من آن را خوردم و بعد خوب شدم. 🍂 ✉️ ارسالی خواهر زاده شهید @yadeShohada313
💫 یکی از همشهریها تعریف میکند که بیماری ای داشتم که خیلی اذیت بودم. 💫 شبی در عالم خواب دیدم که یک نفر آمد و یک حبه قند به من داد و گفت این را بخور خوب میشوی. 🔷 از او سوال کردم که شما که هستی گفت که من فلانی (نجاتعلی زکوی) هستم. از خواب بیدار شدم، جریان را به مادرم گفتم. ایشان هم به نزد مادر شهید رفتن و جریان را به ایشان گفتن، او هم چند حبه قند به مادرم داد؛ من آن را خوردم و بعد خوب شدم. 🍂 ✉️ ارسالی خواهر زاده شهید @yadeShohada313
🌹 و اوایل ماه رمضان بود که درون من یه اتفاقاتی رخ داد. 😉 قبلا هم عاشق شهدا بودم ولی نه اینقدر که الان هستم. 💠 فکرم عوض شد، آرزوهام هم حتی عوض شدن، مسیر زندگیم عوض شد و بیشتر عاشق شهدا شدم. ✅ طوری شد که اگه یک روز به شهدا فکر نکنم اون روز جای یه چیزی کم باشه تو زندگیم. ☺️ چند وقت پیش بود که برنامه مُلازمان حرم پخش شد و موضوع اون شبش در مورد بود و من از اون شب این شهید بزرگوار و دوست خودم انتخاب کردم و بهش گفتم : 🌹 اگه حواست به منم هست دعاکن که برم پابوس آقا. 😍 و من دقیقا چند هفته بد قسمت شد که رفتم مشهد. فهمیدم که حتما واسه من دعا کرده... ❤️ من واقعا این شهیدو از ته دلم دوست دارم. 🍃🌸 ❤️شکرِ خدا @yadeShohada313