حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزارشهیدمحسنحججی)
🔴زندگی نامه شهید محسن حججی🔴 ⚪ #قسمت_دوم کودکی و نوجوانی محسن ، همچون سایر بچه های نجف آباد، خیلی ع
🔴زندگی نامه شهید محسن حججی🔴
⚪ #قسمت_سوم
محسن دوره ابتدایی،راهنمایی و متوسطه خود را به ترتیب در دبستان شهید پولادچنگ، راهنمایی علامه طباطبایی و هنرستان کارودانش شهدای فرهنگی گذراند.
در سال ۸۵ در ایام نوجوانی و یک سال پس از شهادت سردار سرلشگر پاسدار حاج احمد کاظمی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، با موسسه فرهنگی شهید کاظمی که به تازگی برای فعالیت های فرهنگی هنری انقلاب اسلامی تاسیس شده بود آشنا شد و به عضویت آن در آمد.
#ادامه_دارد...
@YADMANSHOHADA
حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزارشهیدمحسنحججی)
🌷زندگی نامه شهید روح الله کافی زاده 🌷 #قسمت_دوم قصه آخرین خداحافظی شهید روح الله کافی زاده در هم
🌷 زندگی نامه شهید روح الله کافی زاده 🌷
#قسمت_سوم
سال ها از شهادت و عروج شهید روحالله کافیزاده میگذرد، مزارش همچنان پذیرای دوستداران شهادت است. بسیاری از مردم عادی و رهگذران نیز بر سر مزارش آمده، برایش فاتحهای میخوانند و بر او درود میفرستند.
مادری میگفت: هر بار که برای زیارت اهل قبور میآیم به این شهید هم سر میزنم، او اولین شهید مدافع حرم شهرمان است و باعث افتخارمان، همیشه اولین حرفم به این جوان این است که رحمت خدا بر تو باد و خوشا به حال پدر و مادرت که چنین فرزندی پرورش دادند و از او میخواهم که برای فرزندان من هم دعا کند. من با اینکه او را از نزدیک نمیشناختم اما ارادت خاصی به او دارم و از خواستهام که آن دنیا شفاعت مرا هم بکند.
محبوبیت شهید کافیزاده در میان مردم نجف آباد و اصفهان تنها برای اولین شهید مدافع حرم بودنش نیست که خصوصیات اخلاقی خاصش سبب این محبوبیت شده است. بسیاری از مردم نجف آباد از او به نیکویی یاد میکنند، کسانی که با او رابطه و مراوده داشتند از خوبیها و اخلاق شایستهاش بارها سخن گفتند و کسانی که تنها نامی از این شهید شنیده بودند حالا دیگر کاملا او را میشناسند و به وجود این شهید مدافع حرم افتخار میکنند.
شهید کافیزاده به آرزوی دیرینه خود رسید و سبب شد که جوانان بسیاری او را الگوی راه خود قرار دهند.
https://eitaa.com/yadmanshohada
حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزارشهیدمحسنحججی)
زندگینامه ی #شهید_محسن_حیدری 🌷 #قسمت_دوم بیست و چهار ساله بود که ازدواج کرد.جشن عقدی بسیار ساده
زندگی نامه ی #شهیدمحسن_حیدری 🌷
#قسمت_سوم
محسن چند مرتبه در مراسم شهدای سوریه شرکت کرده و قرآن خوانده بود. آنجا بیشتر اهل سنت بودند. قرائت قرآن محسن و «شهید زاداکبر» از همرزمانش در این مراسم ها بسیارتأثیر مثبت داشت. مولوی سنی ها این قدر از این قرائت خوشحال میشود که بعد از آن حدیثی در مدح ائمه اطهار(ع) خوانده و از شیعه تعریف میکند. مولوی روایتی میخواند که میگوید در آخر الزمان سوریه به فساد کشیده شده و مردانی از ایران قائله را ختم میکنند
نزدیک عید فطر سال 92 بود و به رزمندگان مقدار کمیپول سوریه ای به عنوان عیدی داده بودند، با فرمانده هماهنگ کرده بود تا در یکی از مساجد روزانه نیم ساعت کلاس قرآن برگزار کند. عیدی اش شد هدیه تشویقی به بچههای روستایی کلاس قرآن.
وقتی با ماشین در روستا عبور میکردند بچه ها شعارمیدادند "الله محی الجیش" محسن سرش را بیرون میکرد و میگفت "الله محی الاطفال" یعنی خدا بچه ها را حفظ کن
آخرین نمازجمعه :
ظهر بود و موقع نماز، از همرزمش خواسته بود با هم به مسجد بروند ولی او موافق نبود، می گفت اینجا مسجد اهل سنت است، از لحاظ امنیتی صحیح نیست! ولی محسن قبلاً هم آنجا رفته بود. با مسجدی پر از جمعیت نماز جمعه برگزار شد. بعد از نماز محسن هم صحبت امام جماعت شده بود. روبوسی سلام و علیک. برایشان خیلی جالب بود تا بحال نظامیها را در آن مسجد ندیده بودند. یکی از اهالی به محسن گفت که سید است، شجره نامهاش را نشانش داد، اجدادش به امام جعفر صادق(ع) میرسید. محسن شجره نامه را بوسید و بر روی چشم گذاشت. معتقد بود تأثیر فرهنگی رزمندگان ایرانی بیشتر از تأثیر نظامیشان است. قرار گذاشتند که از هفته بعد در نمازجمعه آن مسجد شرکت کنند ولی این آخرین نمازجمعه محسن بود.
نا آرامیهای سوریه شروع و به قبر «حجر بن عدی» تعرض شده بود. بارگاه حضرت زینب(س) مورد هجوم تکفیری ها بود. بعضی میگفتند برای در امان ماندن حرم دعای جوشن صغیر بخوانید. محسن جواب داده بود مسئله بزرگتر از این حرف هاست، در راه دفاع از حضرت زینب(س) و این مذهب باید خون داده شود.
#ادامه_دارد...
https://eitaa.com/yadmanshohada
حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزارشهیدمحسنحججی)
زندگینامه #شهید_موسی_جمشیدیان.. #قسمت_دوم.. چه رازیست...که همه ی نزدیکان شهدا از خوش خنده بودن و
زندگینامه #شهید_موسی_جمشیدیان 🌷
#قسمت_سوم...
شهید موسی جمشیدیان نام همسرش را در گوشی پرتو فاطمه ذخیره کرده بود ... وقتی همسرش علت را می پرسد شهید میگوید همه ما شعاعی از پرتو نور حضرت فاطمه زهرا هستیم..
موسی دوست داشت هر کاری که انجام میدهد، فقط برای رضای خدا باشد، وقتی کسی می گفت فلان کار ثواب دارد، انجام بده، در جوابش با متانت همیشگیاش می گفت: خوب است که کارها را نه فقط به خاطر ثواب اش،به خاطر خدا و برای رضای خدا انجام دهیم.
همسر شهید میگوید..
می توانم به جرات بگویم که هیچ وقت از زبانش دروغ نشنیدم. یکی از همرزم هایش می گفت که همسرش خیلی بی قراری می کرده، او از موسی می خواهد که پشت تلفن به او بگوید که آنها خط مقدم نیستند و در دمشق اند. موسی هم این کار را انجام می دهد، البته با اکراه زیاد و بعد به همکارش می گوید برگشتی از طرف من حلالیت بطلب ...
موسی علاقه زیادی هم به حضرت آقا داشت. گاهی پیش میآمد، چندین مرتبه صحبتهای ایشان را گوش دهد ...
همسرش از حال و هوای دل بی قرار آقا موسی بعد از شنیدن خبر شهادت روح الله کافی زاده می گوید:
سال هابود که خبری از شهادت نشنیده بودم. وقتی موسی به خانه آمد و از شهادت شهید کافی زاده صحبت کرد، حالم بد شد.گفتم کجا رفته بود که شهید شد؟! گفت با هم اسم نوشته بودیم. روح الله انتخاب شد و ... نگذاشتم حرفش تمام شود، گفتم: من طاقت شنیدن این حرف ها را ندارم، حتی اگر بدانم که بروی و سالم برمی گردی، باز توان شنیدن ندارم. بی قراری اش برای رفتن هر روز بیشتر از قبل می شد. گفتم: من راضی به رفتن تو نیستم و فقط گفت: جواب حضرت زهرا(س) با خودت.دچار عذاب وجدان شدم، گفتم: اگر خانم به خواب من آمدند من هم رضایت به رفتن می دهم.پیش خودم گفتم: من که قابل نیستم که خواب حضرت را ببینم؛ با این کار شاید کمی حال و هوای رفتن از سر آقا موسی بیفتد. بعد از آن مدام سراغ می گرفت و می گفت: خواب ندیدی؟
و بازخبرشهادت شهید نوری را که شنید شروع کرد به گریه کردن. می گفت شرمنده بچه هایی می شوم که با من برای رفتن به سوریه اسم نوشتند و آنها رفتند و من ماندم ...
#ادامه_دارد..
https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/
https://eitaa.com/yadmanshohada
#انتشاربادرج_لینک_مجازاست👆
3-daghighe-dar-ghiamat-YarKetab (3).mp3
11.35M
#کتاب_صوتی
#سه_دقیقه_در_قیامت
#تجربه_ای_نزدیک_به_مرگ
#قسمت_سوم
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮
https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/
@yadmanshohada
╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀♥️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
#انتشاربادرج_لینک_مجازاست👆
حسینیه ویادمان شهدای نجف آباد (درجوارمزارشهیدمحسنحججی)
#خطبه_فدکیه #قسمت_دوم وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلأَ اللهُ وَحْدَهُ لَا شریکَ لَهُ، و من شهادت می د
#قسمت_سوم
#خطبه_فدکیه
سخن فاطمه (س) در وصف پیامبر (ص)
وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ،
و گواهی می دهم که پدرم محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست؛
اخْتَارَهُ وَ انْتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ،
پیش از آن که او را بفرستد، برگزید؛
وَ سَمَّاه قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ،
و پیش از آن که او را بیافریند، برای این مقام نامزد فرمود
وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ،
و قبل از بعثتش او را انتخاب نمود،
إذِ الْخَلَائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الأَهَاوِیلَ مَصُونَةٌ،
(در آن روز که بندگان در عالم غیب پنهان بودند و در پشتِ پرده های هول انگیز نیستی، پوشیده
وَ بِنِهَایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ.
و به آخرین سر حدّ عدم مقرون بودند).
عِلْماً مِنَ اللهِ تَعَالَی بِمائِلِ [بِمَآلِ] الأُمُورِ،
این، بخاطر آن صورت گرفت که خداوند از آینده آگاه بود
وَ إحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ.
و به حوادث جهان احاطه داشت و مقدرات را به خوبی می دانست.
ابْتَعَثَهُ اللهُ إتْمَاماً لِأَمْرِهِ
او را مبعوث کرد تا فرمانش را تکمیل کند،
وَ عَزِیمَةً عَلَی إمْضَاءِ حُکْمِهِ وَ إنْفَاذاً لِمَقَادِیرِ حَتْمِهِ.
و حکمش را اجرا نماید و مقدرات حتمی اش را نفوذ بخشد.
فَرَأَی الأُمَمَ فُرَّقاً فِي أَدْیَانِهَا،
هنگامی که مبعوث شد، امّت ها را مشاهده کرد که مذاهب پراکنده ای را برگزیده اند؛
عُکَّفاً عَلَی نِیرَانِهَا، [وَ] عَابِدَةً لِأَوْثانِهَا،
گروهی بر گِرد آتش طواف می کنند و گروهی در برابر بت ها سر تعظیم فرود آورده اند
مُنْکِرَةً للهِ مَعَ عِرْفَانِهَا.
و با این که با قلبِ خود خدا را شناخته اند، او را انکار می کنند.
فَأَنَارَ اللهُ بِمُحَمَّد [صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ و آله] ظُلَمَهَا،
خداوند به نور محمّد (صلی الله علیه و آله) ظلمت ها را برچید
وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا،
و پرده های ظلمت را از دل ها کنار زد
وَ جَلّی عَنِ الأَبْصَارِ غُمَمَهَا.
و ابرهای تیره و تار را از مقابل چشم ها برطرف ساخت.
وَ قَامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدَایَةِ
او برای هدایت مردم قیام کرد،
وَ أَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوَایَةِ وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمَایَةِ.
و آنها را از گمراهی و غوایت رهایی بخشید و چشمهایشان را بینا ساخت
وَ هَدَاهُمْ إلَی الدِّینِ الْقَوِیمِ
و به آیین محکم و پابرجای اسلام رهنمون گشت
وَ دَعَاهُمْ إلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقِیمِ،
و آنها را به راه راست دعوت فرمود.
ثُمَّ قَبَضَهُ اللهُ إلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَة وَ اخْتِیَار وَ رَغْبَة وَ إیثَار،
سپس خداوند او را با نهایت محبّت و اختیار خود و از روی رغبت و ایثار قبض روح کرد.
فَمُحَمَّدٌ [صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ و آله] عَنْ [مِنْ] تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فِي رَاحَة،
سرانجام او از رنج این جهان آسوده شد
قَدْ حُفَّ بِالْمَلَائِکَةِ الأَبْرَارِ، وَ رِضْوَانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ،
و هم اکنون در میان فرشتگان و خشنودی پروردگار غفّار
وَ مُجَاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ.
و در جوار قرب خداوند جبّار قرار دارد.
صَلَّی اللهُ عَلَی أَبِي، نَبِیِّهِ وَ أَمِینِهِ عَلَی الْوَحْیِ
درود خدا بر پدرم پیامبر (صلی الله علیه و آله)، امین وحی
وَ صَفِیِّهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیِّهِ،
و برگزیده او از میان خلایق باد
وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ؛
و سلام بر او و رحمت خدا و برکاتش.
ادامه دارد...
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🥀❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮
https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/
@yadmanshohada
╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🖤❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯
#انتشاربادرج_لینک_مجازاست👆