⁰•🥀•⁰
دست بردار از این خودسری و لجبازی
هنرت چیست به جز غم
ای عشق💕🍃
#محمدحسن_ابراهیمی
@yadgah🍃
•⁰🥀⁰•
گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند
اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند
عشق جانکاه است یا جانبخش؟ حالا هرچه هست
عشقبازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند
سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت
این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند
بیسبب مهماننواز مجلس ماتم نبود
این "گلابِ تلخ" را از "گریهء گل" ساختند
روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود
از همان آغاز ما را کمتحمل ساختند
#فاضل_نظری🌱
▪️سائل شبی که زائر باب المراد شد
▪️تسبیح وار، گرم دمِ "یا جواد" شد
▪️در اولین قدم به مراد دلش رسید
▪️سائل دمی که ساجد بابالجواد شد
🏴شهادت امام جواد(ع) تسلیت باد.
@yadgah🍃
🔴امروزآخرين يكشنبه ماه ديقعده است،نمازش يادتون نره
🔴امشب،شب اول ذيحجه است،نماز وواعدنا بين نماز مغرب و عشا يادتون نره
🔴دوشنبه، اول ماهه،ختم سوره واقعه يادتون نره
🔴صدقه اول ماه هم يادتون نره
التماس دعا🌿🌸
@yadgah🍃
▪️🌸🌸▪️
عجب معماری هستیم...
بعد از ویرانکردن همدیگر
میگوییم...
ما برای هم ساخته نشده ایم!!!
▪️🌸🌸▪️
مےرسد قصہ بہ آن جا ڪہ علے دلتنگ است
مےفروشد زرهی را ڪہ رفیق جنگ است
چه نیازے دگر این مرد بہ جوشن دارد
إن یکاد از نفس فاطمہ بر تن دارد
خبر از شوق بہ افلاڪ سراسیمہ رسید
تا ڪہ این نیمہ توحید بہ آن نیمہ رسید
علے و فاطمہ در سایہ ے هم فڪر ڪنید
شانہ در شانہ دو تا ڪعبه یڪ دست سفید
عشق تا قبل همین واقعہ مصداق نداشت
ساز و آواز خدا گوشہ ے عشاق نداشت
ڪوچہ آذین شده در همهمہ آرام آرام
تا قدم رنجہ ڪند فاطمہ آرام آرام
فاطمہ... فاطمہ با رایحہ ے گل آمد
ناگهان شعر حماسی بہ تغزل آمد
آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا ڪرد
دست او پیرهن نو بہ تن دنیا ڪرد
ابر مهریہ ے او بود ڪہ باران آمد
نفس فاطمہ فرمود ڪہ باران آمد
ناگهان پنجرهاے رو بہ تماشا وا شد
هر ڪجا قافیہ یا فاطمةالزهرا شد
مثنوے نام تو را برده، تلاطم دارد
چادرت را بتڪان، قصد تیمم دارد
مےرود قصہ ے ما سوے سرانجام آرام
دفتر قصہ ورق مےخورد آرام آرام...
#مبروڪ 🌱✨🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میرسد قصه به آنجا که علی دلتنگ است
میفروشد زرهی را که رفیق جنگ است...
#سید_حمیدرضا_برقعی