✍آب نبود..
غذایی هم نبود که بخورن؛
مهمات هم دیگه آخراش بود.
پنج روز زیر آتیش سنگین بعثی ها مقاومت کردن..
هیچکس از این کانال لفت نداد.
هیچکس ...😭
سلام بر ابراهیم🌷🕊
سلام بر شهدای کانال کمیل
امشب شهادت نامه عشاق امضا مي شود...😭
به یاد شهید ابراهیم هادی و ٣۰۰ پرستوی
عاشق کانال کمیل...
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
شهید:حاج قاسم سلیمانی
«-----~|شهدا|~-----»
ایران حرم است...
«-----~|شهدا|~-----»
[شهر شهدا]
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
#تلنگر
رفقا
انقلاب الکی به اینجا نرسیده...
نشه روز قیامت مدیون این دست های بسته بشیم...
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
شهید:مهدی زین الدین
«-----~|شهدا|~-----»
کشیدهای که آقا مهدی از افسر عراقی خورد
شهید مهدی زینالدین از آن دسته فرماندهانی بود که شخصاً برای شناسایی وارد منطقه دشمن میشد. حتی در زمانی که شرایط مساعد شد، به زیارت نجف و کربلا رفت. در راه برگشت وارد قرارگاه عراقیها شد و به اتاق فرماندهی رفت، دید اتاق خالی است. برای خودش چای ریخت. در همین حین فرمانده عراقی خسته به داخل سنگر آمد و به آقا مهدی گفت برایش چای بریزد. بعد از او پرسید: سرباز جدیدی؟ آقا مهدی هم جواب داد: بله! بعد هم فرمانده عراقی یک کشیده به آقا مهدی زد.
آقا مهدی بعد از شناسایی برگشت. در عملیاتی که شب بعد صورت گرفت، وارد قرارگاه عراقیها شد و آن فرمانده را اسیر کرد. بعد به نیروهایش گفت: فردا که هوا روشن شد، او را پیش من بیاورید. ماشین، جلوی سنگر فرماندهی ایستاد. آقا مهدی در ماشین را باز کرد. عقب آیفا آن افسر عراقی نشسته بود. پیادهاش کردند. ترسیده بود. از ترس سرش را با دستانش میگرفت. آقا مهدی دست او را گرفت و رها نکرد. پنج متر آن طرفتر او را بُرد و گفت: برای این افسر عراقی کمپوت بیاورید. مدتی را چهارزانو روی زمین نشسته بودند و عربی صحبت میکردند. آن فرمانده عراقی باورش نمیشد که آقا مهدی، فرمانده لشکر باشد. او تا آیفا از مقر بیرون برود، یکسره به مهدی نگاه میکرد.
«-----~|شهدا|~-----»
[شهر شهدا]
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
الحَمدُ...
اقای من
امام حسین(ع)
تولدت مبارک❤️
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
#درباره_شهدا
نــام :علی رضا
نـام خـانوادگـی :کاهه
نـام پـدر :حسن
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۴/۰۲/۱۰
مـحل تـولـد :خراسان رضوی - سبزوار - سبزوار
سـن :۲۰ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل : دانش آموز
تـحصیـلات : دبیرستان
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
شهر شهدا ||𝕊𝕙𝕒𝕙𝕣 𝕊𝕙o𝕙𝕒𝕕𝕒
#درباره_شهدا نــام :علی رضا نـام خـانوادگـی :کاهه نـام پـدر :حسن تـاریخ تـولـد :۱۳۴۴/۰۲/۱۰ مـحل
ادامه...
دهم ارديبهشت ۱۳۴۴، در شهرستان سبزواربه دنيا آمد. پدرش حسن و مادرش ليلي نام داشت. دانش¬آموز چهارم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيستم اسفند ۱۳۶۴، در عملیات والفجر ۸ در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در بهشت¬زهراي تهران واقع است.
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_نظامی
پاسدار...
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
ادب به تصویر در امد
شد عباس(ع)...
«-----~|شهدا|~-----»
[شهر شهدا]
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) را به تمامی جانبازان عزیز تبریک و تهنیت عرض میکنم 🌱🌹
شهید:محمود رضا استاد نظری
«-----~|شهدا|~-----»
خدایا!
تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت...
اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید:
گناه کن و در عین حال مزه اش را به تو می چشانم..!
پس خدا!
برای خلاصی از این هوس ها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست...!
«-----~|شهدا|~-----»
[شهر شهدا]
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقا سید علی اصغر صائمی، کسی که پدر و مادر و دو تا از برادرانش شهید شده اند، خودش جانباز ۷۰درصد و پسرش مدافع حرم است.
🔹نمیتواند حرکتی بکند و هر دو چشم ایشان هم تخلیه شده است و دست چپ شان هم قطع است.
🔹میگه بااینکه نمیتونم تکون بخورم و راه برم منو بعنوان کیسه پر خاک بزارید جلو دشمن تیر بخورم...
🌹روز جانباز بر جانبازان مخلص مبارک باد
🌸🍃
شهر شهدا
╭┅+───────+┅╮
[ @yadmane_shohada ]
╰┅+───────+┅╯