به وقت #دلنویس به وقت #خودمونی موافقی امشب یکم خودمونی با حضرت محمد حرف بزنیم ؟ از کجا ؟ یا رسول الله ... ای کسی که ، خدا خاص دوستت داره چون خاص بندگی کردی ... روزای زیادی تلاش کردی تا با عشق با مهربونی با صبوری ، قلب هارو پیوند بزنی به مسیر انسانیت ... رسالت دین رو خدا بهت هدیه داد و تو دلسوزتر از پدر و مادر ، تلاش کردی تا یه پله یه پله مردم برسن به دین اسلام ... اما ... اما ... حال و هوای این روزای دنیا ، خیلی از تلاش تو فاصله گرفته ... به هر طرف نگاه میکنی یه نشونه ای هست خلاف دین ... تیپ و لباسا ... حد و حریما ... خالکوبیا ... جنس لقمه ها و درآمدها ... کاشت ناخن و مژه و در راستاش نبود غسل و وضو ... از سگ نگم برات که این روزا شده اسباب بازی هر کسی ... میدونم که شاهدی ... اما چقدر دیدن این سکانس ها برات تلخه ... تو با تمام وجودت تلاش کردی برای دین اسلام ... و ما مثلا بچه شیعه ها ، با تمام وجود داریم تلاش میکنیم برا یه مسیر خلاف دین ... یا رسول الله ... تو دعای فرج سالها تکرار کردیم زمین به تنگ آمده ... اما این روزا تنگی زمین و خفگی زمین قابل حسه ... کم آوردیم ... یا رسول الله در شب ولادت شما ... نشستیم پای دلنویس تا به اینجا برسیم که بین من تا دین اسلام تا رسالت تو تا تلاش تو تا هدیه ی خدا چقدر فاصله اس ؟ کجای زندگیم از تو و مسیر تو فاصله داره ؟ امشب وقتشه که برگردیم ... وقتشه که با عمل به دین اسلام بگیم یا حضرت محمد ، تولدت مبارک ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#دلنویس #خودمونی همیشه برا دنیا سراغ شهدا رفتیم ، اینبار دلم میخواد برا یه حرکت قشنگ تر متوسل بشیم ... شهدا ما بلد نیستیم قشنگ دعا کنیم ... ما بلد نیستیم با قلب استغاثه کنیم ... ما هنوز غرق دنیاییم ... شهید ابراهیم هادی ... شهید هادی ذوالفقاری ... میشه خودتون یه دعوت نامه بدید ، همه شهدارو دورهم جمع کنید و یه استغاثه ای برپا کنید ... تصور کن یه مجلس از جنس شهدا ... شهید حسین معزغلامی و شهید مسعود ملا مداح باشن و حضرت زهرا میزبان ... خدایا حرفم یه خواسته اس اما برآورده شدنش با تو ... میشه با ذکر هر صلواتی که هر کسی تو این کانال میفرسته ، یه شهید رو خودت دعوت کنی به مجلس استغاثه ؟ حال و هوای این روزا یه استغاثه دلی میخواد ... یه اشک از سر اضطرار ... خدایا ما بلدش نیستیم ... میشه این بارهم شهدا قدم بردارن ؟ اوج توان ما ذکر صلواته ... نمیگم ۱۰۰ تا یا ۱۰۰۰ تا ... چندتا دلی بفرست ... بفرست که اعتقاد دارم خدا این مجلس رو در سرایی قشنگ تر رقم میزنه ... @yadet_basheeee | یادت باشد

به وقت #خودمونی از کربلا که برمیگشت ، دیگه آروم و قرار نداشت ... بهش میگفتم رفتی کربلا آروم بشی ، چرا بی قرارتر برگشتی ... میگفت اونجا اونقدر آرومه ، برمیگردی دلتنگ آرامش حرمی ... اینجور وقتا بود که بهش میگفتم ... ببین میری کربلا ، امام رو تو حرم جا نزار ... امام رو با خودت بیار ... یجوری قلبت رو با امام پیوند بزن که هر جا رفتی حسش کنی ... آدم وقتی کسی رو دوس داره ، اونو همه جا با خودش داره ... هر جا بره ، یه چیزی هست که یادآور مخاطب بشه ... یعنی همه جا هست اما مخاطب تو قلبشه ... ببین قبول دارم آرامش حرم خاصه ... بُعد مکانی ، بحث فرشته ها و ... همه اثرگذار ... اما اینم قبول دارم که قلب به تنهایی میتونه حرم بشه ... تازه قلب اونقدر وسعت داره که میتونه حرم تمامی اهل بیت بشه ... شاید بگی چجور ؟ ببین این تویی که باید قلبت رو با صاحب حرم پیوند بزنی ... ذکر سلام قشنگ ترین ابزار برا پیوند قلب ... حرف زدن با امام ، نوشتن برای امام راه بعدی برا پیوند قلب ... قلبت رو حرم کن ... بزار اهل بیت سهم تمام لحظه های زندگیت باشن ... گفتم لحظه ؟ ۱۲ ساعت و ۱۲ امام ... هر وقت چشمت به ساعت خورد ، به همون امام سلام بده ... ساعت ۴ به وقت سلام به امام سجاد ... حله ؟ حلش کن ... چون تو لایق این هستی که قلبت بشه خونه ی خدا ... بشه کربلا ... بشه سامرا ... و ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی این پرهای دست خادم های حرم رو دیدی ؟ یه تیکه از این پرها میخواستم ... اما خب به کسی نمیدن ... دست برقضا ، تو دست خادم حرم ، پر شکست ... تا تو دستش دیدم ، گفتم بده به من ... خادم هم با یه نگاه پر حرف با لحن محکم یجور انگار که ناراحته گفت : استغفرلله ... گفتم : نمیخوام ... با اشاره گفت بگیر گفتم : نه ... آخر بهم داد ... گفتم راضی ؟ گفت راضی ... اومدم که به سمت حرم متبرکش کنم ... یه زائر دستکش تو دستش کرده بود و ریزآشغال هایی که رو زمین تو راهش بود رو جمع میکرد ... تو دلم گفتم این پر سهم خادم حرم بود ... و این فرد الان در حال خادمی ... هر چند یه ایرانیه و خادم اینجا نیست ... اما خب کسی که این کارو انجام میده ، خادمه ... بعد تو دلم ۲ ۲ تا ۴ تا کردم که پَر رو بدم یا نه ... بعد گفتم بیخیال ... این سهم بچه های کاناله ... دلم نیومد ... اومدم جلوتر ، دیدم همون فرد به خادم حرم گفت ، یه تکه پر بهم میدی ؟ خادم حرم با اشاره گفت : نه ... برگشتم بهش گفتم : این برا شما ... داستان اینه ... کلی تشکر و ... در آخر گفتم وقتی خادمی حرم کردی ، این سهم خادمی حرمت بود ... گفت : به این زودی ؟ گفتم : آره ... و در آخر خیلی براش ارزشمند بود ...‌ ولی خب یه تکه پَر برا شماها کنار گذاشتم ... اونم یه جریان دیگه داره ، بعدا بهتون میگم ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی ... تو مسیر در حال خرید برا خونه بودم ... برقا رفته بود ... همه فروشنده ها منتظر برق ... میدونی نیاز که درک بشه ، انتظار هم هست ... همه منتظر که چی ؟ به قولی برق کی میاد ... هر کسی به یه نحوی به برق نیاز داشت ... چندتا مغازه که نیاز بیشتری به برق داشتن ، رفته بودن سراغ برق اضطراری ... دقت کن به اسمش ... اضطرار چرا ؟ چون نیاز بیشتری رو حس کردن و رفتن سراغش ... همه رو بزار گوشه ذهنت ... ما به اندازه درک نیاز به برق و اضطرار برا وصل شدنش ، به نیاز برا ظهور امام نرسیدیم که اگه رسیده بودیم اضطرار داشتیم ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#دلنویس #خودمونی من میگم السلام علیک یا فاطمه الزهرا ... اما حضرت زهرا ، مادرم ، میشه تو در جواب بگی وَعَلَیْكَ السَّلامُ یا قُرَّةَ عَیْنى وَثَمَرَةَ فُؤادى ... آره دلم میخواد تو در جواب بگی نور چشمی من ... میدونم از ما تا نورچشمی شدن خیلی فاصله اس ... اما دله دیگه ... دل میخواد اما دنیا نمیزاره ... دل میخواد که بشه نور چشمی مادر... اما جسم تو باتلاق دنیا ، درجا میزنه ... یا حضرت زهرا ، یه روزی برا حفظ و حقانیت دین ، ایستادی ... پشت درب ایستادی ... سوختی و ساختی تا ما ساخته بشیم ... ولی اگه بگم دنیارو ساختیم اما خودمونو هنوز نه ، تلخه ؟ اگه بگم حال و هوای خیابونامون رنگ فاطمی نداره ، تلخه ؟ اگه بگم حتی رنگ و عطر چادریامون ، حجاب فاطمی نداره ، تلخه ؟ درد میزنه به استخون ... درد اونجاست که فقط پشت درب ، نسوختی ... | چون سر پسر را دید دختر رسول الله نعره ای کشید از دل گفت لااله الا الله ای حسین مظلومم لا اله الا الله ... | آره درد تو ادامه داشت ... حتی همین امروز ، درد تو ادامه داره ... فرزندت مهدی ، ظهورش در پس غفلت ما به تاخیر افتاده ... میدونی مادرم ... ما به دعا نیاز داریم ... اونم تو برا ما دعا کنی ... میگن دعای مادر خاصه ... دعامون کن ... برا عاقبت به خیری ما دعا کن ... برا یاری فرزندت ، دعامون کن ... برا رسیدن به سبک زندگی فاطمی ، دعامون کن ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی کارای ساده خیلی خالصه ... کار هر چی بزرگتر ، غرور و منیتش بیشتر ... شما یه ظرف غذا نذری بدی ، میگی کاری نکردم ... اما اگه ده هزارتا غذا تدارک ببینی ، حتی اگه به حرف نگی ، اما ته دلت اینه که من ، من ، کار ما ، ده هزارتا ... میدونی یه حس میاد سراغت که از بالا به پایین کار بقیه رو نگاه میکنی که کار بقیه که چی ، کار ما خاصه ... انگار ارزشی برا کار بقیه قائل نمیشی ... اینو بهت گفتم که یادت باشه کارای ساده ، خالص تر ، قشنگ تر ، دلی تر ، برا خدا باارزش تر ... یه وقت نگی توانم کمه ، بیخیال کار ... ببین کمترین قدم تو ، ممکنه با بزرگترین کارها برابری کنه ... چون نگاه خدا ، مثل نگاه ماها نیس ... @yadet_basheeee | یادت باشد

به وقت #دلنویس به وقت #خودمونی یه روزی برا اهل زمین ... برا تبریک تولدشون ... برا سورپرایز کردن و ... تا دلت بخواد دوییدم ... یعنی قشنگ ترین تبریک هارو رقم زدم تا بهشون بگم دوسشون دارم ... هر جوری بگی با تمام نداشته ها و داشته هام ... تو اوج گرمای هوا یا سردی زمستون ... تو حال خوب یا بد ... با پول زیاد یا پول کم ... از خودم گذشتم ، اما تمام توان رو گذاشتم که بگم برام مهم هستن ... یه روزی تو اوج همین دغدغه ها ، خدا بهم یه هدیه داد ... چندتا سخنرانی که از استاد شجاعی بود ... آره دقیقا هدیه یعنی همین ... میدونی سخنرانی ها به من نعمت داد ... نعمت به نام امام زمان ... وقتی قلبم دارا شد به نام امام ... نشستم کنار خودم ... من و من ... از خودم پرسیدم ، خب برا اهل زمین چیکار کردی ؟ چجوری دوییدی که بگی دوسشون داری ؟ حالا یه نعمت داری از جنس بهشت ... یه نعمت داری از جنس عشق ... یه نعمت داری که اوج نعمته ... حالا جواب بده ... برای امام زمان قراره چیکار کنی ؟ چجوری قراره بگی دوسش داری ؟ از من گفتن و از من نوشتن و از من فکر کردن ... اینارو گفتم که برسم به اینجا ... اگه یه روزی برا اهل زمین دوییدم تا قشنگ ترین سورپرایز رو رقم بزنم تا بگم دوسشون دارم و برسم به یه لبخند ... الان وقتشه تا قشنگ ترین سورپرایز ، قشنگ ترین هدیه هارو رقم بزنم تا برسم به قشنگ ترین لبخند در جهان ... لبخند امام زمان ... و تمام این ها خلاصه شد در پویش رقم زدن لبخند نذر ظهور ... برای دیگران حال خوب بساز به قصد آمدن او که احسن الحال است ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی ... یه فروشگاهی بود ... برا یه سری کار حتما باید سراغ اون مغازه میرفتم ... قیمتاش خیلی خوب بود ... اما خب فروشنده یکم اهل کل کل بود ... فرقی نمیکرد بچه مذهبی باشی یا نه ... با مذهبی ، تم مذهبی کل کل داشت ... با غیر مذهبی ، تم غیر مذهبی ... با وجود کل کل هاش ، اما خب سکوت رفتار من بود ... به خاطر حجم کارا و قیمتا و نزدیک بودنش به خونه و ... انتخابم همین فروشگاه بود ... اما یه روز به خودم گفتم راه رو دورتر کن ... هزینه هم بیشتر خرج کن ... اما دیگه این فروشگاه نرو ... رزق دست خداس ، خودش برکت میده ... نگران بودجه کار نباش ... خلاصه بیخیال اون فروشگاه ، خیلی اتفاقی ، تو مسیر رفتم سراغ یه جای دیگه ... قیمت ازش پرسیدم ... یه قیمتی گفت که کلا شوکه شدم ... گفتم چند ؟ گفت : این مبلغ ... یعنی نصف مبلغ فروشگاه قبلی ... میدونی خدا تو مسیر درست و حلال ، خودش راه رو باز میکنه ... من الان یه کار داشتم ... مغازه اول : ۷۰۰ هزار تومن ازم میگیره ... مغازه دوم که گفتم قیمتاش به صرفه بود همون کارو : ۴۰۰ میگرفت ... الان با فروشگاه جدید ، همون کارو ۱۴۰ هزارتومن واریز کردم ... میبینی تو مسیر حلال برکت هست ... هر چند تو اون فروشگاهم از جانب من خطایی نبود ، ولی خب دوس نداشتم کل کل بشنوم ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی دیروز به خودم میگفتم چقدر امتحان کربلا سخت بود ... ما از دور میگیم لعنت به اونا که ، امام رو تنها گذاشتن و یاری نکردن ... اما یه لحظه خودمون اگر جای اونا بودیم چی ؟ ترس هامون اجازه یاری میداد ؟ یا تعلق هامون ؟ یا نگرانی برا حفظ جان خانواده ؟ یا .......... قابل قیاس نیست ، اما 👇 تو جنگ هفته های پیش ، بعضی از مادرها تو استرس بودن که بچه مون برا سربازی نره ... اگه بره شهید میشه ... بعضیا استرس همسراشونو داشتن که تو سرکار نرو .... بعضیا نگران پول بودن که وای با این اتفاقا ، کسب و کار ما ضرر خورد ... بعضیا از ترس ، خونه شونو تو تهران رها کردن و رفتن شهرستان ... بعضیا میگفتن برا تشییع شهدا نرید ، چون موشک میزنن ... و از این جنس حرفا ....... حرفم با خودمه ... آیا ما از پس ترس ها و تعلق هامون برمیایم ؟ آزمایش سختیه ... @yadet_basheeee | یادت باشد

#خودمونی قلبی که وسعتش به اندازه تمام آسمان ها و زمین هست ، زشت نیس با دغدغه های زمینی به تپش بیفته ؟ قلب صاحب داره 👇 خدا ، اهل بیت ، جهاد .... قلب ، هتل نیست که برا هر کسی یه صندلی بزاری ، بیاد ، بشینه ، ساعت ها و روزها مهمون بشه و بعد یه روزی بره ... قلب ، حرم هست ... مثل حرم ، محترم هست ... مثل حرم ، زائر پذیر هست ... قلب باید بشه کربلا ... قلب باید بشه سامرا ... قلب باید بشه نجف ‌... یعنی قلب باید اونقدر پاک بشه که اهل بیت ، مهمان بشن ... یعنی قلب اونقدر باید پر نور بشه که فرشته ها به طوافش بگردن ... کعبه سهم دلی هست که مدام به یاد خداست ... چشم و گوش دوتا ابزار هستن که برا قلب ، مهمون میارن ... اگه کنترل کنی ، قلبت میشه حرم ... اما اگه حواست نباشه ، قلبت میشه هتل ... یکی با نگاهش ، دلت رو میلرزونه ... یکی با صداش ... و ................... اگه بفهمی قیمت قلبت چنده ، چشم و گوش رو مهر و موم میزنی تا هر جایی نچرخه ... یه وقتایی آدم غافل میشه ... نگاهش میفته ، دل میبنده و اما و اما ... هزار هزار درد باید بکشی ، برا چی ؟ به قیمت پاکسازی قلب ... آخه چرا ؟ چون کسی رو مهمان قلب کردی که قیمتش به وسعت آسمون و زمینه ... پس باید به همین وسعت بها بدی تا بتونی پاکسازیش کنی ... مراقب قلبت باش ... که جز عشق به خدا نباید جایی خرجش کنی ... ان الانسان لفی خسر ... ضرر میکنی اگه اشتباهی ، دل ببندی ... @yadet_basheeee | یادت باشد

به وقت #دلنویس به وقت #خودمونی گوشیم زنگ میخورد : اربعین میاین کربلا ؟ میگفتم : نه ... سال بعد ... سال بعد ... سال بعد ... چندین سال ، یه عزیزی مدام زنگ زد ، اربعین میاین کربلا ؟ باز هم نه ... پارسال ، همه چی جور بود ... گوشیم زنگ خورد ... امسال میای ؟ اما باز به خاطر یکی گفتم ، نه ... امسال ، مجددا همه چی فراهمه ... پول هست ... گذرنامه هست ... با گرما و راه و ... هم مشکلی نداریم ... الحمدلله همه چی اوکی ... اما باز به خاطر تلاش برا حال خوب یکی گفتم ، نه ... این جمله شاید ۸ ساله داره تکرار میشه ... و در پاسخ ما هربار میگیم نه ... اوایل برام سخت بود ... خیلی سخت ‌... اما 👇 اما امسال آروم ترینم ... چرا ؟ چون تمرین کردم که در طول سال ، در مسیر کلام امام حسین ، در مسیر فرزند امام حسین یعنی امام زمان قدم بردارم ... گرما ، سرما ، تو اوج آفتاب یا برف ... شنبه ، جمعه ، هر روزی ... در هر صورت قدم هام نذر ظهور برداشتم ... اربعین برا من ، تو این چندروز خلاصه نشده ... اربعین برا من ، یعنی حول محور امام ، به عشق امام ، خدمت کردن ... به عشق امام ، قدم برداشتن ... به عشق امام ، از خود گذشتن ... اربعین برا من ، یعنی هر جایی ، هر خدمتی به عشق امام نذر ظهور ... اربعین برا من ، یعنی کار مهدوی ... اربعین برا من ، یعنی کنج قلب بشه حرم و تحت قبه دل بگم اللهم عجل لولیک الفرج ... بگذریم ... اگه نرفتی ، غصه نخور ... هر جایی ، حول محور امام که باشی ، زائری ... یادت باشه ، مقصد اربعین ، ظهوره ... 👈تمام تلاشت رو بزار که بری کربلا ، اما اگه نشد ، از همینجا خودتو برسون به کربلا ... @yadet_basheeee | یادت باشد